سبد خرید شما خالی است.
سبد خرید شما خالی است.
نکاتی پیرامون عفاف
در لزوم رساندن فرد و جامعه به عفاف هیچ شک و شبههای وجود ندارد و برای آن راهکارهایی وجود دارد که عبارتاند از:
مسائل نگاه و پوشش
مسئله: نگاه کردن به عورت هر فرد بالغ و حتی غیر بالغ ممیّز حرام است مگر زن و شوهر که میتوانند به تمامی بدن یکدیگر نگاه کنند.
مسئله 1: نگاه کردن مرد به بدن زن نامَحْرم[1] – گرچه به قصد لذت نباشد- حرام است.
مسئله 2: نگاه کردن به بدن افراد مَحْرم با قصد لذت جنسی یا با ترس افتادن به گناه، حرام است.
مسئله 3: نگاه کردن به صورت و دستهای زنِ نامَحْرم تا مچ در صورتی که به قصد لذت نباشد جایز است.
مسئله 4: نگاه کردن مرد به بدن مرد دیگر و نگاه کردن زن به بدن زن دیگر با قصد لذت شهوانی حرام است.
مسئله 5: نگاه کردن بدون قصد لذت به دست تا آرنج و مویِ سرِ زنهای پيري که سن ازدواج آنان گذشته، جایز است.
مسئله 6: نگاه کردن به موی زنانی که برای زینت عمداً آنها را نمیپوشانند، اگر بدون شهوت و قصد لذت باشد مانعی ندارد ولی احتیاط در ترک نگاه است.
مسئله 7: نگاه کردن به موی زنان روستایی که معمولاً موی خود را نمیپوشانند مانعی ندارد.
مسئله 8: نگاه کردن بدون قصد لذت جنسی و ترس از وقوع در حرام به بدن دختر بچه قبل از شش سال اشکالی ندارد.
مسئله 9: نگاه کردن به سینه، شکم، رانها و جاهایی که معمولاً پوشیده میشود، در غیر زن و شوهر محل اشکال است.
مسئله 10: نگاه کردن به صورت، دست و مو و جاهایی از بدن غیرمسلمانان که معمولاً آنجاها را نمیپوشانند اگر بدون قصد شهوت باشد و نترسد که به حرام بیفتد اشکال ندارد.
مسئله 11: نگاه کردن زن به بدن مرد نامحرم حرام است ولی نگاه کردن به سر و صورت و دستها که معمولاً آنها را نمیپوشانند در صورتی که بدون قصد شهوت و لذت جنسی باشد اشکالی ندارد.
مسئله 12: ملازمهای میان حرام بودن نکاح و جواز نگاه نیست[2].
مسئله 13: از مقایسۀ طوايفِ غیرِمشترک آیات مربوط به حرمت نکاح با آیات مربوط به جواز نگاه به نظر میرسد حرام بودن نکاح با طوایف بیان شده در آیات 22 تا 24 سورۀ نساء تعبدی است و به همان افراد منحصر است و قابلتغییر نیست ولی جواز ظاهر کردن زینت در مقابل طوایف ذکر شده در آیه 31 سوره نور تعبدی نیست و ملاک و معیارش محافظت خانم از تعرّض و تجاوز جنسی است[3]؛ بنابراین اگر در جوامعی به خاطر بالا بودن فرهنگ مردم یا کم بودن شهوت مردان یا کنترل پلیس یا … خانمها مطمئن باشند که مورد آزار جنسی واقع نمیشوند و مفاسد دیگری ندارد شاید اظهار زینت در حدی که به عفت عمومی ضربهای نزند جایز باشد. مثلاً در برخی از جوامع غربی که ویژگیهای مطرحشده را دارد شاید پوشش سر و گردن برای خانمها واجب نباشد. اگرچه احتیاط همیشه خوب است.
مسئله 14: نگاه به فیلم و عکس زن نامحرم اگر بهگونهای باشد که بیننده را به شهوت میکشاند بهگونهای که برای دستیابی به آن مورد به تلاش میافتد حرام است.
مسئله 15: همۀ انسانها شرعاً باید عورت خود را از یکدیگر بپوشانند مگر زن و شوهر.
مسئله 15/1 مرد باید قسمتهای اصلی بدن خود را از زنان بپوشاند.
مسئله 16: زن باید سر، بدن و زینت خود را از تمامی مردان بپوشاند، ولي پوشاندن سر و زينت از کسانی که در آیه 30 سورۀ نور استثنا شدهاند اشكالي ندارد. آن افراد عبارتاند از 1. شوهر 2. پدر 3. پدرشوهر 4. پسر 5. پسر شوهر 6. برادر 7. پسر برادر 8. پسر خواهر 9. نوکر 10. مردان بی شهوت 11. اطفال. بنابراين زن بايد اساس بدن خود را در مقابل تمامي مردان به جز شوهر خود بپوشاند.
مسئله 17: زن نبايد زيباييهاي خود را در برابر داماد خود آشکار کند ولی عروس میتواند زیباييهاي خود را از پدرشوهر نپوشاند.
مسئله 18: زن باید زیباييهاي خود را از زنانی که از ناحیۀ آنان احساس خطر میکند بپوشاند.
مسئله 19: زن باید زیباييهاي خود را از پسر نابالغی که از مسائل جنسی و شهوی سر در میآورد بپوشاند.
مسئله 20: بر زنان پوشاندن قرص صورت و مقداری از دستها که عرفاً پوشیده نمیشود و همچنین زینتهایی که معمولاً ظاهر است واجب نمیباشد.
مسئله 21: بر زنان داشتن چادر واجب نیست ولی پوشاندن سر، بدن و زینت به جز آن مقدار که در مسائل پیش استثنا شد واجب است.
مسئله 22: تنظیم کردن شال، روسری یا لباس بهگونهای که برخی زینتهایی که به طور متعارف پوشیده است، آشکار شود، جایز نیست.
مسئله 23: برای زن پوشیدن لباسهای نازک و رنگی بهگونهای که زینت محسوب شود یا در نور آفتاب بدن دیده شود در مقابل مردان اشکال دارد.
مسئله 24: پوشیدن لباس سیاه برای مرد و زن مرجوح است و مناسب است که افراد از لباسهای سفید استفاده کنند.
مسئله 25: اگر زن شغلی دارد که در آن شغل رعایت عفاف برای او ممکن نیست بايد آن شغل را رها كند و اگر تنها رعايت حجاب ممكن نيست و میتواند تغییر شغل دهد، بايد تغییر شغل دهد.
مسئله 26: زنانی که در خارج از کشور هستند و مطمئن هستند که از خطر مردان شهوتران در امان هستند، اگر حفظ شغلشان برای امرار معاش ضروری است میتوانند موهای سر خود را نپوشانند ولی رعایت عفاف همیشه ضروری است.
مسئله 27: پوشیدن لباسی که در آن طلای فراوان به کار رفته و مناسب با طاغوتهاست بر شخص مسلمان حرام است.
مسئله 28: پوشیدن طلاهای کوچک نظیر حلقه، انگشتر، دندان، دسته عینک و نظایر آن برای افراد اشکال ندارد ولی اگر آنقدر زیاد شد که مناسب طاغوتیان و مستکبران است جایز نیست.
مسئله 29: کلاهگیس برای زنان زینت است و چون زن باید زینت خود را از نامحرم بپوشاند پوشیدن آن در مقابل نامحرمان جایز نیست.
مسئله 30: وقتي كه شوهر زني بميرد زینت کردن او پس از مرگ شوهرش تا چهار ماه و ده روز حرام است.
مسئله 31: پوشیدن لباس زنندهای که انسان را انگشتنما میکند حرام است.
دوستی برای زوج یابی و نکاح
یکی از نیازهای اساسی بشر، نیاز به همسر است، هر یک از خانم و آقا به یکدیگر نیازمندند تا نیمه گمشدۀ خود را در او پیدا کنند، با هم متکامل شوند، افکار و عقاید خود را با همدیگر مطرح کنند، زمینه بقا و تکثیر نوع انسان را فراهم کنند و خواستههای جنسی و شهواني خود را برآورند. در گذشته که زندگی روستایی و نیمه روستایی بود، افراد با هم روابط نزدیک داشتند، پسران و دختران از بچگی با هم دوست بودند و با همدیگر بزرگ میشدند و از روحیات یکدیگر با خبر بودند، آیه 61 سورۀ نور بازتابی از آن زندگی است و به هر یک از خویشاوندان درجه اول تا سوم اجازه میدهد که از خانۀ یکدیگر بدون اذن او غذا بخورند و این نظر در آن زمان یک هنجار اجتماعی بوده و همه آن را پذیرفتهاند.
در آن زمان راه تشخیص زوج مناسب، راحت، و تشخیص پدران و مادران معمولاً صائب بود و البته نیاز اقتصادی خانمها و نياز به حامی داشتن آنان نیز در بقاء خانواده بی تأثیر نبود بنابراین ازدواجها کمتر به جدایی منجر میشد. امروزه جدا بودن پسران و دختران از یکدیگر و شناخت نداشتن از يكديگر و دوست نشدن با همدیگر و تأمین اقتصادی خانمها از راههای متعدد، و وجود امنیت برای همه از سوی دولت، موجب شده که خانوادههای تشکیل شده، از اول استحکام لازم را نداشته باشند و کوچکترین مشکل، خانواده را ویران میکند.
رجوع دوباره به منابع دینی، از جمله روایات ميتواند راهحل دوستی پسر و دختر از کودکی تحت نظارت پدر و مادر به شکلی که در مسائل آتی مطرح میشود را فراروي مسلمانان قرار دهد تا بچهها با هم کاملاً آشنا شوند و از روحيات يكديگر با خبر شوند و در صورت تمایل، آن دوستی را که به شکل ازدواج براي آشنايي است پس از رسیدن به بلوغ شرعی و قانونی به شکل عقد نکاح[4] ادامه دهند تا شروع زندگی با استحکام باشد.
مسئله 1: پدر حق دارد در صورت تشخیص مصلحتِ دختر خویش، او را به ازدواجِ دوستي پسر بچهای هم سال و هم روحیه دختر خود درآورد تا با هم دوست باشند و برای آینده خود را آماده سازند.
مسئله 2: چون مصلحتِ دختر ملاك و معيار است بنابراين پدر حق ندارد دختر غیر بالغ خود را به عقد نکاح فردی که به بلوغ جنسی رسیده یا معمولاً زودتر از دخترش به بلوغ جنسی میرسد، درآورد.
مسئله 1/2: پدر و مادر دختر و پسری که به عقد ازدواج برای دوستی با یکدیگر در میآیند، باید به آنان آموزش دهند که این ازدواج صِرفاً برای آشنایی با روحیات یکدیگر است نه آمیزش جنسی.
مسئله 3: پدر حق دارد برای پسرِ غیرِ بالغِ خود همسر انتخاب کند و مهریه به عهدۀ پدر خواهد بود.
مسئله 4: پسر و دختر نابالغی که پدر و مادرشان آن دو را به ازدواجِ دوستی همدیگر درآوردهاند پس از بلوغ میتوانند ازدواج ولیّ را امضا یا ردّ کنند، در صورت امضاء، آن ازدواج به عقد نکاح تبدیل میشود.
مسئله 5: برخی فواید ازدواج پسر نابالغ با دختر نابالغ عبارتاند از: الف- شناخت آن دو از یکدیگر ب- هر دختر تنها با یک پسر رابطه دوستي دارد نه با بیشتر. ج- روابط دوستانه دختر و پسر مخفی نیست و افراد دلسوز و آگاه آنان را از خطرات و آسیبهای احتمالی حفظ میکنند. د- هم جنس گرایی کاهش مییابد.
مسئله 6: اگر معلوم است که ازدواج در سنین کودکی به مصلحت طفل نمیباشد پدر يا ولیّ او نباید به آن اقدام کند و اگر چنین کرده آن را فسخ کند.
مسئله 7: اگر در جامعه اختلاف شد که آیا ازدواج به نفع طفل است تا آن را انجام دهد یا به ضرر طفل است تا از آن خودداری کند باید به متخصصان و مشاوران متخصص مستقل رجوع شود.
مسئله 8: در امور مهم نظیر ازدواج، جای جاری کردن اصول عملی نظیر اصل عدم مصلحت یا اصل عدم مفسده نیست.
مسئله 9: مهریهای که برای اینگونه عقدها قرار داده میشود میتواند بسیار کم باشد ولی در ضمن عقد باید شرط شود که اگر تخلفي صورت گرفت و عمل جنسی انجام شد و دختر از بکارت افتاد باید مهریۀ متعارف نکاح که در ضمن همان شرط مشخص میشود، پرداخت گردد، تا دختران متضرر نشوند.
مسئله 10: اگر قبل از رسیدن پسر و دختر به سن بلوغ، اولیای آنان تشخیص دادند که آن ازدواج دوستي به صلاح نبوده است میتوانند آن را فسخ کنند، البته توجه به ضربه نخوردن روحيه پسر يا دختر نيز بايد مد نظر باشد.
مسئله 11: اگر یکی از دختر و پسر نابالغی که با هم ازدواج داده شدند قبل از بلوغ از دنيا رفت، زوجش از او ارث نمیبرد.
مسئله 12: اگر پسر قبل از دختر به بلوغ رسید و عقد ازدواج خود را امضا کرد و دختر هنوز به بلوغ نرسیده است هنوز عقد نکاح تثبیت نشده و آميزش جنسي جايز نيست و بايد صبر شود تا دختر نیز بالغ شود. آنگاه اگر او نيز عقد ازدواج وليّ خود را امضا کند عقد ازدواج به عقد نکاح تبديل ميسود؛ و اگر پسر در این مدت بمیرد، به مقدار سهم ارث زن، کنار گذاشته میشود و تا بلوغ دختر صبر میشود تا اگر پس از بلوغ به آن عقد رضایت داد و سوگند یاد کرد که امضای عقد نکاح برای گرفتن مال نبوده بلکه برای رضایت به تزویج بوده است، نصف مهریه و سهم ارثش به او داده میشود[5].
مسئله 13: اگرچه ازدواج دادن کودکان با یکدیگر جایز میباشد ولی در شرایطی لازم میشود؛ زیرا از بس در رسانههاي مجازي و از دوستانشان، از دوستی پسران و دختران میشنوند دلشان به آن متمایل میشود و اگر به این نیاز پاسخ داده نشود ممكن است به دین بدبین شوند یا دیگران از این نیاز به نفع خود و زیان دین سوءاستفاده کنند. و در شرایطی چنین ازدواج دادنی مرجوح میشود مثل وقتی که امکان توضیح صحیح وجود ندارد و مثلاً موجب میشود که اسلام بعد معرفی شود یا موجب میشود که دختر مورد تجاوز جنسی قرار گیرد يا… .
مسئله 14: به نظر میرسد در اسلام ازدواج از نکاح متمایز است و نکاح نیز از زندگی مشترک متمایز است. در قبل از بلوغ عقد ازدواج جایز است نه عقد نکاح و در بعد از بلوغ عقد نکاح جایز است ولی ممکن است آن دو، هنوز توان مالی و عقلی برای زندگی مشترک نداشته باشند؛ بنابراین باید تحت نظر و تربیت والدین باشند تا کمکم از لحاظ مالی و عقلي مستقل شوند.
مسئله 15: نباید به خاطر فقر یا ترس از فقر، عقدِ ازدواج یا عقدِ نکاح را به تأخیر انداخت، اما میتوان به زوج جوان سفارش کرد که تا برطرف شدن فقر، از بچهدار شدن خودداری کنند.
مسئله 16: اگر پدر و مادر در ازدواج فرزند کوتاهی کردند، در عواقب آن اعم از گناهان، عقبافتادگيها، عصبيّتها، افسردگيها و ساير تبعات آن شریکاند.
مسئله 17: اگر حکومت با اموری نظیر سربازی در راه ازدواج جوانان سنگاندازی کرد. در عواقب ناشی از آن شریک است.
مسئله 18: اگر جامعه با اموری نظیر مهریۀ سنگین، جهیزیۀ سنگین یا با آداب و رسوم دست و پا گیر مانع از تحقق ازدواج شدند مقصرند و در عواقب آن شريكند.
مسئله 19: والدین، خویشان، حاکمیت و… موظفاند وسایل ازدواج و نكاح جوانان را فراهم کنند و هرکس از انجام وظیفهای که به عهده دارد شانه خالی کند معاقَب است.
[1] در آیه 31 سورۀ نور به افرادی تصریح شده که زن میتواند زینت خود را در برابر آنان نپوشاند، مردان شهوتدار آنان علاوه بر شوهر، عبارتاند از 1. پدر 2. پدرشوهر 3. پسر 4. پسر شوهر 5 برادر 6. پسر برادر 7. پسر خواهر.
و در آیه 22 و 23 سوره نساء به سیزده گروه تصریح شده که نکاح با آنان حرام است و هفت گروه اول این کسان همانان هستند که میتوانستند زینت خود را در مقابل آن مردان آشکار کنند که عبارتاند از 1. مادر 2. دختر 3. خواهر 4. عمه 5. خاله 6. دختر برادر 7. دخترخواهر؛ پس نکاح این هفت طایفه حرام و نگاه به آنان جایز است و اينان مَحْرمهاي اصلي و واقعي هستند. در ادامه آيات سوره نساء حرام بودن نكاح با شش طایفۀ دیگر را بيان كرده است ولی از آیات قرآن دلیلی بر جواز نگاه به آنان وجود ندارد این افراد عبارتاند از 1. مادر رضاعی 2. خواهر رضاعی 3. مادر همسر 4. دختر همسر 5. همسر پسر 6. زنپدر.
[2] 1- موارد حرمت نکاح را آیات 22 و 23 سوره نساء عهدهدار است و موارد جواز نگاه را آیه 31 سوره نور و این دو تنها در هفت مورد مشترک هستند 1. دختر میتواند زینت خود را برای پدرش آشکار کند ﴿ و لا؟؟؟ زینتهن الّا … ابائهن﴾ و بنابراین برای پدر جایز است که به زینت دختر خود نگاه کند و نکاح با دختر نیز حرام است (حرمت علیکم … و بناتکم) (نساء/ 23)
2- عروس میتواند زینت خود را برای پدرشوهر خود نمایان کند ﴿ و لا؟؟؟ زینتهن الّا … اوآباء بعولتهن﴾ بنابراین برای پدرشوهر جایز است که به زینتهای عروس خود نگاه کند و نکاح با زنِ پسر حرام است ﴿و حلائل ابنائکم الذین من اصلابکم﴾(نساء/23)
3- مادر میتواند زینت خود را برای پسر خود آشکار کند ﴿و لا یبدین زینتهن الّا … او ابنائهن﴾ بنابراین برای پسر جایز است که به زینتهای مادر خود نگاه کند و نکاح با مادر حرام است ﴿حرمت علیکم امهاتکم﴾ (نساء/23)
4- زن میتواند زینت خود را برای پسر شوهر خود آشکار کند ﴿ و لا یبدین زینتهن الا … او ابناء بعولتهن﴾ بنابراین پسر شوهر میتواند به زینتِ زنِ پدر خود نگاه کند و نکاح زن پدر نیز حرام است ﴿ و لاتنحکوا ما نکح آباء کم من النساء﴾
5- زن میتواند زینت خود را برای برادر خود آشکار کند ﴿ و لا یبدین زینتهن الا… او اخوانهن﴾ بنابراین برادر میتواند به زینتهای خواهر نگاه کند و نکاح با خواهر نیز حرام است ﴿حرمت علیکم… و اخواتکم﴾
6- عمه میتواند زینت خود را در برابر پسر برادر خود آشکار کند ﴿ و لایبدین زینتهن الا… او بنی اخوانهن﴾ بنابراین پسر برادر میتواند به زینت عمه خود نگاه کند و نکاح با عمه حرام است ﴿ حرمت علیکم… وعماتکم﴾
7- خاله میتواند زینت خود را برای پسر خواهر خویش ظاهر کند ﴿ ولایبدین زینتهن الا… او بنی اخواتهن﴾ بنابراین پسر خواهر میتواند به زینت خالۀ خود نگاه کند و نکاح با خاله نیز حرام است ﴿حرمن علیکم… و خالاتکم﴾
این هفت طایفه مشترک هستند اما کسان دیگری که زن میتواند زینت خود را در مقابل آنان آشکار کند و طبعاً آنان نیز جایز است به زینت او نگاه کنند عبارتاند از 1. زنان هم کیش ﴿اونسائهن﴾. 2. کنیزکان یا شاید بردگان ﴿ ما ملکت ایمانهن﴾. 3- مردان بی شهوت ﴿التاعبین غیر اولی الإریة من الرجل﴾. 4. اطفال. (الطفل الذین لم یظهر وا علی عورات النساء در مقابل طوایفی که نکاح با آنان حرام است که در آیه 22 سوره نساء ذکر شده عبارتاند از 1. دختر برادر 2. دخترخواهر 3. مادر رضاعی 4. خواهر رضاعی 5. مادرزن 6. ربیبۀ پرورش یافته در دامن مرد به شرط آمیزش با مادرش 7. در کابین قرار دادن دو خواهر با هم حرام است. نکاح با زن شوهردار حرام است ﴿ والمحصنات من النساء﴾ (نساء/24)
دو مورد آخر حرمتشان بالعرض است یعنی اگر زنش را طلاق داد میتواند با خواهر او ازدواج کند و اگر زن شوهردار از شوهر خود طلاق گرفت میتوان با او ازدواج کرد و نگاه به این دو مسلماً جایز نیست اما شش مورد بقیه اگر جواز نگاه به آنان از راه روایات یا ملازمه یا صعوبت رعایت حجاب و خودداری از نگاه، ثابت شد که خوب وگرنه باید از نگاه خودداری کرد.
[3] آیات حرمت نکاح، قید کرده که اگر با مادرِ «ربیبه» آمیزش شده باشد، ربیبه نکاحش حرام میشود و یا جمع میان دو خواهر را حرام کرده است نه ازدواج با تکتک آنان را و دلیلی نیز برای این مطلب ذکر نکرده است یا تأکید کرده که نکاح با زن پسري كه از صُلْب انسان است حرام است و باز دلیلی ذکر نکرده که چرا تنها این فرد نكاحش حرام است، اما در اواخر آیه 31 سوره نور سه گروه از افراد را نقل کرده که ظاهر کردن زینت در برابر آنان اشکالی ندارد و با صراحت بيان كرده كه ویژگی دو گروه اینان نداشتن شهوت است یکی پیروان بدون شهوت و دیگری طفلی که امور جنسی زنان را نمیداند و گروه سوم بردگان هستند که چون فرمانبر هستند و يه تمام معنا شهروند درجه 2 هستند اصلاً در خود جرئتی نمیبینند که بخواهند نگاه تعرضآمیز به مولای خود داشته باشند، بنابراین روشن میشود که چون گروههای هفتگانه مشترك در حرمت نكاح و جواز نگاه معمولاً نگاه شهوتآلود ندارند زن میتواند زینت خود را در نزد آنان ظاهر کند؛ زیرا معمولاً از تعرض آنان در امان است و از ذیل آیه برداشت میشود که اگر غیر طوایف هفتگانه کسان دیگری هستند که زن از شرّ شهوت آنان در امان است میتواند در برابر آنان نیز زینت خود را ظاهر کند. از آنچه بيان شد به نظر ميرسد كه پوشش زنان براي رعايت عفاف و حفظ آنان از تعرض است ولی به هر حال چون مسأله عفاف بسيار مهم است پس باید حفظ پوشش و اظهار زینت بهگونهای باشد که به عفت خود و جامعه ضربهای نزند و ظاهر کردن قسمتهاي اصلي بدن زن، در مقابل هيچكس هيچگاه جایز نیست.
[4] روشن است که در اين نوشته میان عقد ازدواج و عقد نکاح تفاوت قائل شدهایم، بچهها را قبل از بلوغ میتوان به ازدواج یکدیگر درآورد ولی آنان حق نکاح با هم را ندارند پس تنها با هم دوست هستند دوستی تحت نظر پدران و مادران، برای آشنایی با یکدیگر. شايد آنچه ميان مردم مطرح است كه كام اين دختر و پسر را با هم برداشتهاند، يا اسم اين دو روي هم است، همين برداشت امروزي من بوده كه از خوبيهايش استفاده نشده يا به لوازمش ملتزم نشدهاند يا از آن سوء استفاده و سوء برداشت شده است.
[5] فروع کافی جلد 5 ص 401 حدیث 4.