سبد خرید شما خالی است.
سبد خرید شما خالی است.
متنی در فضای مجازی منتشر شده که در آن اشکالات متعددی به دین و اسلام وارد شده است. امثال این متنها در فضای مجازی زیاد است و ما تا به حال به سه مورد از آنها پاسخ دادهایم که همگی در سایت و کانال تلگرام ما موجود است. و اما متن زیر چهارمین موردی است که بدست بنده رسیده و سعی میکنم به تک تک اشکالات مطرح شده پاسخ دهم :
اشکال : فقط ۳ دقیقه وقت بگذارید و متن زیر رو بخوانید: مقاله ای قابل تأمل و تفکر:
چرا در طولِ ۷۰۰۰ سال زندگیِ اقوامِ سرخپوستِ آمریکا و تمدنهایِ آنها، خداوندِ جهان، دینی را برایِ هدایتِ آنها نفرستاد؟ جایِ تعمق دارد، بهتر است این مطلب را مطالعه نماییم،،، اگر کریستوف کلمب، آمریکا را کشف نمیکرد آیا خدایِ ابراهیم و موسی به این قاره راه مییافت؟ به راستی این چه خدایی است که ۷۰۰۰ سال سرخپوستان را رها کرد؟ در شرقِ دور تا کره و ژاپن هم خبری از خدایِ ادیانِ ابراهیمی نیست. در قطبِ شمال و قطبِ جنوب و در سرزمینهایِ سیبری و آلاسکا هیچ پیغمبری از جانبِ خدایِ جهان ظهور نکرد؟ به راستی خدایِ این صدمیلیارد کهکشان، چرا هدایتِ انسان را از همۀ زمین به غیر از خاورمیانه دریغ کرده است؟ خونِ عرب و اسرائیلی از استرالیایی و سرخپوست، رنگینتر بود!؟ چه لزومی داشت که خدایِ خاورمیانه با کشتیِ کریستف کلمب به آمریکا برسد؟
جواب : آیا شما بررسی کردهاید که خدا برای سرخپوستها پیامبر نفرستاده است؟ شما از کجا مطمئن هستید که پیامبری برای آنها نیامده است؟ آنها حتما دین داشتهاند. دین یعنی برنامۀ زندگی. خدایی که ما را خلق کرده خود او هدایتگر است. خدایی که بشر را خلق کرده برنامه هم داده و انسان از آن برنامه استفاده کرده و پیشرفت کرده ولی چه بسا اتفاقاتی افتاده است که از منشأ اصلی پیشرفت که دین و برنامۀ الهی است حرفی زده نمیشود. پس ادعای من این است که اگر بشر به پیشرفتی رسیده اتفاقا از طریق یک دین و روش زندگی بوده است.
و اما این حرفها بر فرضی است که در آن نقاط اقوامی بودهاند ولی ممکن است کسی بگوید در آن مکانها شكل انسان بوده و انسان عاقل نبوده و بنابراين تمدنی هم نبوده و اگر هم بوده تمدن غریزی بوده نه فکری و عقلی. پس حرف من این است که اگر آنها عاقل بودهاند حتما برنامۀ هدايتي نیز داشتهاند و اگر عاقل نبودهاند نیازی به دین نداشتهاند.
خدای ابراهیم و موسی خدای بقیه پیامبران هم هست. اگر این درست باشد که 124000 پیامبر داریم پس خدا هیچ گروهی را رها نکرده است. در آیه 164 سوره نساء آمده که قصۀ برخی از انبیاء در قرآن بیان نشده است. پس اگر اسمی از برخی پیامبران در قرآن نیست نگوییم غیر از پیامبرانِ ذکر شده در قرآن پیامبری وجود نداشته است.
و اما اینکه چرا خدا قصه دیگر انبیاء را نگفته چون -در مَثَل- هر مکانی معمولا علمایی دارد و درهنگام درس آموزي و عبرت علماي خودشان را مثال ميزنند. و مردم نيز كساني را تجلیل میکنند که با خودشان مرتبط هستند. در خاورمیانه این پیامبران بوده که قرآن از آنها نام برده است ولی انبیاء، محدود به این موارد نیست. پس از جانب خدای جهان در هر جایی پیامبر آمده حتی در سیبری و …. ولی چون قرآن در اين منطقه نازل شده اسم پيامبران مناطق ديگر در قرآن نیامده است. در مجموع قسمت زیادی از متن اشکال اول، شعار است.
اشکال : مردمِ دنیایِ غرب با “قانون” و “دانش” به سویِ سعادت در حرکتند ، اما آن دینی که قرار بود از قتل و تجاوز و جنگ جلوگیری کند چنین نکرد.
جواب : مردم دنیای غرب قبول است که با قانون و علم در حرکتاند ولی مگر دین گفته قانون و علم نباشد. پیامبر(ص) و حضرت علی(ع) انسانهایی قانونمدار بودهاند. بله مسلمانهایی خلاف قانون عمل کردند یا عدهای خلاف قانون اسلام عمل کردند ولی اسلام با قانونمداری و دانش مخالف نیست. مگر اولین کلمهای که بر پیامبر(ص) نازل شد (اقرء = بخوان) نبوده است؟ اولین آیات نازله مربوط به علم زيستشناسي و قلم است و حتی از پیامبر(ص) نقل شده است که برای طلب علم به چین بروید و اتفاقا علوم موجود در چین مربوط به علوم غیر دینی است نه علوم دینی. پس دین با دانش و علم موافق است.
در قرآن از علم صحبت زیادی شده است. کافی است شما واژۀ علم را در قرآن جستجو کنید تا مشاهده کنید در این کتاب آسمانی چقدر از علم سخن به میان آمده است. حتی در آیه 9 سوره زمر آمده است که : آیا عالم و غیر عالم متساوی هستند.
بله عدهای دست به تحریف دین زدند به گونهای که دینی جاهلانه به بشریت عرضه کردهاند ولی خوشبختانه هنوز چیزهایی باقی مانده است مثل اصل قرآن که با جهالت مخالف است. در قرآن بارها تعابیری مثل اَفَلَا یَتَفَکَّرُونَ و اَفَلَا یَعقِلُونَ آمده است. در آیه آخر سوره طلاق هدف از خلقت، علم آموزی بیان شده است. در آیه 15 سوره ملک خداوند دستور داده است که :
فَامشُوا فِی مَنَاکِبِهَا یعنی بر گُرده زمين راه برويد و مراد اين است كه با علم زمين را رام خويش سازيد.
در آیات متعددی از تسخیر و رام بودن يا رام سازي آسمانها و زمین و بقیۀ موجودات براي انسان صحبت شده است.
مگر پیامبر(ص) از علم سلمان استفاده نکرد؟ مگر پیامبر(ص) نگفت اُسراي جنگ در مقابل علم آموزی آزاد شوند؟
همۀ این موارد دلالت بر ضرورت علمآموزی از منظر دین دارد.
بله مسلمانها در توطئههایی واقع شدهاند و چه بسا چون راستگو و درستکار بودند گمان كردند ديگران نيز چنین هستند و آنان با دروغ و… مسلمانان را فريفتند . بله متأسفانه عدهای از خوبی مسلمانان سوء استفاده کرده و آنها را فریب دادند. پس ممکن است گفته شود که اتفاقا تنبلی و بیعلمیِ موجود در مسلمانان صادر شدة از خارج است.
اشکال : جهانی که ادیان ترسیم میکنند، جهانی است که سقفش، آسمان و بهشت آن بالاترهاست! فرشتهها انسان را هدایت و شیاطین منحرف میکنند! خشمِ خدا زلزله و سیل میآفریند و رضایتش نعمت میآورد!
جواب : کلمه (بالا) هم به بالای مادی گفته میشود و هم به بالای معنوی. کلمه سماء در عربی نیز به بالای مادی و معنوی هر دو گفته میشود. پس مراد از آسمانها و بهشتِ بالا ضرورتا بالای مادی نیست. و اما اینکه ادیان گفتهاند آسمان سقف است حرف صحیحی است و مراد اين است كه بالاي سر هركسي سقف است ومراد همين جو و فضايي است كه محافظ زمين است تا شهاب سنگها وارد جو زمین نشوند یعنی سقفی وجود دارد. برای مباحث علمی در قرآن میتوانید به تفسیرهای آقای عبد العلی بازرگان مراجعه کنید. ایشان مطالب علمی را نیز در ضمن تفسیر بیان کردهاند.
و اما فرشتگان موجوداتی هستند که از بیرون، انسان را هدایت میکنند مثل اینکه عقل، هدایتگر درونی است و از طرف مقابل، بدیها نیز دو دستهاند : یکی درونی مثل هوای نفس و یکی بیرونی مثل شیاطین. شما اگر ملائکه را نمیبینید نباید آن را رد کنید چرا که ندانستن و ندیدن دلیل بر نبودن نیست. به عنوان مثال ما بوهایی را که سگ حس میکند نمیتوانیم حس کنیم. حال آیا باید آن بوها را منکر شویم؟ حال در مورد شياطين و فرشتگان نیز همینگونه است. از ديد يك مسلمان فرشتگان هستند چون خدا گفته است. ما که مسلمانیم قبول داریم و اگر كسي مسلمان نیست تنها ميتواند بگويد، نميدانم. يا بگويد علم تجربي آن را برايم ثابت نكرده است نه اينكه ثابت كرده باشد كه وراي ماده چيزي نيست.
اشکال : امروز مشخص شده است که پدیدههایی چون زمینلرزه و سیل و باد و باران و طوفان و آتشفشان، همگی دلایلِ علمی دارند. اگر در ژاپن و فیلیپین همیشه زمین_لرزه میشود، این دلیل بر خشمِ خدا نیست و بالعکس اگر جایی مردمش از ویرانگریِ طبیعت در امانند، آن هم بخاطرِ رضایتِ خداوند از مردمِ آنجا نیست!
جواب : این حرف درستی است که زلزله دلیل بر خشم خدا نیست و دليل علمي دارد، و منافاتي ندارد با اينكه يك مسلمان با دلايلي كه دارد بگويد در زمانهای قبل از اسلام خدا افراد ظالمي را با زلزله نابود کرده است. زمانی خدا بر اقوامی خشم کرده و خشم خود را با زلزله اِعمال کرده است ولی این دلیل نیست که هر زلزلهای عذاب است. پس اینکه افرادی، جاهلانه هر زلزله یا حادثهای را خشم خدا معرفی میکنند صحیح نیست.
اینکه خدا از دست کسی راضی است یا نه بستگی به عملکردها دارد که آیا عمل ما مطابق اوامر الهی هست یا نه؟
در زمانهای قبلی پیامبری میگفته خدا یکی است و مردم را به عدالت و تقوا فرا ميخوانده و ظالمان او را اذیت کرده و حتی قصد کشتن او را داشتند و خدا آن ظالمان را توسط سیل یا زلزله يا… نابود کرده است ولی این دلیل بر آن نیست که هر سیلی عذاب است. امروزه اگر قومی به سیل گرفتار شدند عذاب نیست بلکه دلیل بر این است که آنها در مسير سيل خانه ساختند و کارشناسی نشده عمل كردهاند.
اشکال : این که در قرآن و دیگر کتبِ ابراهیمی، خشمِ خدا بلا میآفریند و رضایتش نعمت میدهد، دلیلِ علمی ندارد و افسانهای کودکانه بیش نیست.
جواب : سخن شما صحيح است اما استنادش به قرآن صحيح نيست؛ زيرا قرآن با صراحت در آیات 15 و 16 سوره فجر فراخي نعمت و تنگي آن را براي امتحان ميداند نه علامت رضايت يا غضب خدا:
فَأَمَّا الْإِنْسَانُ إِذَا مَا ابْتَلَاهُ رَبُّهُ فَأَكْرَمَهُ وَنَعَّمَهُ فَيَقُولُ رَبِّي أَكْرَمَنِ
و اما انسان، هنگامي كه پروردگارش او را بيازمايد و کرامت و نعمتی بخشد گوید: خدا مرا عزیز و گرامی داشت.
وَأَمَّا إِذَا مَا ابْتَلَاهُ فَقَدَرَ عَلَيْهِ رِزْقَهُ فَيَقُولُ رَبِّي أَهَانَنِ
و هنگامي كه او را بیازمايد و رزقش را برايش تنگ گرداند گوید: پروردگارم مرا خوار گردانید.
پس این آیات کاملا خلاف حرف اشکال کننده است. قرآن میگوید انسان از روي جهالتش اگر مورد نعمت قرار گرفت فکر میکند خدا او را دوست دارد در حالی که چنین چیزی صحیح نیست.
اشکال : دین، ما را از حقیقتِ دنیا بازداشته است! دانشمندانی چون گالیله و انیشتین و ادیسون و غیره نشان دادند که جهان، آن چیزی نیست که دین به ما میگفت!؟ جهان، آن مکانهایِ خیالی نیست که آسمانهایی با هفت طبقه داشته باشد و زمینش چون سفرهای گسترده باشد. جهان آن فضاهای موهوم و هولانگیزی نیست که خدایش بر یک کرسی در طبقۀ بالاتر نشسته باشد. جهان، در شش روز بوجود نیامده است. میلیاردها سال و هزاران مرحله، جهانِ امروز را پدید آورده است.
جواب : اولا باید گفته شود که دین ما را از حقیقت دنیا دور نکرده است چون دین و به خصوص قرآن پدیدههای طبیعی را توضیح میدهد و دائما از پدیدههای خلقت سخن گفته است. ممکن است آخوندی بگوید دنبال دنیا نروید ولی شاید منظور او نیز این بوده که دنیا طلب نباشید.
به هر حال دین به ما چیزی جز آنچه گالیله گفته نمیگوید. آیات قرآن بعضا در این زمینه متشابه است و باطل کننده پیشرفتهای علمی نیست و اتفاقا برخی آیات قرآن مطابق دستاوردهای علمی است.
کسی نمیتواند بگوید علم با قرآن متعارض است. کتابهای زیادی نوشته شده با نامهای قرآن و نجوم ، قران و زیست شناسی و … پس اتفاقا آیات قرآن با علوم طبیعی سازگار است.
خود من نیز در کتاب ژرفایی قرآن مثالهایی از تطبیق زیبای قرآن با علم بیان کردهام.
بله ممکن است فهمی از دین با حرفهای گالیله سازگار نباشد ولی اگر به متن قرآن مراجعه کنیم اتفاقا میفهمیم که سازگاری ظریفی بین قرآن و علم وجود دارد.
و اما مراد از ۷ آسمان ممکن است طبقات مختلف جو باشد. ممکن هم است آسمانهای معنوی مراد باشد مثل وهم و خيال و نفس و عقل و…..
و اما تعبیر (اِستَوَی عَلَی العَرشِ) به معنای سیطره پیدا کردن است. مستولی شدن حتما تخت مادی نمیخواهد. وقتی عقل و دین میگوید خدا مکان ندارد پس مراد از «استوي» نشستن خدا بر عرش مکانی نیست و نباید این کلمات را مادی معنا نکرد.
و اما اینکه قرآن گفته است جهان در ۶ روز خلق شده، در این تعبیر واژۀ (روز) به معنای دوره است نه ۶ روز ۲۴ ساعته و قرآن میگوید جهان در 6 دوره خلق شده است و چه بسا در آینده علم بتواند نکات ظریفی از این 6 دوره بیان کند.
اشکال : اگر بخواهیم به آنچه این ادیان میگویند توجه کنیم، نه میتوان شاتلی به فضا فرستاد و نه میتوان با مهندسیِ ژنتیک، طبیعتِ موجودات و انسان را تغییر داد.
جواب : ممکن است افرادی سلفی باشند که با پیشرفت مخالف باشند ولی معلوم شد كه دين اسلام پيوسته تشويق به علم ميكند و بسیاری از علما نیز هستند که اتفاقا بحثهای بهروزی مطرح میکنند و همراه علم پیش میروند. اگر دیدید فردی با ریش و ظاهری اسلامی، حرفهای بد میزند نگوییم دین با علم ژنتیک يا…مخالف است.
البته تغییر خلقت برای کمال اشکالی ندارد و اگر با این کار نسل از لحاظ ژنتیک بهتر شود بلا اشکال است ولی اگر کاری کنیم که خلقت را ناقص کنیم بد است.
اشکال : و اما حقیقتِ این همه ادیانِ الهی با ۱۲۴ هزار پیغمبر چه بوده است!؟ به راستی دین، جز پریشانیِ افکار و دور کردنِ خردِ انسان از حقیقتِ دنیا و تلف کردنِ عمر با موهومات به اسمِ بهشت و جهنم و زندگی بجایِ پیدا کردنِ قوانین و حقیقتِ حاکم بر جهان، چیزی ندارد.
جواب : حقیقت ادیان این است که انسان را از مادیگری صِرف و فكر تجاوز به حقوق ديگران به سوي معنویت و عدالت سوق دهند. انسان طبیعتا از لحاظ مادی و جسمی رشد میکند ولی انبیاء باید بیایند تا عقل و فطرت را رشد دهند.
آنچه از انبیاء توقع میرود پرورش روح است. اگر امروزه در جهان حرف از حقوق بشر و عدالت است این کار انبیاء است و الّا خود انسانبه طبع اولي خود دنبال شهوت و غضب است. این انبیاء هستند که موجب میشوند شهوت و غضب کنترل شود و تحت سيطره عقل در آيد.
دین، پریشانیها و استرس و اضطراب را برطرف میکند. دين انسان را به گرفتن حقش تشويق ميكند و به او ميگويد براي إحقاق حقتت قيام كن و با ديگران متحد شوتا بتواني به حقت برسي و اگر در جايي مورد ظلم واقع شدی و به هر دليلي نتوانستي حقت را بگيري و تلاشهايت به جايي نرسيد نا اميد و افسرده نشو و بگو اكنون كه نتوانستم حقم را بگيرم چ.ن خداي عادلي وجود دارد در دنیای دیگری حقم داده میشود. بله کسی بهشت میرود که دنیایش نیز بهشت باشد. کسی که در دنیا همیشه استرس و اضطراب داشته باشد در آخرت نیز همینگونه است.
قرآن در آیۀ 72 سوره اسراء میفرماید :
وَمَنْ كَانَ فِي هَذِهِ أَعْمَى فَهُوَ فِي الْآخِرَةِ أَعْمَى وَأَضَلُّ سَبِيلًا
ترجمه : هرکس در این جهان نابینا(ی کفر و جهل و ضلالت) است در عالم آخرت نیز از مشاهدۀ بهشتیان و شهود و جمال حق نابینا و گمراهتر خواهد بود
پیامبر و ائمه علیهم السلام حتی در جنگ نگران نبودند و بلکه آرامش داشتند.
دین توکل و اطمینان قلب میآورد و انسان را به خدا وصل میکند تا به آرامش برسند. اگر امروزه مردم ایران آرامش ندارند چون دین ندارند و فقط ظاهری دینی درست شده و الا پر است از ریا و دورویی و دزدی. دین حکومتی امروزی ما موجب شده که آرامش نباشد. پیامبر(ص) حتی در غار با اینکه مشرکان به دنبالش بودند آرامش دارد.
اشکال : انقلابِ فرانسه به روزگارِ سیاهی و تباهیِ مردمِ اروپا پایان داد و تنها پس از صدسال، دنیایِ غرب راهی را رفت که مللِ خاورمیانه در طیِ قرونِ متمادی نرفته بود!
جواب : بله کلیسا نیز زمانی ظلم میکرد و دانشمندان را حذف میکرد و متحجر بود تا این که انقلاب فرانسه آن را برانداخت و امروز نیز حکومتهای به اسم اسلام اگر بخواهند مثل آنها عمل کنند از بین خواهند رفت.
باید توجه داشت که دین حکومتی و متقلب مشکل دارند نه اصل دین. بسیاری از مردم در خانۀ خودشان با خدا راز و نیاز میکنند ولی در اجتماعات دینیِ حکومت شرکت نمیکنند. پس به خاطر بدی کارهای حکومت نباید دین را بد پنداشت.
بله در خاورمیانه چون سلفیها و افراد جاهل بر آنها حکومت کردهاند عقب ماندهاند نه اینکه عقبماندگی به خاطر دین باشد.
اشکال : به راستی مشکلِ عربستان چیست که در طیِ ۱۴۰۰ سالِ گذشته یک دانشمندِ مخترع و مکتشف، به دنیا نداده است؟ آیا مغزِ عربستانی، چیزی از آلمانی کم دارد؟ هرگز! این، بسترِ مناسبِ دانش و آگاهیِ آلمان بود که صدها دانشمندِ بزرگ را تنها در یک قرن به جهان داد.
جواب : مشکل عربستان و دیگر کشورهای اسلامی این است که چون حكومتهايشان ديكتاتورند نیروهایشان به جهان غرب میروند. غرب با زیرکی، نیروهای كشورهاي اسلامی را به سمت خودش میکشاند. حاکمان در این کشورها جاهلاند و نمیتوانند نخبگان خود را نگه دارند و البته شاید غرب نیز میخواهد چنین کسانی در خاورمیانه حاکم باشند تا مغزها به غرب بروند و آنها از دانشمندان اسلامی استفاده کنند. پس هم ایران دانشمند دارد و هم عربستان. مشکل این است که به خاطر حكومت مستبدان این نخبگان در کشورهای اسلامی نمیمانند.
ما از حاکمان كشورهاي اسلامي دفاع نمیکنیم بلکه ما مدافع اسلام هستیم. اسلام زیباست ولی ما مسلمانان آبروی اسلام را بردهایم. خودمان دنبال هوای نفس بودهایم و حاکمان نیز دنبال قدرت بودهاند. غربیها کتابهای مختلفی در مورد پیامبر(ص) نوشتهاند. ما علی علی کردیم ولی دیگران از علم علی(ع) استفاده کردهاند. تحقیقات مهم دینی را غیر مسلمانان کردهاند. پس اسلام خوب است.
اشکال : به راستی کمکی که الکساندر فلمینگ، کاشفِ پنیسیلین به نجاتِ انسانها کرد، کدام مسیحِ نجاتدهنده کرد؟ مردههایی را که “پاستور” زنده کرد، با کدام معجزۀ موسی و عصای سحرآمیزش مقایسه کنیم؟
جواب : به این نکته دقت داشته باشید که دین براي رشد معنوي آمده است و بیشتر در مورد رشد معنوی سفارش دارد و این تعارضی با اختراع دانشمندان ندارد. دانشمندان برای سلامت جسم اختراعاتی کردهاند و انبیاء و اولیاء الهی برای سلامت روح تلاش کردهاند.
و اما معجزه برای اثبات نبوت است نه برای زنده کردن مردگان.
اشکال : این ادیان نه تنها سودی ندارند، بلکه مشکلاتِ روانی و جنگ و خونریزی و کشتارهایِ جمعی و غارتگری و تجاوز به نوامیسِ یکدیگر را در میانِ انسانها بوجود آوردهاند.
جواب : اتفاقا دین آمده تا جلو این چیزها را بگیرد ولی افرادی منافق اسم دین را به خودشان چسباندند و با ظاهرسازی حاکم شدند و همان کاری که دین میخواسته انجام نشود عدهای با لباس دین انجام دادهاند. دین نگفته خونریزی و بلکه با قوانین خودش از جنگ جلوگیری کرده است ولی متأسفانه عدهای به نام دین جنگ را گسترش دادهاند. اتفاقا چون دین خوب است عدهای لباس دین میپوشند تا از طریق آن مردم را فریب دهند. شما باید دین صحیح را از دین تقلبی جدا کنید.
اشکال : “علم و قانون” به عنوانِ راهِ سعادتِ انسان شناخته شده و به سرعت نتیجه داده است، اما این ادیان، سدههاست که قرار است انسان را سعادتمند کنند و نکردهاند.
جواب : ادیان بر علم و قانون تأکید دارند و علاوه بر علم و قانون بر اخلاق و کمک کردن به یکدیگر نیز تأکید دارند. دین برای این است که وقتی پليس و مجری قانون نیست باز قانون رعایت شود. دین آمده تا در پستوها که هیچ نگهبانی نیست قانون رعایت شود. تعبیر حدود الله در قرآن غیر از یک مورد همگی در بحث خانواده آمده است. پس دین آمده تا علم و قانون را در تمامي عرصهها برپا کند. جهان اگر از علم و قانون میگوید جاهایی میتواند آن را اِعمال کند که پلیس و دوربین باشد ولی دین میخواهد جاهایی که پلیس و دوربین نیست نیز قانون را اِعمال کند و این برتری دین بر قوانین امروزه است.
اشکال : این که بگوییم “این ادیان ضرری ندارند و میتوانند مفید باشند” مانندِ آن است که بگوئیم: ”کشیدنِ موادِ مخدر ضرری ندارد و میتواند مفید هم باشد!
جواب : دینی که من میفهمم مواد مخدر نیست بلکه پیشرو و پیشبَر است و موافق علم و قانون است. دینی که شما میگویید خرافۀ محض است و من بحثی در مورد آن ندارم. دینی که پیامبران آوردند باید باشد تا افراد حتی در خانۀ خودشان که دوربین نیست نیز قانون را رعایت کنند. دینی که چنین ویژگی را نداشته باشد من آن را قبول ندارم.
اشکال : اگر این ادیان، از زندگی حذف شوند و بجایش انسانیت و همزیستی بر اساسِ احترام به بشر و حقوقِ او جانشین شود، و قانون واحد جهانی حاکم گردد دنیا قدمِی بزرگِ برداشته است.
جواب : دین آمده تا همین را بگوید. دین حرف از همزیستی میزند. دین حتی با مشرکین نیز مسالمتآمیز رفتار میکند و میگوید قسمتی از زکات را برای جذب کفار اختصاص دهید.
دین شعار لَقَد کَرَّمنَا بَنِی آدَم(اسراء-70) سر میدهد و با این شعار کرامت انسانی را تبلیغ میکند. دین بر طبق آیه 151 سوره انعام گفته است جز در مورد قصاص نمیتوان انسان کشت و تازه در همان یک مورد نیز میتوان بخشید.
حضرت علی(ع) طبق نامۀ 53 نهج البلاغة به ما آموخته است که مردم دو گروهند:
إِمَّا أَخٌ لَكَ فِي الدِّينِ وَ إِمَّا نَظِيرٌ لَكَ فِي الْخَلْقِ، يا همكيشان تو هستند يا همانندان تو در آفرينش.
تازه دین احسان و ایثار را نیز گفته است. پیامبر(ص) سعی میکرد با گروههای مختلف قرار داد ببندد و آنها را به قانونمداری تشویق میکرد.
اشکال : برای مثال در این اتفاق بزرگ قرن، متولیان و مدعیان دین ( طبق اظهارات برخی از علمای دین) هیچ پاسخی و راهکاری برای نجات بشر از ویروس کرونا ندارند و همانها در انتظار هستند تا علم پزشکی آنان را نجات دهد *.!
جواب : بله، دین نیامده تا واکسن کشف کند که شما از دین توقع واکسن دارید. دین آمده تا معنویت را رشد دهد. وظیفۀ دین را باید درست بفهمید.
اشکال : اگر دعاست، اثرش کو؟! اگر توسل است، اثرش کو؟ اگر صدقه دادن است، اثرش کو؟ و اگرهای دیگری که سالهاست بعنوان دفع بلا بما یاد داده اند…!
جواب : کسی نمیگوید دعا بکن و دکتر نرو. باید دعا کرد تا روحیۀ ما بالا رود و دکتر نیز رفت. دين ميگويد:
«با توکل زانوی اشتر ببند.». پس باید دعا کرد و تلاش نیز کرد. کسی نگفته دعا، واکسن کرونا را کشف میکند. ما مبلغین دین وظیفه داریم با دعا به مردم روحیه دهیم و طبیبها وظیفه دارند با طبابت مریضها را درمان کنند. صدقه نیز اولا موجب آرامش میشود و ثانیا صدقه دادن به صورت طبیعی از برخی بدیها جلوگیری میکند. وقتی صدقه دادیم و با این کار فقیر در جامعه کم شد دزدی نیز کم میشود. پس صدقه چنین بلاهایی را دفع میکند نه هر بلایی را.
اشکال : کمی عمیق تر بیندیشیم و بدور از تعصب و جهل مقدس در باورهای خود بازنگری نماییم تا همسو با کائنات بسوی سعادت حقیقی حرکتی انسانی داشته و از زندان اندیشههای القاء شده و تقلیدی رها شویم …
جواب : بله باید از زندان اندیشههای تقلیدی رها شد ولی مطالبی که گفتم با تعصب و جهل مقدس فرق دارد. باید از مقدسین جاهل دور شد ولی دین واقعی نه جهل مقدس است و نه تعصب را تأیید میکند.
اشکال : دست بوس و عاشق معلم و رهبرانی باشیم که،،،، بجای القاء اندیشهها و موهومات متحجرانه و تخدیر ادراک « اندیشیدن » را به انسانها می آموزند….!
جواب : دقیقا درست است. باید دستبوس کسانی بود که اندیشیدن را به ما یاد میدهند و دین اسلام نیز تمام تأکیدش بر اندیشیدن است. شما اگر کلماتی مثل تفکر و تدبر را در قرآن و روایات جستجو کنید مشاهده میکنید که تأکید بسیاری در اسلام بر روی اندیشه و اندیشیدن است.
به هر حال اشکال اصلی در این متن این است که اشکال کننده، دین را با متدین و اسلام را با مسلمان خلط کرده است. مشکل ما مسلمین نیز به خودمان و حاکمانمان برمیگردد. حاکمان به اسم دین دروغ گفتند و آدم کشتند و بدیهایشان به مردم نیز سرایت کرده است ولی باید دقت داشته باشیم که اگر در بازار، هزار سکه تقلبی وجود داشت و یک سکۀ واقعی، باید دنبال همان یک سکۀ طلای واقعی بگردیم.
امیدوارم همۀ ما به سمت اسلام واقعی حرکت کنیم.