مصاحبۀ خبرگزاری شفقنا با احمد عابدینی با موضوع چالش‌های فاصلۀ طبقاتی بین روحانیت و مردم

مصاحبۀ خبرگزاری شفقنا با احمد عابدینی با موضوع چالش‌های فاصلۀ طبقاتی بین روحانیت و مردم

مصاحبۀ خبرگزاری شفقنا با احمد عابدینی با موضوع چالش‌های فاصلۀ طبقاتی بین روحانیت و مردم

موضوع : چالش‌های فاصلۀ طبقاتی بین روحانیت و مردم

خبرنگار : امروزه شاهد فاصلۀ طبقاتی بین روحانیون با مردم هستیم و سبک زندگی روحانیون با مردم عادی در حال فاصله گرفتن است. اگر این روند ادامه پیدا کند چه آثاری به همراه دارد؟

پاسخ : از چند منظر مي‌توان به اين پرسش پاسخ داد يكي از منظر اجتماعي است كه پايگاه خود را از دست مي‌دهيم مردم به حرفمان گوش نمي‌كنند و…. اما من مي‌خواهم از جنبه فقهي به مسأله نگاه كنم شايد به روحانيون متدين بيشتر اثر كند. این مسأله، یک جنبۀ فقهی دارد و یک جنبۀ اجتماعی. از جنبۀ فقهی باید گفته شود که اموال چند دسته است، برخی از اموال، شخصی هستند و برخی بیت المال می‌باشند. خود بیت المال ممکن است بیت المال دولت باشد و ممکن است خمس و زکات باشد و حکم هریک از این موارد متفاوت است. اگر مال شخصی باشد شخص، سعی می‌کند آن را به تولید بیشتر برساند و از آن سود ببرد نه اینکه آن را حیف و میل کند و نسبت به آن اسراف و تبذیر نماید. پس اگر اسراف و حیف و میلی هست بیشتر در بیت المال است. حال اگر بیت المال از طرف دولت باشد باید به دولت و حکومت ایراد گرفت که چرا مال را دست این افراد می‌دهید تا آن را از بین ببرند. وقتی حضرت علی(ع) این قدر در مورد بیت المال حساس است چطور مال بیت المال در اختیار کسانی قرار می‌گیرد که خانه‌های آن چنانی با استخر و …. داشته باشند. با هر برنامه و زمينه‌ و لايحه و طرح و… كه مسئولین پول بیت المال را این گونه به این افراد می‌دهند كه مسرفانه مصرف شود مقصرند. همه از لايحه بنويس و تصويب كننده و ناظر و شوراي نگهبان و… همه در گناه اين اسرافهاي قانوني گنه كارند. یادم هست نائب رئیس مجلس قبلی گفته بود ما کشور را گران اداره می‌کنیم. واقعا اگر کسی این گونه کشور را اداره کند مسئول است.

و اما اگر مال، مال خمس و صدقات باشد گرفتاری‌اش بیشتر است چرا که قرآن دستور داده که خمس به مصارف خاصی برسد و در نتیجه نمی‌توان آن را در اموری مصرف کرد که حیف و میل شود. طبق نظر اینجانب، خمس باید به رهبر معنوی جامعه- نه رهبر سياسي- برسد و طبق نظر دیگران باید خرج مصارفی بشود که امام زمان(ع) به آن راضی باشد. حال واقعا آیا امام زمان(ع) راضی است با پول خمس خرج‌های کلان و بی‌فایده شود؟ آیا امام زمان(ع) راضی است که این پول خرج پوستر برای تبلیغات آقایان یا ساختمان‌های آن چنانی شود.

و اما از لحاظ اجتماعی بنده به عنوان یک فردی که عضو جامعه است نه به عنوان یک متخصص چنین می‌گویم که پیامبر فردی عمگرا بود و اگر چیزی می‌گفت خودش عمل می‌کرد تا جایی که وقتی قصد داشت به بچه‌ای بگوید خرما نخور چون خودش آن روز خرما خورده بود این کار را به فردا موکول کرد. حال وقتی ما به مردم بگوییم ساده‌زیست باشید ولی خودمان با بهترین خانه و ماشین زندگی کنیم آیا فایده‌ای دارد؟ وقتی به مردم بگوییم اهل انصاف باشید ولی خودمان بی‌انصافی کنیم چگونه توقع داریم مردم پیرو ما شوند؟

ببینید ما چقدر در بحث مصرف خمس و صدقات بد عمل کرده‌ایم که یکی از دوستان من در کانادا که دکتر است حساس شده بود که فلان آقا كه وضع مالي خوبي نداشته است چگونه چنین وضع مالی خوبی پیدا کرده است؟ ایشان حساس شده بود که چرا یک آخوند باید اینقدر پول‌دار باشد؟

دقت کنید اینکه گفته شده خمس را به عالم ، مرجع تقليد، روحانی بدهید برای این بوده که اين افراد از این طریق به فقراء و ایتام رسیدگی کنند و علاوه بر این برای کار علمی نیز سرمایه‌ای ایجاد شود. حال امروزه اهل علمی که واقعا کار علمی می‌کنند فقیر هستند و بی‌سوادانی که خود را در بین مردم جا انداخته‌اند و با تعبیر خواب و روضه خواندن و سید بودن طرفدار پیدا کرده‌اند متمول شده‌اند.

همچنین عده‌ای با زور حكم شرعی و ترساندن مردم از خمس ندادن، از مردم خمس می‌گیرند و خرج خودشان می‌کنند. من با صراحت اعلام می‌کنم که امروزه چون عده‌ای با نام علم و علماء خمس می‌گیرند و مصارفی می‌کنند که صلاح نیست، و مردم در خمس دادن به علما دچار ترديد شده‌اند و فقيران در جامعه بسيار زياد شده‌اند باید اولا به مردم گفت که خودتان اجازه داريد كه خمس خودتان را به فقراء اعم از سيد و غير سيد بدهید یا در کارهای فرهنگی مصرف کنید. ثانيا مراجع و علما شفاف سازي كنند كه خمسها را چگونه مصرف مي‌كنند و بيلان بدهند.

خبرنگار : اگر بین مردم و روحانیت فاصلۀ طبقاتی رخ دهد چه اتفاقی می‌افتد؟

پاسخ : اعتماد به روحانيت از بین می‌رود و ديگر تبليغ دين اثربخش نخواهد بود البته علما و روحانيتي که حکومتي نشده‌اند هنوز تا حدودي مورد اعتماد هستند ولی معمولا مردم به آخوندهای حکومتی اعتماد چندانی ندارند.

و چون هر دو صنف حكومتي و غير حكومتي به هم آميخته‌اند اعتماد مردم به روحانیت به مقدار زیادی از دست رفته است و من می‌ترسم کم‌کم تبعات كارهاي آخوندهاي حكومتي به همه آخوندها سرايت كند و اعتماد ممردم به دشمنی تبدیل شود. مردم زمانی روحانیت را دوست داشتند ولی می‌ترسم زمانی برسد که همین مردم علیه روحانیت قیام کنند و روحانیت را در کوچه و بازار اذيت كنند. مگر اينكه يا حكومتي ها اصلاح شوند يا واقعا براي همه دو صنف بودن روحانيت روشن شود. البته امیدوارم روحانیت مسير خود را باز يابد.

به نظر من مهمترین کاری که در نهاد روحانیت باید انجام شود این است که در این نهاد شفاف‌سازی رخ دهد. اینکه چقدر خمس داده شده است؟ از چه کسی گرفته شده است؟ به چه مصرفي رسيده است؟ چگونه مصرف شده است؟ اگر شفاف سازی شد اعتماد برمی‌گردد. در دفتر مراجع تقليد باید چنین شود. شفاف سازی، يكي از دواهای درد است. از مرجع گرفته تا خطیب و سخنران تا یک طلبۀ معمولی.

خبرنگار : آیا در سیره ائمه و بزرگان دینی در زمینۀ ساده‌زیستی تأکیداتی شده است؟

پاسخ : ساده زستي پیامبر و ائمه  كه بسيار روشن است. از من مقاله‌اي با نام ساده زيستي و مسأله شأن در سال 1378 در مجله فقه دفتر تبليغات چاپ شد و آنجا نوشتم كه به بهانه شأن و امثال آن نمي‌توان از ساده زيستي دست برداشت. توجه داشته باشيم كه امامان ما برخی حاکم بودند و برخی نبودند و در نتیجه هریک به خاطر شرائط متفاوتی که داشتند عملکردهای گوناگونی از آنها نقل شده است ولی در مجموع ساده زيست بودند و مالهاي حاصل از دست‌رنج خود را به جاي انباشت يا مصرف براي شؤون خود انفاق مي‌كردند. حضرت علی(ع) با اينكه حكومت داشت به شدت ساده زیست بود. البته در زمان امامان بعدی شرائط، متفاوت بوده است و مثلا اگر ائمه خیلی ساده زندگی می‌کردند مورد تحقیر قرار می‌گرفتند و به همین خاطر سعی می‌کردند خوش‌لباس باشند. پس امامان ما ساده زیست بوده‌اند و اسراف در زندگی آنها اصلا وجود نداشته است. ما امروزه اهل اسراف و تبذیر هستیم. امروزه عده‌ای در سطل زبانه، ته ماندۀ غذای بزرگان را می‌خورند.

خبرنگار : از ضرورت همرنگی مردم و روحانیون صحبت کنید.

پاسخ : ما وقتي مي‌توانيم وظيفه خود را خوب انجام دهيم كه در وضع معيشت و زندگي همرنگ مردم باشيم. وظیفۀ روحانیون این است که معنویت و اخلاق مردم را رشد دهند و زمانی این رشد اتفاق می‌افتد که در زندگی روحانیون این معنویت و اخلاق را مشاهده کنند ولی وقتی اثری در زندگی روحانیون از معنویت و اخلاق نبینند سخنراني و تبلیغات و منبرهاي تصنعي اثری نخواهد گذاشت. به عنوان مثال به مردم می‌گویند برای شفا یافتن نزد فلان امام يا امام زاده بروند ولی خودشان برای درمان به اروپا می‌روند. مردم پول ندارند كه غذاي عادي تهيه كنند يا دکتر بروند ولی برخي علماء برای درمان، به اروپا می‌روند. مردم واقعا توجه می‌کنند که آخوند يا روحاني چه ماشینی سوار می‌شود؟ محاسنش چگونه است؟ همسرش چه لباسی دارد؟ به خصوص اینکه امروزه حساسیت جهانی نسبت به این قشر زیاد شده است. به هرحال ما روحانیون باید همرنگ مردم باشیم تا از نظر اخلاقي و معنوي اثرگذاری داشته باشیم.

خبرنگار : برای حفظ ارتباط مردم با روحانیت چه پیشنهادی دارید؟

جواب : علاوه بر هم‌رنگ بودن با مردم باید حتما به این نکته نیز توجه داشت که جامعه به شدت در حال پیشرفت است. اطلاعات مردم به سرعت رو به افزایش است. یک روحانی اگر علم نداشته باشد و وقتش را در حوزه تلف کند فایده‌ای ندارد و مردم با او ارتباط نمی‌گیرند. پس علاوه بر همرنگی، علم نیز لازم است. روحانی باید جلوتر از مردم باشد. امروزه در رسانه‌های خارجی حرفهای برخي آخوندها را پخش می‌کنند و به آن حرف‌ها می‌خندند. نباید این طور باشد. یادم هست در جبهه در شب عملیات، یک آخوند خواص ادرار شتر را می‌گفت. واقعا برخی آخوندها خیلی از جامعه عقب هستند و مطالب بی‌فایده و خنده‌داری برای مردم می‌گویند. چنین افرادی نمی‌توانند پیشوای مردم باشد. یک روحانی باید تمام وقت مشغول مطالعه و بالا بردن اطلاعات خود باشد. پس (ساده‌زیستی) و (همرنگ مردم بودن) و (عالم بودن) همه این موارد باید با هم جمع شوند تا ارتباط بین مردم و روحانیت ترمیم گردد و اثرگذاری بیشتری حاصل شود.

خبرنگار : از اینکه وقت خود را در اختیار من قرار دادید و به سوالات بنده پاسخ دادید تشکر می‌کنم.

پاسخ : من هم از شما تشکر می‌کنم و برای شما و همکارانتان آرزوی موفقیت دارم.

5 1 رای
رأی دهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده تمام نظرات
چون بازاندیشی روشی دائمی است سزاوار است نوشته ها و سخنرانی های این سایت نظر قطعی و نهایی قلمداد نشود.