نکات درس تفسیر در تاریخ 10/7/1401
تفسیر آیه 96 سوره انعام
فٰالِقُ الْإِصْبٰاحِ وَ جَعَلَ اللَّيْلَ سَكَناً وَ الشَّمْسَ وَ الْقَمَرَ حُسْبٰاناً ذٰلِكَ تَقْدِيرُ الْعَزِيزِ الْعَلِيمِ ﴿الأنعام، 96﴾
شکافنده صبح. و شب را [برای] آرامش قرار داد و خورشید و ماه را وسیلۀ حساب. این است اندازهگیری آن ارجمند دانا.
نکته 1: حبّ و نوی در دسترس همه هست و همه میتوانند از طریق آیه 95 خدا را بشناسند ولی فٰالِقُ الْإِصْبٰاحِ راه خداشناسی برای دانشمندان و کیهان شناسان است. ما ظاهری از تغییرات شبانه روز میبینیم ولی از نکتههای دقیق و ظریف آن خبر نداریم. پس در این مجموعه از آیات انواع روشهای خداشناسی معرفی شده است.
نکته 2: در تفسیر آقای عبدالعلی بازرگان آمده است: «شب تاریک اگر چه همچون مشكلات نا مطلوب است ولي در ذات خود آسايش آور است». بله اتفاقات بد معمولاً در شب اتفاق میافتد ولی قرآن از این بُعد نگاه کرده است که شب آرامش بخش است.
برخی اموری که در جهان اتفاق میافتد خوبی محض است و برخی چیزها مثل شب دارای بدی نیز هست ولی خدا در قرآن جهت مثبت آن را بیان کرده است.
پس چیزهایی که در ظاهر بد است خوبیهایی نیز دارد و باید خوبیها را دید و از خوبیها استفاده کرد. نباید تنها جنبۀ شرّ امور را ببینیم. به طور کلی شایسته است که این نگرش را به جهان داشته باشیم که خوبیها را ببینیم. نقل شده است که پیامبر(ص) همیشه تفأل به خیر میزده است و این کار موجب شادی و دوری از استرس است.
در جهان هستی اگرچه شرّ وجود دارد ولی خیر نیز هست و حتی در فلسفه میگویند که مخلوقات خدا یا خیر محض است یا خیرش بیشتر از شرش است و اینگونه نیست که در خلقت، شر چیزی به اندازۀ خیرش باشد یا شرش بیشتر از خیر باشد یا همهاش شرّ باشد.
پس نباید دید منفی و بد به جهان داشته باشیم. حتی گرگ و درندگان خیرهای زیادی دارند و اگر از بین بروند اکوسیستم طبیعت به هم میخورد.
حتی حوادث جهان را نیز باید با همین دید نگاه کرد. مثلا وقتی زلزله میشود اگر چه عدهای میمیرند ولی در کنارش معادنی کشف میشود یا رودخانهای مسیرش را پیدا میکند و از این طریق هزاران نفر به منفعت میرسند.
حتی کرونا که ضررهای زیادی به مردم وارد کرد در کنارش منفعتهایی داشت از جمله اینکه موجب جهش علم شد و همچنین موجب زدودن خرافات شد به این صورت که افراد فهمیدند حرمها از مكه گرفته تا امامزادهها موجب شفا از کرونا نمیشوند.
به هر حال میخواهم بگویم شب اگر چه موجب تاریکی و استرس است ولی آیۀ مورد بحث منفعتهای آن را بیان کرده است.
حتی همین حوادثی که اخیراً در کشور ما رخ داده است و اعتراضهایی مطرح شده است خود اینها فرصتی برای آگاهی و پیشرفت است. پس نباید ناامید شد.
اما برخي اشكال ميكنند كه به هر حال من معلولم يا پسرم در كرونا مرده است يا… نگاه كلي به نظام جواب مشكلات من نميشود. در پاسخ بايد توجه داد كه همان شخصي كه از بعدي ناقص يا معلول است از بعد ديگري استعدادي دارد و در او بروز ميكند كه جبران كمبود هايش بشود. کسانی که معلول هستند دارای استعدادهای فوق العاده میباشند و مثلاً کسی که دست ندارد با پا کارهایی میکند که هیچیک از افراد سالم نمیتوانند انجام دهند. پس ما میفهمیم در درون انسان استعدادهایی است که ما به خاطر بیتوجهی نمیتوانیم آنها را کشف کنیم.
یادم هست زمانی بنده را دعوت کردند که برای ناشنوایان صحبت کنم. کسی در کنار من با حرکات دست و صورت به آنها میفهماند که من چه میگویم.
من که توجهم به ناشنوایان بود فهمیدم که آنها پلک زدنشان با ما فرق دارد. ما دائما پلک میزنیم ولی آنها پلک نمیزدند. و همين نكته را گفتم و خودشان از اين تعجب كردند. پس معلول اگرچه نقصی دارد ولی قسمت دیگری از بدنش چیزی دارد که آن را جبران کرده است.
همچنین کسانی که مصیبت میبینند باید به این نکات توجه کنند که خدا در مقابل آن مصیبت چقدر روحیه و صبر به آنها عطا کرده است.
پس در کنار شرور میتوان خیرهایی یافت که در کنار شرور قرار دارند. پس هر حادثۀ بدی پیش آمد مأیوس شدن و استرس پیدا کردن معنا ندارد.
به هر حال شرّ امری عدمی و نسبي است.
نکته 3: حسبان در تعبیر وَ الشَّمْسَ وَ الْقَمَرَ حُسْبٰاناً به معنای این است که خورشید و ماه وسیلۀ حساب هستند.
در کتاب التحقیق فی کلمات القرآن الکریم راجع به حسبان گفته است که:
حساب و حسبان هر دو مصدر هستند ولی حسبان چون حروف بیشتری دارد دلالت قویتري دارد و به معنای حساب دقیق و شدید است.(التحقیق، ذیل ریشۀ حسب)
پس تعبیر مورد بحث به این معنا است که خورشید و ماه نظم بسيار دقیقی دارند.
نکته 4: اگر خورشید و ماه منظم و دقیق هستند این سؤال پیش میآید که چرا علماء نمیتوانند روز اول ماه را تعیین کنند؟ با این اوضاع نمیتوان تجارتها و امورات را با توجه به ماه قمری تعیین کرد. این چه حسابی است که خدا آن را حسبان یعنی حساب دقیق نامیده است ولی در عمل خلاف آن مشاهده میشود؟ حتی گاهی اوقات بین سه کشور اسلامی سه روز به عنوان اول ماه تعیین میشود.
یادم هست بر سر درس اسفار آیت الله جوادی آملی ایشان میگفت که ملاصدرا گفته است این نکته، عرشی است یعنی خیلی بالا است. سیدی عَصبي در درس حاضر بود و با عصبانيت گفت این مطلب فرشی هم نیست چه برسد به اینکه عرشی باشد.
حال در اینجا نیز شايد کسی بگويد که ماه با وجود این همه اختلافات چگونه حسبان است و چگونه تقدیر خدای علیم است؟
در این زمینه در مقالۀ (هلال ماه از نگاهی دیگر) نکاتی را آوردهام به سايت مراجعه كنيد و آن را بخوانيد تا در جلسۀ آینده نکاتی را در بارۀ آن بیان خواهم کرد.