حكومت حضرت مهدي ( عجل الله تعالي فرجه ) و امامت مستضعفان

حكومت حضرت مهدي ( عجل الله تعالي فرجه ) و امامت مستضعفان

حكومت حضرت مهدي ( عجل الله تعالي فرجه ) و امامت مستضعفان

آيه 5 از سوره قصص مي فرمايد : و نريد أن نمن علي الذين استضعفوا في الارض و نجعلهم الا ئمة و نجعلهم الوارثين

« و اراده داريم بر كساني كه در زمين فرو دست شدند نعمت عظيم را تمام سازيم  و آنان را پيشوايان گردانيم  و وارثشان نماييم.»

روايات متعددي در ذيل اين آيه  وارد شده كه  دلالت مي كند اين آيه مربوط به قيام حضرت مهدي ( عجل الله تعالي فرجه ) مي باشد . برخي از آن روايات دلالت مي كنند كه مستضعفان ، امامان شيعه هستند  و هم آنان را خداوند امام و پيشوا قرار مي دهد و هم آنان را وارث زمين مي گرداند كه اين تفسير يا تاويل يا بطني از آيه است .  اما اگر ظاهر آيه را نگاه كنيم مستضعف مطلق است و مخصوص فرد يا افراد خاص نيست و هر كس كه به گونه اي مورد ظلم و فشار و تجاوز ديگران  قرار گرفته باشد مستضعف است. مثلاً در زمان ما و در طول تاريخ ،توده مردم، مسلماً از مستضعفان هستند حال يا مستكبران خارجي و يا ديكتاتور هاي داخلي و خان‌ها و سرمايه داران و يا همه آنان به توده مردم ظلم كرده اند و آنان را به استضعاف كشانده‌اند.

حال سوال اين است  كه چگونه اين مستضعفان امام مي شوند و آيا همه با هم امام مي شوند و يا يكي پس از ديگري؟

 از ظاهر آيه به ذهن مي آيد همان گونه كه همه با هم به  استضعاف كشيده شده اند با يكديگر نيز امامت مي كنند  يعني همه با هم امام مي شوند . ولي بسيار روشن است كه امامت همگاني معنايي ندارد. پس يا مراد اين است كه همه با هم با رأي خود يكي را انتخاب مي كنند يا همه با هم شورا تشكيل مي دهند و … امّا اين نيز امامت  مستضعفان نمي باشد زيرا رئيس شورا يا شخص منتخب مردم ، امام است نه همه مردم ، و اطلاق امام به مردم مجازي است زيرا در واقع همان رئيس ، امام است اگر چه منتخب مردم باشد.

بنابراين بر طبق تمامي احتمالات گذشته اشكالي وجود دارد كه نجات از آن به راحتي امكان پذير نيست .

راستي آيه چه مي گويد ؟ امامت تمامي مستضعفان چگونه است ؟ آنان چگونه با هم امامت مي كنند ؟ مگر نمي گويند كه « ده درويش در گليمي بخسبند و دو پادشاه در  اقليمي نگنجد » [1] حال چگونه تمامي مستضعفان   مي خواهند در آنِ واحد در زمين امامت كنند ؟

به نظر مي رسد امامت مستضعفان ، امامت ظاهري و حكومت و رياست بر ابدان نيست بلكه امامت علمي است و امامت علمي ، در آنِ واحد براي همه امكان پذير است و در علم ،تزاحم ، تضاد و تقابل نيست . مردمان جاهل و افراد دور از علم و فرهنگ با هم نزاع دارند و با هم ناسازگارند امّا وقتي همه داراي علم و ايمان كامل شدند نزاع ها رخت بر مي بندد و افراد با هم راه تكامل مي پويند .

« جان گرگان و سگان از هم جداست     متحد جانهاي مردان خداست »

به همين جهت گفته اند اگر انبياء همه با هم اجتماع كنند نزاعي در امر حكومتي بين آنان رخ نمي دهد زيرا كه جهالت و هواي نفس ندارند و وقتي اين هر دو وجود نداشت زمينۀ نزاع از بين مي رود . بنابراين براي حكومت مستضعفان ، حكومت مهدي موعود و امامت همگاني مستضعفان بايد علم و ايمان فراهم آورد و انتظار فرج آن حضرت تنها با زمينه سازي براي گسترش علم و ايمان امكان پذير است .

گسترش روز افزون علم ، رايانه ، ماهواره ، اينترنت و … نويد دهندۀ فراهم شدن زمينه هاي علم آموزي براي همگان است و فراگيري علم ، زمينه سازِ ظهور مصلح جهاني .

اميد كه از اين وسايل پيشرفته ، استفادة بهينه در راه پيشرفت علم و دانش ، برده شود .

احمد عابديني

[1] – گلستان سعدي .

0 0 رای ها
رأی دهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده تمام نظرات
چون بازاندیشی روشی دائمی است سزاوار است نوشته ها و سخنرانی های این سایت نظر قطعی و نهایی قلمداد نشود.