سبد خرید شما خالی است.
سبد خرید شما خالی است.
برای شنیدن فایل صوتی تفسیر آیات 14 و 15 سوره بقره وارد لینک زیر شوید:
↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓
(ممکن است برای باز شدن این لینک قدری منتظر بمانید. سعی کنید فیلترشکن خود را خاموش کنید)
متن پیاده شدۀ این جلسه
نکات درس تفسیر – آیات 14 و 15 سوره بقره(نوشته شده توسط یکی از شاگردان استاد عابدینی)
وَ إِذٰا لَقُوا الَّذِينَ آمَنُوا قٰالُوا آمَنّٰا وَ إِذٰا خَلَوْا إِلىٰ شَيٰاطِينِهِمْ قٰالُوا إِنّٰا مَعَكُمْ إِنَّمٰا نَحْنُ مُسْتَهْزِؤُنَ ﴿البقرة، 14﴾
و هنگامی که با اهل ایمان دیدار کنند، گویند: ما ایمان آوردیم و چون با شیطانهایشان خلوت گزینند، گویند: بدون شک ما با شماییم، جز این نیست که ما [با تظاهر به ایمان] آنان را مسخره میکنیم.
اَللّٰهُ يَسْتَهْزِئُ بِهِمْ وَ يَمُدُّهُمْ فِي طُغْيٰانِهِمْ يَعْمَهُونَ ﴿البقرة، 15﴾
خدا آنان را مسخره میکند، و آنان را در سرکشی وتجاوزشان مهلت میدهد [تا در گمراهیشان] سرگردان وحیران بمانند.
نکته 1: آیا طبق این مجموعه از آیات، منافقان یک گروه هستند که اوصاف مختلفی دارند یا اینکه این آیات اشاره به اصناف مختلفی از منافقان دارد؟
به نظر میرسد میتوان نظر دوم را قبول کرد و گفت این آیات اشاره به گروههای مختلفی از منافقان دارد مثلا آیه 8 اشاره به منافقان زمان پیامبر(ص) دارد که منافق بودنشان مشخص بود مانند عبد الله بن ابیّ. همچنین از سلمان فارسی نقل شده است که آیات 11 و 12 اشاره به گروهی از منافقان دارد که هنوز نیامدهاند. حال چه بسا آیه 14 اشاره به دستۀ دیگری از منافقان دارد که در ابتدا مؤمن واقعی بودهاند و سابقۀ ایمان داشتهاند ولی بعدا به خاطر ارتباط با شیاطین منافق شدهاند.
پس میتوان گفت آیه 14 اشاره به گروه دیگری از منافقان دارد. برای این مطلب میتوان شواهدی نیز آورد. مثلا تعبیر «إِذٰا لَقُوا الَّذِينَ آمَنُوا قٰالُوا آمَنّٰا» ملاقات آنها را با مؤمنین میرساند که در این ملاقاتها میگویند ما قبلا ایمان آوردیم و شما هم شاهد بودهاید. تعبیر «وَ إِذٰا خَلَوْا إِلىٰ شَيٰاطِينِهِمْ» نیز دلالت دارد که شیاطینی زیر پای اینها نشستهاند و اتفاقا اینها هستند که نزد آن شیاطین میروند نه بر عکس. همچنین جملۀ «قٰالُوا إِنّٰا مَعَكُمْ» تأکید زیادی دارد بر خلاف جملۀ «قٰالُوا آمَنّٰا» که تأکید نمیخواست چون مؤمنین آنها را میشناختند و زود قبول میکردند ولی در طرف مقابل چون اینها سابقۀ ایمان داشتهاند باید با تأکید معیت خود را با شیاطین بیان میکردند.
مؤید دیگر آیه 17 است که دلالت دارد اینها نوری داشتند و در راه هدایت بودهاند ولی بعد از آن گمراه شدند.
مجموع این قرائن دلالت دارد که منافقان آیه 14 کسانی بودهاند که سبقۀ ایمان داشتهاند.
نکته 2: متعلق استهزاء در جملۀ إِنَّمٰا نَحْنُ مُسْتَهْزِؤُنَ حذف شده است. منافقان متعلق را حذف کردهاند تا دستشان برای توجیه باز باشد تا هر جایی که گیر افتادند همین حرف را بزنند و مثلا اگر از آنها پرسیده شد چرا نماز میخوانید یا چرا گریه میکنید آنها جواب میدهند: إِنَّمٰا نَحْنُ مُسْتَهْزِؤُنَ.
نکته 3: علامه فضل الله در ذیل این آیات مطلب خوبی گفته است و آن اینکه با خواندن این آیات دائما نخواهیم دیگران را به نفاق متهم کنیم بلکه باید با این آیات، حواسمان جمع باشد که هر کسی شعاری داد زود فریفتۀ او نشویم. پس نباید به گونهای عمل کنیم که هیچ کسی در دایرۀ مؤمنان نماند. بله باید این را درک کنیم که شخصی ممکن است سابقۀ ایمان داشته باشد ولی پس از مدتی دنیا طلب شده و به نفاق رو آورد.
پس باید احاطۀ به امور داشته باشیم که در توطئه واقع نشویم. گاهی اوقات خود ما طلبهها در توطئه واقع میشویم و مثلا در انتخابات حرفی میشنویم که یک کاندیدا میگوید من گرانی را حل میکنم یا اسلام را گسترش میدهم و ما زود این حرف را باور کرده و تبلیغ او را میکنیم در حالی که این ادعا تنها یک فریب بوده است.
نکته 4: از تعبیر اَللّٰهُ يَسْتَهْزِئُ بِهِمْ میفهمیم که خدا مدافع مؤمنان است و وقتی گروهی، مؤمنان را مسخره میکنند به میدان میآید. به هر حال این شرائط سختی است که شخصی مؤمن بوده و سختی کشیده ولی سپس منافق شده است. در اینجا مؤمنان احساس ترس میکنند که پس چکار باید بکنیم؟ خدا جواب میدهد من هستم و نباید نگران باشید. خدا آنها را مسخره خواهد کرد.
نکته 5: اینکه خدا چگونه مسخره میکند چند وجه دارد:
الف) خدا آنها را خوار و ذلیل میکند و در واقع نتیجۀ استهزاء را به آنها میچشاند.
ب) خدا واقعا آنها را مسخره میکند. دقت کنید که استهزاء ابتدائا بد است ولی اگر در مقابل استهزاء دیگران باشد بد نیست مثل این آیات:
وَ جَزٰاءُ سَيِّئَةٍ سَيِّئَةٌ مِثْلُهٰا فَمَنْ عَفٰا وَ أَصْلَحَ فَأَجْرُهُ عَلَى اللّٰهِ إِنَّهُ لاٰ يُحِبُّ الظّٰالِمِينَ ﴿الشورى، 40﴾
پاداش بدی مانند همان بدی است؛ ولی هر که بگذرد و [میان خود و طرف مقابلش را] اصلاح نماید. پاداشش بر عهده خداست؛ یقیناً خدا ستمکاران را دوست ندارد.
اَلشَّهْرُ الْحَرٰامُ بِالشَّهْرِ الْحَرٰامِ وَ الْحُرُمٰاتُ قِصٰاصٌ فَمَنِ اعْتَدىٰ عَلَيْكُمْ فَاعْتَدُوا عَلَيْهِ بِمِثْلِ مَا اعْتَدىٰ عَلَيْكُمْ وَ اتَّقُوا اللّٰهَ وَ اعْلَمُوا أَنَّ اللّٰهَ مَعَ الْمُتَّقِينَ ﴿البقرة، 194﴾
ماه حرام در برابر ماه حرام است [اگر دشمن حرمت آن را رعایت نکرد و با شما در آن جنگید، شما هم برای حفظ کیان خود در همان ماه با او بجنگید.] و همه حرمتها دارای قصاصاند. پس هر که بر شما تعدّی کرد، شما هم به مثل آن بر او تعدّی کنید، و از خدا پروا نمایید، و بدانید که خدا با پروا پیشگان است.
ج) استهزاء ممکن است مربوط به آخرت باشد مثل این آیه سوره مطففین که میفرماید:
فَالْيَوْمَ الَّذِينَ آمَنُوا مِنَ الْكُفّٰارِ يَضْحَكُونَ ﴿المطففين، 34﴾
پس امروز همواره مؤمنان به کافران میخندند.
د) آیت الله جوادی آملی میگویند: استهزاء خدا تکوینی است در حالی که استهزاء مؤمنان توسط منافقان اعتباری است. خدا اینگونه مسخره میکند که به آنها فرصت میدهد تا هر کاری که میخواهند بکنند ولی یک دفعه آنها را رسوا میکند به گونهای که برای آنها نوعی تمسخر است.