تفسیر آیه 66 سوره انعام در تاریخ 20 بهمن 1400

تفسیر آیه 66 سوره انعام در تاریخ 20 بهمن 1400

نکات درس تفسیر در تاریخ 20/11/1400

تفسیر آیه 66 سوره انعام

انواع عذاب حسي و غير حسي، آسماني و زميني و انواع اختلافها و بحث جبر و اختيار.

قُلْ هُوَ اَلْقٰادِرُ عَلىٰ أَنْ يَبْعَثَ عَلَيْكُمْ عَذٰاباً مِنْ فَوْقِكُمْ أَوْ مِنْ تَحْتِ أَرْجُلِكُمْ أَوْ يَلْبِسَكُمْ شِيَعاً وَ يُذِيقَ بَعْضَكُمْ بَأْسَ بَعْضٍ اُنْظُرْ كَيْفَ نُصَرِّفُ اَلْآيٰاتِ لَعَلَّهُمْ يَفْقَهُونَ  ﴿الأنعام‏، 65﴾

بگو: اوست كه تواناست که از بالای سرتان یا از زیر پاهایتان عذابی بر شما بفرستد، یا شما را گروه گروه به جان هم اندازد، و گزند برخي از شما را به برخي دیگر بچشاند؛ بنگر چگونه آیات خود را گوناگون بیان می‌کنیم باشد كه بفهمند.

نکته 1: تعبیر قُلْ هُوَ اَلْقٰادِرُ با تعبیر قُلْ هُوَ قٰادِرُ متفاوت است. اولی حصر را می‌رساند یعنی فقط خدا قادر است ولی در دومی حصری نیست.

حال وقتی حصر رسانده شود این سوال پیش می‌آید که پس همه چیز دست خداست و اگر اختلافی بین امت می‌افتد از خدا نشأت می‌گیرد. به همین خاطر عده‌ای خواسته‌اند از این آیه جبر استفاده کنند.

جواب این است که قدرت خدا با واسطه است و واسطه در این مورد بی‌عقل و بی‌اختیار نیست بلکه خود مردم هستند که خدا شرعا به آنها گفته است که به جان هم نیفتید ولی خدا می‌داند که آنها از روی هوای نفس به جان هم می‌افتند. به همین خاطر از روی علم خود گفته است که خدا قادر است شما را به دست یکدیگر عذاب کند.

پس جبری در کار نیست بلکه خدا به خاطر اینکه مردم بر خلاف دستور او عمل می‌کنند به دست خودشان آنها را عذاب می‌کند.

نکته 2: تعبیر يَبْعَثَ عَلَيْكُمْ به معنای چیره کردن عذاب است یعنی خدا عذاب را مسلط می‌کند.

نکته 3: عذاب سوم بیان شده در آیه، اختلاف و به جان هم افتادن است. وقتی جامعه‌ای از گروه‌های مختلف اعتقادی تشکیل شد و از لحاظ اعتقادی به جان هم افتادند این هم نوعی عذاب است.

این نوع جنگ را به راحتی نمی‌توان فرونشاند چرا که هر گروهی اعتقادی دارد و برای رفتن به بهشت می‌جنگد.

حتی در بین خود شیعه نیز ممکن است چنین جنگ‌هایی رخ دهد.

البته معمولا این مسأله را در شیعه این‌گونه حل کرده‌اند که شیعه خود را مخطئه می‌داند و می‌گوید هر مرجعی نظر خودش را دارد و نظر دیگری را باطل معرفی نمی‌کند.

برای اینکه نزاع‌های شیعه و سنی خاتمه پیدا کند مخطئه بودن باید در جاهای دیگر نیز راه پیدا کند.

به هر حال عذاب سوم بیان شده در آیه بسیار خطرناک است.

در قضیۀ آب می‌خواستند بین شهرهای مختلف اختلاف بیندازند. یا در قضیۀ زبان یا قوم و قبیله ممکن است اختلاف بیندازند. اینکه گروهی خود را صاحب حق بداند و دیگری را باطل بسیار خطرناک است.

حتی اینکه بگویند عربی چون زبان قرآن است حق و دیگر زبان‌ها باطل است این‌ها نیز خطرناک است و تعبیر مورد بحث شامل این موارد نیز می‌شود.

باید به این نکته توجه داشت که اگر جنگ اعتقادی شروع شد به راحتی پایان نمی‌پذیرد و کار به جایی می‌رسد که هر کسی شب در خانه خوابیده است از اینکه به او حمله شود می‌ترسد.

حمله نیز انواع مختلفی دارد از نظامی گرفته تا اقتصادی و ….

نکته4 : خطاب در تعبیر يَلْبِسَكُمْ شِيَعاً در درجۀ اول مشرکان مکه هستند ولی مورد مُخَصِّص نیست و ممکن است دیگران را نیز شامل شود.

نکته5 : بأس در تعبیر يُذِيقَ بَعْضَكُمْ بَأْسَ بَعْضٍ ممکن است به معنای گزند و آسیب باشد و ممکن است به معنای ترس باشد. در واقع هم عذاب جسمی را می‌تواند شامل شود و هم عذاب روحی را. ممکن است جامعه به جایی برسد که همه در حالت آماده‌باش قرار داشته باشند که خودش نوعی عذاب است.

نکته 6: خطاب در اُنْظُرْ در انتهای آیه 65 ممکن است به پیامبر(ص) باشد و ممکن است به هر شنونده‌ای باشد.

نکته 7: مراد از يَفْقَهُونَ در انتهای آیه، فقه اصطلاحی نیست بلکه منظور فهم با دقت است. در این مجموعه از آیات سوره انعام از روش‌های مختلف دلایل متفاوت آورده شد. دلیل عقلی، حسی، ترسی و … تا افراد فکر کنند.

یک از ادله حسی بود که مربوط به خواب بود. دیگری ارسال حفظة بود که آن نیز به نوعی دلیل حسی می‌باشد. سومی از طریق انتظار یاری در تنگناها و گرایش به خدا بود و چهارمی از طریق ترس از عذاب الهی بود.

پس در این آیات به چهار گونه دلیل برای خداشناسی اشاره شد.

نکته8: در تعبیر عَذٰاباً مِنْ فَوْقِكُمْ أَوْ مِنْ تَحْتِ أَرْجُلِكُمْ در قسمت دوم از «ارجل» استفاده کرد ولی در قسمت اول از «رئوس» استفاده نکرد. شاید در قسمت اول به این دلیل «رئوس» را نگفت تا علاوه بر عذاب‌های حسی عذاب‌های روحی را نیز شامل شود و در قسمت دوم «ارجل» را آورد تا کسی فکر نکند اشاره به نشیمن‌گاه دارد و الا ارجل، موضوعیت ندارد و عذاب از زیر پا نیز هم حسی را شامل است و هم روحی را.

نکته9: بجای تعبیر يَلْبِسَكُمْ شِيَعاً می‌توانست از یجعلکم شِيَعاً استفاده کند ولی استفاده از تعبیر يَلْبِسَكُمْ که از لباس می‌آید غرق شدن و غوطه‌ور شدن آنها در اختلاف و تفرقه را می‌رساند.

5 1 رای
رأی دهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده تمام نظرات
چون بازاندیشی روشی دائمی است سزاوار است نوشته ها و سخنرانی های این سایت نظر قطعی و نهایی قلمداد نشود.
شروع درس