لایو استاد عابدینی با موضوع انجام چند حج در یک سال

لایو استاد عابدینی با موضوع انجام چند حج در یک سال

بسم الله الرحمن الرحیم

لایو استاد احمد عابدینی مورخ چهاردهم تیرماه ۱۴۰۱

با موضوع بررسی جواز انجام چند حج در یک سال

روز قلم را تبریک می‌گویم. گرچه شروع قلم زدن برای من از حادثۀ تلخ يك تصادف رانندگي در حج شروع شد است اما بالأخره فهميدم كه نوشتن بهتر از صحبت کردن است چون در نوشته با مراجعه چند باره اشکالات برطرف می‌شود و می‌توان آن را نقد کرد. ولی در صحبت کردن مطلب کم و زیاد مي‌شود و ممکن است قسمتی از مطالب از یاد گوينده برود یا منبع را ذکر نکند يا…

چون بحث امشب جديدِ جديد است و پيشينۀ تحقيقي ندارد بنده پيشينة تحقيقات خودم به ويژه تحقيقات مرتبط به حج را بيان مي‌كنم.

برای بنده در سال ۱۳۶۹ در سفر حج در حال احرام تصادفی رخ داد و بعد خانه نشين شدم و برای اولین بار به طور جدّ به فکر قلم و نوشتن افتادم و به همین خاطر روز قلم برای من بسیار زيباست و تقارن آن با بحث جديد و نو در بارۀ چند حج در يك سال نيز بر زيبايي آن مي‌افزايد.

1-  در اوایل مقاله‌ای در مورد طهارت اهل کتاب نوشتم.

2-   موضوع مقالۀ بعدی حلال بودن ذبايح اهل كتاب بود. يعني اگر اهل کتاب بسم الله بگویند ذبایح آنها حلال است

3-   در ادامه به این نتیجه رسیدم که همه انسان‌ها پاک هستند و کتاب طهارت ذاتی انسان را نوشتم.

این مقالات در مجله فقه چاپ می‌شد.

4- مقاله‌ای در مورد نماز مسافر نوشته‌ام که مسافر کسی است که یک روز در راه باشد و شب به  خانه نرسد در این صورت  نمازش شکسته و روزه را باید  افطار کند.

5- همچنین در مورد فطریه الان قيمت یک صاع گندم را که ۳۰ هزار تومان است ملاک می‌دانند در صورتی که در زمان حضرت علی علیه السلام معادل نصف حقوق روزانه یک نفر بوده است و در نتیجه سه كيلو گرم گندم يا نان امروزه معقول به نظر نمی‌رسد. بلكه يك شصتم درآمد ماهانه يا يك هفتصدم درآمد سالانه را بايد بپردازد.

6- همچنین این که بگوییم قربانی در خارج منا اضطرار است اشتباه است است چون اضطرار به مدت زیاد مثلاً ۲۵ سال نمی‌شود، بلكه منا ظرف قرباني بوده نه قيد آن. بنابراين با توجه به اين مطلب و كمبود جا و ازدیاد جمعیت و مسائل بهداشتی به اين نتيجه رسيدم كه می‌توان قربانی را خارج از منا انجام داد ولی باید در منطقه حرم باشد چون حج مثل یک تئاتر است و در نتیجه باید مثل ابراهیم ذبح کرد و مثل هاجر سعی بین صفا و مروه انجام داد. بنابراین به این نتیجه رسدم که قربانگاه باید متصل به حج باشد و قربانی در حرم انجام شود اگرچه خارج از منی باشد.

 در زمان پیامبر(ص) و ائمه معصومین چون جمعیت کم بوده است، در ایام تشریق (منظور از ایام تشریق ۱۰ و ۱۱ و ۱۲ ذی‌حجه می‌باشد) چون وسایل فریز و سرد کردن گوشت وجود نداشت گوشت را در مقابل خورشید می‌گذاشتند تا خشک شود و سپس استفاده می‌کردند یا در همان زمان و در ایام حج استفاده می‌کردند و گوشت قربانی را می‌خوردند و ذکر خدا می گفتند.

6- در مسألۀ استظلال نیز به نتیجۀ جدیدی رسیدم. مي‌دانيد كه سایه بر خود گرفتن در روز بر حاجی مرد حرام است. به همین خاطر اگر ماشین مسقف باشد طبق نظر فقها سقف ماشین را می‌برند يا سوار بر كاميون مي‌شوند يا… ولی به نظر بنده مسأله این بوده که سایه‌بان را خود انسان درست کند و گرنه ماشین كه ساخت كارخانه‌اي آن مسقف است اشکال ندارد. پس لازم نیست سقف ماشین را ببریم و برداشتن سقف امری غیر متعارف است.

7- همچنین لازم نیست قربانی و ذبح با دست انجام شود بلکه اگر با دستگاه اتوماتیک یا مکانیکی باشد و یک بار بسم الله گفته شود کافی است. همچنین برای ذبح باید وسیله‌ای باشد که تیز و برنده باشد و حیوان اذیت نشود.

8- یکی دیگر از کارهای من این بود که به پیشنهاد آیت الله موسوی اردبیلی بحث حج را به صورت داستانی نوشتم و ۱۰ سال بعد از نوشتن با نام کتاب “معبد ایمان” توسط سازمان حج پس از حذفیاتی كه عمده‌اش سياسي بود، چاپ شد.

و بالأخره پيوسته سر و كارم با فقه بوده و دهها مقاله فارسي و عربي نوشته‌ام.

شروع بحث چند حج در يك سال

در سال 1398 هجري شمسي با کاروانی که تعدادي از افراد آن پزشک و متخصص بودند به حج رفتم و آنجا آیات حج را برای آنها تفسیر می‌کردم. يكي از دهها نكتۀ مطرح شده در آنجا بحث امكان چند حج در يك سال بود.

در آیه ۱۹۷سوره بقره آمده است: اَلْحَجُّ أَشْهُرٌ مَعْلُومٰاتٌ که به روشني بيان مي‌كند كه خداوند زمان حج را چند ماه دانسته است و اشاره به سه ماه شوال، ذیقعده و ذیحجه دارد این سه ماه را شيعه و اهل سنت قبول دارند كه ماههاي حج است. در آن جلسات گفتم كه به نظر مي‌رسد وجود سه كلمه حج در آيۀ اَلْحَجُّ أَشْهُرٌ مَعْلُومٰاتٌ فَمَنْ فَرَضَ فِيهِنَّ اَلْحَجَّ فَلاٰ رَفَثَ وَ لاٰ فُسُوقَ وَ لاٰ جِدٰالَ فِي اَلْحَجِّ وَ مٰا تَفْعَلُوا مِنْ خَيْرٍ يَعْلَمْهُ اَللّٰهُ وَ تَزَوَّدُوا فَإِنَّ خَيْرَ اَلزّٰادِ اَلتَّقْوىٰ وَ اِتَّقُونِ يٰا أُولِي اَلْأَلْبٰابِ  ﴿البقرة، 197﴾

شايد اشاره دارد به اينكه در هر یک از این سه ماه می‌توان یک حج انجام داد. اين در زمان ما حد اقلي است كه موجب مي‌شود از شدت داوطلبان حج كاسته شود و اگر زماني جمعيت بسيار زياد شد، زمان اعمال حج را ۵ روز بدانیم انجام  ۱۸بار حج تمتع در این سه ماه امکان‌پذیر است.

 حداقل این است که فعلا چون افراد اين حرف برايشان غريب است بگوييم كه حج‌هاي استحبابی در ذيقعده و شوال انجام شود تا از کثرت جمعیت در ذيحجه کاسته شود. چون با وضعیت جمعیت زیاد بسیاری منتظر و در نوبت هستند و در نتیجه قبل از انجام حج فوت می‌کنند.

همچنین براي افراد به حج رفته جا تنگ است و افراد حاضر در موقف حال و توان دعا و عبادت را ندارند، همچنين در جمعيت زياد در مكاني تنگ ريسك مرگ و مير بالاست و خلاصه اینکه با اصرار بر تنها يك حج در هر سال برای خودمان حج را سخت کرده‌ایم.

استدلال

آیه ۱۹۶ بقره تصريح دارد که حج و عمره دو چیز است وَ أَتِمُّوا اَلْحَجَّ وَ اَلْعُمْرَةَ لِلّٰهِ ﴿البقرة، 196﴾

 و آیه ۱۵۸ سوره بقره هم مي‌فهماند که حج و عمره دو چیز متفاوت هستند. فَمَنْ حَجَّ اَلْبَيْتَ أَوِ اِعْتَمَرَ

و بنابراين آيه 197 مي‌گويد خود حج نه حج و عمره در چند ماه است اَلْحَجُّ أَشْهُرٌ مَعْلُومٰاتٌ ؛ يعني خود حج را در سه ماه حج مي‌توان انجام داد.

به عبارت ديگر تا حال فقها مي‌گفتند می‌شود در ماه شوال در مسجد شجره مُحرِم شد و عمره تمتع را انجام دهیم و سپس در ذيحجه برای حج، احرام ببندیم. ولی مهم این است که وقتی مُحرِم می‌شویم حرف جنسی، شهوانی، فسوق، جدال و قسم نباشد. حج و عمره کارخانه انسان‌سازی است یعنی اصلاً در آن نباید حرف جنسی، شهوانی، فسوق، جدال و قسم باشد. در عرفات و منا و مشعر باید تقوا کسب کنیم و به دنبال یاد خدا و دعا و مسائل معنوی باشیم. و الآن بنده مي‌گويم مي‌شود در شوال براي عمرۀ تمتع محرم شد و پس از انجام آن بلافاصله در همان شوال براي حج تمتع محرم شد؛ زيرا زمان صلاحيت اين كار را دارد و جمعيت هم بسيار زياد است و إفاضۀ از عرفات و از منا صدق مي‌كند و مانور عظيم حج نيز اتفاق مي‌افتد.

بنابراين کسی که می‌گوید حج فقط بايد در ذیحجه باشد باید دلیل بیاورد چون در قرآن و روایات به وجوب منحصر بودن حج در ذي حجه تصريح يا اشاره نشده است و جايي بيان نشده که حتماً بايد حج بین ۸ تا ۱۲ ذی‌حجه باشد.

 بله عملا تمامي حج‌هايي كه تا كنون انجام شده، در اين زمان واقع شده است. ولي وقوع، غير از لزوم وقوع يا وجوب وقوع است. اوّلي خبر و دومي تكليف است و از خبرِ انجام فعلي در زماني وجوب انجام هميشگي آن فعل در آن زمان براي هميشه و در تحت هر شرايطي استفاده نمي‌شود.

 آیات 196 تا 200 سوره بقره که توضیح اعمال حج است به مکان عرفات و مشعر تصريح کرده ولی حرف از زمان رفتن به عرفات و مشعر و منا زده نشده است. پیامبر(ص) و امامان معصوم و قرآن در مورد انحصار زمان حج صحبتی نکرده‌اند. آيات را بنگريد: وَ أَتِمُّوا اَلْحَجَّ وَ اَلْعُمْرَةَ لِلّٰهِ فَإِنْ أُحْصِرْتُمْ فَمَا اِسْتَيْسَرَ مِنَ اَلْهَدْيِ وَ لاٰ تَحْلِقُوا رُؤُسَكُمْ حَتّٰى يَبْلُغَ اَلْهَدْيُ مَحِلَّهُ فَمَنْ كٰانَ مِنْكُمْ مَرِيضاً أَوْ بِهِ أَذىً مِنْ رَأْسِهِ فَفِدْيَةٌ مِنْ صِيٰامٍ أَوْ صَدَقَةٍ أَوْ نُسُكٍ فَإِذٰا أَمِنْتُمْ فَمَنْ تَمَتَّعَ بِالْعُمْرَةِ إِلَى اَلْحَجِّ فَمَا اِسْتَيْسَرَ مِنَ اَلْهَدْيِ فَمَنْ لَمْ يَجِدْ فَصِيٰامُ ثَلاٰثَةِ أَيّٰامٍ فِي اَلْحَجِّ وَ سَبْعَةٍ إِذٰا رَجَعْتُمْ تِلْكَ عَشَرَةٌ كٰامِلَةٌ ذٰلِكَ لِمَنْ لَمْ يَكُنْ أَهْلُهُ حٰاضِرِي اَلْمَسْجِدِ اَلْحَرٰامِ وَ اِتَّقُوا اَللّٰهَ وَ اِعْلَمُوا أَنَّ اَللّٰهَ شَدِيدُ اَلْعِقٰابِ  ﴿البقرة، 196﴾

اَلْحَجُّ أَشْهُرٌ مَعْلُومٰاتٌ فَمَنْ فَرَضَ فِيهِنَّ اَلْحَجَّ فَلاٰ رَفَثَ وَ لاٰ فُسُوقَ وَ لاٰ جِدٰالَ فِي اَلْحَجِّ وَ مٰا تَفْعَلُوا مِنْ خَيْرٍ يَعْلَمْهُ اَللّٰهُ وَ تَزَوَّدُوا فَإِنَّ خَيْرَ اَلزّٰادِ اَلتَّقْوىٰ وَ اِتَّقُونِ يٰا أُولِي اَلْأَلْبٰابِ  ﴿البقرة، 197﴾

لَيْسَ عَلَيْكُمْ جُنٰاحٌ أَنْ تَبْتَغُوا فَضْلاً مِنْ رَبِّكُمْ فَإِذٰا أَفَضْتُمْ مِنْ عَرَفٰاتٍ فَاذْكُرُوا اَللّٰهَ عِنْدَ اَلْمَشْعَرِ اَلْحَرٰامِ وَ اُذْكُرُوهُ كَمٰا هَدٰاكُمْ وَ إِنْ كُنْتُمْ مِنْ قَبْلِهِ لَمِنَ اَلضّٰالِّينَ  ﴿البقرة، 198﴾

ثُمَّ أَفِيضُوا مِنْ حَيْثُ أَفٰاضَ اَلنّٰاسُ وَ اِسْتَغْفِرُوا اَللّٰهَ إِنَّ اَللّٰهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ  ﴿البقرة، 199﴾

فَإِذٰا قَضَيْتُمْ مَنٰاسِكَكُمْ فَاذْكُرُوا اَللّٰهَ كَذِكْرِكُمْ آبٰاءَكُمْ أَوْ أَشَدَّ ذِكْراً فَمِنَ اَلنّٰاسِ مَنْ يَقُولُ رَبَّنٰا آتِنٰا فِي اَلدُّنْيٰا وَ مٰا لَهُ فِي اَلْآخِرَةِ مِنْ خَلاٰقٍ  ﴿البقرة، 200﴾

وَ مِنْهُمْ مَنْ يَقُولُ رَبَّنٰا آتِنٰا فِي اَلدُّنْيٰا حَسَنَةً وَ فِي اَلْآخِرَةِ حَسَنَةً وَ قِنٰا عَذٰابَ اَلنّٰارِ  ﴿البقرة، 201﴾

أُولٰئِكَ لَهُمْ نَصِيبٌ مِمّٰا كَسَبُوا وَ اَللّٰهُ سَرِيعُ اَلْحِسٰابِ  ﴿البقرة، 202﴾

وَ اُذْكُرُوا اَللّٰهَ فِي أَيّٰامٍ مَعْدُودٰاتٍ فَمَنْ تَعَجَّلَ فِي يَوْمَيْنِ فَلاٰ إِثْمَ عَلَيْهِ وَ مَنْ تَأَخَّرَ فَلاٰ إِثْمَ عَلَيْهِ لِمَنِ اِتَّقىٰ وَ اِتَّقُوا اَللّٰهَ وَ اِعْلَمُوا أَنَّكُمْ إِلَيْهِ تُحْشَرُونَ  ﴿البقرة، 203﴾

مي‌بينيد كه در آيۀ 198 از عرفات و مشعر نام برده است ولي از زمان وقوف و إفاضه كه در چه ماهي باشد سخني نگفته است.

 و اما فعل معصوم در مورد انجام حج در ذیحجه تنها بر جواز  دلالت می‌کند و تكرار آن بر رجحان آن دلالت مي‌كند نه بر وجوب انجام آن در آن زمان.

 به هر حال در قرآن در مورد اعمال حج واجب به زمان خاصی تصريح يا اشاره نکرده است و از لفظ “اشهر معلومات” استفاده کرده است ، که منظور همان سه ماه شوال ،ذیقعده و ذیحجه می‌باشد.

تغییر احکام با توجه به تغيير شرائط و.. اشکال ندارد. گاهي تغییر حکم به خاطر تغيير موضوع است، مثلاً با تبدیل شراب به سرکه به خاطر تغيير موضوع حكم حرام به حلال تبديل می‌گردد.

ممکن است به خاطر شرط موضوع، حكم حرام به حلال تبديل شود مثلاً قبلاً شطرنج حرام بود، چون از جیب بازنده پول برنده تأمين می‌شد و به جیب برنده می‌رفت اما امروزه که باشگاه‌های شطرنج وجود دارد و تماشاچی پول پرداخت می‌کند نه بازنده شطرنج، در اينجا اصل شطرنج و پول داده شده به افراد، حلال است.

در موضوع مورد بحث، با توجه به كثرت حجاج و نبودن جا و تلف شدن افراد به خاطر ازدحام و عدم امكان پذيرش حتي يك درصد از متقاضيان در هر سال شرايط موضوع كاملا تغيير كرده است و کسی که می‌خواهد بگوید حج همانند سابق فقط بايد در ایام ذی‌الحجه انجام شود باید دلیل بیاورد.

این‌که یک نفر در ایران در نوبت است و پول و چندین سال عمرش از دست رفته است و ما بگوییم مستطیع نیست درست نیست. یا اینکه بگوییم چون دولت سعودی اجازه نمی‌دهد فرد پشت نوبت مانده، مستطيع نيست و حج بر او واجب نیست این نیز درست نیست. زيرا سعودي كه اجازة ورود نمي‌دهد به خاطر كمبود جاست كه اشكال به خدا بر مي‌گردد. در حالي كه طبق آیات قرآن استطاعت مربوط به فرد می‌باشد نه به جا داري يا نداري مكه. يعني وقتي فرد مستطيع شد باید حركت كند و فرض اين است كه جا براي همه هست و فيض خدا دائمي و گسترده است.

 طبق آیه ۱۹۷ سوره بقره که در قسمتی از آن خداوند می فرماید “الحج اشهر معلومات” به نظر مي‌رسد كه حج واجب موسّع است و در طول سه ماه مي‌توان آن را انجام داد و هیچ معصومی نگفته است حج واجب مضیّق است. پس همانطور كه در اماكن شلوغ مثل حرم امامان چندين نماز جماعت يكي پس از ديگري تشكيل مي‌شود در حج هم مي‌توان چندين حج يكي پس از ديگري انجام داد.

 بله با توجه به عقل عرفي يا دلالت اقتضا چون جمعیّت امروزه برای رفتن به حج واجب بسیار زیاد است و افراد زیادی در نوبت هستند، می‌توان زمينه حج‌هاي متعددي را در سه ماه شوال، ذیقعده و ذی‌حجه فراهم كرد و حداقلش این است که در شرايط فعلي بگوییم حج استحبابی را می توان در شوال یا ذیقعده انجام داد و حج واجب را در هشتم تا دوازدهم ذیحجه انجام داد.

 روشن است كه اضطرار موقّتي است و اینکه فتوای تمامی مجتهدین اکنون بر این است که قربانی را می‌توان خارج از منا انجام داد دلیلش اضطرار نیست. چون موضوع اضطراري و حكم آن نمي‌تواند براي دهها سال ادامه يابد. پس در مسأله ذبح در خارج از منا در زمان ما، اگرچه به خاطر كمبود جا به سراغ آن رفتيم ولي استمرار حكم نشان مي‌دهد كه حكم خدا از اول بر وجوب ذبح در منا نبوده بلكه حكم تنها بر وجوب ذبح بوده و منا ظرف انجام حكم بوده است. در مسألۀ حج نيز كه امروزه لازم است حج‌هاي متعددي در يك سال انجام شود همين دليل مي‌شود كه از ديد دين، هشتم تا دوازدهم ذي‌حجه، ظرف وقوع حج بوده است نه قيد آن. پس در اينجا از باب تغيير حكم با تغيير موضوع نيست كه مي‌گوييم در تمامي سه ماه حج مي‌توان حج انجام داد، بلكه مسأله بيان مصداقهاي ديگري از زمان انجام حج است به خاطر نبود جا. و اين گسترش مورد تصريح خدا نيز هست.

مسألۀ دیگر شناخت ثابت‌ها و متغیرها در دین است. از لحاظ عقلی امروز موضوع تغییر کرده است و چون جمعیت زیاد شده است و چون همه نمي‌توانند در ذيحجه حج انجام دهند، حداقل می‌توان شرايطي فراهم كرد كه حج استحبابی در شوال یا ذی‌قعده انجام شود.

وقتي زمينه حج در آن دو ماه هم فراهم شد آنگاه اگر از ديد مكلفين به مسأله نگاه كنيم قاعدۀ مالايدرك كله لايترك كله حاكم است و علاوه بر كساني كه حج مستحب انجام مي‌دهند كساني كه نوبتشان براي سالهاي بعد است نيز مي‌توانند در آن دو ماه حج انجام دهند؛ زيرا فردي كه مي‌بيند مثلا نوبتش براي حج در ذي‌حجه، 20 سال ديگر است و شايد تا آن زمان زنده نماند، ولي اگر حج در شوال را قبول كند همين امسال مي‌تواند مشرّف شود با خود مي‌گويد قاعدة عقلايي مرا به رفتن به حج در شوال وادار مي‌كند؛ زيرا كسي كه حج با شرايط ذي‌حجه را درك نمي‌كند حداقل بايد حج در شوال را ترك نكند. همين قاعده براي متصديان كشورها هم هست يعني الان كه نمي‌توانند براي افراد كشورشان حج در ذي‌حجه را آماده كنند حج در شوال ياذي‌قعده را نبايد ترك كنند.

در ادامه شخصی که خود را پژوهشگر حج و زیارت معرفی کرد و بیان کرد پایان نامه دکتری را در دانشگاه تهران در مسائل جدید مربوط به حج اخذ کرده است ، ارائه سخن کرد:

1-  این که می‌گویید اگر ۵ درصد کل عالم بخواهند به حج بروند چند صد سال طول می‌کشد مگر همه انسانها مسلمان هستند؟

 جواب: خداوند پیش‌بینی همه چیز را کرده است و ما از جمعیت مسلمانان آینده خبر نداریم همانطور که در گذشته کسی تصور نمیکرد که جمعیت به مقدار فعلی برسد.

2-  مردمان زمان پیغمبر فقط در ذیحجه حج واجب انجام می‌دادند پس ما هم باید در همان زمان انجام بدهیم.

 جواب: فعل پیغمبر و معصوم دلالت بر جواز دارد نه وجوب. تازه بنده نگفتم در ذيحجه حج انجام نشود بلكه گفتم در دو ماه ديگري كه قرآن آنها را ماههاي حج ناميده است نيز حج انجام شود. و اين حج در صورتهايي يقيناً از حَجَّتُ الإسلام كفايت مي‌كند زيرا اوّلاً زمان قيد حج نيست. ثانيا بر فرض كه زمان قيد باشد افرادي كه چاره‌اي ندارند و در ذيحجه نوبتشان نمي‌شود، از نظر عقلي نبايد كلّ حج را ترك كنند پس بايد در شوال يا ذيقعده به حج بروند و اگر نرفتند در پيشگاه عقلشان مقصّرند.

3-  حج واجب مضیّق است و واجب نیمه موسّع نداریم.

جواب: ادعاي مضيق بودن حج اثباتش به عهدۀ مدعي آن است از ديد بنده حج واجب موسع است زيرا در آیه ۱۹۷ سوره بقره خداوند فرموده است : اَلْحَجُّ أَشْهُرٌ مَعْلُومٰاتٌ كه نشان مي‌دهد خود حج در سه ماه امكان تحقق دارد و این خود دلالت بر موسّع بودن حج دارد كما اينكه أَقِمِ اَلصَّلاٰةَ لِدُلُوكِ اَلشَّمْسِ إِلىٰ غَسَقِ اَللَّيْلِ

 وَ قُرْآنَ اَلْفَجْرِ إِنَّ قُرْآنَ اَلْفَجْرِ كٰانَ مَشْهُوداً  ﴿الإسراء، 78﴾

  به موسع بودن وقت نماز ظهر و عصر دلالت مي‌كند. علاوه بر اين در ادامه آيه فَمَنْ فَرَضَ فِيهِنَّ اَلْحَجَّ  آمده است كه معلوم مي‌شود ممكن است فردي در اين ماهها حج را بر خود واجب كند. باز در ادامه آمده فَلاٰ رَفَثَ وَ لاٰ فُسُوقَ وَ لاٰ جِدٰالَ فِي اَلْحَجِّ ﴿البقرة، 197﴾

كه از نظر نحوي و معنايي نيازي به كلمه «الحج» در اين عبارت و در عبارت قبلي نبود آمدنش شايد براي اين است كه تكرار لفظ حج تكرار خود حج را به ذهنها بيندازد تا هم چند حج در يك سال انجام شود و  هم افراد به يك حج اكتفا نكنند و سه لفظ حج ياداور سه بار تحقق حج باشد.

5-معصوم چرا در غیر ذی حجه حج انجام نداده است و نه افراد دیگری در غیر ذیحجه حج را انجام نداده‌اند که معصوم آن را تایید کرده باشد؟

 جواب: منع معصوم مشكل ساز است نه انجام ندادن چيزي به ويژه وقتي زمينة انجامش فراهم نبوده است. برای جمعیت آن زمان این موقعیت پیش نیامده بود و نیازی به آن نبود که در غیر ذی حجه اعمال حج واجب را انجام دهند. زيرا در آن زمان جمعيت را بايد از دو ماه قبل نگه مي‌داشتند تا جمعيت زيادي جمع شود تا إفاضه صدق كند و مسلّماً حج در ذيحجه بهتر از حج در ماههاي ديگر بوده چون جمعيت بيشتري جمع مي‌شده است.

6-پیامبر فرمودند: من همانطور که نماز می‌خوانم شما هم بخوانید. پس ما هم حج را مانند پیامبر باید در ذيحجه انجام دهیم.

 جواب: قياس حج به نماز و قياس زمان انجام حج به شكل انجام نماز از قياسهاي بسيار عجيب است. ما حج را به سیره پیامبر و معصومین و مثل آنان انجام می‌دهیم و آنان نگفته‌اند در زماني كه من حج انجام دادم شما هم انجام دهيد. تازه آن مقدار از افراد كه مي‌توانند در ذيحجه حج انجام دهند آن كه بحثي ندارد سخن بنده در بارۀ افراد فراواني است كه در آن وقت نمي‌توانند حج انجام دهند و در دو ماه ديگري كه خدا ماههاي حج قرار داده است مي‌توانند انجام دهند. پس چون قرآن و روايات به زمان حج تصريح نکرده‌اند و قرآن سه ماه را مشخص كرده است، بنده مي‌گويم آنان كه در ذيحجه نمي‌توانند انجام دهند، در هر وقتي از اين سه ماه كه مي‌توانند بايد آن را انجام دهند. به عبارت ديگر بحث بنده در چگونگی اعمال حج نیست بلکه در مورد زمان انجام حج براي افرادي كه در ذيحجه امكان انجام حج را ندارند مي‌باشد.

7- اگر ما به گسترش حج به 3 ماه نظر بدهیم ممکن است قرآن تفسیر به رأی شود و حتی جایگاه ما جهنم باشد.

جواب: معمولا كسي تفسير به رأي مي‌كند كه نفعي از آن ببرد. اينجا نفع شخصي بنده يا ديگري مطرح نيست. این نظري است كه هيچ نفع و ضرري براي بنده ندارد. اين نظر می‌تواند قابل بحث و نقد و بررسی باشد و باید با دلیل یا پذیرفته شود یا رد شود.

8 – احتمال اینکه تمامي فقیهان در حکم اشتباه کنند بسیار نادر است است مگر می شود از زمان پیامبر تا حال همه فقیهان و معصومین اشتباه کرده باشد.

 جواب: بنده نگفتم كسي اشتباه كرده است. اين مسأله مستحدثۀ قرن اخير است. بنده از زياد شدن حاجيان و نبود جا صحبت مي‌كنم نه از اشتباه فقيهان گذشته يا حال. صحبت این است که جمعیت داوطلبان حجِ آن زمان با جمعیت داوطلبان فعلی حج قابل مقایسه نيست و این موضوع تاکنون پیش نیامده است که ببینیم نظر معصوم یا فقهای قبلی چه بوده است .

بد نیست یک مثال بزنم: اگر تعداد افراد در طواف کم باشند باید طواف کننده بین کعبه و مقام طواف کند تا جمعيت به يكديگر و به بيت اتصال داشته باشد و طواف دور بيت صدق كند. ولی وقتی جمعیت زیاد باشد اگر بعد از مقام هم طواف كند ایرادی ندارد، چون عرفا طواف دور بيت صدق مي‌كند.

  1. در روايات يوم الترويه آمده است.

جواب:  منظور از “یوم الترویه” روزی بوده که حاجيان برای رفتن به عرفات آب بر مي‌داشتند که هشتم ذیحجه بود ولی این دلیل نمی‌شود که اعمال حج هميشه بايد از هشت ذیحجه شروع ‌شود.

  1. در روايات از ترتيب اعمال منا پرسيده‌اند و از چند حج در يك سال يا حج در ماههاي ديگر نپرسيده‌اند. پس همين دلالت مي‌كند كه همه يقين داشته‌اند كه حج بايد در ذي حجه انجام شود.

جواب: اين كه گفته شود چون کساني از پیامبر پرسیده‌اند آیا اول قربانی را انجام دهیم یا تقصیر را یا برعکس و پیامبر جوابی داده است و چون سوالی از زمان مناسك حج پرسیده نشده است پس حتماً حج باید از هشتم تا دوازدهم ذیحجه انجام شود سخن معقولي نیست چون در آن زمان با توجه به كم بودن جمعیت و موقعیت مکانی و زمانی چنین سوالی براي كسي پیش نیامده است. بله اگر سؤال پيش آمده بود و نپرسيده بودند جاي تأمل داشت.

نتيجه: انجام چند حج در يك سال درزمان ما كه داوطلبان حج بسيارند يك ضرورت عقلايي است و نبود نهي شرعي براي جواز انجام آن كافي است نظير انجام چندين نماز جماعت در  زيارتگاهها و اماكن كوچك و شلوغ. براي نيت حج، حاجي قصد مي‌كند محبوبيتي را كه از فَمَنْ فَرَضَ فِيهِنَّ اَلْحَجَّ به دست مي‌آيد.

 شايد از معجزات قرآن اين باشد كه توجه به مسأله كثرت حاجيان در عصر ما داشته و زمان حج را از چند روز در ذي حجه به چند ماه گسترش داده و از اماكن حج سخن گفته ولي از زمان خاص هر يك از اعمال حج در آن اماكن سخني به ميان نياورده است، تا معلوم شود اردوي عرفات، مشعر، منا براي صاحب شريعت مهم است و زمانش مهم نيست بلكه تنها بايد در خلال سه ماه شوال و ذيقعده و ذيحجه باشد و انجام نشدن حج در غير از پنج روز (هشتم تا دوازدهم ذيحجه) در زمان معصومان به خاطر نبودن جمعيت زياد در آن زمانها و صبر كردن تا جمع شدن حاجيان و باقي بودن فرصت در ماه حرام براي برگشت حاجيان به وطنشان بوده است.

قاعدۀ الميسور لايترك بالمعسور نيز مي‌تواند نقش آفرين باشد. روايات تشويق به كثرت حج نيز مؤيد است؛ زيرا اگر بر يك حج در يك سال اصرار شود، حج مستحبي انجامش با مشكل ضايع كردن حق حج واجب گذاران مواجه مي‌شود.

 اصرار بر انجام تنها يك حج در هر سال و افزودن حد اكثري و بي‌رويۀ جمعيت حج‌گذار، فتوا دهنده را نسبت به كشته‌هاي احتمالي ناشي از كمبود جا مقصر خواهد شناخت. همچنين اين فتوا موجب مي‌شود كه حاجي در آن اماكن در تنگنا باشد و استفادۀ معنوي كافي را از آن اماكن نكند و حج به پوستۀ بدون محتوا تبديل شود و اهداف حج در آوردن يك پوسته خلاصه شود و مفتي در اين قسمت نيز مقصر است.

0 0 رای ها
رأی دهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده تمام نظرات
چون بازاندیشی روشی دائمی است سزاوار است نوشته ها و سخنرانی های این سایت نظر قطعی و نهایی قلمداد نشود.