هیچ محصولی در سبد خرید نیست.
هیچ محصولی در سبد خرید نیست.
نکات درس تفسیر در تاریخ 24/12/1400
تفسیر آیه 73 سوره انعام
نکات انتهایی آیه 73 سوره انعام در جلسۀ آخر سال 1400
وَ هُوَ الَّذِي خَلَقَ السَّمٰاوٰاتِ وَ الْأَرْضَ بِالْحَقِّ وَ يَوْمَ يَقُولُ كُنْ فَيَكُونُ قَوْلُهُ الْحَقُّ وَ لَهُ الْمُلْكُ يَوْمَ يُنْفَخُ فِي الصُّورِ عٰالِمُ الْغَيْبِ وَ الشَّهٰادَةِ وَ هُوَ الْحَكِيمُ الْخَبِيرُ ﴿الأنعام،73﴾
و اوست که آسمانها و زمین را به حق آفرید؛ و هنگاميکه میگوید: باش، پس بی درنگ میباشد؛ گفتارش حق است؛ و روزی که در صور دمیده شود فرمانروایی مطلق ویژه اوست، دانای نهان و آشکار است، و اوست حکیم و آگاه.
نکته 1: در جلسات قبل، ذيا آيه 72 از مقدم شدن جار و مجرور حصر را استفاده کرده بودیم. شخصی سؤال میکرد «تقدیم ما حقه التأخیر» ممکن است همیشه افادۀ حصر نکند بلکه برای زیبایی عبارت باشد.
در این زمینه باید بگویم که این چیزهای جزئی كه با اين نكتههاي ادبي از آيات استفاده ميكنيم جزو یقینیات نیست چرا که از ظرايف است و اين موارد تنها به عنوان یک احتمال بیان میشود تا راه براي فكر و تحليل باز شود.
در مورد بحث نیز ممکن است مقدم شدن برخی چیزها به خصوص در انتهای آیه مربوط به زیبایی کلام باشد نه برای حصر ولی به هر حال بیان هر کدام از این وجهها خوب است و میتواند کلیدی برای فهم مطالب بالاتر باشد.
پس اگر نظری دادیم دلیلی بر يقيني بودن آن نیست و تنها بیان احتمالات است.
نکته 2: تعبیر كُنْ فَيَكُونُ در مجموع قرآن 8 بار تکرار شده است که هیچ مورد مثل آیۀ محل بحث نیست. میتوانید این موارد را در آیات زیر مشاهده کنید:
بقره- 117، آل عمران- 47، آل عمران- 59، انعام- 73، نحل- 40، مریم- 35، یس- 82، غافر- 68
باید بررسی کرد که آیا كُنْ فَيَكُونُ در آیۀ مورد بحث با بقیۀ موارد یکی است یا فرق دارد؟
به نظر میرسد که غیر از آیه مورد بحث كُنْ فَيَكُونُهای دیگر ایجادی است ولی كُنْ فَيَكُونُ در آیۀ مورد بحث نابود کردنی است. پس بحثهای جلسۀ قبلی که خطاب «كُنْ» به معدوم است یا موجود دیگر پیش نمیآید چرا که حتما خطاب به امر موجود است كه نابود شو يا بمير يا متحول شو و..
اتفاقا در تفسیر مجمع البیان ج 3-4 ص 320 نیز چنین نظری بیان شده است که كُنْ فَيَكُونُ مربوط به ميت شدن موجودات است.
البته اینها همه احتمالات است و نمیتوان گفت که قطعی و صد درصد است.
نکته 3: مجمع البیان گفته است که «قَوْلُهُ الْحَقُّ» فاعل «يَكُونُ» است که این حرف درست است و منظور این است که این قول، خودش یک عمل است و قول حق خدا با دستور «كُنْ» رخ خواهد داد.
نکته 4: وقتی قیامت میشود قانونهای اين دنيايي از بين ميرود و قانونهاي دیگر به ميان میآید. ما در دنیا نمیفهمیم که ارادۀ خدا نفوذ دارد ولی در قیامت نفوذ ارادۀ الهی را به روشنی میفهمیم. ما در دنیا از خواست تکوینی خدا خبر نداریم ولی خواست تشریعی خدا را میدانیم و ميتوانيم با آن مخالفت كنيم و بنابراين قدرت خدا ظاهر نميشود ولی در روز قیامت تنها خواست تکوینی وجود دارد و تخلف بردار نیست و به همین خاطر است که در روز قیامت مُلک الهی کاملا ظاهر میشود و خدا به همین خاطر میفرماید: وَ لَهُ الْمُلْكُ يَوْمَ يُنْفَخُ فِي الصُّورِ
نکته 5: سؤالی مطرح است که آیا يوم در يَوْمَ يَقُولُ كُنْ فَيَكُونُ همان يوم در يَوْمَ يُنْفَخُ فِي الصُّورِ است یعنی آیا هر دو يوم به یک روز اشاره و يك زمان اشاره دارند یا اینکه این دو عبارت به دو روز مختلف اشاره دارند؟
طبق توضیحاتی که ما دادیم متوجه شدیم که این دو تعبیر به دو وقت متفاوت اشاره دارند و اولی اشاره به نابودی جهان دارد و دومی اشاره به زنده شدن مردگان دارد.
نکته 6: در قرآن ده مورد از صور صحبت شده و اولین موردش همین آیه 73 سوره انعام است و به همین خاطر مفسران در ذیل این آیه بحث معنای صور را باز کردهاند. برخی گفتهاند دميدن در صور کنایه است نه اینکه حقیقت داشته باشد. برخی دیگر میگویند واقعا شیپوری وجود دارد. برخی دیگر نیز مثل آقای عبد العلي بازرگان میگویند این جهان که از بیگبنگ شروع شده وقتی بررسی کردهاند دیدهاند که این بیگبنگ به شکل مخروطی و شبیه شیپور پیش رفته است.
نکته 7: در مجمع البیان روایتی از ابوسعید خدری نقل میکند که رسول خدا(ص) فرموده است:
«چه کار خواهید کرد در حالی که صاحب شاخ، شاخ را به دست گرفته و پیشانی را به جلو آورده و گوش فرامیدهد که چه وقت امر میشود؟ مسلمانان گفتند: ای رسول خدا چه بگوییم؟ فرمود: «حسبنا الله و نعم الوکیل علی الله توکّلنا»
نکته 8: طبق آیات قرآن، دو عالَم داریم: عالَم خلق و عالَم اَمْر.
عالم خلق تدریجی است مثل خلقت فرزند که دارای تطورات مختلف است یا مثل خلقت آسمانها و زمین. به همین خاطر عالم خلق كُنْ فَيَكُونُ ندارد ولی عالم امر كُنْ فَيَكُونُ دارد مثل عالم ذهن ما که در یک لحظه تصورات ذهنی ما ایجاد میشود.
نکته 9: در آیه مورد بحث چندین صفت از صفات خدا بیان شده است. از جمله در آخر این آیه از حکیم و خبیر بودن خدا سخن گفته شده است.
حال خدایی که این صفات را دارد باید نسبت به او مواظب باشیم و فکر نکنیم که میتوانیم مخفیکاری کنیم.
نکته 10: یکی از ارتباطهای آیه 73 با آیۀ قبلی میتواند این باشد که در انتهای آیۀ قبلی از حشر به سوی خدا صحبت شد. حال که قرار است به سوی خدا برویم باید خدایی شویم و صفات خوب را در خودمان زنده کنیم. این امر زحمت کشیدن میخواهد تا بتوانیم ما نیز با كُنْ آنچه را كه ميخواهيم به مرحله فَيَكُونُ برسانيم.