نکات درس تفسیر در تاریخ 23/7/1401
تفسیر آیات 99 و 100 سوره انعام
وَ هُوَ الَّذِي أَنْزَلَ مِنَ السَّمٰاءِ مٰاءً فَأَخْرَجْنٰا بِهِ نَبٰاتَ كُلِّ شَيْءٍ فَأَخْرَجْنٰا مِنْهُ خَضِراً نُخْرِجُ مِنْهُ حَبًّا مُتَرٰاكِباً وَ مِنَ النَّخْلِ مِنْ طَلْعِهٰا قِنْوٰانٌ دٰانِيَةٌ وَ جَنّٰاتٍ مِنْ أَعْنٰابٍ وَ الزَّيْتُونَ وَ الرُّمّٰانَ مُشْتَبِهاً وَ غَيْرَ مُتَشٰابِهٍ انْظُرُوا إِلىٰ ثَمَرِهِ إِذٰا أَثْمَرَ وَ يَنْعِهِ إِنَّ فِي ذٰلِكُمْ لَآيٰاتٍ لِقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ ﴿الأنعام، 99﴾
و اوست که از آسمان آبی فرستاد، و به وسیله آن گیاهان گوناگون را [از زمین] رویاندیم، و از آن ساقه ها و شاخه های سبز درآوردیم، و از آن دانه های متراکم را خارج می کنیم، و از شکوفه درخت خرما خوشه های سر فروهشته [به وجود میآوریم] ، و باغ هایی از انگور و زیتون و انار شبیه به هم و بی شباهت به هم [بیرون میآوریم]؛ به میوه اش چون میوه دهد و به رسیدن و کامل شدنش با تأمل بنگرید، مسلماً در این [امور] برای قومی که ایمان میآورند، نشانههایی [بر توحید، ربوبیّت و قدرت خدا] ست.
وَ جَعَلُوا لِلّٰهِ شُرَكٰاءَ الْجِنَّ وَ خَلَقَهُمْ وَ خَرَقُوا لَهُ بَنِينَ وَ بَنٰاتٍ بِغَيْرِ عِلْمٍ سُبْحٰانَهُ وَ تَعٰالىٰ عَمّٰا يَصِفُونَ ﴿الأنعام، 100﴾
و [مشرکان] جنيان را [در عبادت و ربوبيت] شریکانی براي خدا قرار دادند، در حالی که او آنها را آفریدهاست، و از روی ناداني برای او پسران و دخترانی انگاشتند؛ منزّه است او. و برتر است از آنچه [او را] وصف میکنند.
نکته 1: در آیۀ 100 ابتدا به انگور اشاره شده و سپس به زیتون و انار چرا که انگور ویژگیهای خاصی دارد از جمله اینکه درخت انگور در هر حالی به درد میخورد. هم برگش براي دُلْمه و هم غورهاش و هم انگور رسیدهاش و هم خشک شدهاش كه كشمش نام دارد. پس درخت انگور در هر مرحلهاي فایده دارد.
نکته 2: دقت شود که اعناب ثمرۀ درخت انگور است و به خود درخت انگور «کَرم» گفته میشود. اینکه به خصوص به عنب اشاره شده است دلالت بر اهمیت ثمرۀ آن دارد به گونهاي كه ثمره بر اسم درخت غلبه كرده است.
نکته 3: در تعبیر انْظُرُوا إِلىٰ ثَمَرِهِ إِذٰا أَثْمَرَ وَ يَنْعِهِ بجای ینعه میتوانست بگوید اذا اَینَعَ ولی با واژۀ ینعه میخواهد برساند که این تغییر و تحول میوه را مشاهده کن. پس باید مراحل رسیدن میوه را از خام تا رسيدن مشاهده کرد. پس خداوند دراین عبارت قدرت نمایی کرده است که چگونه میوه به وجود ميآيد و به ثمر میرسد.
نکته4: تعبیر إِنَّ فِي ذٰلِكُمْ لَآيٰاتٍ لِقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ ممکن است مربوط به قسمت آخر آیه و اشاره به رسیدن میوه باشد. ممکن هم هست به کل آیه بخورد و مجموعۀ مطالب بیان شده در اين آیه مراد باشد. حتی ممکن است این تعبیر به آیات قبلی نیز اشاره داشته باشد و به مجموع آیات آفرینش که در این آیات بیان شده است اشاره داشته باشد و اين احتمال آخري بهتر است.
نکته 5: تعبیر إِنَّ فِي ذٰلِكُمْ لَآيٰاتٍ لِقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ دلالت دارد که مؤمنان از موارد بیان شده در آیه غافل نیستند بلکه از آنها خداشناسی میآموزند و به آن معتقد ميشوند. ولی بقیۀ انسانها غافلند. بسیاری از ما از کنار نشانههای الهی بیدقت عبور میکنیم در حالی که همۀ مخلوقات خدا برای انسان نفع دارد و به قول سعدي:
برگ درختان سبز هر ورقش دفتري است معرفت كردگار.
نکته 6: اینکه در آیه 100 آمده است که مشرکان، جن را شریک خدا میدانستند میتواند مصادیق متعددی داشته باشد. از خود جن به عنوان یک موجود غیبی گرفته تا اینکه مراد موجود ناپیدا مثل ویروس باشد. حتی ممکن است مراد از آن همان وَهْم انسان باشد. متأسفانه برخی افراد این امور غیبی را منکر میشوند و میگویند جن وجود ندارد. این در حالی است که با توجه به عظمت هستی نباید این امور را منکر شد. ما بسیاری از چیزها را نمیدانیم. پس نمیتوانیم بگوییم ما علت همۀ چیزها را فهمیدهایم. بنابراین کسی نباید جن را منکر شود. اصلا جن به معنای پوشیده است و ممکن است هر چیز پوشیدهای را شامل شود مثل اشعهها و موجها که برای ما قابل دیدن نیستند یا حتی برخی صوتها که به خاطر طول موجش برای ما قابل شنیدن نیست یا ویروسها که دیدنی نیست. همۀ اینها میتواند جن به معناي پوشيده از حواس ظاهري ما باشد و در هر آیهای كه لفظ جن آمده ممکن است مصداقی مدّ نظر باشد.
نکته 7: عرب حجاز موجوداتی مخفی به نام جن را قبول داشتهاند. در ایران آن زمان به همان موجودات دیو میگفتند و البته آن را موجودی خیالی میدانستند. مراد از ضمير فاعلي در وَ جَعَلُوا لِلّٰهِ شُرَكٰاءَ الْجِنَّ ممکن است مشرکان مکه باشد که جنيان را شریک خدا میدانستند. ممکن است دیگر مشرکان نیز مراد باشد که در سرزمینهای مختلف مصداقهاي ديگري از جن را شریک خدا میدانستند.
نکته 8: از نظر نحوي دو مفعول جَعَل بايد مبتدا و خبر باشند و در واقع بايد اينگونه باشد كه «الجن شركاء» آنگاه در تعبیر وَ جَعَلُوا لِلّٰهِ شُرَكٰاءَ الْجِنَّ واژۀ شرکاء جلوتر از واژۀ «الجن» آمد تا به اهمیت مسألۀ شرک اشاره کند. همچنین مقدم شدن «لله» به خصوص برای این است که میخواهد به عظمت الله اشاره داشته باشد و بگوید اینها چگونه برای خدایی با این عظمت که در آیات قبلی وصفش گفته شد شریک قرار میدهند.
نکته 9: ضمیر «هم» در وَ خَلَقَهُمْ ممکن است به «جن» برگردد و ممکن است به خود مشرکان برگردد و ممکن است به هر دو اشاره داشته باشد. یعنی چگونه اینها جنيان را شریک خدا قرار میدهند در حالی که خدا جنيان و خود مشرکان را خلق کرده است.