تفسیر آیه 113 سوره انعام در تاریخ اول بهمن 1401

تفسیر آیه 113 سوره انعام در تاریخ اول بهمن 1401

نکات درس تفسیر در تاریخ 1/11/1401

تفسیر آیه 113 سوره انعام

آثار انکار قیامت

وَ لِتَصْغىٰ إِلَيْهِ أَفْئِدَةُ الَّذِينَ لاٰ يُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ وَ لِيَرْضَوْهُ وَ لِيَقْتَرِفُوا مٰا هُمْ مُقْتَرِفُونَ  ﴿الأنعام‏، 113﴾

[تا صبر و آزادی را تجربه کنی] و تا دل‌های کسانی که به آخرت ایمان ندارند به آن القائات متمایل شود، و آن را بپسندند و هر عمل زشتی را که انجام دهنده‌اند، انجام دهند.

نکته 1: صغی الیه به معنای متمایل شدن است. کتاب التحقیق در جلد 6، ص297 راجع به ریشۀ «صغی» صحبت کرده است. در این کتاب ابتدا از کتب مختلف لغت معنای این واژه را آورده است و سپس خودش نتیجه گرفته است که «صغی» به معنای میل به همراه عاطفه است. البته به نظر بنده ایشان کلمۀ «صغی» در سوره تحریم را دقیق معنا نکرده است.

به نظر بنده عاطفه از این کلمه بر نمی‌آید ولی میل از این واژه بدست می‌آید.

نکته 2: طبق این آیه کسانی که به قیامت اعتقاد ندارند به سوی سخنان شیاطین انس و جن متمایل می‌شوند. باید بر روی عنوان الَّذِينَ لاٰ يُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ دقت بیشتری داشت؛ زیرا می‌توانست بجای این تعبیر منفی از عباراتی مثل کافرین یا منافقین یا الذین فی قلوبهم مرض استفاده کند ولی به خصوص مطرح کرد افرادی که به روز قیامت اعتقاد ندارند به سوی شیاطین متمایل می‌شود؛ زیرا ایمان نداشتن به آخرت تأثیر زیادی دارد بر اینکه انسان به حرف‌های مزخرف میل پیدا کند تا خود را فریب دهد و دیگران را نیز فریب دهد. منظور از حرف‌های مزخرف حرف‌های زینت داده شده است که ظاهرش خوب است ولی باطنش خراب است.

حتی کسانی که نمی‌دانند آخرتی هست یا نه آنها نیز به سوی قول مزخرف میل پیدا نمی‌کنند ولی کسی که منکر قیامت است به حرف‌های مزخرف شیاطین گوش می‌دهد تا بتواند مردم را مرید خودش کند تا بر ذهن آنها حاکم شود.

دقت کنید که این بحث‌ها تنها درون دینی نیست بلکه برون دینی نیز صحیح است و عقل نیز آن را تأیید می‌کند.

انسانی که می‌خواهد هر کاری بکند قیامت را منکر می‌شود. در سوره قیامت آمده است:

بَلْ يُرِيدُ الْإِنْسٰانُ لِيَفْجُرَ أَمٰامَهُ  ﴿القيامة، 5﴾

[نه اینکه به گمان او قیامتی در کار نباشد] بلکه انسان می‌خواهد [با دست و پا زدن در شک و تردید] فرارویش را [از اعتقاد به قیامت که بازدارنده‌ای قوی است] باز کند [تا برای ارتکاب هر گناهی آزاد باشد!]

يَسْئَلُ أَيّٰانَ يَوْمُ الْقِيٰامَةِ  ﴿القيامة، 6﴾

[با حالتی آمیخته با تردید] می‌پرسد: روز قیامت چه وقت است؟

پس کسانی هستند که می‌خواهند هر کاری بکنند و به همین خاطر قیامت را منکر می‌شود و مثلا از خلأهای قانونی استفاده می‌کنند تا به اهداف خود برسند. مثلا قانون وضع شده تا اختلاس نشود ولی آن شخص که دنبال اختلاس است می‌گردد تا راهی پیدا کند تا اختلاس کند.

جنایت حکومت‌ها با زور است ولی جنایت نخبگان منفی، از سوء استفاده‌ها است و بدتر است چرا که آرام آرام و با حرف‌های زینت داده شده جنایت‌های بزرگتری می‌کنند.

بد نیست مثالی بزنم:

فرض کنید عده‌ای گردنه زن طلاهای من و شما و چند نفر دیگر را دزدیدند. خود مردم وقتی می‌بینند گردنه‌زنان موجب زیان هستند به طرق مختلف سراغ گردنه‌زنان می‌آیند و با آنها مقابله کنند و طبق آیه 33 سوره مائده به بدترین وجه آنها را می‌کشند یا تکه تکه می‌کنند.

این افراد بالأخره مجبور به تسلیم در برابر مردم هستند ولی امروزه گردنه‌زنی نخبگان یا یقه سفیدان را شاهد هستیم که اموال کل مردم را برده‌اند و خورده‌اند و کسی هم نفهمیده است بلکه تازه از آنها تشکر نیز می‌کنند.

حال، اینها چگونه مال مردم را می‌دزدند. من این گونه مثال زده‌ام که در زمستان سال 1363 فردی با ماشینش پدرم را به قم آورد. در راه به پدرم گفته بود زمین‌هایت را بفروش و خانه‌ای برای فرزندت بخر تا ازدواج کند. در آن زمان با 600 هزار تومان می‌شد یک خانه عالی خرید. فرض کنید بنده یا دیگری آن روز ششصد هزار تومن پول در قرض الحسنه گذاشتم و آن را اکنون پس گرفتم، آیا در حال حاضر با 600 هزار می‌شود حتی به قم رفت و برگشت؟ این پول‌ها را چه کسی از جیب تمامی ملت دزدیده است؟ نخبگان زرنگ پول مردم را به روش‌های تبدیل پول ذاتی به اعتباری و دنباله‌های آن به طرق مختلف می‌خورند که حتی پادشاهان حواسشان به این روش‌های امروزی نبوده است.

می‌بینید که زحمت‌ها را مردم می‌کشند ولی زمان به زمان سفره‌شان کوچک‌تر می‌شود چون نخبگان با زرنگی توانستند پول‌ها را به سمت خودشان جذب کنند و برای سود بردن خودشان نقشه کشیدند و حتی مردم را فریب دادند تا مردم خودشان پول را تحویل آنها بدهند.

بنده مقاله‌ای نوشتم با نام «بلای بورس بازی و خلق پول» که در شماره 10 مجلۀ بازاندیشی دینی چاپ شده است و در آن گفته‌ام از طرق مختلف پول مردم را بی ارزش می‌کنند و آهسته آهسته که مردم متوجه نشوند پول آنها را به جیب می‌زنند.

این پول‌ها را نه گردنه‌زنان سنتی خورده‌اند و نه دزدان، بلکه نخبگان سیستمی درست کرده‌اند که با این سیستم عده‌ای برج‌دار شده‌اند و عده‌ای کارتن‌خواب.

پس نخبگان بزرگ نظراتی می‌دهند که از بس طیباست کوچکتر‌ها به آنها گوش داده و از این طریق پول مردم ارزشش کم می‌شود و بر مال آنان افزوده می‌شود.

امروزه امور به گونه‌ای است که برخی کمترین سختی را می‌کشند و بیشترین سود را می‌برند،  چرا که با نقشه‌کشی بر گردنه‌های اقتصادی نشسته‌اند و موجب می‌شوند که خود مردم پول خود را تحویل آنها دهند.

جالب است که عده‌ای سخت‌ترین کارها را انجام می‌دهند ولی کمترین حقوق را دارند ولی عده‌ای در ویلاهای خود نشسته و با زرنگی‌های این‌گونه‌ای خود بالاترین پول‌ها را بدست می‌آورند.

با این توضیحات معنای وَ لِيَرْضَوْهُ نیز روشن می‌شود یعنی خوب پول مردم را می‌خورند تا کاملا راضی شوند.

نکته 3: اقتراف در تعبیر وَ لِيَقْتَرِفُوا مٰا هُمْ مُقْتَرِفُونَ  به معنای اکتساب است و فرقش با اکتساب این است که اولا اقتراف معمولا در کارهای منفی است و ثانیا اقتراف انجام کار منفی که بر آن احاطۀ کامل هست را می‌گویند.

این معنا دلالت دارد که این نخبگان احاطۀ کامل به کارهایشان دارند و با تصمیمات بسیار دقیق به اهداف خود می‌رسند.

بله اگر کسانی نخبۀ واقعی و خوب باشند تلاش می‌کنند سودهای ناشی از خلق پول و امثال آن به راههای گوناگون به مردم برسد و پولهای اضافی ناشی از روشهای نوین را در راه رفاه تودۀ مردم هزینه می‌کنند و نخبه‌های بد این اموال را به حساب شخصی خود و فامیل خود واریز می‌کنند.

0 0 رای ها
رأی دهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده تمام نظرات
چون بازاندیشی روشی دائمی است سزاوار است نوشته ها و سخنرانی های این سایت نظر قطعی و نهایی قلمداد نشود.