رساله عملیه – بخش نهم – احکام روزه

رساله عملیه – بخش نهم – احکام روزه

توضیح ضروری

این‌جانب احمد عابدینی دهۀ هفتاد را در قم با چند تن از فضلاء در خدمت حضرت آیت الله موسوی اردبیلی رحمة الله علیه مبانی عروة الوثقی را به طور مفصل مورد بحث قرار دادیم و بنده نظرات خودم را در حاشیۀ هر مسأله‌ای نوشتم. پس از رسیدن به بحث نماز به اصفهان هجرت کردم. در سال‌های اول که فراغت بیشتری داشتم، سایر مباحثی که قبلا تحقیق کرده بودم به صورت حاشیه بر عروة یا مسائل توضیح المسائل نگاشتم.

گهگاهی که با فضلای اصفهان پیرامون مسائل فقهی بحث می‌شد، نظراتم مورد اعجاب و استقبال قرار می‌گرفت. لذا برخی دوستان و فضلاء خواستند آن‌ها تایپ و تکثیر شود تا بیشتر مورد نقد و استفادۀ علمی قرار گیرد و برای مباحث جدید راه‌گشا باشد.

امید است که زمانی دیگر بقیۀ مباحث نیز مورد دقت، تجدید نظر و نگارش قرار گیرد.

اگر کسی دلایل عقلایی این مباحث را خواهان است می‌تواند به مجموعۀ نوشته‌های «همراه با دانشجویان» مراجعه کند و کسی که خواهان دست‌یابی کامل به دلیل‌های یک مسأله است به مقاله‌های این‌جانب در مجلۀ فقه «کاوشی نو در فقه اسلامی» و مجلۀ «الاجتهاد و التجدید» حواشی عروة و نیز گاه‌نامۀ بازاندیشی دینی مراجعه کند. مباحثی که در آن مجموعه‌ها یافت نشود به لطف الهی در وقت مقتضی منتشر خواهد شد.

در خاتمه لازم به ذکر است چون نگارنده و زیادی از اهل فن، تبعیض در تقلید را جایز می‌دانیم، عمل به این مجموعه می‌تواند مجزی و مبرء ذمه باشد ان شاء الله تعالی.

امید است که این رسالۀ کوچک علاوه بر مجزی بودن برای اهل تقلید به برخی شبهات اهل تحقیق پاسخ گوید و افق‌های تازه‌ای به روی اهل فن بگشاید و جلوه‌ای از باب مفتوح اجتهاد شیعه را بنمایاند.

احمد عابدینی 26/4/96. 22 شوال 1436

روزه
روزه از جمله دستورهاي اديان الهي است و در قرآن کريم نيز در چندين آيه بر آن تأکيد شده است، اگر اين عبادت با آداب و شرايطش انجام شود در تطهير جسم و جان افراد و سلامت جامعه آثار فراوان و با برکتي دارد.
براي انساني که اشتغال‌هاي گوناگون او را از پرداختن به روح خود غافل ساخته است، يک ماه روزه‌داري، فرصت خوبي است تا روح خود را آزاد ساخته و به کسب معنويات و تقويت نيروي اراده بپردازد و با کسب تقوا و ورع، خود را براي زندگي طيب و طاهر در ديگر ماه‌هاي سال آماده سازد.
یکی از فواید مهم روزه صبور شدن است. وقتی که آب و غذا وجود دارد و انسان نمی‌خورد صبر را تقویت می‌کند تا در مقابل مشکلات خانوادگی، اجتماعی، زخم زبان‌ها، مشکلات اقتصادی و … صبر کند تا با عقل و درایت یا کمک جمعی آنها را حل کند.
همچنین شخص روزه‌دار در حال روزه رنج فقيران و محرومان جامعه را درک نموده و به مسئوليت خويش در قبال آنان توجه مي‌کند و درصدد حمايت و دستگيري از آنان برمي‌آيد و از اين جهت جامعه نيز از برکات روزه‌داري او برخوردار مي‌شود.
1- روزه آن است که انسان براي خدا، از اذان صبح تا اول شب از چيزهايي که روزه را باطل مي‌کند و بحثش خواهد آمد، خودداري نمايد.
نيت انواع روزه‌ها
2- لازم نيست که انسان نيت روزه را به زبان آورد يا از قلب خود بگذراند، بلکه همين‌قدر که با قصد قربت به خدا، از اذان صبح تا شب از کارهايي که روزه را باطل مي‌کند بپرهيزد کافي است.
3- انسان مي‌تواند در هر شب از ماه رمضان براي روزه‌ي فرداي آن نيت کند ولي بهتر اين است که شب اول ماه رمضان نيت کند که همه‌ي ماه را روزه مي‌گيرد. در اين صورت اگر يک شبانه روز هم خواب ماند روزه‌اش صحيح است.
4- نيت روزه در شرايط عادي يکي از سه حالت را دارد:
الف) چنانچه روزه‌ي او واجب معين باشد – نظير روزه‌ي ماه رمضان که بايد در ماه رمضان انجام گيرد – بايد تا پيش از اذان صبح نيت روزه‌ي فردا را نموده باشد.
ب) چنانچه روزه‌ي او واجب غير معين باشد – نظير روزه‌ي قضا، يا کفاره‌ي واجب يا نذر مطلق – وقت نيت آن تا ظهر ادامه دارد، به طوري‌که اگر تا پيش از ظهر در روزه گرفتن ترديد داشت يا نيت روزه نگرفتن داشت، چنانچه کاري که روزه را باطل مي‌کند انجام نداده باشد پيش از ظهر مي‌تواند نيت روزه کند و روزه‌ي او صحيح است.
ج) چنانچه روزه‌ي او مستحبي باشد، وقت نيت آن تا چند دقيقه به شروع شب بعدي است، بنابراين اگر کسي در اثر اشتغالات گوناگون يا در اثر نداشتن چيز خوراکي از صبح تا چند دقيقه به شب چيزي نخورده است، مي‌تواند نيت روزه‌ي مستحبي کند.
5- کسي که در اثر جهل يا غفلت يا خواب، نيت روزه نکند و پيش از ظهر، آگاه، متوجه و يا بيدار شود و قصد روزه کند، اگر کاري که روزه را باطل مي‌کند انجام نداده باشد روزه‌اش صحيح است اگرچه روزه‌ي ماه رمضان باشد، اما اگر بعدازظهر، آگاه، متوجه و يا بيدار شود روزه‌ي واجب، از او صحيح نيست ولي در ماه رمضان، احتياطاً از اموري که روزه را باطل مي‌کند، خودداری نمايد.
6- اگر پيش از اذان مغرب نيت روزه کند و بخوابد و بيش از يک شبانه روز بخوابد و پس از مغرب شب بعد بيدار شود روزه‌اش صحيح است، چه روزه‌ي واجب معين باشد چه غير آن.
7- در ماه رمضان لازم نيست نيت کند که روزه‌ي ماه رمضان مي‌گيرم، حتي اگر نداند ماه رمضان است يا فراموش کند و روزه‌ي ديگري را نيت کند روزه‌ي ماه رمضان حساب مي‌شود، حتي اگر بداند ماه رمضان است و عمداً غير ماه رمضان را نيت کند در صورتي که قصد قربت داشته باشد روزه‌اش صحيح است و از ماه رمضان حساب مي‌شود.
8- لازم نيست در هنگام نيت، مشخص کند که روز چندم ماه رمضان است، حتي اگر به نيت روز اول ماه رمضان روزه گرفت و معلوم شد روز دوم يا سوم يا… بوده است روزه‌اش صحيح است.
9- اگر بخواهد غير روزه‌ي ماه رمضان، روزه‌ي واجب ديگري بگيرد بايد آن را معين کند که مثلاً قضاست يا نذري يا… ولي روزه‌هاي مستحب، نياز به تعيين ندارد، مگر روزه‌ي روزهاي خاص، در صورتي‌که روزه گيرنده بخواهد به ثواب خاص آن روزه برسد.
10- بنابر احتياط، ماه رمضان براي روزه‌ي غير آن صلاحيت ندارد، بنابراين اگر کسي در ماه رمضان مسافر بود نمي‌تواند با نذر و امثال آن روزه‌ي ديگري بگيرد.
11- اگر در ماه رمضان پيش از اذان صبح بي‌هوش شود و در بين روز به هوش آيد چنانچه پيش از اذان صبح نيت روزه کرده و پيش از ظهر به هوش آيد، روزه‌ي آن روز او صحیح است ولی بر او واجب نيست بله در این صورت احتياط مستحب آن است که نيت روزه کند.
12- بعيد نيست که مست، به بي‌هوش ملحق باشد، بله کسي که خود را مست کرده، مکلف به قضاي روزه است.
13- روزه و ساير عبادات بچه‌اي که خوب و بد را تشخيص مي‌دهد صحيح است.
14- اگر بچه پيش از ظهر بالغ شود و يا غیر مسلمان، مسلمان شود و کاري را که روزه را باطل مي‌کند انجام نداده باشند مي‌توانند نيت روزه کنند و از آنان صحيح است، اما بر آنان واجب نيست.
15- کسي که در ماه رمضان بالغ شود – مثل اين‌که در وقت مشخصي از ماه رمضان به دنيا آمده باشد و يا محتلم شود – چهار حالت دارد:
الف) اگر پيش از اذان صبح بالغ شود (مثلاً محتلم شود) بايد از اذان صبح روزه بگيرد.
ب) اگر پيش از ظهر بالغ شود و کاري که روزه را باطل مي‌کند انجام نداده باشد و نيت روزه نيز داشته، احتياطاً آن را تمام کند.
ج) اگر بعدازظهر بالغ شود و کاري که روزه را باطل مي‌کند انجام نداده باشد و نيت روزه نيز داشته باشد مي‌تواند آن را تمام کند ولي واجب نيست.
د) اگر بعدازظهر بالغ شود و قصد روزه نداشته است روزه‌اش نه واجب است و نه صحيح. چه کاري که روزه را باطل مي‌کند انجام داده باشد چه انجام نداده باشد.
16- کسي که روزه‌ي قضاي رمضان دارد نمي‌تواند روزه‌ي مستحبي بگيرد و اگر روزه‌ي واجب ديگري دارد بنابر احتياط نمي‌تواند روزه‌ي مستحبي بگيرد و در هر دو فرض چنانچه فراموش کرد و روزه‌ي مستحبي گرفت، در صورتي‌که پيش از ظهر يادش بيايد روزه‌ي مستحبي او به هم مي‌خورد و مي‌تواند نيت روزه‌ي واجب کند و اگر بعدازظهر يادش آمد، بنابر مشهور روزه‌اش باطل است ولي به نظر مي‌رسد ـ چون قصد قربت داشته و انجام روزۀ واجب در آن حال ممکن نيست ـ بتواند با قصد استحباب آن را به پايان برساند.
17- کسي که روزه‌ي واجب به عهده دارد ولي به جهت عذري نظير سفر، از انجام آن معذور باشد، مي‌تواند روزه‌هايي که در سفر با نذر يا بدون آن مجاز مي‌شود را انجام دهد، مثلاً نذر کند يا تصميم بگيرد که سه روز در مدينه روزه بگيرد.
18- کسي که روزه‌ي واجب دارد و نمي‌تواند روزه‌ي مستحبي بگيرد بعيد نيست بتواند با نذر کردن، آن روزه‌ي مستحبي را بر خود واجب کند و آن را انجام دهد.
19- کسي که روزه‌ي قضا دارد، چنانچه وقت آن وسعت داشته باشد مي‌تواند روزه‌ي استيجاري بگيرد.
20- کسي که براي بجا آوردن روزه‌ي ميتي اجير شده، چنانچه روزه‌ي مستحبي بگيرد اشکالي ندارد.
21- اگر غير از روزه‌ي ماه رمضان، روزه‌ي معين ديگري بر او واجب باشد مثلاً نذر کرده که روز معيني را روزه بگيرد، بايد قبل از اذان صبح، نيت روزه کند و چنانچه عمداً تا اذان صبح نيت نکند روزه‌اش باطل مي‌شود و اگر نداند يا فراموش کند و پيش از ظهر يادش بيايد و کاري را که روزه را باطل مي‌کند انجام نداده باشد، فوراً نيت کند و روزه‌اش صحيح است و در غير اين صورت باطل است.
22- اگر مسافر قبل از ظهر، به وطن خود يا جايي که مي‌خواهد در آنجا قصد ده روز کند برسد و کاري که روزه را باطل مي‌کند انجام نداده باشد بايد نيت روزه کند و آن روز را روزه بگيرد. ولي اگر بعدازظهر برسد روزه‌ي آن روز بر او واجب نيست.
23- اگر مريضي پيش از ظهر خوب شود چنانچه اجتناب از کارهايي که روزه را باطل مي‌کند، در طول روز برايش ضرر دارد گرفتن روزه‌ي آن روز اکنون بر او واجب نيست و اگر ضرر ندارد معلوم مي‌شود که روزه‌ي آن روز، بر او واجب بوده، بنابراين اگر چيزي که روزه را باطل مي‌کند مرتکب نشده است نيت روزه مي‌کند و آن را به پايان مي‌رساند و اگر برخي مبطلات را مرتکب شده يا بعدازظهر خوب شد، لازم نيست نيت روزه کند، بلکه بايد بعداً آن را قضا کند.
24- روزي را که انسان شک دارد آخر شعبان است يا اول رمضان، واجب نيست روزه بگيرد و اگر بخواهد روزه بگيرد نمي‌تواند نيت روزه‌ي ماه رمضان کند، بلکه نيت روزه‌ي قضا یا مستحبي نمايد و چنانچه بعداً معلوم شود که ماه رمضان بوده، خود به خود از رمضان محسوب مي‌شود.
25- اگر روزي را که شک دارد آخر شعبان است يا اول رمضان، به نيت قضا يا مستحبي روزه بگيرد و در بين روز بفهمد که ماه رمضان است بايد نيت رمضان کند.
26- بعيد نيست که يوم‌الشک را بتوان به نيت قربت مطلقه روزه گرفت به اين صورت که روزه‌ي اين روز داراي امر است يا امر استحبابي – در صورتي‌که رمضان نباشد و او روزه‌ي قضايي و امثال آن نداشته باشد – يا امر وجوبي در صورتي‌که از رمضان باشد يا قضا و امثال آن داشته باشد، پس روزه را به قصد امتثال آن امر اجمالي انجام مي‌دهد.
يادآوري: به نظر مي‌رسد نهي در روايات متعدد (ده روايت در باب 6 از ابواب وجوب الصوم و نقيه) از روزه‌ي يوم‌الشک به نيت رمضان، براي اين باشد که به واجبات الهي چيزي افزوده نشود و دين خدا با احتياط‌ها افزون نگردد. و در اينجا زمينه بوده که به عنوان احتياط يا مقدمه‌ي واجب و يا… چيزي اضافه شود و ائمه‌ي اطهار از آن نهي کرده‌اند، همان‌گونه که از به جماعت خواندن نمازهاي مستحبي نهي کرده‌اند تا چيزي کم‌کم وارد دين نشود.
27- اگر در روزه‌ي واجب معين مثل روزه‌ي ماه رمضان، در بين روز به طور جدّي از نيت روزه گرفتن منصرف شود يا جداً در ادامه‌ي روزه مردّد شود روزه‌اش باطل مي‌شود اما اگر اشتياق پيدا کند يکي از کارهايي که روزه را باطل مي‌کند انجام دهد، تا وقتي که آن را انجام نداده روزه‌اش صحيح است.
28- در روزه‌ي واجبي که وقت آن معين نيست مانند روزه‌ي قضا يا کفاره، اگر به طور جدي از نيت روزه گرفتن منصرف شود چنانچه هيچ يک از چيزهايي که روزه را باطل مي‌کند انجام ندهد و پيش از ظهر تجديد نيت کند روزه‌اش صحيح است.
29- در روزه‌ي مستحبي اگر از نيت روزه گرفتن کاملاً منصرف شود ولي قبل از انجام دادن مبطلات و قبل از پايان يافتن وقت روزه، نيت خود را تجديد کند روزه‌اش صحيح است.
30- در روزه‌ي واجبي که وقت آن معين نيست و وقت براي انجام آن وسعت دارد، نظير روزه‌ي قضا، روزه‌دار مي‌تواند پيش از ظهر روزه‌ي خود را باطل نمايد.
31- کسي که روزه‌ي ماه رمضان خود را قضا مي‌کند نمي‌تواند بعدازظهر روزه‌ي خود را باطل کند بلکه بايد آن را تمام کند.
32- کسي که روزه‌ي مستحبي گرفته است هر وقتي مي‌تواند آن را باطل کند.
چيزهايي که روزه را باطل مي‌کند يا بر روزه‌دار حرام است
خوردن و آشاميدن عمدی، عمداً خود را جنب کردن و عمداً قي کردن روزه را باطل مي‌کند. سر زير آب کردن، اماله با مايعات، دروغ بستن به خدا، پيامبر(ص) و ائمه‌ي اطهار: بر روزه¬دار حرام است اما باقيماندن بر جنابت و ساير حدث‌هاي بزرگ و نيز رسانيدن گرد و غبار غليظ به حلق، حرام نيست و به روزه آسيبي نمي‌زند.
خوردن و آشاميدن
33- اگر روزه‌دار، عمداً چيزي بخورد يا بياشامد، روزه‌ي او باطل مي‌شود، چه خوردن و آشاميدن آن چيز معمول باشد مثل نان و آب، يا معمول نباشد مثل خاک و نفت، چه کم باشد چه زياد. بله اگر بسيار کم باشد مثل تري مسواک، که به هيچ نحو به آن خوردن نمي‌گويند، اشکالي ندارد.
34- منظور از کلمه‌ي عمداً اين است که انسان با توجه به روزه‌دار بودن خود آن کار را انجام دهد.
35- اگر هنگامي که مشغول خوردن غذاست بفهمد صبح شده است بايد لقمه را از دهان بيرون آورد و چنانچه عمداً آن را فرو برد روزه‌اش باطل مي‌شود و بايد علاوه بر قضاي آن روزه، کفاره نيز بپردازد که بحثش خواهد آمد.
36- اگر روزه‌دار سهواً يا غفلتاً چيزي بخورد يا بياشامد روزه‌اش باطل نمي‌شود.
37- اگر چيزي که لاي دندان مانده به قدري کم باشد که به فرو بردن آن خوردن گفته نشود روزه را باطل نمي‌کند ولي اگر خوردن صدق مي‌کند و روزه‌دار عمداً فرو ببرد روزه‌اش باطل مي‌شود.
38- چشيدن غذا و امثال آن، مادامي که خوردن يا آشاميدن بر آن صادق نباشد، براي روزه‌دار اشکالي ندارد.
39- روزه‌دار مي‌تواند در طول روز مسواک بزند يا براي ترشح نمودن غده‌هاي دهانش سنگ ريزه‌ي کوچکي در دهان بگذارد يا آدامس بجود و بهتر است که قبل از اذان صبح مقداري آن را بجود تا شيريني و طعم آن زايل شود.
40- خلال نکردن و مسواک نزدن قبل از اذان صبح ضرري به روزه نمي‌زند ولي اگر مسواک نزد و در طول روز تکه‌هاي بزرگ غذا از لاي دندان‌ها درآمد آن را فرو نبرد.
41- مسواک زدن در طول روز براي روزه‌دار اشکالي ندارد ولي مناسب است که مسواک تر را قبل از وارد کردن در دهان تکان دهد تا ذرات آب آن، حتي‌المقدور جدا شود.
42- جويدن غذا براي جوجه‌هاي پرندگان براي روزه‌دار جايز است ولي مواظب باشد که چيزي از آن را نخورد.
43- زدن آمپول‌هاي تقويتي، سرم‌هاي قندي و نظاير آن که در حکم غذاست براي روزه‌دار جايز نيست، همچنين ارسال برخي مواد تقويت کننده، از غير مجراي دهان براي روزه‌دار ممنوع است.
44- تزريق آمپول‌هاي بي‌حس کننده و دارويي که تقويت کننده نباشد براي روزه‌دار اشکالي ندارد.
45- فرو بردن آب دهان، اگرچه به واسطه‌ي خيال کردن ترشي و مانند آن، در دهان جمع شده باشد اشکالي ندارد.
46- فرو بردن اخلاط سر و سينه تا هنگامي که به فضاي دهان نيامده اشکالي ندارد ولي اگر داخل فضاي دهان شد، احتياط مستحب آن است که آن را فرو نبرد.
47- پيرمردها و پيرزن‌هايي که روزه براي آنان داراي مشقت است مي‌توانند روزه‌ي خود را بخورند و به جاي هر روز يک وعده غذا به فقير بدهند ولي اگر روزه براي آنان متعذر باشد، دادن غذا مطابق با احتیاط است.
48- اگر روزه‌دار به قدري تشنه شود که از ادامه‌ي روزه بر جان خود بترسد يا روزه بر او حرجي يا ضرري شود بايد به مقداري آب بنوشد که خطر او رفع شود و روزه‌ي او باطل نمي‌شود ولي اگر بيش از مقداري که خطر از او رفع شود نوشيد روزه‌اش باطل مي‌شود و بايد قضاي آن را به جاي آورد.
49- انسان نمي‌تواند به خاطر ضعف و ناتواني جسمي روزه‌ي خود را بخورد ولي اگر ضعف او به قدري زياد است که به طور عادي قابل تحمل نيست، خوردن روزه اشکالي ندارد.
50- اگر روزه براي انسان ضرر دارد نبايد روزه بگيرد و اگر با وجود ضرر روزه گرفت، در صورتي روزه‌اش صحيح است که قصد قربت از او حاصل شود.
51- ملاک تشخيص اين‌که روزه براي فرد ضرر دارد يا خير، خود فرد است.
خود را جنب کردن
52- اگر روزه‌دار عمداً خود را جنب کند روزه‌اش باطل مي‌شود و فرقي نمي‌کند که جنابت از راه جماع حاصل شود يا از راه استمناء.
53- آمیزش جنسی با زن در قسمت جلو او، موجب جنابت و بطلان روزه مي‌گردد اگرچه از او مني خارج نشود، ولي جنب شدن و بطلان روزه به آميزش در منافذ خنثي يا حيوانات يا پشت زن و هم¬جنس بدون انزال مني، معلوم نيست و مبنی بر احتیاط وجوبی است اگرچه حرمت اين‌گونه کارهاي خبيثانه از بديهيات است.
54- اگر با زني به زور جماع شود به گونه‌اي که زن از خود اختياري نداشته باشد، روزه‌ي زن باطل نمي‌شود ولي اگر به خاطر اضطرار، تهديد يا دفع شر، از روي اکراه به آميزش تن داد روزه‌اش باطل مي‌شود ولی کفاره ندارد.
55- اگر اجبار مرد بر زنا ممکن باشد و واقع شود روزه‌اش باطل نمي‌شود ولي اکراه او ممکن است و اگر در اثر آن زنا انجام داد روزه‌اش باطل مي‌شود ولی کفاره ندارد.
56- اگر فراموش کند که روزه است و جماع نمايد يا تن به جماع دهد روزه‌اش باطل نمي‌شود ولي چنانچه در بين جماع به يادش بيايد که روزه است بايد فوراً از حال جماع خارج شود وگرنه روزه‌اش باطل مي‌شود.
57- هرگونه که انسان از خود، مني را خارج سازد روزه‌اش باطل مي‌شود و فرقي بين لمس يا ديدن فيلم‌هاي سکسي يا تخيل‌هاي ذهني نيست.
58- هرگاه روزه‌دار احتمال دهد يا اطمینان داشته باشد که اگر بخوابد، محتلم مي‌شود، مي‌تواند بخوابد، هرچند به سبب نخوابيدن به زحمت نيفتد و اگر محتلم شد روزه‌اش باطل نمي‌شود.
59- اگر روزه‌دار در حال بيرون آمدن مني از خواب بيدار شود واجب نيست از بيرون آمدن آن جلوگيري کند.
60- روزه‌داري که محتلم شده اگر احتمال دهد يا بداند که مقداري از مني در مجرا مانده است سزاوار است احتياطاً اول ادرار کند و سپس غسل نمايد، ولي اگر بدون استبراء، غسل کرد باز روزه‌اش صحيح است.
61- اگر روزه‌دار جداً قصد روزه نبودن کرد روزه‌اش باطل مي‌شود اگرچه هيچ يک از مبطلات روزه را انجام ندهد ولي اگر به خاطر فشار شهوت قصد جماع يا استمناء نمود تا وقتي که جنب نشده روزه‌اش باطل نيست.
62- اگر روزه‌دار بدون قصد جنب نمودن خويش با زن خود شوخي يا بازي کند، چنانچه اطمينان داشته باشد که مني از او خارج نمي‌شود ولي اتفاقاً از او خارج شود روزه‌اش باطل نيست امّا اگر چنين اطميناني نداشته باشد و مني خارج شود روزه‌اش باطل است ولی کفاره ندارد.
دروغ بستن به خدا و پيامبر 9و ائمه‌ي معصوم:
63- دروغ بستن به خدا، پيامبر9 و ائمه‌ي معصوم: در هر حالي حرام است و در ماه رمضان و در حال روزه، حرمتش مؤکد مي‌شود و روزه‌دار بايد از آن اجتناب کند اما باطل شدن روزه به واسطه‌ي آن مبني بر احتياط است. بنابراين روزه‌دار آن روز را روزه بگيرد و احتياطاً آن را قضا نمايد.
64- دروغ بستن به ساير پيامبران و نيز به حضرت زهرا3 و حضرت مريم3 نيز حرام است و بايد از آن خودداري کرد.
65- اگر انسان بخواهد خبري را که به پيامبر9 يا ائمه هدي: منسوب است و نمي‌داند راست است يا دروغ، نقل كند بنابر احتياط بايد از قول آن كسي كه آن خبر را گفته يا از كتابي كه خبر در آن بوده نقل نمايد يا به طور اجمال بگويد خبري به اين مضمون وارد شده است و طبعاً چون تمامي اخبار ما اين‌گونه است و خبر قطعي يا متواتر بسيار كم وجود دارد، احتياط آن است كه تمامي خبرها به منبع آن ارجاع شود، ولي خبرهاي ضعيف را نبايد بدون توجه دادن به ضعف آن‌ها براي مردم نقل كرد زيرا خود نقل، به گونه‌اي تأييد آن است.
66- اگر خبري را به اعتقاد اين‌كه صحّت دارد از قول خدا يا پيامبر9 يا يكي از امامان: نقل كند و بعد معلوم شود كه دروغ بوده يا صحّت نداشته است حرامي مرتكب نشده و روزه‌اش صحيح است. ولي بايد اعلام كند تا ديگران را به اشتباه نيندازد.
67- اگر از مكلّف بپرسند كه خدا، پيامبر يا يكي از امامان چنين مطلبي را فرموده‌اند يا نه؟ و او از روي عمد، خلاف واقع بگويد كار حرامي مرتكب شده است و اگر روزه باشد آن را تمام نمايد و احتياطاً قضا كند.
68- اگر دروغي را كه ديگري ساخته عمداً به خدا و پيامبر9 نسبت دهد حرام است و روزه‌دار علاوه بر اتمام روزه بايد احتياطاً آن را قضا كند اما اگر از قول سازنده‌ي آن نقل كند، در صورتي‌كه نقل آن هتك حرمت و امثال آن را به همراه نداشته باشد حرام نيست.
69- اگر در حال غير روزه، از قول خدا يا پيامبر9 يا امام حرف راستي را نقل كند و در حال روزه بگويد آن‌چه را كه نقل كردم دروغ بوده و يا حرف دروغي را نسبت دهد و در حال روزه بگويد آن مطلب راست بوده است كار حرامي مرتكب شده است و بايد روزه‌ي خود را تمام كند و بنابر احتياط قضاي آن را بگيرد.
70- فتوا دادن مجتهد برخلاف آن‌چه از كتاب خدا و سنّت پيامبر(ص) فهميده است حرام است.
71- توبه نمودن از دروغ به خدا، پيامبر9و امام، اگرچه گناه را محو مي‌كند ولي احتمال بطلان روزه را جبران نمي‌كند.
72- آن‌چه مداحان و روضه‌خوان‌ها دربارۀ نحوه‌ي شهادت ائمه اطهار: مي‌گویند و كلماتي كه به امام حسين(ع) در روز عاشورا، نسبت مي‌دهند از آن‌چه در مسائل قبل گفته شد جدا نيست و در صورت دروغ عمدي بودن، همان تبعات را دارد.
73- دروغ بستن به فقيهان، راويان و افراد صالح حرام است ولي موجب بطلان روزه نمي‌شود مگر اين‌كه به دروغ بستن به خدا، پيامبر9يا امام برگردد كه حكمش گذشت.
74- اگر در مقام تقيّه‌ي ترسي دروغ به خدا، پيامبر9يا امام معصوم ببندد حرامي مرتكب نشده است و روزه‌اش صحيح است.
75- اگر با قصد دروغ بستن به خدا، پيامبر و يا امام مطلبي را بگويد و بعد معلوم شود راست بوده است روزه‌اش صحيح است.
رسانيدن غبار غليظ به حلق
76- روزه‌دار بنابر احتياط مستحب باید از رسانيدن دود و غبار غليظ به حلق خودداری کند.
77- در ماه رمضان سيگار كشيدن و استعمال ساير دخانيات به صورت آشكار، به گونه‌اي كه بي‌احترامي به روزه به شمار آيد جايز نيست.
78- روزه‌دار از رسانيدن دودهايي كه موجب تقويت بدن است احتياطاً خودداري كند.
فرو بردن سر در زير آب
79- ‌ فرو بردن سر در زير آب براي روزه‌دار جایز نیست و اگر انجام داد معلوم نيست كه روزه‌اش باطل شود بنابراين آن روزه را تمام كند و احتياط استحبابي آن است كه آن را قضا نمايد.
80- اگر روزه‌دار كلاه غواصي به سر داشته باشد يا سرش را داخل محفظه‌اي كند، فرو بردن سر در آب برايش جایز است.
81- اگر روزه‌دار از روي فراموشي يا بدون اختيار در آب بيفتند و سرش زير آب رود، مکروه یا حرامي مرتكب نشده است ولي هرگاه كه به ياد آورد بايد سر خود را از آب بيرون آورد.
82- اگر فراموش كند كه روزه است و براي غسل ارتماسي تمام سر را زير آب ببرد غسل او صحيح است.
83- اگر بداند كه روزه است و بدون عذر در روزه‌ي واجب معيّن براي غسل تمامي سر را در آب فرو ببرد، معصيت كرده ولي اگر قصد قربت از او محقق شده باشد غسلش صحيح است.
84- براي روزه‌دار هميشه فرو بردن سر در زير آب مکروه یا حرام نيست بلكه ممكن است به دلیلی نظير نجات دادن كسي، جايز يا لازم باشد.
باقي ماندن بر جنابت تا اذان صبح
85- باقي ماندن عمدي بر جنابت تا اذان صبح حرام نيست و روزه را باطل نمي‌كند ولي پس از اذان صبح بايد مكلّف غسل كند تا نمازش صحيح باشد، هم‌چنين اگر زني قبل از اذان صبح از حيض يا نفاس پاك شد مي‌تواند غسل را بعد از طلوع فجر صادق انجام دهد
86- در صحيح بودن روزه زن مستحاضه شرط نيست كه غسل‌هايش را براي نمازها انجام دهد. بله اگر بر طبق وظيفه‌اش غسل نكرد، نمازهايش صحيح نيست و بايد آن‌ها را قضا كند.
87- كسي كه غسل جنابت را فراموش كرد و چند روزي گذشت بايد پس از يادآوري و انجام غسل، – طبق احتیاط وجوبی – نمازهايش را دوباره بخواند و روزه‌ها را نيز قضا كند. (زيرا عرف صحيح بودن روزه بدون صحيح بودن نماز را بر نمي‌تابد.)
88- كسي كه غسل جنابت را فراموش كرده و تنها يك روز را با جنابت روزه گرفته باشد احتياطاً قضاي روزه‌ي آن روز را بگيرد.
89- دليل بدليّت تيمم از غسل يا وضو، مختص به نماز است و در روزه و امثال آن جاري نيست. بنابراين در فرض‌هايي كه بايد غسل انجام شود در صورت فقدان آب و نظاير آن نيازي به تيمم نيست.
اماله كردن
90- اماله كردن با مايعات یعنی وارد كردن مايعات از طريق نشیمن‌گاه براي روزه‌دار حرام است ولي روزه را باطل نمي‌كند مگر اين‌كه نقش تقويت كننده داشته باشد و در اين صورت فرقي بين جامد و مايع نيست.
قي كردن (برگرداندن آن‌چه را كه خورده است)
91- اگر روزه‌دار عمداً قي كند، بنابر احتیاط وجوبی روزه‌اش باطل مي‌شود، اگرچه به واسطه‌ي مرض و امثال آن ناچار باشد كه چنين كند.
92- اگر روزه‌دار بدون اختيار يا سهواً قي كند روزه‌اش باطل نمي‌شود.
93- ‌ اگر در شب چيزي بخورد كه مي‌داند در روز بي‌اختيار، به قي كردن مي‌افتد و در روز بي‌اختيار قي كند، روزه‌اش صحيح است.
94- بر خارج شدن يك حبّه و نظاير آن به فضاي دهان، قي صدق نمي‌كند و موجب بطلان روزه نمي‌شود.
95- اگر با آروغ زدن و امثال آن چيزي وارد فضاي دهان شد و بدون اختيار پايين رفت روزه باطل نمي‌شود، ولي اگر به فضاي دهان آمد و روزه‌دار عمداً آن را فرو برد بايد آن روزه را تمام كند و بنابر احتياط آن را قضا نمايد.
96- اگر در شب چيزي را ببلعد كه در روز بايد آن را با قي كردن بيرون بياورد و در روز نيز چنين كند، روزه‌اش باطل مي‌شود ولي اگر روز آن را قي نكرد تا مغرب شد روزه‌اش صحيح است.
97- ‌ اگر آثار قي، ظاهر شده باشد ولي بتوان با راهكاري از تحقق آن جلوگيري كرد، جلوگيري واجب است. مثلاً اگر بداند در صورت ايستادن قي مي‌كند ولي اگر بنشيند از آن در امان است بايد بنشيند.
98- اگر ناگهان مگس يا پشه وارد حلق روزه‌دار شود روزه‌اش صحيح است ولي در صورت امكان بايد آن را بيرون آورد اما اگر بيرون آوردنش متوقف بر قي كردن است لازم نيست آن را بيرون آورد.
99- براي روزه‌دار آروغ زدن جايز است اگرچه احتمال دهد كه همراه آن چيزي وارد دهان مي‌شود، ولي اگر بداند كه حتماً همراه آن، چيزي كه بر آن قي كردن صدق مي‌كند خارج مي‌شود، حتي‌الامكان از آروغ زدن خودداري كند.
100- اگر چيزي را ببلعد و قبل از گذشتن از حلق يادش بيايد كه روزه است و بتواند آن را فرو نبرد، نبايد فرو ببرد ولي اگر برگردانيدن آن، قي محسوب مي‌شود نبايد برگردانيده شود.
101- آندوسكوپي و امثال آن در حال روزه اشكالي ندارد مگر اين‌كه موجب انجام ساير مفطرات شود.
احكام چيزهايي كه روزه را باطل مي‌كند
102- اگر انسان از روي عمد و اختيار كاري كه روزه را باطل مي‌كند انجام دهد روزه‌اش باطل مي‌شود و چنان‌چه از روي عمد نباشد روزه‌اش باطل نمي‌شود.
103- اگر به واسطه‌ي ندانستن مسأله يكي از كارهايي كه همه مي‌دانند روزه را باطل مي‌كند نظير خوردن و جماع كردن انجام دهد روزه‌اش باطل است اما اگر يكي از كارهايي را كه اختلافي است انجام دهد معذور و عملش صحيح است.
104- اگر چيزي را به زور در گلوي روزه‌دار بريزند روزه‌ي او باطل نمي‌شود ولي اگر با تهديد، مجبورش كنند كه روزه‌ي خود را باطل كند – مثلاً به او بگويند كه اگر نخوري ضرر مالي يا جاني به تو مي‌زنيم – و خودش براي جلوگيري از ضرر چيزي بخورد روزه‌اش باطل مي‌شود. ولي اگر در ماه رمضان باشد بايد بقيه‌ي روز را از خوردن امساك كند.
105- اگر روزه‌دار از روي اشتباه يا فراموشي يكي از كارهايي كه روزه را باطل مي‌كند انجام دهد و به خيال اين‌كه روزه‌اش باطل شده از روي عمد دوباره آن را انجام دهد در بطلان روزه‌اش تأمّل است بنابراين قضا نمودن آن مطابق احتياط است.
106- اگر از روي تقيّه روزه را ترك كرد مثلاً در روزي كه اهل سنّت عيد مي‌دانستند روزه نگرفت بايد قضاي آن را بگيرد. ولي اگر از روي تقيّه آن‌چه را آنان باطل‌كننده روزه نمي‌دانند انجام داد يا در انتهاي روز، طبق نظر آنان با غروب خورشيد افطار كرد روزه‌اش صحيح است.
107- روزه‌دار نبايد در حال اختيار به مكاني برود كه مي‌داند به خوردن روزه مكره يا مضطر مي‌شود يا با زور چيزي در حلق او ريخته مي‌شود و اگر رفت و مكره يا مضطر شد و يا چيزي در حلقش ريخته شد روزه‌اش باطل مي‌شود ولي اگر چنين اتفاقي نيفتاد روزه‌اش صحيح است.
كارهايي كه بر روزه‌دار جايز است
108- براي روزه‌ي روزه‌دار اشكالي ندارد كه نگين انگشتر يا سنگريزه‌اي را بمكد و اشكالي ندارد كه براي بچه يا پرندگان، طعامي را بجود و نرم كند و اشكالي ندارد كه طعم غذا را بچشد به شرط اين‌كه غذا را به حلق نرساند. بله اگر بدون قصد يا بدون آگاهي يا در اثر فراموشي به حلق رسيد اشكالي ندارد اما در صورت علم، روزه‌خواري عمدي محسوب مي‌شود. هم‌چنين براي روزه‌اش ضرري ندارد كه آدامس بجود و فرو بردن بزاق ترشح شده به دنبال آن نيز اشكالي ندارد، مگر اين‌كه آدامس تكه تكه شود و ذرات آن داخل بزاق شود.
109- هم‌چنين نشستن درآب اشكالي ندارد ولي نبايد سر را زير آب فرو برد، هم‌چنين تر كردن لباس اشكالي ندارد و مسواك با چوب سبز و خشك بدون اشكال است ليكن اگر مسواك با آب دهان تر شد و بيرون آورده شد احتياطاً قبل از بردن دوباره‌ي آن به دهان، تكان داده شود تا قطرات ريز آب آن داخل دهان نشود. ولي به هر حال اگر آب‌هاي مسواك در آب دهان مستهلك شود بلعيدن آن به روزه ضربه‌اي نمي‌زند.
110- مكيدن لب‌هاي زوجه و فرزند براي روزه‌دار اشكالي ندارد.
111- اگر خون كمي از لاي دندان‌ها خارج شود و در آب دهان مستهلك شود بلعيدنش اشكالي ندارد ولي تلاش در مستهلك ساختن آن خلاف احتياط و بلكه ممنوع است.
اموري كه سزاوار نيست روزه‌دار مرتكب نشود
واجب است كه روزه‌دار در ماه رمضان و به احترام آن از تمامي حرام‌هاي الهي دوري كند و از اموري كه در حال غير روزه مكروه است با جديت بيشتري اجتناب كند و در اين ماه تمام اعضا و جوارحش را از حرام و مكروه نگه دارد اما برخي امور كه براي غير روزه‌دار مكروه نيست ولي سزاوار است كه روزه‌دار از آن اجتناب كند عبارتند از:
1. بوسيدن زن و بازي با او از روي شهوت به ويژه براي كسي كه شهوتش تحريك مي‌شود.
2. هر چيزي كه از راه بيني و چشم به حلق برسد و خوردن بر آن صادق نباشد.
3. حمام رفتني كه به خاطر آن ضعيف شود يا ترس ضعيف شدن داشته باشد.
4. خون دادن، حجامت كردن و هر كاري كه موجب ضعف روزه‌دار شود.
5. نشستن زنان در آب.
6. اماله كردن با چيزهاي جامد.
7. كندن دندان.
8. مضمضه‌هاي بيهوده.
مواردي كه قضا و كفاره هر دو واجب است
1. اگر از روي علم و اختیار و عمد چيزي بخورد يا بياشامد يا خود را جنب كند.
2. اگر قبل از آن‌كه حجّت شرعي بر مغرب شدن اقامه شود روزه‌ي خود را افطار كند، مگر اين‌كه بعداً ثابت شود مغرب شده بوده است.
3. اگر بعد از اين‌كه حجّت شرعي بر طلوع فجر اقامه شد، باز خوردن و آشاميدن را ادامه دهد، مگر اين‌كه بعداً ثابت شود هنوز شب بوده است.
در صورتي‌كه روزه‌دار بر حرام افطار كند مثلاً با شراب يا با زنا افطار كند احتياط مستحب آن است كه كفاره‌ي جمع بپردازد. يعني علاوه بر شصت روزه، شصت مسكين را نيز طعام دهد و – در صورت وجود برده – يك برده آزاد كند.
كفاره‌ي روزه
112- اگر كسي عمداً و بدون عذر شرعي با خوردن، آشاميدن و يا خود را جنب ساختن، روزه‌ي خود را باطل كند علاوه بر اين كه بايد قضاي آن روزه را بگيرد بايد كفاره نيز بدهد.
113- كفاره‌ي خوردن روزه‌ي ماه رمضان سه چيز است كه يكي از آن‌ها را بايد انجام داد:
الف) گرفتن شصت روز روزه به‌گونه‌اي كه سي و يك روز آن پشت سر هم باشد.
ب) دادن شصت پُرس غذا به شصت فقير.
ج) آزاد كردن يك برده (كه امروزه موضوع آن منتفي است)
114- كسي كه مي‌خواهد به عنوان كفاره‌ي روزه‌ي ماه رمضان، دو ماه پشت سر هم روزه بگيرد بايد طوري شروع كند كه پيش از گرفتن سي و يك روزه، به روزي مانند عيد قربان كه روزه در آن حرام است، برخورد نكند، هم‌چنين نبايد به روزي برخورد كند كه روزه‌ي آن بر او واجب معيّن است ولي اگر عذرهايي نظير حيض يا نفاس يا مريضي يا سفري كه در رفتن آن مجبور است پيش بيايد و بين روزه‌ها فاصله شود مانعي ندارد و بايد پس از برطرف شدن عذر، بقيه‌ي روزه‌ها را بگيرد.
115- كسي كه بايد دو ماه پي در پي روزه بگيرد، اگر در بين سي و يك روز، بدون عذر يك روز را روزه نگيرد، يا از روی عمد و آگاهی وقتي شروع كند كه در بين آن به روزي برسد كه روزه‌ي آن واجب معيّن است، بايد روزه‌ها را از سر بگيرد.
116- كسي كه مي‌خواهد شصت فقير را سير كند مي‌تواند آنان را يك‌باره يا در چند نوبت دعوت كند و نيز مي‌تواند به هر كدام يك ژتون غذا بدهد و احتياط واجب آن است كه امروزه به يك مُدّ (= هفتصد و پنجاه گرم يا نهصد گرم) گندم، آرد يا نان اكتفا نكند. بله اگر توان پرداخت آن مقدار را نداشته باشد هر چند فقيري را كه مي‌تواند سير كند و اگر به هيچ مقدار توان ندارد استغفار كند و احتياط آن است كه هرگاه توانست كفاره را بپردازد.
117- نمي‌توان به جاي شصت غذا به شصت فقير، به سي فقير دو وعده‌ي غذا داد حتي اگرچه به شصت فقير دسترسي نداشته باشد، ولي مي‌توان كفاره‌ي چند روز را به يك فقير داد. بنابراين كسي كه ده روزه را عمداً خورده است مي‌تواند به شصت فقير، ده وعده غذا بدهد.
118- كسي كه عمداً روزه‌ي خود را خورده اگر بعد از ظهر مسافرت كند كفاره از او ساقط نمي‌شود ولي اگر پيش از ظهر براي فرار از كفاره مسافرت كند بعيد نيست كه كفاره از او ساقط شود، هر چند احتياط واجب در اداء آن است و اگر پیش از ظهر مضطر به سفر شد کفاره بر او واجب نیست.
119- كسي كه عمداً روزه‌ي خود را خورده اگر در خلال روز حائض يا مريض شود كفاره از او ساقط مي‌شود.
120- اگر يقين كند كه روز اول ماه رمضان است و روزه‌ي خود را عمداً باطل كند سپس معلوم شود كه آخر شعبان بوده است كفاره بر او واجب نيست.
121- اگر يقين داشته باشد كه روز آخر رمضان است و عمداً روزه‌ي خود را افطار كند و بعد معلوم شود كه اول شوال بوده كفاره بر او واجب نيست، هم‌چنين است اگر شك داشته باشد كه آخر ماه رمضان است و با اين حال روزه‌ي خود را افطار كند.
122- اگر مردي روزه‌دار همسر روزه‌دار خود را به جماع مجبور كند كفاره‌ي روزه‌ي خود و احتياطاً كفاره‌ي روزه همسرش بر او واجب مي‌شود و اگر زن راضي بوده يا در اثناء راضي شود كفاره‌ي هر يك بر عهده‌ي خود اوست.
123- اگر مرد روزه‌دار در حالي‌كه همسر روزه‌دارش خواب بود با او آميزش كرد، تنها يك كفاره از ناحيه‌ي خودش بدهكار است و روزه‌ي زن باطل نمي‌شود.
124- اگر زن، شوهرش را به آميزش وادار كرد كفاره‌ي شوهر به عهده‌ي زن نمي‌آيد.
125- كسي كه به واسطه‌ي مريضي يا مسافرت روزه نمي‌گيرد نمي‌تواند زن روزه‌دار خود را به آميزش مجبور كند و اگر وادار نمايد احتياطاً كفاره‌ي همسر را بدهد.
126- انسان نبايد در به جا آوردن كفاره كوتاهي كند ولي انجام فوري آن نيز لازم نيست و اگر چند سال طول بكشد نيز چيزي بر آن افزوده نمي‌شود ولي سستي در انجام تكاليف الهي حرام است.
127- كسي كه قضاي روزه‌ي رمضان را گرفته، اگر تا ظهر آن را باطل نكرده است، بعد از ظهر آن را باطل نكند و اگر بعد از عصر آن را باطل کرد بايد به ده فقير هركدام يك وعده طعام دهد و اگر نمي‌تواند بايد سه روز روزه بگيرد.
128- اگر نذر كرد كه روز معيّني را روزه بگيرد و عمداً آن روز را روزه نگرفت كفاره‌اش مانند كفاره‌ي سوگند است يعني غذا دادن يا پوشاندن ده نفر و يا آزاد كردن يك برده؛ و اگر نمي‌تواند سه روز روزه بگيرد.
129- اگر معتكف در شب يا روز جماع كند كفاره‌اش مثل كفاره‌ي افطار عمدي در ماه رمضان است.
130- اگر روزه‌دار روزه‌ي ماه رمضان خود را با آب و غذا باطل كند، يك كفاره به عهده‌ي اوست اگرچه تا شب چندين مرتبه غذا بخورد، ولي اگر با آمیزش جنسی روزه‌ي خود را باطل كند بنابر احتياط مستحب با تكرار آن كفاره‌اش تکرار مي‌شود.
131- اگر با زنا روزه‌ي ماه رمضان خود را باطل كند و تا شب چندين مرتبه با همان زن يا زن ديگر زنا كند بنابر احتياط مستحب كفاره متكرر مي‌شود و احتياط مستحب آن است كه كفاره‌ي جمع بپردازد.
132- اگر با غذا روزه‌ي خود را باطل كرد و بعد از آن جماع كرد احتياطاً كفاره دومی هم بدهكار است.
133- كسي كه با غذاي حلال افطار كند و بعد غذاي حرام بخورد، يك كفاره بدهكار است.
134- كسي كه عمداً در ماه رمضان روزه‌خواري كند تعزير مي‌شود و اگر پس از دو بار تعزير باز به روزه‌خواري ادامه داد به تفصيلي كه در كتاب حدود خواهد آمد، كشته مي‌شود.
مواردي كه فقط قضاي روزه واجب است
1. هرگاه روزه‌دار عزم جدّي كند كه روزه نباشد و با اين حال هيچ يك از مفطرات روزه را انجام ندهد.
2. هرگاه روزه‌دار جداً عزم ريا نمايد به گونه‌اي كه اگر جاي خلوتي پيدا كند كه كسي او را نمي‌بيند روزه‌ي خود را افطار مي‌كند.
3. هرگاه مكلّفي اصلاً قصد روزه نكند ولي تصميم بگيرد چون مردم روزه مي‌گيرند او نيز به قصد لاغر شدن و امثال آن از مبطلات روزه خودداري كند.
4. هرگاه مكلّفي اصلاً قصد روزه نكند ولي به خاطر وجود شرايطي، نتواند هيچ يك از مفطرات را مرتكب شود.
5. هرگاه در ماه رمضان غسل جنابت را فراموش كند و در حال جنابت دو روز يا بيشتر يا تمام ماه را روزه بگيرد.
6. هرگاه در ماه رمضان غسل جنابت را فراموش كند و یک روز بر جنابت بماند و در حال جنابت آن روز را روزه گرفته باشد احتياطاً آن را قضا كند.
7. هرگاه در ماه رمضان بدون اين‌كه تحقيق كند صبح شده يا نه، كاري را كه روزه را باطل مي‌كند انجام دهد و بعد معلوم شود صبح بوده است.
8. هرگاه در ماه رمضان تحقيق كند و حجّت بر صبح بودن برايش حاصل نشود و مفطري را انجام دهد و بعداً معلوم شود صبح بوده است.
9. هرگاه با گمان اینکه صبح شده، به گفته‌ي كسي كه مي‌گويد صبح نشده،‌ كاري را كه روزه را باطل مي‌كند انجام دهد، سپس معلوم شود صبح بوده است.
10. هرگاه نابينا به گفته‌ي كسي كه مي‌گويد مغرب شده بدون حصول گمان، روزه‌ي خود را افطار كند و بعد معلوم شود مغرب نبوده است.
11. هرگاه فردي خبر دهد كه صبح شده و سحری‌خورنده گمان كند كه او دروغ مي‌گويد و به خوردن ادامه دهد و بعد معلوم شود صبح بوده است.
12. به خاطر تاريكي یقین پيدا كند كه مغرب شده است و بعداً معلوم شود اشتباه كرده است.
13. اگر بي‌جهت يا براي خنك شدن مضمضه كند و بي‌اختيار آب فرو رود. ولي اگر فراموش كند كه روزه است يا مضمضه براي وضوي نماز واجب باشد قضا بر او واجب نيست.
14. هرگاه روزه‌ي واقعي افطار شود و مكلّف به طور كامل معذور نباشد و به طور كامل عامد نباشد تنها قضا واجب مي‌شود.
احكام روزه‌ي قضا
135- اگر ديوانه‌اي عاقل شود يا كافري مسلمان شود قضاي روزه‌هاي زمان ديوانگي يا زمان كفر بر او واجب نيست، بله اگر مسلماني كافر شود و دوباره مسلمان گردد بنابر احتياط، قضاي روزه‌هاي زمان ارتدادش بر او واجب است.
136- اگر انسان با اختيار خود، مست شد (چه براي مداوا باشد يا نباشد) بايد قضاي روزه‌هايي را كه از او ترك شده، انجام دهد ولي اگر از روي غفلت، نسيان و اموري از اين قبيل مست شد، قضاي آن روزه‌ها واجب نيست.
137- هرگاه سنّي، شيعه شد روزه‌هايي كه نگرفته بايد قضا كند ولي روزه‌هايي كه بر طبق مذهب خودش يا مذهب ما گرفته است، قضا ندارد.
138- كسي‌كه بدون نيّت روزه قبل از طلوع فجر خوابيده و بعد از ظهر بيدار شده است بايد ان روزه را به پايان برساند و قضاي آن را بگيرد.
139- حائض و نفساء بايد قضاي روزه‌هايي را كه در ايام حيض و نفاس نگرفته اند پس از پاك شدن بگيرند.
140- كسي كه تعدادي از روزه‌هايش را نگرفته و تعداد آن‌ها را نمي‌داند مي‌تواند آن مقداري را كه يقين دارد نگرفته، قضا كند ولي احتياط مستحب آن است كه مقدار بيشتر را انجام دهد.
141- كسي كه در ماه رمضان به واسطه‌ي عذري روزه نگرفته و بعد از رمضان عذر او برطرف شود بايد تا رمضان ديگر قضاي آن را بگيرد وگرنه، بايد پس از ماه رمضان، علاوه بر گرفتن قضا، براي تأخير هر روزه، يك فقير را اطعام كند.
142- كسي كه در ماه رمضان به خاطر بيماري روزه نگرفت و بيماري او تا رمضان بعدي ادامه يافت، قضاي روزه‌ها از او ساقط است و به جاي هر روزه، يك فقير را اطعام كند.
143- مراد از اطعام، يك پُرس غذاي معمولي است و چون خوردن نان بدون خورش امروزه در بيشتر اقشار جامعه مرسوم نيست و با 750 يا 900 گرم گندم يا نان، نمي‌توان نان و خورشي متعارف تهيه كرد، كفايتش بعيد مي‌نمايد.
144- كسي كه در ماه رمضان به خاطر مسافرت روزه نگرفته و سفرش تا سال بعد طول بكشد دو صورت دارد: يا از كساني محسوب مي‌شود كه خانه‌هايشان با آن‌هاست كه مي‌تواند در سفر روزه بگيرد که باید چنین کند. و يا از اين گروه نيست كه براي هر روزه يك فقير را اطعام مي‌كند.
145- كسي كه در ماه رمضان به خاطر مسافرت روزه نگرفته و پس از آن به خاطر بيماري نتوانسته روزه‌ها را قضا كند، به جاي هر روزه يك فقير را اطعام كند.
146- به طور كلي به نظر مي‌رسد كه اگر كسي به خاطر عذري در ماه رمضان روزه نگرفت و معذور بودن او با آن عذر يا با عذر ديگر، تا رمضان بعدي ادامه يافت، روزه از او ساقط مي‌شود و به جاي هر روزه يك فقير را اطعام مي‌كند و در اين مورد فرقي بين مريض، مسافر، آبستن و زن شير دهنده‌ي بچه نيست.
147- كسي كه بدون عذر روزه‌ي ماه رمضان خود را باطل كرده بايد تا رمضان سال بعد آن را انجام دهد و اگر انجام نداد علاوه بر قضاي روزه‌ها بايد براي تأخير در قضاي هر روزه، يك فقير را اطعام كند. اين كفاره علاوه بر كفاره‌ي افطار عمدي است كه بحثش گذشت.
148- قضاي ماه رمضان واجب موسّع است يعني مي‌توان در هر يك از ماه‌هاي سال آن را انجام داد ولي وقتي‌كه به تعداد روزه‌هاي قضا شده، تا ماه رمضان فاصله است واجب مضيّق مي‌شود يعني بايد هر روز را روزه بگيرد و اگر نگرفت، چنان‌چه قبلاً بيان شد بايد پس از ماه رمضان آن‌ها را قضا كند و براي هر روزه‌اي كه تأخير شده، يك فقير را اطعام كند.
149- چنان‌چه كسي از چندين ماه رمضان، روزه‌ي قضا به عهده دارد، هر كدام را كه اوّل بگيرد مانعي ندارد ولي اگر وقت تنگ است روزه‌هاي ماه رمضان آخر را قضا كند (تا كفاره‌ي تأخير اين روزه‌ها به دوشش نيفتد و نسبت به روزه‌ي واجب سال آخر سستي از او سر نزده باشد.)
150- اگر از روي عمد روزه‌هاي قضا را چندين سال به تأخير بيندازد، كفاره‌ي تأخير، اضافه نمي‌شود و براي هر روزه علاوه بر قضا، تنها يك اطعام كافي است.
151- اگر بيماري فردي مثلاً سه سال طول كشيد براي رمضان‌هاي اول و دوم به جاي هر روزه يك فقير را اطعام كند و تنها روزه‌ي ماه رمضان سوم بر او واجب است.
152- كسي كه به نيّت قضاي ماه رمضان روزه گرفته و وقت روزه‌ي او تنگ نباشد (يعني تعداد روزهايي كه تا ماه رمضان باقي مانده بيش از تعداد روزه‌هاي قضاي شده از او در رمضان گذشته است) مي‌تواند پيش از ظهر روزه‌ي خود را باطل كند. ولي بعد از ظهر جايز نيست که بالإختیارآن را باطل كند و اگر باطل كرد بايد كفاره بدهد و كفاره‌اش اين است كه ده فقير را اطعام كند و اگر نمي‌تواند سه روز روزه بگيرد.
153- اگر قضاي روزه‌ي ميّتي را – استيجاري يا مجاني – گرفته باشد، احتياط مستحب آن است كه بعد از ظهر آن را باطل نكند.
154- اگر به علت بيماري يا حيض يا نفاس روزه‌ي ماه رمضان را نگيرد و پيش از تمام شدن ماه رمضان از دنيا برود قضاي آن روزه‌ها بر كسي واجب نيست ولي اگر به علت مسافرت روزه‌هاي خود را نگرفت و پيش از تمام شدن ماه رمضان از دنيا رفت قضاي آن‌ها بر ولیّ او واجب است.
155- روزه‌هايي كه به خاطر عذري از ميّت ترك شده و پس از آن مي‌توانسته آن‌ها را قضا كند و اهمال كرده است بر ولّي او واجب است و احتياط آن است كه ولّي روزه‌هايي را كه از آخرين ماه رمضان ميّت، حتي بدون عذر، ترك شده است انجام دهد.
156- مراد از ميّت اعم از مرد و زن است و مراد از ولّي، بزرگترين پسري است كه بالغ و عاقل باشد تا بتواند مكلّف فعلي باشد نه تقديري و در صورت نبود چنين فردي، تكليفي بر ديگران در رابطه با تكاليف عبادي ميّت نيست.
157- اگر ميّت فرزند نداشت و پدري كه قابل تكليف فعلي باشد وجود داشت بعيد نيست كه تكاليف باقی مانده از آخرين ماه رمضان ميّت به عهده‌ي او باشد كه به جاي هر روزه فقيري را اطعام كند يا روزه بگيرد.
158- ولّي ميّت مي‌تواند خودش روزه‌هاي قضا شده از آخرين ماه رمضان ميّت را انجام دهد و مي‌تواند از مال خود كسي را اجير كند و اگر اجير، روزه‌ي صحيح نياورد، تكليف از ولّي ساقط نيست.
159- اگر ميّت، وصيّت كرد كه از ثلث مالش براي نمازها يا روزه‌هاي قضا شده‌ي او فردي اجير شود و مقدار آن‌ها را مشخص كرد، بايد به وصيّت عمل شود ولي اگر وصيّت نكرد نمازهاي قضا شده‌ي او – به جز نماز فعلي همان روز – بر عهده‌ي كسي نيست.
160- اگر ولّي بداند مقداري از روزه‌هاي ماه رمضان ميّت، به خاطر عذري قضا شده است و نداند كه آيا قبل از مرگ، آن‌ها را انجام داده يا خير، در صورتي‌كه ظاهر حال او انجام تكاليفش باشد، از ولّي ساقط است.
161- اگر ميّت قبل از مردن در اين كه روزه‌هاي قضا شده‌ي آخرين رمضان را انجام داده يا خير، شك داشت و آن شك را به گوش ولّي رسانيد، بعيد نيست كه ولّي مكلّف به انجام آن باشد.
162- روزه‌هايي كه با نذر و امثال آن بر كسي واجب شده و قبل از انجام آن‌ها از دنيا رفته است به عهده‌ي وليّ او نمي‌باشد.
كساني كه روزه بر آن‌ها واجب نيست
اول: كساني كه به علّت پيري توانايي روزه گرفتن ندارند ولي خوب است كه به جاي هر روزه، يك پُرس غذا به فقير بدهند.
دوم: كساني كه به علّت پيري روزه گرفتن براي آنان مشقّت داد ولي واجب است كه به جاي هر روزه، يك پُرس غذا به فقير بدهند.
سوم: كسي كه به خاطر بيماري قند يا نظاير آن زياد تشنه مي‌شود. ولي واجب است كه به جاي هر روزه، يك پُرس غذا به فقير بدهد.
163- كسي كه بيماري قند ندارد ولي اتفاقاً زياد تشنه شود كه بر سلامتي خود بترسد مي‌تواند به مقداري كه ترسش برطرف شود آب بنوشد و خود را سيراب نكند و روزه‌اش صحيح است.
چهارم: زن آبستن كه زايمانش نزديك است و روزه برايش يا براي بچه‌اش ضرر دارد و چون معمولاً نمي‌تواند تا ماه رمضان بعدي روزه بگيرد، به جاي هر روزه، يك پُرس غذا به فقير بدهد.
پنجم: مادري كه بچه‌ي خود را شير مي‌دهد و در اثر روزه گرفتن شيرش كم مي‌شود به گونه‌اي كه به خودش يا به فرزندش ضرر مي‌رسد.
164- زني كه در اثر روزه گرفتن شيرش كم مي‌شود و توان سير كردن بچه را ندارد، در حال اختيار در ماه رمضان از قبول دايگي خودداري كند و روزه‌هايش را بگيرد ولي اگر راهي براي تغذيه‌ي طفل وجود نداشت يا راهي براي ارتزاق شير دهنده وجود نداشت، روزه‌اش را بخورد و هر وقت كه توان داشت آن را قضا كند.
روزه‌هاي حرام
1. روزه‌ي عيد فطر و قربان ذاتاً حرام است و هيچ‌گونه راهي براي جواز انجام آن وجود ندارد.
2. روزه گرفتن به نيّت ماه رمضان در روزي كه معلوم نيست آخر شعبان است يا اول رمضان . ولي روزه گرفتن به نيّت آخر شعبان جايز است.
3. روزه گرفتن در ايام تشريق يعني دهم، يازدهم و دوازدهم ذي‌الحجه براي كسي كه در مِناست. (در شرايط خاصي گرفتن چنين روزه‌اي جايز مي‌شود.)
4. روزه‌ي مستحبي زن هنگامي كه مزاحم حقوق شوهر باشد.
165- در هنگام حضور شوهر، احتياط آن است كه زن بدون اجازه از شوهر روزه‌ي مستحبي نگيرد اگر چه مزاحم حق او نباشد.
5. روزه‌ي مستحبي فرزند، اگر موجب ناراحتي و اذيت پدر يا مادر شود.
6. بيماري كه روزه به او آسيب مي‌رساند كه بحثش گذشت.
7. روزه‌ي مسافر مگر در موارد استثناء كه بحثش گذشت.
روزه‌ي وصال، دهر و سكوت نيز حرام است كه چون متعارف نيست از توضيح پيرامونش خودداري مي‌شود.
روزه‌هاي مكروه
1. روزه‌ي روز عاشورا به عنوان تشبّه به بني اميّه و شادي‌هاي آنان مكروه است ولي اگر كسي از روي حزن روزه بگيرد خالي از محبوبيت نيست و بهتر آن است كه بدون نيّت روزه و بدون خوردن سحري براي تشبّه به امام حسين7 و اصحابش از خوردن و آشاميدن تا عصر بپرهيزد، سپس افطار كند.
2. روزه‌ي روز عرفه هنگامي كه اوّل ماه مشخص نباشد و احتمال روز عيد بودن وجود داشته باشد.
3. روزه‌ي روز عرفه براي كسي كه بترسد در اثر ضعف، از خواندن دعا در اين روز وا مي‌ماند.
4. روزه‌ي مستحبي ميهمان بدون اذن ميزبان مكروه است و با نهي ميزبان احتياط آن است كه روزه را نگيرد.
5. فرزندي كه نزد پدر و مادر است مكروه است كه بدون اذن آنان روزه‌ي مستحبي بگيرد ولي اگر در مكان ديگري زندگي مي‌كند كه آنان از حال او بي‌خبرند مي‌تواند روزه بگيرد و به آنان خبر ندهد.
6. روزه‌ي دو روز بعد از عيد فطر
[در واقع در موارد فوق، روزه مكروه نيست آن‌چه مكروه است عنوان ديگري است كه بر اين روزه منطبق مي‌شود.]
روزه‌هاي واجب و مستحب
روزه‌هاي واجب
1. روزه‌ي ماه رمضان
2. روزه‌ي كفاره
3. روزه‌ي قضا
4. روزه‌ي بدل از قرباني در حج تمتّع براي كسي كه پول براي خريد قرباني ندارد.
5. روزه‌اي كه فرد با نذر، عهد و قسم و يا با شرط و اجاره بر خود واجب مي‌كند.
6. روزه‌ي روز سوم اعتكاف
166- اعتكاف به خودي خود مستحب است ولي كسي كه معتكف شد و روز اول و دوم آن را به اتمام رسانيد، اعتكاف در روز سوم و روزه‌ي آن بر او واجب مي‌شود.
روزه‌هاي مستحب
روزه‌ي تمامي روزهاي سال به جز آن‌چه در حرام و مكروه گذشت مطلوب است ولي براي بعضي روزها سفارش بيشتري شده است.
1و2. سه روز در هر ماه كه بهترين كيفيت آن پنج‌شنبه‌ي اول و آخر ماه و چهارشنبه‌اي كه بعد از دهم ماه باشد و كيفيت دومش عبارت است از: سيزدهم و چهاردهم و پانزدهم از هر ماه.
3. بر روزه‌ي تمامي روزهاي رجب و شعبان تأكيد شده است.
4. روز اول تا نهم ذي‌الحجه.
5. روز تولد پيامبر (ص) (17ربيع‌الاول)
6. روز عيد غدير (18ذي‌الحجه)
7. روز 25ذي‌القعده
8. روز مبعث (27رجب)
167- كسي كه روزه‌ي واجب دارد نمي‌تواند روزه‌ي مستحبي بگيرد ولي اگر روزه‌ي واجب خود را در هر يك از روزهاي ذكر شده بگيرد ثواب مضاعف مي‌برد.
168- كسي كه روزه‌ي مستحبي مي‌گيرد لازم نيست آن را به پايان برساند بلكه اگر فرد مؤمني او را به خوردن دعوت كرد، مستحب است دعوت او را قبول كرده و در بين روز افطار كند.
مواردي كه مستحب است از مبطلات روزه خودداري شود
1. مسافري كه روزه‌ي خود را باطل كرده و پيش از ظهر به وطن يا محلي كه مي‌خواهد ده روز در آن‌جا بماند برسد.
2. مسافري كه بعد از ظهر به وطن خود يا جايي كه مي‌خواهد در آن‌جا ده روز بماند برسد.
3. بيماري كه پيش از ظهر خوب شود و كاري كه روزه را باطل مي‌كند انجام داده باشد.
4. بيماري كه بعد از ظهر خوب شود.
5. زني كه در بين روز از خون حيض يا نفاس پاك شود.
6. كافري كه بعد از ظهر ماه رمضان مسلمان شود.
راه ثابت شدن اول ماه
اول: انسان خودش در اول ماه، هلال را ببيند يا به جهتي از جهات برايش يقين حاصل شود كه اول ماه شده است مثلاً از گفته‌ي اهل هيئت و نجوم كه متخصصان اين فن هستند، يقين كند كه ماه متولّد شده و از سيطره‌ي نور خورشيد رهايي يافته و قابل ديدن است.
دوم: عدّه‌ي زيادي از مردم بگويند ماه را ديده‌ايم به گونه‌اي كه از آن براي انسان اطمينان حاصل شود.
سوم: سي روز از اوّل ماه قبلي بگذرد، به شرطي كه اثبات ابتداي ماه قبلي يقيني باشد.
چهارم: دو مرد عادل بگويند كه در شب، ماه را ديده‌ايم و اطميناني به اشتباه آنان نباشد، بنابراين اگر در هواي صاف جمعيت زيادي استهلال كرده‌اند و تنها دو نفر گواهي به رؤيت هلال بدهند، اطمینانی به شهادت آن‌ها نيست.
169- ثبوت ماه با حكم حاكم محل اشكال است. بلي اگر – به جهت اين‌كه او در سراسر مركز حكومتش نفوذ دارد و او بيشتر در جريان اين‌گونه خبرها قرار مي‌گيرد – از حكم او اطمينان حاصل شود كه ماه ديده شده است، كافي است. اما اگر حكم حاكم بر اساس معيارهايي باشد كه در فقه معتبر نيست نمي‌توان بدان عمل كرد.
170- اگر در گوشه‌اي از جهان ماه رؤيت شود براي تمامي كساني كه با آن مكان در قسمتي از شب اشتراك دارند ماه ثابت است و آن شب، شب اول ماه است، بنابراين اگر در ايران ماه ديده نشد و ساعتي بعد در عربستان سعودي يا چند ساعت بعد در كشورهاي غربي ديده شد براي ما نيز ديدن آنان، معتبر است.
171- معيار در ديدن ماه، چشم معمولي است و روشن است كه اگر در ايران، ماه با چشم معمولي ديده نشد و با تلسكوپ ديده شد، در مناطق غربي با چشم معمولي قابل مشاهده است.
172- بلند بودن ماه يا دير غروب كردن آن، دليل نمي‌شود كه شب پيش، اول ماه بوده است ولي براي مناطق ما مي‌تواند چنين اطميناني حاصل شود، زيرا معلوم مي‌شود كه ماه متولد شده و در مناطق غرب ما، قابل رؤيت بوده است.
173- اگر در مناطق مسكوني به جهت ابري بودن هوا ماه قابل رؤيت نبود مي‌توان به قول مسافران هواپيماها كه وراي ابرها هستند اكتفا كرد و سخن دو شاهد عادل در اين مورد معتبر است زيرا به جهت ابر بودن ديگران نمي‌توانند آنان را تكذيب نمي‌كنند.
174- اگر اول ماه رمضان براي كسي ثابت نشود و روزه نگيرد، چنان‌چه بعداً ثابت شد كه آن روز اول ماه بوده، بايد روزه‌ي آن را قضا كند.
175- اگر براي مردم شهر يا كشوري اول ماه رمضان ثابت نشد و روزه نگرفتند ولي پس از بيست و هشت روز، ماه ديده شد معلوم مي‌شود كه ماه در اول يك روز، زودتر شروع شده است و بايد قضاي آن را بگيرند.
176- روزي را كه انسان نمي‌داند آخر ماه رمضان است يا اول ماه شوال، بايد روزه بگيرد، ولي اگر در اثناء روز بفهمد كه اول شوال است بايد آن را افطار كند.
177- روزي را كه انسان نمي‌داند آخر ماه شعبان است يا اول ماه رمضان، مي‌تواند روزه نگيرد و مي‌تواند به عنوان آخر شعبان روزه بگيرد، اما حرام است كه به نيّت رمضان روزه بگيرد.
178- اگر زنداني نتواند به ماه رمضان يقين كند بايد به گمان خود عمل نمايد و اگر آن هم ممكن نباشد به احتمال عمل كند و پس از گذشتن يازده ماه از آن ماه، اگر در همان شرايط بود، باز يك ماه روزه بگيرد.
مسائل متفرقه‌ي روزه
آن‌چه خيال مي‌شود كه در مناطق قطبي اساساً شب از روز قابل تشخيص نيست كلام صحيحي نيست بلكه در اكثر يا تمامي مناطق نزديك به قطب نيز شب و روز مشخص است يعني در روزهاي تابستان، از نظر ديد عرفي، خورشيد از شرق به طرف غرب حركت مي‌كند و پس از رسيدن به غربي‌ترين نقطه، حركت به شرق را شروع مي‌كند. وقتي‌كه حركت به شرق شروع مي‌شود غروب به حساب مي‌آيد و وقتي دوباره حركت به غرب را شروع كرد طلوع خورشيد محسوب مي‌شود. و در مناطقي لحظاتي خورشيد از ديد پنهان مي‌شود اگرچه هوا روشن است و در شش ماه ديگر سال اگرچه تاريكي مستمر است ولي باز طلوع و غروب خورشيد معلوم است و در زمان هايي آسمان تاريكي كامل خود را از دست مي‌دهد بنابراين در آن‌جا نيز هر روزي از روز قبل و روز بعدش كاملاً متفاوت است و تشخيص طلوع خورشيد از غروب آن امكان دارد اگرچه زمانش بيش از بيست ساعت باشد. در آن مكان‌ها در تابستان از حدود يك ساعت قبل از طلوع خورشيد از ديد خود آنان تا چند دقيقه بعد از غروب آن از ديد خودشان بايد روزه گرفته شود.
در واقع آنان روز و شب دارند و از هم جداست ولي وقت مخصوص نماز عشا كه همه‌جا تاريك محض باشد را ندارند و نيز وقتي به نام طلوع فجر ندارند.

179- طولاني بودن روزه در آن مناطق كه بيش از بيست ساعت طول مي‌كشد با خنك و مرطوب بودن هواي آن جبران مي‌شود زيرا مناطق استوايي اگرچه بيش از شانزده ساعت در تابستان‌ها روزه نيستند ولي گاهي حدود هفتاد درجه سانتيگراد را بايد تجربه كنند كه واقعاً سخت است . اگر چه اين احتمال بعيد نيست كه براي نماز پس از تشخيص ظهر، مغرب و صبح بر اساس ساعت حجاز مشخص كند تا نماز در پنج وقت خوانده شود.
180- روزه تمرین صبر است و مسابقه‌ای است که همۀ افراد بالغ سالمی که مسافر نیستند باید در آن شرکت کنند زمان آن از اذان صبح تا اذان مغرب است و متعلق آن خودداری از خوردن، آشامیدن و لذت جنسی است. این مسابقه صبر [= روزه] مستحب است که در هر ماه سه روز انجام شود و پنجشنبه اول ماه و پنجشنبه آخر ماه و چهارشنبه وسط ماه بهترین زمان در هر ماه است. هر کسی که این سه روز روزه برایش سخت است می‌تواند به جای هر روز یک وعده غذا به یک فقیر بدهد.

در ماه رمضان واجب است که همه در مسابقۀ صبر [=روزه] شرکت کنند و در طول روز هر کسی که حس کرد ادامۀ روزه او را بیمار می‌کند می‌تواند از میدان مسابقه بیرون رود و همچنین اگر پزشک مورد اعتماد به او گفت: در صورت بروز فلان علامت روزه برایت ضرر دارد، می‌تواند با دیدن آن از میدان مسابقه خارج شود یعنی روزۀ خود را بگشاید.
مسائل مورد ابتلا برای ماه رمضان
181- بلوغ طیفی است نه تعبدی بنابراین پسران هر وقت محتلم شدند معلوم می‌شود که بالغ شده‌اند و دختران هر وقت حائض [=پریود] شدند معلوم می‌شود که بالغ شده‌اند.
182- اگر در منطقه‌ای اکثریت جوان‌ها در سن خاصی محتلم شدند بقیه هم سالی‌ها نیز بالغ شده‌اند و اگر اکثریت دختران در سن خاصی حائض شدند بقیه هم بالغ شده‌اند.
183- همۀ افرادی که گمان دارند می‌توانند روزه بگیرند سحر به پا خیزند و سحری بخورند و نیت روزه کنند و اگر در وسط روز معلوم شد که نمی‌توانند روزه را ادامه دهند، روزۀ خود را بگشایند.
184- کسی که در روز ماه رمضان ضعیف شد و ترسید که به کرونا یا غیر آن مبتلا شود می‌تواند روزۀ خود را بگشاید.
185- کنکوری‌ها می‌توانند شب بیدار باشند و درس بخوانند و بعد از سحر نیز تا پیش از ظهر درس بخوانند و خواب خود را به چند ساعتی پیش از ظهر و بعد از ظهر منتقل کنند و نماز ظهر و عصر خود را در نزدیک غروب بخوانند تا بتوانند روزۀ خود را بگیرند.
186- افراد ضعیف و بیمارهایی که بیماری خفیف دارند می‌توانند همانند کنکوری‌ها عمل کنند.
187- بر کسی که بیماری خاصی دارد و باید پیوسته آب یا نان بخورد روزه ماه رمضان واجب نیست.
188- بر کسی که بیماری خاصی دارد که باید داروی خاصی را در زمان خاصی مصرف کند ولی گرسنگی و تشنگی برایش ضرر ندارد می‌تواند روزه بگیرد و در ساعت مشخص داروی خود را بخورد و روزه‌اش صحیح است.
189- کسی که تحمل گرسنگی را دارد و در اثر بیماری تحمل تشنگی را ندارد و با کمی آب مشکل او حل می‌شود و نوشیدن آب به مقدار رفع اضطرار روزه او را باطل نمی‌کند ولی اگر بیش از مقدار ضرورت آب نوشید روزه آن روز را قضا کند.
190- کسی که در ماه رمضان- تشنه یا گرسنه شد و ترسید که بیمار شود یا به بدن او زیانی برسد روزۀ خود را بگشاید و نیازی نیست که به سفر برود.
191- سفری که موجب بطلان روزه و کوتاه شدن نماز می‌شود سفری است که یک روز طول بکشد بنابراین رفتن 5/22 کیلومتر و برگشتن آن که امروزه زمان کمی را به خود مشغول می‌کند موجب جواز گشودن روزه نمی‌شود.
192- اگر جوانی در شب ماه رمضان محتلم شد، می¬تواند غسل جنابتش را بعد از اذان صبح انجام دهد.
193- اگر فردی با همسرش آمیزش کرد می‌توانند غسل جنابت خود را تا پس از اذان صبح تأخیر بیندازد.
194- کسی حق ندارد برای دیگری توان روزه گرفتن را مشخص کند بلکه افراد خودشان امین شارع هستند و تمامی افراد سالم غیر مسافر در آن وارد می‌شوند و هرکسی هرزمان حس کرد که به سختی افتاده است و نمی‌تواند آن مسابقه را ادامه دهد و در صورت ادامه بیمار می‌شود می‌تواند از میدان مسابقه بیرون رود.

0 0 رای ها
رأی دهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده تمام نظرات
چون بازاندیشی روشی دائمی است سزاوار است نوشته ها و سخنرانی های این سایت نظر قطعی و نهایی قلمداد نشود.