به نام خداي مهربان
لزوم آزاد انديشي و دفاع از آزاد انديشان
روشن است كه قانونهاي اسلام آن گونه كه در صدر اسلام و در شهري كوچك به نام يثرب يا همان مدينةالنبي بيان و اجرا شد به همان نحو امروزه قابل اجرا شدن نيست؛ زيرا همه چيز تغيير كرده است و قانونهاي قريهاي كوچك، كويري، كمجمعيت، غير مرتبط با ساير مناطق و غير صنعتي قابل تطبيق بر جامعهاي شهري و پيشرفته وشلوغ و مرتبط با يكديگر نيست و دينداران دغدغهدار هر كس در اين باره فكري كرده و چيزي گفته يا نوشته است از مرحوم شهيد صدر و شهيد مطهري گرفته تا طلابي مثل بنده كه كتابهايي در اين باره نوشته و در صدد جدايي عرف از شرع هستم تا به گمان خود متغيرها را در ناحيه احكام عرفي قرار داده و احكام شرعي را از ثابتات بدانم.
در اين ميان فايلهاي صوتيي از جناب مستطاب آيت الله سيد كمال حيدري گوش كردم و فهميدم او نيز همين دغدغه را دارد بلكه دغدغهاي بالاتر از ديگران دارد، او در صدد است كه فقه و فلسفه و عرفان و كلام را هماهنگ كند و ديدي نو به قرآن داشته باشد و وحدت شيعه و سني را از شعار به عمل و از تظاهر به واقعيتِ عميق تبديل كند. و مجموع دين را به گونهاي ارائه كند كه جوانان امروزي با افكار جديد به دين و معنويت جذب شوند. البته بسيار روشن است كه چنين افكار و برنامههايي بياشكال و بيابهام نيست و بايد ديگران نيز طرحها و نظرات خود را ارائه دهند و گفتگوهاي آزاد صورت گيرد تا افكار در تضارب با يكديگر به كمال برسد.
و به هر حال ايشان منظومه فكري خوبي براي خودش تنظيم كرده و در صدد شرح و بسط آن بر آمده است. در اين ميان مخالفان ايشان و شايد مخالفان اسلام و شايد واپسگراها و شايد مقامطلبان برخي از سخنان ايشان را در حد چند دقيقه جدا كرده و پخش كردهاند تا به او ضربه بزنند ولي عملا به اسلام و شيعه ضربه زدند و فردي فكور را از دايره حوزه و درس و بحث خارج كردند و كساني با ندانسته كاري تيشه به ريشه شيعه زدند و شيعه را مخالف آزادي فكر و انديشه نماياندند.
اين روند موجب ميشود تا تنها همان دين سلفي ناكارامد در صحنه باقي بماند و گمان شود دين همين چيزي است كه در صحنه ظاهراست و چون ديني غير قابل قبول براي نسل دانشمند امروزي است آن را رها كنند و براي هميشه با دين و دينداري خدا حافظي كنند و ديگر از دين و دينداري اثر چنداني باقي نماند.
متأسفانه برخي حوزويان براي خوشايند سنتيهاي جامد الفكر يا از روي ساده انديشي يا براي خارج كردن رقيب و تصدي پست مرجعيت يا براي… مطالبي عليه ايشان نشر دادند و نهادها و ارگانهايي بدون انديشيدن در عواقب كارشان، ايشان را از تدريس و نشر افكارش ممنوع كردند. در حالي كه تجربه به همه نشان داده كه ممنوع كردنهاي نسنجيده اثر معكوس دارد؛ زيرا بر فرض كه او منحرف باشد افكارش بيشتر به دست منحرفان ميرسد و اگر منحرف نباشد او و نخبگان جامعه را از يكديگر جدا كردن جفاست و موجب ميشود كه دانشمندان چون دين سنتي را ناكارامد و بلكه مزاحم پيشرفت ميدانند از دين بيرون روند و اگر او فرد دانشمند ديندار ولي داراي اشكالاتي باشد مباحثات علمي بيشتر او را به راه راست رهنمون ميشود تا تعيلي درس و بحث او.
در اينجا نقش صدا و سيما بيشتر روشن ميشود كه اگر ميخواهد براي مردم جاذبه داشته باشد بايد پيوسته ميداندار اين بحثها باشد و حضوري يا غير حضوري، مستقيم يا غير مستقيم مناظرات علمي دقيق صورت دهد و ثمره شيرين آن را جامعه بچشد و با صدا و سيما آشتي كند.
در سفرنامه علمي فرهنگي از منارجنبان تا برج ايفل كه شرح سفر 40 روزه حدود 20 تن از اساتيد حوزه و دانشگاه با اتوبوس به اروپاست نوشتم كه حاصل آزاد گذاشتن دانشمندان پيشرفت دقيق و متوازن علوم و دوستي عميق دانشمندان با يكديگر است.
اميدوارم تمامي ارگانها و نهادها و تشكلهايي كه موجب اين حصر شدند زمينه رفع آن را فراهم كنند و افرادي كه نظرشان در اين باره مؤثر است به ويژه مراجع معظم تقليد كمك كنند تا اين مشكل حل شود و پيوسته دانشمندان ديني بتوانند بدون دغدغه نظرات ديني خود را مطرح كنند و دوستداران اين مباحث از افكار گوناگون با خبر شوند و با دقت در بحثهاي مختلف به غناي فكري برسند تا هيچگاه هيچكس از منحرف شدن مردم نترسد.
به نظر ميرسد در چنين شرايطي و در هر شرايط ديگر بايد در جامعه و در حوزه علميه تضارب آرا موجود باشد و همه با گفتگو بر علم خود بيفزايند.
توفيق همگان در رفع اين حصر و ساير حصرها را از خداوند منان خواستارم. احمد عابديني 23 /10 /1400