پاسخ به شبهاتی پیرامون حج
در فضای مجازی متنی منتشر شده که در آن شبهاتی در مورد حج مطرح شده است. در اینجا عین آن شبهات را نقل کرده و جواب آنها را نیز خواهم داد.
شبهه: *مکه و حاجی شدن*
*چرا محمد حج را واجب کرد؟*
*چرا باید رفتن به خانه خدا فقط برای ثروتمندان مقدور باشد؟* مگر فقرائی که قدرت مالیشان اجازه نمیدهد که به مکه بروند، بنده او نیستند؟
آیا تهیدستان، ارزش مهمان بودن در خانه خدا را ندارند؟ *
آیا این خود یک تبعیض طبقاتی نیست؟*
پاسخ: حج بر ثروتمندان واجب است نه اینکه برای فقراء حرام باشد. حج برای فقراء مستحب است. اگر فقیری پولی به دست آورد میتواند به حج برود، ولی بر او واجب نیست. ثروتمندان واجب الحج هستند ولی فقراء نیز میتوانند به گونههای مختلف حج بروند. پس اینگونه نیست که خدا فقراء را قبول نداشته باشد. بنابراین تبعیض طبقاتی نیست مثل اینکه میگویند مالیات را پولدارها بدهند.
شبهه: چرا خدا بجای مکه، تمام مساجد را خانه کعبه اعلام نکرد؟ و اگر مساجد نیز خانه خدا هستند، پس چرا رفتن به مکه واجب شد و چرا فقط مکه رفته ها لقب حاجی را بدست آورده و به آن میبالند؟
پاسخ: به خود بالیدین اشتباه است ولی خداوند حج را به دور خانۀ کعبه واجب کرد و کعبهاش را در بدترین نقطۀ آب و هوایی قرار داد تا وقتی مردم به آنجا میروند خالصا و مخلصا برای خدا بروند نه برای سفر تفریحی. از آن طرف وقتی دشمنان اسلام میبینند مردمی اینقدر برای دینشان حاضرند زحمت تحمل کنند خود این عاملی برای ترس آنها میشود. حج یک اردوی سه روزۀ بسیار سخت است که حاجی با این سختی آب دیده میشود و دشمنان را نیز میترساند. در نامه 47 نهج البلاغه آمده است که اگر خانۀ کعبه را رها کنید [از طرف دشمنانتان] مهلت داده نمیشوید و این همان است که توضیحش آمد. در خطبۀ قاصعه نیز حضرت علی(ع) مفصل راجع به حج توضیح داده است و گفته که خدا مردم را به سنگها و سرزمین داغی امتحان کرده است. پس واقعا مسجد الحرام و مکه ویژگیهایی دارند که مساجد دیگر ندارد.
شبهه: آیا حاجی، بمعنی این نیست که پول مکه رفتنت را از هموطنانت که ترا دوست دارند، میگیری و به اعرابی که از تو نفرت دارند و خونت را حلال میدانند تقدیم میکنی؟
پاسخ: اولا این حرفها اشتباه است. وقتی به مکه میرویم میفهمیم که عربها انسانهای واقعا خوبی هستند. از آن طرف خیلی از پولداران برای تفریح به اروپا میروند که پولش از حج بسیار بیشتر است. اگر کسی بخواهد به مکه برود تا با آیات بینات الهی در آنجا آشنا شود چه اشکالی دارد؟ با رفتن به آنجا چشمهای دیده میشود که سالها آب داده و همچنان آب میدهد. تازه شخص حاجی سوغاتی میآورد و با این کار پولهایی را نیز برمیگرداند.
شبهه: *زمانیکه در سال دهم هجری، مسلمانان مکه را فتح کردند، محمد فرمان داد که بتهای مکه را شکسته و از بین ببرند. مردم مکه بخصوص اقوام نزدیک محمد که کلیددار مکه بودند، به او اعتراض کرده و گفتند که بتهای مکه، منبع اصلی در آمد آنان است، چون مردم عرب، برای زیارت این بتها به مکه میآیند و مشتریان خوبی برای کاروانسراها و بازارهای آنان بوده و اقتصاد مکه و درآمد مردم مکه، وابستگی شدیدی به این مسافرین و زائرین دارد و با از بین رفتن این بتها، مکه و مردم آن به هیچ وجه نمی توانند از نظر اقتصادی و مالی، خود را تامین کنند و همه محکوم به فنا خواهند بود.*
*به همین سبب، چیزی نگذشت که محمد با همفکری روزبه همان سلمان فارسی سیاستمدار ایرانی خود زیارت مکه را جزو واجبات دینی گردانید تا مکیان از وی راضی باشند.*
پاسخ: وجوب حج در سوره آل عمران است که این سوره در جریان جنگ احد یعنی سال دوم هجری نازل شده در حالی که فتح مکه در سال هشتم هجری است. پس وجوب حج کاری به حرف سلمان ندارد بلکه حرف قرآن است. از آن طرف کار، کاملا برعکس آن چیزی است که اینجا گفته شده است چرا که در سوره توبه دستور آمد که مشرکان به مسجد الحرام نیایند و در اینجا مسلمانان ترسیدند که اینگونه وضع اقتصادی ما خراب میشود که قرآن وعده داد خدا شما را غنی میکند. به این آیه توجه کنید:
يٰا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنَّمَا الْمُشْرِكُونَ نَجَسٌ فَلاٰ يَقْرَبُوا الْمَسْجِدَ الْحَرٰامَ بَعْدَ عٰامِهِمْ هٰذٰا وَ إِنْ خِفْتُمْ عَيْلَةً فَسَوْفَ يُغْنِيكُمُ اللّٰهُ مِنْ فَضْلِهِ إِنْ شٰاءَ إِنَّ اللّٰهَ عَلِيمٌ حَكِيمٌ ﴿التوبة، 28﴾
ای اهل ایمان! جز این نیست که مشرکان پلیدند؛ پس نباید بعد از امسال به مسجدالحرام نزدیک شوند؛ و اگر [به سبب قطع رابطه با آنان و تعطیل شدن داد و ستد با ایشان] از بی نوایی و تنگدستی میترسید، خدا اگر بخواهد شما را از فضل و احسانش بی نیاز میکند؛ یقیناً خدا دانا و حکیم است.
شبهه: *زیارت مکه، هیچ ارزش دینی ندارد و فقط فرمانی بود جهت رونق اقتصادی وتجاری که شهر مکه را از نابودی نجات داد.*
پاسخ: زیارت مکه ارزش دینی والایی دارد. همینکه مردم در محیط دینی داغی بروند و در آنجا عبادت کنند ارزش دینی بسیاری دارد. اینکه در یک محیط بتوانیم مردم همۀ جهان را ببینیم این خیلی ارزشمند است. با حج، یک شهر، نمایانگر کل جهان است. حج یک همایش ملی از پول خود مردم است. مردم با جمع شدن در آنجا با یکدیگر آشنا شده و مشکلات خود را با هم در میان میگذارند. من خودم وقتی مکه میروم در مسجد الحرام مینشینم و انسانها را نگاه میکنم. حتی در آنجا میتوان تجارت کرد و افراد، تولید خودشان را به آنجا بیاورند و بفروشند و از آن طرف از آنجا چیزهایی بخرند. من یاد دارم که پدرم وقتی به حج رفت خاکه شیر برد و در آنجا فروخت و به جایش چیزهای دیگری خرید و به ایران آورد. اینها ثمرات حج است.
پس حج هم جهت دینی دارد و هم جهت اقتصادی برای کل جهان.
شبهه: *کسانیکه باور دارند کعبه، خانه خداست، بهتر است با خود فکر کنند که خدائیکه جهان و کهکشان ها را آفرید، چه احتیاجی به داشتن خانه در آن صحرای خشک و بی آب و علف دارد؟
پاسخ: خداوند خودش به چنین خانهای نیاز ندارد بلکه ما هستیم که به آن خانه نیاز داریم که با حج به اهداف متعددی میرسیم و با حج این نکته را میرسانیم که برای خدا هر کاری انجام میدهیم.