تفسیر آیه 119 سوره انعام در تاریخ 24 بهمن 1401

تفسیر آیه 119 سوره انعام در تاریخ 24 بهمن 1401

نکات درس تفسیر در تاریخ 24/11/1401

تفسیر آیه 119 سوره انعام

بیان نکات ظریفی از آیه 119

وَ مٰا لَكُمْ أَلاّٰ تَأْكُلُوا مِمّٰا ذُكِرَ اسْمُ اللّٰهِ عَلَيْهِ وَ قَدْ فَصَّلَ لَكُمْ مٰا حَرَّمَ عَلَيْكُمْ إِلاّٰ مَا اضْطُرِرْتُمْ إِلَيْهِ وَ إِنَّ كَثِيراً لَيُضِلُّونَ بِأَهْوٰائِهِمْ بِغَيْرِ عِلْمٍ إِنَّ رَبَّكَ هُوَ أَعْلَمُ بِالْمُعْتَدِينَ  ﴿الأنعام‏، 119﴾

و برای چه از آنچه كه نام خدا بر آن برده شده نمی‌خورید؟! در صورتی که آنچه را بر شما حرام نموده برای شما بیان کرده است، مگر چیزی که به آن مضطر شدید؛ و قطعاً بسیاری، دیگران را بدون علم با هواهای نفسانی خود گمراه می‌کنند؛ یقیناً پروردگارت به تجاوزکاران، داناتر است.

نکته 1: چند نوع گوشت برای خوردن وجود دارد: یکی گوشت مُرده. دیگری گوشت ذبح شده به نام بت و سومی گوشت ذبح شده به نام خدا. حال تعبیر وَ مٰا لَكُمْ أَلاّٰ تَأْكُلُوا مِمّٰا ذُكِرَ اسْمُ اللّٰهِ عَلَيْهِ می‌گوید گوشت مردار و گوشتی که اسم بت بر آن برده شده است را نمی‌خورید و نباید بخورید، ولی چرا گوشتی را که نام خدا بر آن برده شده است، نمی‌خورید؟!

نکته 2: در جلسۀ گذشته این سؤال را مطرح کردیم که علت آوردن تعبیر إِلاّٰ مَا اضْطُرِرْتُمْ إِلَيْهِ چیست؟ به ویژه با توجه به اینکه در جاهای دیگر نیز که بحث حرام بودن گوشت‌ها و.. بیان شده است بلافاصله شخص مضطر استثنا شده است. این در حالی است که معلوم است که وقتی قانونی گذاشته می‌شود مربوط به شرائط عادی است. باید بررسی شود که چرا خدا اصرار دارد به بحث اضطرار در این زمینه تصریح کند؟

در جواب این سؤال خوب است به هرم مازلو اشاره کنم که در این هرم نیازهای انسان دسته بندی شده است که نیاز به غذا جزو ضروری‌ترین نیازهای انسان است که نبود آن منجر به مرگ می‌شود. غذا که باشد نیازهای بعدی مثل پوشاک پیش می‌آید. وقتی غذا و پوشاک تأمین شد نیازهای دیگر پیش می‌آید مثل امنیت، آزادی، علم و …

به هر حال نیاز اولی که انسان دارد غذا است و شاید به همین خاطر خداوند تصریح کرده است که اگر مضطر شدی می‌توانی از غذای حرام نیز استفاده کنی تا نیازت بر طرف شود.

پس اضطراری که حرام را حلال می‌کند اضطرار به نیازهای اولیه است که اگر تأمین نشود انسان می‌میرد ولی در نیازهای بعدی مثل نیاز شهوانی نمی‌توان با عذر اضطرار، حرام را حلال کرد. به عنوان مثال اگر کسی زیر آوار زلزله مانده است و تنها گوشت مردۀ انسان موجود است می‌تواند گوشت مرده بخورد، ولی کسی که شهوت فراوانی دارد و توان ازدواج ندارد نمی‌تواند با استفاده از این آیه حرام دیگری نظیر زنا انجام دهد. اینکه در نیازهای دیگر غیر از خوراکی، در موقع اضطرار، حرام الهی حلال می‌شود یا نه بستگی به شرائط دارد و در هر موردی باید جداگانه مورد بررسی قرار گیرد.

نکته 3: در آیۀ 119 از تعبیر إِلاّٰ مَا اضْطُرِرْتُمْ إِلَيْهِ که خطاب است استفاده شده است ولی در موارد مشابه از تعبیر «فمن اضطر» استفاده شده است که خطابی ندارد. علت این تفاوت را دقیقا نمی‌دانم. شاید در تعبیر «فمن اضطر» نیز «منکم» در تقدیر باشد که در نتیجه محتوایش خطابی باشد.

نکته 4: در تعبیر وَ إِنَّ كَثِيراً لَيُضِلُّونَ بِأَهْوٰائِهِمْ بِغَيْرِ عِلْمٍ باید بررسی شود که آیا کثیر در مقابل قلیل است؟ اگر این چنین باشد به این معناست که بیشتر کافران و مشرکان گمراه می‌کنند و قلیلی از آنها ساکت‌اند. و اما ممکن است کسی بگوید کثیر در مقابل اکثر است یعنی مثلا 40 درصد آنها اهل گمراه کردن هستند ولی اکثر آنها چنین نیستند.

هیچ‌یک از این احتمالات قطعی نیست. به نظر می‌رسد مراد از کثیر این است که تعداد زیادی از آنها این چنین هستند و این تعبیر قصد ندارد با همۀ جمعیت مقایسه کند. پس این تعبیر می‌گوید تعداد زیادی یا افراد متعددی از آنها گمراه کننده هستند.

نکته 5: تعبیر وَ إِنَّ كَثِيراً لَيُضِلُّونَ بِأَهْوٰائِهِمْ بِغَيْرِ عِلْمٍ به این اشاره دارد که عده‌ای از نخبگان کافر در مقابل پیامبران ایستاده و مردم را به سمت خودشان می‌کشانند. معمولا وقتی یک پیامبر ظهور کند چند متنبّی نیز ایجاد شده تا مردم را مرید خودشان کنند.

با توجه به این نکته برای هدایت شدن باید دنبال قطع و یقین بود؛ زیرا بسیاری از افراد اهل گمراه کردن مردم هستند. مسائل دین مثل مسائل عادی زندگی و پرسیدن مسیر سفر نیست. در امر دین، هر چیزی جای رأی گیری ندارد. در بحث هدایت باید به دنبال خدا برویم و حرف پیامبر(ص) را گوش دهیم و رأی گیری در آن صحیح نیست.

نکته 6: باید بررسی شود که قید «بِغَيْرِ عِلْمٍ» چگونه باید معنا شود. اتفاقا نخبگان کافر می‌دانند که مردم را گمراه می‌کنند. پس شاید مراد از این تعبیر این است که آنها حقیقت مطلب را نمی‌فهمند که هرچقدر مُرید و پیرو داشته باشند در نهایت به درد آنها نمی‌خورد. اصلا پیامبران برای جمع کردن مرید نیامده‌اند اگر چه مردم عملا مرید پیامبران شده و حتی از موی آنها یا آب وضوی آنان تبرک می‌جویند. حال، متنبیّان که فکر می‌کنند اصل، جمع کردن مریدان با این تبرک‌ها می‌باشد در واقع اشتباه می‌کنند و معنای قید «بِغَيْرِ عِلْمٍ» همین است.

نکته 7: چهار نفر از قاریان تعبیر لَيُضِلُّونَ را لَيَضِلُّونَ خوانده‌اند. لَيُضِلُّونَ یعنی گمراه می‌کنند و لَيَضِلُّونَ یعنی گمراه می‌شوند.

نکته 8: با توجه به اینکه بحث آیه در مورد گمراهان یا گمراه کنندگان بود در انتهای آیه باید می‌گفت إِنَّ رَبَّكَ هُوَ أَعْلَمُ بِالْضَّالِینَ یا أَعْلَمُ بِالمُضِلِّین ولی اینکه از عنوان معتدین استفاده شد به این خاطر است که اینان تعدّی کنندگانند. بله گمراه کردن دیگران تعدی به حقوق آنها است و هیچ‌کسی حق ندارد دیگران را گمراه کند و به چاه بیندازد.

البته اگر قرائت لَيَضِلُّونَ گرفته شد اعتداء به این معناست که اینها گمراه‌اند و اعتدائشان به این است که به دنبال هدایت نمی‌روند.

0 0 رای ها
رأی دهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده تمام نظرات
چون بازاندیشی روشی دائمی است سزاوار است نوشته ها و سخنرانی های این سایت نظر قطعی و نهایی قلمداد نشود.