سبد خرید شما خالی است.
سبد خرید شما خالی است.
برای شنیدن فایل صوتی جلسۀ چهاردهم شرح دعای ابوحمزه وارد لینک زیر شوید:
↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓
لینک جلسه چهاردهم شرح دعای ابوحمزه
(ممکن است برای باز شدن این لینک قدری منتظر بمانید. سعی کنید فیلترشکن خود را خاموش کنید)
متن پیاده شدۀ این سخنرانی
جلسه چهاردهم شرح دعای ابوحمزه
مَعْرِفَتِى يَا مَوْلاىَ دَلِيلِى عَلَيْكَ، وَحُبِّى لَكَ شَفِيعِى إِلَيْكَ، وَأَنَا واثِقٌ مِنْ دَلِيلِى بِدَلالَتِكَ، وَساكِنٌ مِنْ شَفِيعِى إِلىٰ شَفاعَتِكَ
ترجمه: «ای مولای من معرفتم راهنمایم بهسوی تو و عشقم به تو واسطهام به پیشگاه توست، من از دلیلم به دلالت تو مطمئن و از واسطهام به شفاعت تو در آرامشم»
اولا میلاد امام حسن مجتبی(ع) را تبریک میگویم. امام حسن(ع) مظلوم است و یکی از مظلومیتهایش این است که ولادتش در ماه رمضان است که اولا مردم روزهاند و در طول روز نمیتوانند به این مناسبت شیرینی برخورند و ثانیا قدرت ندارند که بخواهند چراغانی کنند.
و اما این چند جمله بحثهای چالشی دارد. آقای صلواتی اصلا این جملات را در شرحش نیاورده است. آیت الله ایزدی هم این چند جمله را ترجمه کرده و سریع رد شده است.
بعید نیست این مسأله به خاطر حساسیتهای مردم نسبت به مسألۀ شفاعت باشد چرا که متأسفانه به گونهای تربیت شدهاند که افکارشان ربطی به دین ندارد و تازه نمیشود اشتباهشان را به آنها فهماند.
یادم هست اوایل که به اصفهان آمده بودم و منبر میرفتم بحثم در مورد همین شفاعت بود و شخصی وسط منبر بلند شد و گفت ما امام حسین(ع) را برای پارتی بازی میخواهیم.
متأسفانه ما با معنا کردن شفاعت به پارتی بازی بهترین خلق خدا را بدترین خلق خدا معرفی میکنیم. امامانی را که معصومند انسانهایی پارتیباز معرفی کردهایم تا جایی که گفتهاند اگر زنی بخواهد برای تریاک کشیدن شوهرش از روضۀ امام حسین(ع) آتش ببرد و دودی در چشمانش برود و کمی اشک بیاید دیگر همۀ گناهانش بخشیده شده است. یا اینکه اگر شب عاشورا برای امام حسین(ع) گریه کردی تمام اختلاسها و دزدیها بخشیده میشود.
دینی که برخی از این مداحان و آخوندها معرفی کرده که امام را پارتیباز معرفی میکنند اصلا صحیح نیست. نمیشود نماز نخواند و آن را با روضه حل کرد.
حتی شخصی میگفت شفاعت به این معناست که من کارم باید 85 درصد درست باشد و 15 درصد را امامان جبران میکنند ولی این هم درست نیست.
با این حرف باز پارتی بازی رخ میدهد و نسبت به کسی که 100 درصد کارش درست است بیعدالتی میشود.
عدالت رکن اصلی دین است و نمیشود کاری کرد که با عدالت سازگار نباشد. نمیدانیم این توطئه از چه زمانی درست شده که گفتهاند امامان شما پارتی شما هستند؟
اگر توبه هست برای همه است و اگر گریه برای امام به توبه برسد و موجب جبران گناهان شود درست است ولی اینکه بگوییم امامان غیر از توبه راه دیگری باز کردهاند این درست نیست.
و اما همین جملات دعای ابوحمزه میتواند شفاعت را به زیبایی تعریف کند.
جملۀ «وَحُبِّى لَكَ شَفِيعِى إِلَيْكَ» بسیار زیباست. وقتی ما کسی را دوست داریم سعی میکنیم تا جایی که میشود موافق او عمل کنیم. حال وقتی ما خدای عادل و کریم را دوست داریم پس عملا باید کارهای ما نیز از روی عدالت و کرم باشد.
پس کارهای حبیب و محبوب مثل هم است ولی متأسفانه ما نه حبّ درستی داریم و نه کارهایمان درست و مطابق کار ائمه است.
امام حسین(ع) یک شب از دشمن فرصت گرفت تا خدا را عبادت کند. امام حسن(ع) به کریم اهل بیت معروف است. حال واقعا ما چقدر شبیه این دو امام هستیم؟
وقتی به امام حسن(ع) در مدینه فحش میدهند با اینکه امام قدرت بر انتقام دارد ولی چون میبیند آن فحش دهنده مسافر است او را به خانۀ خود دعوت میکند.
پس وقتی خدا کریم است امام نیز کریم میشود. وقتی خدا غفور است امام نیز بدی دیگران را میبخشد.
امام حسین(ع) نیز همینگونه بود و با وجود اینکه حرّ جلو امام را گرفت ولی امام به لشگر او مهربانی کرد و به آنها آب داد. ولی همین حرّ در روز عاشورا توبه کرد و اتفاقا توبهاش پذیرفته شد.
پس اگر توبه است خدا میپذیرد ولی خدا پارتیبازی را نمیپذیرد چون خلاف عدالت است.
به نظر میرسد شفیع چیزی مثل میزان است. وقتی میگوییم امام حسین(ع) شفیع باشد یعنی کارهای من با کارهای امام حسین(ع) سنجیده شود و کارهایم مثل کارهای امام شود. زمانی میتوان گفت ما امام حسین(ع) را دوست داریم که کارهایمان مثل کارهای ایشان باشد.
بنابراین تعبیر «وَحُبِّى لَكَ شَفِيعِى إِلَيْكَ» به این معناست که حبّ ما نسبت به خدا موجب میشود آنقدر خدا را دوست بداریم که کاری نکنیم خدا بدش بیاید.
حضرت علی(ع) آنقدر خدا را دوست دارد که حاضر نمیشود پوست جُوی را ظالمانه از مورچهای بگیرد.
پس حبّ، بسیار مهم است و موجب میشود که هیچگاه محبوب را ناراحت نکنیم و جملۀ وَساكِنٌ مِنْ شَفِيعِى إِلىٰ شَفاعَتِكَ نیز مؤید این معناست یعنی من به این شفاعت مطمئن هستم چون کارهایی کردهام که تو میخواستهای.
بد نیست مثالی بزنم. گفته شده نگاه به درب خانۀ عالم عبادت است. این حرف به این معناست که نگاه کردن، ما را به علم آن عالم برساند و علم یاد بگیریم نه اینکه صبح به صبح فقط به درب خانۀ عالم نگاه کنیم.
حال اگر میگویند سراغ ائمه بروید یا قبور آنها را زیارت کنید به این معناست که از ائمه درس بگیریم.
اینها صحبتهای من پیرامون شفاعت بود که بالاخره بیان کردم. به هر حال حرف حق در جایی باید زده شود و مشخص شود چیزهایی که به دین چسبانده میشود واقعا اشتباه است. کسی که چند بار قرآن را خوانده است هیچ کجای قرآن شفاعت به این معنایی که امروزه گفته میشود پیدا نخواهد کرد.
برخی مداحان میگویند حضرت اباالفضل(ع) به خدا میگوید خدایا، یا مشکل این شخص را حل میکنی و یا اسم باب الحوائجی را از روی من برمیداری.
این حرفها صحیح نیست. بد نیست به آیهای اشاره کنم.
ضَرَبَ لَكُمْ مَثَلاً مِنْ أَنْفُسِكُمْ هَلْ لَكُمْ مِنْ مٰا مَلَكَتْ أَيْمٰانُكُمْ مِنْ شُرَكٰاءَ فِي مٰا رَزَقْنٰاكُمْ فَأَنْتُمْ فِيهِ سَوٰاءٌ تَخٰافُونَهُمْ كَخِيفَتِكُمْ أَنْفُسَكُمْ كَذٰلِكَ نُفَصِّلُ الْآيٰاتِ لِقَوْمٍ يَعْقِلُونَ ﴿الروم، 28﴾
خدا از [وضع و حال] خودتان برای شما مثلی زده است، آیا از بردگانتان در آنچه [از نعمت ها و ثروت ها] به شما روزی دادهایم، شریکانی دارید که شما در آن [نعمت ها و ثروت ها] با هم برابر و یکسان باشید، و همان گونه که از یکدیگر میترسید [که یکی از شما نعمت و ثروت مشترک را ویژه خود کند] از بردگانتان هم بترسید؟ [بی تردید در میان آزاد و برده و مولا و عبد و مالک و مملوک چنین شرکتی وجود ندارد، پس چگونه ممکن است مملوک خدا در خدایی، ربوبیت، خالقیت و مالکیّت شریک او باشد؟!] این گونه آیات خود را برای مردمی که تعقّل میکنند، بیان میکنیم.
بر طبق این آیه چگونه ممکن است بندگان خدا هم عرض خدا قرار گیرند و برای خدا تعیین تکلیف کنند؟
جالب است که در انتهای آیه از تعقل صحبت شده و من نمیدانم چرا تعقل در جامعۀ ما در این زمینه تعطیل شده است. متأسفانه این همه پول در مجالس ائمه خرج میشود که امام به بدترین وضع یعنی پارتی معرفی شود در حالی که امام مجسمۀ عدالت است.