پیک قرآنی(2): بخشش الهی

پیک قرآنی(2): بخشش الهی

در این شماره مهم ترین نکات آیه 31 سوره نساء آورده شده است:
إِن تَجۡتَنِبُواْ كَبَآئِرَ مَا تُنۡهَوۡنَ عَنۡهُ نُكَفِّرۡ عَنكُمۡ سَيِّـَٔاتِكُمۡ وَنُدۡخِلۡكُم مُّدۡخَلٗا كَرِيمٗا : اگر گناهان بزرگى را كه از آنها نهى مى شويد ترك كنيد، [بقيّۀ] گناهانتان را از شما مى زداييم، و شما را به جايگاهى ارجمند درمى آوريم.

نكته 1: اجتناب با ترك كردن فرق دارد. اجتناب يعنى كارى را كه مى توانيم انجام دهيم ترك كنيم. پس اجتناب از فلان كار وقتى معنا دارد كه رفتن به سوى آن كار امكانش وجود داشته باشد و الا اگر اصلا امكانِ انجام نيست، اجتناب معنا ندارد.

نكته 2: در آيه ى مورد بحث از اجتناب استفاده شده نه ادبار چون محل بحث، ضد كبائر عمل كردن نيست بلكه اجتناب و ترك كبائر مد نظر است كه همان دورى از گناه مى باشد.

نكته 3: منظور از «نُكَفِّرْ عَنكُمْ سَيِّاتِكُم‏» ممكن است اين باشد كه اگر كبائر را مرتكب نشدى براى صغائر توبه لازم نيست چرا كه خود ما آنها را خود به خود مى بخشيم.

نكته 4: گروهى مى گويند «كَبَائرَ مَا تُنهْوْنَ عَنْهُ» اضافه ى بيانيه است و همه ى گناهان ، كبيره است. اين گروه قائلند كه گناه را بايد نسبت به آمر سنجيد.

نكته 5: «سَيِّاتِكُمْ» مى تواند هم گناهان صغيره را شامل شود و هم كبيره را. در نتيجه معناى آيه اين چنين مى شود كه اگر از حالا به بعد از گناهان كبيره اجتناب کنید خداوند گذشته را مى بخشد. حال اينكه اگر از اين به بعد صغيره انجام دهيد چه مى شود بحث ديگرى است و آیه نسبت به آن مسکوت است.

نكته 6: مى توان اين آيه را با آيه قبل اين چنين ربط داد كه آيه 30 به عذاب قراردادى اشاره داشت. حال با توجه به اينكه عذاب قرار دادى قابل تخفيف است در آيه 31، شرائط تخفيف عذاب قرار دادى را بيان مى كند که عبارت است از اجتناب از کبائر. ربط ديگر اين آيه با آيه ى قبل مى تواند اين باشد كه با توجه به اينكه در آيه ى قبل «فَسَوْفَ نُصْلِيهِ نَارًا» گفت، در اين آيه مى خواهد اميدوارى بدهد.

نكته 7: «نُدْخِلْكُم مُّدْخَلًا كَرِيمًا» هم مى تواند اشاره به نعمت هاى بهشتى داشته باشد و هم نعمت هاى دنيوى يعنى در دنيا هم به عاقبت خوبى مى رسيد.

نكته 8: بحث در اين آيه راجع به «نُكَفِّرْ» است ولى اينكه (نغفر) و (نعفوا) نيز صورت گيرد بحث ديگرى است.

نكته 9: «كَرِيمًا» مى تواند صفت براى «مُّدْخَلًا» باشد و مى تواند حال از (كم) در «نُدْخِلْكُم» باشد و همچنين مى توان صفت براى مفعول مطلق محذوف باشد يعنى «ادخالا كريما».

نكته 10: قرآن كبائر و صغائر را مشخص نكرده است تا موجب جرى شدن انسان ها نشود. اگر در روايات گناهانى به عنوان كبيره مشخص شده است نمى خواهد بگويد غير كبائر را مى توان مرتكب شد بلكه مى خواهد به عظمت برخى گناهان اشاره كند.

نكته 11: خداوند مى خواهد كبائر مشخص نشود تا افراد وقتى گناهى كردند اميدوار باشند كه شايد بزرگترين گناه را مرتكب نشده باشند.

نكته 12: معيارهايى كه براى گناه كبيره و صغيره گفته اند به شرح زير است:
الف) اوامر و نواهى با آمر و ناهى مقايسه مى شود و در نتيجه اصلا گناه صغيره و كبيره نداريم و هر گناهى چون نافرمانى خداى بزرگ است كبيره است.
ب) صغيره و كبيره نسبت به عقاب سنجيده مى شود به اين صورت كه اگر عذابى در قرآن يا روايات براى آن آمده است كبيره است و الا صغيره است.
ج) گناهى كبيره است كه موجب از بين رفتن ثواب هاى فرد شود يعنى آنقدر آن گناه قدرت دارد كه خوبى هاى فرد را از بين مى برد.
د) صغيره و كبيره نسبت به خودشان و نسبت به مفسده اى كه دارند مشخص مى شوند. گناهى كه مفسده اش بيشتر است كبيره است.

نكته 13: «نُكَفِّرْ عَنكُمْ سَيِّاتِكُمْ» مى تواند مربوط به دنيا هم باشد به اين صورت كه اگر كارهاى بدِ بزرگ در جامعه انجام ندهيم كارهاى بدِ كوچك مورد توجه قرار نمى گيرد و حتى در دنيا به رخ كشيده نمى شود. با اين توضيح مى توان گفت علت اينكه «نُكَفِّرْ» به صورت متكلم مع الغير آمده است اين است كه مردم، همان دست خدا هستند و آنها هستند كه گناهان بزرگ را به رخ نمى كشند. با این توضیحات می توان گفت پیام آیه به بزرگان و رهبران جامعه های انسانی این است که اگر از گناهان بزرگ مثل زندانی کردن و شکنجه کردنِ نیکان دست بردارید اختلاس ها و حیف و میل های کوچک مورد چشم پوشی واقع می شود.

0 0 رای ها
رأی دهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده تمام نظرات
چون بازاندیشی روشی دائمی است سزاوار است نوشته ها و سخنرانی های این سایت نظر قطعی و نهایی قلمداد نشود.