سخنرانی استاد عابدینی به مناسبت نیمه شعبان
«تفسیر دعای شب نیمۀ شعبان»
امشب به مناسبت نیمه شعبان قصد دارم دعایی که در این شب وارد شده است را بخوانم و توضیحاتی در مورد آن بدهم.
ابتدا متن دعا را دقت کنید:
اللَّهُمَّ اقْسِمْ لَنَا مِنْ خَشْيَتِكَ مَا يَحُولُ بَيْنَنَا وَ بَيْنَ مَعْصِيَتِكَ وَ مِنْ طَاعَتِكَ مَا تُبَلِّغُنَا بِهِ رِضْوَانَكَ وَ مِنَ الْيَقِينِ مَا يَهُونُ عَلَيْنَا بِهِ مُصِيبَاتُ الدُّنْيَا اللَّهُمَّ أَمْتِعْنَا بِأَسْمَاعِنَا وَ أَبْصَارِنَا وَ قُوَّتِنَا مَا أَحْيَيْتَنَا وَ اجْعَلْهُ الْوَارِثَ مِنَّا وَ اجْعَلْ ثَارَنَا عَلَى مَنْ ظَلَمَنَا وَ انْصُرْنَا عَلَى مَنْ عَادَانَا وَ لا تَجْعَلْ مُصِيبَتَنَا فِي دِينِنَا وَ لا تَجْعَلِ الدُّنْيَا أَكْبَرَ هَمِّنَا وَ لا مَبْلَغَ عِلْمِنَا وَ لا تُسَلِّطْ عَلَيْنَا مَنْ لا يَرْحَمُنَا بِرَحْمَتِكَ يَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِينَ
ترجمه: «خدايا از خشيتت چنان نصيب ما كن كه بين ما و نافرمانى تو حايل شود، و از طاعتت آنچه كه ما را به خشنودىات برساند، و از يقين به قدرى كه گرفتاريهاى دنيا را بر ما آسان سازد، خدايا ما را به گوشهايمان و ديدگانمان و نيروهايمان تا گاهى كه ما را زنده میدارى بهره مند گردان، و آن را وارث ما قرار بده، و انتقام ما را بر عليه كسى قرار ده كه بر ما ستم روا داشته، و ما را بر عليه كسی كه با ما دشمنى ورزيده يارى ده، و مصيبت ما را در دينمان قرار نده، و دنيا را بزرگترين انديشه و نهايت دانش ما قرار مده، و آن را كه به ما رحم نمى كند بر ما چيره مكن، به حق مهربانىات اى مهربانترين مهربانان.»
تفسیردعا:
بنده سند رجالی این دعا را بررسی نکردهام ولی به هر حال متنش مشکلی ندارد و با کلیاتی که از دین میدانیم سازگار است و هیچ ناسازگاری با قرآن و عقل و عرف ندارد.
همچنین خواندن این دعا مقيد به نیمه شعبان نیست بلکه در هر زمانی میتوان آن را خواند. بله طبق نقل مفاتيح الجنان پيامبر (ص) آن را در شب نيمه شعبان خوانده است
اللَّهُمَّ اقْسِمْ لَنَا مِنْ خَشْيَتِكَ مَا يَحُولُ بَيْنَنَا وَ بَيْنَ مَعْصِيَتِكَ
«خدايا از خشيتت چنان نصيب ما كن كه بين ما و نافرمانى تو حايل شود.»
دقت کنید که فرق خوف با خشیت این است که خشیت به ترس دل گفته میشود. مثلا اگر کسی ابهت داشته باشد نسبت به او خشیت داریم. این خشیت به این معنا نیست که از او میترسیم بلکه به این معناست که مقام بالا و والای او ما را تحت تأثیر قرار میدهد.
حال در عبارت ابتدایی این دعا به خدا میگوییم خشیتی به ما بده که مانع گناه شود مثل حضرت یوسف(ع) که طبق آیات سوره یوسف خشیت خدا عاملی شد که به سمت گناه نرود.
این خیلی مهم است که انسان مانعی درونی برای انجام گناه داشته باشد و در این دعا از خدا چنین مانعی درخواست میکنیم و پيدا شدنش مشروط به زياد شدن خداشناسي ماست.
وَ مِنْ طَاعَتِكَ مَا تُبَلِّغُنَا بِهِ رِضْوَانَكَ
«و از طاعتت آنچه كه ما را به خشنودىات برساند نصیب کن.»
طاعت از ریشۀ «طوع» میآید که به معنای پیروی کردن از روی میل و رغبت است. این خیلی مهم است که انسان خدا را از روی علاقه و عشق فرمان ببرد نه از روی اجبار و اکراه يا از روي وظيفه.
و اما این تعبیر دلالت دارد که رضوان الهی را مجانی نمیدهند. پس اینکه فکر کنیم با یک قطره اشک براي امام حسين يا دادن يك ليوان شربت در نيمه شعبان میتوان به رضوان الهی رسید صحیح نیست. باید تلاش کرد.
مقام رضوان مقام بالایی است که از بهشت دايم بالاتر است. در قرآن آمده است:
وَعَدَ اللّٰهُ الْمُؤْمِنِينَ وَ الْمُؤْمِنٰاتِ جَنّٰاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهٰارُ خٰالِدِينَ فِيهٰا وَ مَسٰاكِنَ طَيِّبَةً فِي جَنّٰاتِ عَدْنٍ وَ رِضْوٰانٌ مِنَ اللّٰهِ أَكْبَرُ ذٰلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ ﴿التوبة، 72﴾
خدا به مردان و زنان با ایمان بهشتهایی را وعده داده که از زیرِ آن نهرها جاری است؟ در آن جاودانهاند، و نیز سراهای پاکیزهای را در بهشتهای ابدی [وعده فرموده] و هم چنین رضوان خدا [که از همه آن نعمتها] بزرگتر است؛ این همان کامیابی بزرگ است.
پس رسیدن به رضوان خدا طاعت زیادی لازم دارد و البته این مسیر شناخت بالایی میخواهد که اگر نباشد انسان نمیتواند به رضوان الهی برسد.
وَ مِنَ الْيَقِينِ مَا يَهُونُ عَلَيْنَا بِهِ مُصِيبَاتُ الدُّنْيَا
«و از يقين به قدرى كه گرفتاري هاى دنيا را بر ما آسان سازد نصیب فرما.»
گرفتاریهای دنیا انواع متفاوتی دارد از جمله مرگ و میر یا تصادف و مرض و …
این چیزها مصیبت هست و باید مواظب باشیم در موقع این مصیبتها کفر نگوییم.
البته این مصیبتها را معمولا شنیده بودیم ولی به نظر ميرسد باید چیزهای دیگر را اضافه کرد. امروزه مصیبتهایی پیش میآید که اصلا تصور نمیکردیم بر خلاف مصیبت فوت پدر که بالاخره قابل تصور است مثل اینکه امروزه میشنویم در مدارس مختلف دانش آموزان مسموم شدهاند.
حال در این دعا از خدا میخواهیم که خدایا به ما روحیهای بده که بتوانیم این مصیبتها را تحمل کنیم.
مصیبت بالاتر این است که ما قبل از انقلاب با شوق و ذوق تلاش میکردیم انقلاب اسلامی بشود و چقدر تلاش کردیم که جامعه اسلامی بشود و همه جا تقوا ایجاد شود ولی امروزه به این مصیبت دچار شدیم که نه تنها تقوا ایجاد نشد بلکه به نام دین عدهای اختلاس میکنند. در آن زمان با عشق و علاقه دنبال روحانیت بودیم ولی امروزه این قشر آنقدر بدنام شدهاند که در خیلی از جلسات به روحانیت گفته میشود که این لباس را نپوشید.
این هم مصیبت بزرگی است. همچنین اصلا تصور نمیکردیم که برخی از کسانی که در جبههها بودند از عقائد سابقشان برگردند. امروزه شاهد هستیم که عدۀ زیادی اهل نماز و روزه نیستند. از جوانها که بگذریم گاهی اوقات میشویم افراد میانسال نیز چنین شدهاند و این بدان معناست که دینمان در حال از بین رفتن است.
در بچگی شاهد بودیم که در نیمۀ شعبان همه جا جشن بود ولی الآن اینگونه نیست. دلیلش این است که از اسم امام زمان سوء استفاده شد و در نتیجه مردم با دین و روحانیت بد شدهاند.
حال با این شرائط از خدا میخواهیم به ما یقینی بده که از دین بیرون نرویم.
اللَّهُمَّ أَمْتِعْنَا بِأَسْمَاعِنَا وَ أَبْصَارِنَا وَ قُوَّتِنَا مَا أَحْيَيْتَنَا وَ اجْعَلْهُ الْوَارِثَ مِنَّا
«خدايا ما را از شنوائيمان و بينائيمان و نيروهايمان تا گاهى كه ما را زنده میدارى بهره مند گردان، و آن را وارث ما قرار بده»
این تعبیر به این معناست که تا زندهایم کور و کر نشویم و بتوانیم کارهاي ضروري خود را انجام بدهیم.
این خیلی مهم است که انسان برای کارهای روزمرهاش محتاج کسی نشود.
و اما به مناسبت این دعا بد نیست به دعای دیگری که آیت الله جوادی از خطبه 215 نهج البلاغه میخواندند اشاره کنم. در آن دعا آمده است:
اللَّهُمَّ اجْعَلْ نَفْسِی أَوَّلَ کَرِیمَة تَنْتَزِعُهَا مِنْ کَرَائِمِی، وَ أَوَّلَ وَدِیعَة تَرْتَجِعُهَا مِنْ وَدَائِعِ نِعَمِکَ عِنْدِی.
«خداوندا! نخستین موهبت از مواهب خویش را که از من مى گیرى جان من قرار ده و جانم نخستین ودیعه از ودایع نعمتهایت باشد که از من باز مى ستانى»
آیت الله جوادی میگفت این دعا به این معناست که خدایا اول جانم را بگیر و بعد چشم و زبانم را.
برخی دیگر از محققان معنای دیگری از این دعا میکردند که معنای لطیفی است. آنها میگفتند معنای این دعا این است که ما کریمههای زیادی داریم مثل عدالت و انصاف و وجدان. حال این دعا به این معناست که خدایا اول جان ما را بگیر و بعد اینها را یعنی تا آخر عمرمان وجدان و انصاف داشته باشیم نه اینکه قبل از مرگ، وجدان و عدالت را از دست دهیم و ثناگوي ظالمان شويم.
متأسفانه کسانی هستند که قبلا امور مسلمین برایشان مهم بود ولی هم اکنون اصلا به فکر مردم کشور خودمان که گرسنه ماندهاند نیستند. متأسفانه بسیاری از افراد نسبت به مظلومان بیخیال شدهاند.
به هر حال این دعاها بسیار مهم است و سعی کنیم همۀ این دعاها را با معانی مختلف آن در نظر داشته باشیم و از خدا بخواهیم قبل از بیماری جسمی و روحی از دنیا برویم.
واقعا چه کسی تصور میکرد خود ما به جایی برسیم که با مشاهدۀ این همه ظلم ساکت باشیم؟
متأسفانه برخی افراد آنقدر بی وجدان شدهاند که برای رسیدن به پست وعدههای تو خالی میدهند.
جالب است که دعاهای ماه رمضان بیشتر مربوط به بحث نجات از آتش است ولی دعاهای ماه شعبان بیشتر مربوط به مباحثی است که در اینجا بیان شد.
تصور من این است که چون ماه شعبان قبل از ماه رمضان است این دعاها این نکته را میرسانند که انسان باید زندگی سالم از خدا بخواهد و زمانی که به مرحلۀ زندگی سالم رسید دعاهای ماه رمضان نیز مستجاب میشوند و از آتش نجات پیدا میکنیم. بارها گفتهام که برای نجات از آتش باید خودمان را سالم کنیم. عذابهای الهی قراردادی نیست بلکه اتحادی است و ملكات و اعمال خود ماست كه در قيامت بروز ميكند. پس اگر زندگی، سالم شد خود به خود از آتش نیز نجات پیدا خواهیم کرد.
وَ اجْعَلْ ثَارَنَا عَلَى مَنْ ظَلَمَنَا وَ انْصُرْنَا عَلَى مَنْ عَادَانَا
«و ثوره و قيام ما را بر عليه كسى قرار ده كه بر ما ستم روا داشته و ما را بر عليه كسی كه با ما دشمنى ورزيده يارى ده»
گاهی اوقات ما عوضی میگیریم و مثلا شخصی ظلم میکند و ما بر علیه کس دیگری برمیخیزیم. دشمن شناسی خودش خیلی مهم است که در این عبارت به آن اشاره شده است.
وَ لا تَجْعَلْ مُصِيبَتَنَا فِي دِينِنَا
«و مصيبت ما را در دين ما قرار نده»
این دعای مهمی است و با توضیحاتی که دادیم متوجه مصیبت در دین شدیم.
وَ لا تَجْعَلِ الدُّنْيَا أَكْبَرَ هَمِّنَا وَ لا مَبْلَغَ عِلْمِنَا
«و دنيا را بزرگترين انديشه و نهايت دانش ما قرار مده»
این تعبیر دو معنا میتواند داشته باشد:
الف) خدایا کاری کن که نیت اصلی ما رسیدن به دنیا نباشد.
ب) خدایا کاری کن آنقدر گرفتاری و سختی نباشد که صبح تا شب برای نان بدویم. متأسفانه کسانی هستند که چند شیفت کار میکنند و تمام وقتشان برای یک لقمه نان مصرف ميشود.
متأسفانه آنقدر فقر و گرانی زیاد شده است که مثلا کتاب جزو سبد کالایی مردم نیست بلکه بيشتر مردم تنها برای آب و نان و دارو میدوند چه برسد به اینکه بخواهند کتاب بخرند.
البته معنای اولی که گفته شد دست خودمان است ولی معنا دوم دست ما نیست چرا که به خاطر تصمیم گیریهاي غلط، پول به گونهای سقوط میکند که کاری نمیتوانیم بکنیم.
من یادم هست در اوایل طلبگی دو طلبه را مشاهده کردم که بحثشان سر کلاس در مورد کوپن بود و من ناراحت شدم که چرا طلبهها سر درس در مورد کوپن صحبت میکنند. ولي الان گراني همه راغرق خود كرده است. به هر حال باید از خدا بخواهیم که دنیا هدف اصلی ما نباشد.
وَ لا تُسَلِّطْ عَلَيْنَا مَنْ لا يَرْحَمُنَا
«و كسي را كه به ما رحم نمى كند بر ما چيره مكن»
جالب است که در این تعبیر نمیگوید کفار را بر ما مسلط نکن چرا که ممکن است عدهای مسلمان باشند و پیشانیهای آنها نیز پینه بسته باشد ولی به خاطر اینکه رحم ندارند یا علم ندارند مردم را بیچاره میکنند.
یکی از فضلا حرف جالبی میزد و میگفت در قرآن از حکومت شهر سبأ تعریف کرده است که پادشاه آنها نه مرد بود و نه موحد.
پس اینکه فکر کنیم حتما حکومت باید اسلامی باشد تا خوب باشد، درست نیست. حکومت باید به گونهای باشد که مردم در رفاه باشند.
به هر حال به نظرم این دعا هر روز باید خوانده شود و به گوش دیگران هم برسانیم که هم بخوانند و هم عمل کنند. بد نیست برخی از مسئولان قبل از اینکه بمیرند خودشان کنار بروند تا مردم خوشحال شوند.
امیدوارم خدا دعاهای ما را مستجاب کند.