هیچ محصولی در سبد خرید نیست.
هیچ محصولی در سبد خرید نیست.
هدایتها و ارزشها
تبدیل دشمن به دوست
احمد عابدینی
انسان معمولاً از داشتن دوست ـ هرچند زیاد ـ لذّت میبرد و از داشتن دشمن ـ گرچه اندكـ هراسناك است. این مسأله در رهبران جامعه بیشتر خود را نشان میدهد چون معمولاً آنان حتی یك دشمن كوچك و ضعیف را نیز برنمیتابند به گونهای كه تا نابودش نكنند آرام نمیگیرند و خواب خوش و راحت ندارند. ولی قرآن كریم به پیامبر(صَلَی الله عَلَیهِ وَ آلِه وَ سَلّم) راه و روش دیگری آموخته است كه به جای نابود ساختن دشمن، بتوان با حفظ شخص او، روحیهاش را تغییر داد و دشمنی وی را به دوستی مبدل ساخت؛ بلكه تبدیل به یاوری صمیمی كرد. البته خود قرآن اذعان دارد كه پیمودن این راه و روش كارآسانی نیست و هركسی توان پیمودن آن را ندارد.
«وَلا تستوی الحسنةُ ولا السیئةُ، أدفَع بالتی هی أحسن، فاذا الذّی بَینكَ وبَینهُ عَداوة كأنه وَلیُُّ حَمیمُُ»؛ و نیكی با بدی یكسان نیست [بدی را] به آنچه خود بهتر است دفع كن، آنگاه كسی كه میان تو و میان او دشمنی است، گویی دوستی صمیمی میگردد.» (سورهٔ فصّلت، آیهٔ 34)
در فرازی كه به عنوان مقدمه مطرح می كند از یك مطلب بسیار بدیهی سخن به میان میآورد و آن «متساوی نبودن بدی با خوبی است» كه جزء بدیهیات است و هیچ كس در درستی آن به خود تردید راه نمیدهد. اگر چنین است در نتیجه تأثیر خوش رفتاری به هركس نیز همانند تأثیر بدرفتاری نسبت به او نیست، اثرات خوبی، خوبی است و اثرات بدی، بدی. در آیهٔ بعدی سختی این راه را بیان میكند و میفرماید: «وما یُلقّاها إلاّ الذین صَبَروا وما یُلقّاها إلاّ ذُو حَظّ عظیم؛ به این خصلت نمیرسد مگر افرادی كه دارای صبر و استقامت بودهاند و به این خصلت نمیرسد مگر صاحب بهرهای بزرگ.»
شاید سختی راه باعث شده كه خداوند تنها پیامبرش را مورد خطاب قرارداده است كه «ادفع بالتی هی أحسن؛ ای رسول ما تو بدی را با بهترین، دفع كن». ولی برای مؤمنان كه در درجات بعدی هستند چنین امر و دستوری نداده است؛ بلكه با جملهٔ مضارع و بیان تشویقآمیز میفرماید:
«…ویدرئون بالحسنة السیئة، اولئك لهم عقبی الدار»… آنان كه بدی را با خوبی میزدایند برایشان فرجام خوش سرای باقی است (سورهٔ رعد، آیهٔ 22)
یا میفرماید: «اولئكَ یُؤتونَ أجرَهُم مَرّتین بما صَبَروُا وَیدرؤن بالحسَنة السّیئة وممّا رَزَقناهُم یُنفقُون؛ آنانند كسانی كه به پاس آنكه صبر كردند و برای آن كه بدی را با نیكی دفع مینمایند و از آنچه روزیشان دادهایم انفاق میكنند، دوباره پاداش خواهند یافت». (سورهٔ قصص، آیهٔ 54)
از مقایسهٔ این دو آیه با آیهٔ اوّل معلوم میشود كه پیامبر(صَلَی الله عَلَیهِ وَ آلِه وَ سَلّم) در افق بسیار بالاتری از مؤمنان واقع شده است.زیرا قرآن مؤمنان را تربیت میكند تا آنان را به درجهای برساند كه بدی را با خوبی پاسخ گویند و برای رساندن آنان به این درجهٔ از كمال، پاداشهای فراوانی را (در این آیات و آیات قبل و بعدش) ذكر میكند و پیامبر اكرم (صَلَی الله عَلَیهِ وَ آلِه وَ سَلّم) به درجهای رسیده است كه مسلّماً خوبی را به جای بدی پاسخ میدهد و به همین جهت خداوند از او میخواهد كه آن را با خوبتر و نیكوتر، پاسخ گوید.
و چه خوب و نیكو پیامبر اكرم(صَلَی الله عَلَیهِ وَ آلِه وَ سَلّم) به این دستور الهی عمل كرد، از جمله زن یهودیی را كه در خیبر گوشت گوسفندی را مسموم ساخت و برای آن حضرت آورد تا وی را مسموم سازد، عفو كرد.1 و مردم مكّه را با تمام آزار و اذیت هایی كه به حضرت رسانده بودند مورد عفو و گذشت قرار داد و حتی به رؤسای آنان احسانهایی نیز كرد.2 او حتی وحشی غلام ابوسفیان – قاتل حضرت حمزه عموی بزرگوارش ـ را نیز مورد عفو قرار داد.3
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1ـ اصول كافی، ج2، ص 108 .
2ـ كامل ابن اثیر، ج2، ص252 .
3ـ همان، ص 250