شرح دعای ابوحمزه – جلسه سی و نهم

شرح دعای ابوحمزه – جلسه سی و نهم

برای شنیدن فایل صوتی جلسه سی و نهم شرح دعای ابوحمزه وارد لینک زیر شوید:

↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓

لینک این جلسه

(ممکن است برای باز شدن این لینک قدری منتظر بمانید. سعی کنید فیلترشکن خود را خاموش کنید)

متن پیاده شدۀ این جلسه

جلسه سی و نهم شرح دعای ابوحمزه

اللّٰهُمَّ إِنِّى كُلَّما قُلْتُ قَدْ تَهَيَّأْتُ وَتَعَبَّأْتُ وَقُمْتُ لِلصَّلاةِ بَيْنَ يَدَيْكَ وَناجَيْتُكَ أَلْقَيْتَ عَلَىَّ نُعاساً إِذا أَنَا صَلَّيْتُ، وَسَلَبْتَنِى مُناجاتَكَ إِذا أَنَا ناجَيْتُ

ترجمه: «خدایا، به من روی آور تا نافرمانی‌ات نکنم و خیر و عمل به آن و هراس از خودت را در شب و روز تا گاهی که زنده‌ام می‌داری ای پروردگار جهانیان به من الهام کن. خدایا هرگاه گفتم مهیا و آماده شدم و در پیشگاهت به نماز ایستادم و با تو راز گفتم، چرتی بر من افکندی، آنگاه که وارد نماز شدم و حال راز گفتن را از من گرفتی آنگاه که با تو رازونیاز کردم»

توضیح دادیم که مشکل ما کسالت در حین دعا و نماز است و باید چرایی این مطلب را بررسی کرد. مرحوم آیت الله ایزدی در ذیل این جملات گفته است چون معرفت ما به خدا کم است و چیزهای مادی برای ما اهمیت بیشتری دارد به همین خاطر است که نمی‌توانیم با خدا ارتباط عمیقی بگیریم.

حرف ایشان واقعا قابل تأمل است و خود ما گاهی اوقات خدا را مثل جسمی بزرگ در آسمان‌ها تصور می‌کنیم. پس اگر می‌خواهیم عاشق خدا شویم و موقع دعا کسل نباشیم مرحلۀ اولش این است که خدا را خوب بشناسیم. ما در زندگی مادی ممکن است دروغ‌هایی بگوییم تا به پست و مقام برسیم و حتی ممکن است به خدا سوگند دروغ بخوریم ولی انسان‌هایی هستند که از آن طرف برای خدا مایه می‌گذارند. موسی کارهای زیادی برای بنی‌اسرائیل کرد تا جایی که شاید می‌توانست برای خود مقام و موقعیتی در بین آنها درست کند. حال جالب است وقتی که موسی موقع ریاست‌کردنش رسید همۀ اینها را رها کرد و 40 روز برای مناجات به کوه طور رفت و جالب است که برای رفتن به کوه طور نیز عجله داشت. در سوره طه آمده است:

وَ مٰا أَعْجَلَكَ عَنْ قَوْمِكَ يٰا مُوسىٰ  ﴿طه‏، 83﴾

ای موسی! چه چیز تو را شتابان کرد که قبل از قوم خود [در آمدن به کوه طور] پیشی گرفتی؟

قٰالَ هُمْ أُولاٰءِ عَلىٰ أَثَرِي وَ عَجِلْتُ إِلَيْكَ رَبِّ لِتَرْضىٰ  ﴿طه‏، 84﴾

گفت: پروردگارا! من به سوی تو شتافتم تا خشنود شوی. آنان گروهی هستند که اینک به دنبال من می‌آیند.

پس موسی با وجود اینکه بهترین موقعیت را برای ریاست داشت ولی به هدف کسب رضایت خدا عجله کرد تا زود به کوه طور برسد. معلوم است که موسی خدا را خوب می‌شناسد و به همین خاطر سعی می‌کند با سرعت به خدا برسد.

حال اگر ما بیشتر به مادیات می‌پردازیم به علت این است که خدا را درست نشناخته‌ایم. وقتی خدا را نشناختیم به راحتی گناه می‌کنیم و میلی به صحبت با او نداریم.

از امام صادق(ع) نقل شده است که:

قَالَ الصَّادِقُ ع‌ الْمُشْتَاقُ لَا يَشْتَهِي طَعَاماً وَ لَا يَلْتَذُّ شَرَاباً وَ لَا يَسْتَطِيبُ رُقَاداً وَ لَا يَأْنَسُ حَمِيماً وَ لَا يَأْوِي دَاراً وَ لَا يَسْكُنُ عُمْرَاناً وَ لَا يَلْبَسُ ثِيَاباً لَيِّنَةً وَ لَا يَقِرُّ قَرَاراً وَ يَعْبُدُ اللَّهَ لَيْلًا وَ نَهَاراً رَاجِياً بِأَنْ يَصِلَ إِلَى مَا يَشْتَاقُ إِلَيْهِ وَ يُنَاجِيَهُ بِلِسَانِ الشَّوْقِ مُعَبِّراً عَمَّا فِي سَرِيرَتِهِ كَمَا أَخْبَرَ اللَّهُ تَعَالَى عَنْ مُوسَى ع فِي مِيعَادِ رَبِّهِ‌ وَ عَجِلْتُ إِلَيْكَ رَبِّ لِتَرْضى‌ (تفسیر صافی،ج3، ص316)

ترجمه: مشتاق ، نه ميل به غذا دارد ، نه از نوشيدنى‌اى لذّت مى‌برد ، نه خوابى خوش دارد ، نه با دوستى انس مى‌گيرد ، نه به خانه‌اى روى مى‌آورد ، نه در جايى آبادان ، منزل مى‌كند ، نه لباسى نرم به تن مى‌كند و نه هيچ قرار و آرامى دارد . شب و روز ، خدا را عبادت مى‌كند و آرزومند رسيدن به چيزى است كه اشتياقش را دارد و با زبان شوقِ خود كه از نهانش خبر مى‌دهد ، با او راز مى‌گويد ؛ همان‌گونه كه خداوند ، از ميعاد موسى بن عمران عليه السلام با پروردگارش ، چنين خبر مى‌دهد: «پروردگارا ! به سويت شتافتم تا خشنود گردی»

وظیفۀ ما این است که آگاه شویم و معرفتمان بالا رود. متأسفانه جلسات زیادی در شهر هست که آگاهی و علم در آن نیست. دهه‌های زیادی در طول سال هست اما علم و آگاهی و معرفت در آن یافت نمی‌شود. شهادت امام حسین(ع) امکان بسیار خوبی است که بتوان آگاهی مردم را بالا برد ولی متأسفانه برخی آخوندها و مداحان بی‌سواد هستند که مردم را از علم به سمت خرافات می‌برند. آنقدر مردم در مجالس، مباحث علمی را نشینده‌اند که اگر هم کسی بخواهد مباحث علمی را مطرح کند به او بدبین می‌شوند. صادقانه باید گفته شود که همه چیز شعاری شده است و در نتیجه هرجا بحث علمی باشد مریدان کمی دارد. شخصی می‌گفت من پای درس و منبر تو نمی‌آیم چون در جلسات دیگر به راحتی به من بهشت می‌دهند ولی تو تازه با مطرح کردن مباحث علمی کار را سخت می‌کنی.

پس گرفتاری‌های ما به علت آن است که معرفت نداریم و چون معرفت نداریم مشتاق نیستیم و به همین علت است که از صحبت با خدا لذت نمی‌بریم. بنابراین باید معرفت زیاد شود نه جلسه و روضه.

0 0 رای ها
رأی دهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
قدیمی ترین
تازه‌ترین بیشترین واکنش نشان داده شده(آرا)
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده تمام نظرات