به مناسبت رحلت آیه الله سيد محمد سعيد حکیم رحمه الله

به مناسبت رحلت آیه الله سيد محمد سعيد حکیم رحمه الله

به مناسبت رحلت آیه الله سيد محمد سعيد  حکیم رحمه الله

به نام خدای مهربان

ابتدا رحلت مرحوم آیت الله حکیم را تسلیت می‌گویم و برای ایشان غفران و رحمت الهی را خواستارم.

با رحلت این عالم بزرگوار حوزۀ علمیه قم تعطیل اعلام شد و حتی برخی از درس‌های حوزوی در اصفهان نیز تعطیل گردید. من هم با خود فکر کردم که آیا درس را تعطیل کنم یا نه به خصوص اینکه در سفر بودم و شرائط مکانی مناسبی برای درس گفتن نداشتم ولی بعدا با خود گفتم متأسفانه حوزه و دانشگاه از لحاظ علمی عقب افتاده است. چرا ما باید با این شرائط بدِ علمی درس را در روز اول هفته تطعیل کنیم؟

علم در حوزه و دانشگاه آن گونه که باید رشد نمی‌کند. همه در قضیۀ کرونا شاهد بودیم که ابتدا ادعا کردیم واکسن می‌سازیم و به جهان صادر می کنیم ولی مشخص شد که خیلی از این حرفها توهّم بود و ما از لحاظ علمی و ساير جنبه‌ها واقعا عقب هستیم.

تازه در علوم حوزوی مصیبت به مراتب بالاتر است. وقتی عالمی از دنیا می‌رود باید تلاش کرد که جای او پر شود ولی بجای این کار، درس را با وجود این همه عقب‌افتادگی تعطیل می‌کنند. واقعا چرا؟

بد نیست مثالی از عقب افتادگی‌های حوزوی بزنم تا متوجه شوید ادعای دین فهمی در حوزه نیز مثل ادعای ساخت واکسن کرونا در کشور است.

در فضای مجازی کلیپی از حاج آقای قرائتی منتشر شده است که ایشان در تفسیر آیه 24 سوره نساء به تَبَع بقیۀ مفسرین می‌گویند: زنانی که در جنگ عليه اسلام شركت مي‌كنند و اسیر می‌شوند این اسارت همان طلاق است و بعد از آن مسلمانان می‌توانند بعد از يك طُهر به عنوان کنیز از آن زنان بدون عقد ازدواج بهرۀ جنسی ببرند.

کسانی که این کلیپ را منتشر کرده‌اند در ابتدای کلیپ این متن را نوشته‌اند که اسلام سکس با زن شوهر دار که در جنگ اسیر شده است را جایز می‌داند.

بنده برای یکی از خویشاوندان حاج آقای قرائتی یک فایل صوتی فرستادم که به ایشان برسانند كه این تفسیر از آیه اشتباه است.

در این فایل توضیح دادم که آیه از تعبیر (مَلَکَت) استفاده کرده است که ماضی است و اشاره به زنهایی دارد که شما مسلمانان آنان را قبل از اسلام يا قبل از اين زمان در جنگها مالک شده‌اید نه اینکه در جنگ‌های جدید نیز بتوان زنان اسیر را کنیز کرد. و تصريح كردم كه در آيه 4 سوره محمد(ص) تنها دو راه پيش پاي مسلمانان گذاشته كه پس از جنگ يا اسيران را بدون فديه يا با فديه آزاد كنيد و سخني از برده كردن به ميان نياورده است. ايشان فايل صوتی مرا برای برخی علمای قم فرستاده بودند و یکی از آنها در جواب من گفته بود که این آیه مربوط به همین امروز نیز هست. یعنی همین امروزه نیز اگر جنگی بین مسلمانان و کافران رخ داد و زنانی از کافران اسیر مسلمین شدند، آن زنان برای مجاهدین حلال هستند.

حال آیا این عالم فکر نمی‌کند که اگر طرف مقابل هم بخواهد همین کار را بکند چه اتفاقی می‌افتد؟! اگر زنان ما در اختیار آنها قرار گیرند و از آنها بهرۀ جنسی ببرند چه می‌شود؟ اتفاقا الآن قدرت در دست آنها است و آنها اگر بخواهند چنین کنند می‌توانند.

چرا عاقل زند حرفی که باز آرد پشیمانی؟

باید به طلاب و علماء گفت که خدا در قرآن اتفاقا با ظرافت از تعبیر (مَلَکَت) که ماضی است استفاده کرده است نه از فعل مضارع و نه از عنوان ملک یمین. پس این تعبیر اشاره به قبل دارد و اتفاقا پیامبر هیچ گاه اسیری را کنیز نکرد.

به هر حال این یک مثال از صدها مثال عقب ماندگی‌های حوزوی بود و مثال‌های زیاد دیگری را نیز می‌توان بیان کرد.

امروزه در افغانستان می‌بینیم که طالبان گفته‌اند فلان شخص امیرالمومنین است و هرکسی با او بیعت نکند کافر است.

حال آيا واقعا طالبان حق دارند ما را كافر بدانند و به ما حمله كنند و زنان ما را اسير بگيرند و آنان را كنيز كنند و…

مثال دیگر بحث دار الکفر و دار الاسلام است که تا قبل از فتح مکه این عنوان‌ها وجود داشته است نه اینکه امروزه نیز چنین عنوان‌هایی درست کنیم. متأسفانه حوزهِ ما ذهنیتش هنوز در زمان قبل توقف کرده است و همین رویکرد موجب می‌شود که چنین عنوان‌هایی را درست کند و طبق آن حکم دهد. امروزه جهان مثل یک دهکده است و دائما ارتباطات برقرار است. الآن همه جا دار صلح است. حتی اگر هواپیمایی متعلق به ايران در اسرائيل فرود اضطراري كند يا هواپيماي اسرائیل در فضای ایران نقص فنی پیدا کند و اضطرارا مجبور به فرود شود آیا سرنشینان آن هواپیما را می‌کشند و شکنجه می‌دهند؟! این در حالی است که قبل از فتح مكه اگر مسلمانی وارد مکه می‌شد مورد شکنجه قرار می‌گرفت.

پس اصلا مفهوم‌هایی که در صدر اسلام وجود داشته است امروزه مصداق ندارد ولی طلاب و علماء هنوز در 1440 تا 1430 سال پیش توقف کرده‌اند. حتی آنها متوجه این مطلب هم نیستند که ممکن است منطقه‌ای دار اسلام نباشد ولی دار کفر هم نباشد بلکه دار جهالت باشد، مانند ايران و روم آن زمان.

پس باید خوب درس خواند و عقل را نیز بکار گرفت. طلاب و روحانیون باید بجای تعطیل کردن درس‌ها، دائما دغدغه داشته باشند که علم را پیش ببرند تا اسلام صحیح را به بشریت معرفی کنند.

مردم و جوانان نیز باید به این نکته توجه داشته باشند که خداوند در قرآن مسلماً همه چيز را درست گفته است ولی شايد برخي يا بيشتر آنها را علماء اشتباه فهمیده باشند و متأسفانه به مرور زمان این فهم اشتباه به دین نسبت داده شده و چهرۀ دین خراب شده است.

با همۀ این جهل‌ها چرا باید وقتی عالمی از دنیا می‌رود بجای پر کردن جای او، درس را تعطیل کرد. بهتر است درس برقرار باشد و ثواب درس به روح ایشان هدیه داده شود.

بنده نیز امروز با وجود شرائط نامناسبی که داشتم درس را تعطیل نکردم تا قدمی برای پیشبرد علم برداشته باشم تا اسلامی معرفی کنم که شرق و غرب عالم بپذیرند .

حمد و سوره‌اي براي  ايشان قرائت بفرماييد.

احمد عابدینی

13/6/1400

0 0 رای ها
رأی دهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده تمام نظرات
چون بازاندیشی روشی دائمی است سزاوار است نوشته ها و سخنرانی های این سایت نظر قطعی و نهایی قلمداد نشود.