جلسه ششم شرح خطبه قاصعه

جلسه ششم شرح خطبه قاصعه

برای شنیدن فایل صوتی جلسه ششم شرح خطبه قاصعه وارد لینک زیر شوید:

↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓

لینک این جلسه

(ممکن است به خاطر ضعیف بودن اینترنت برای ورود به این لینک قدری منتظر بمانید. سعی کنید فیلترشکن خود را خاموش کنید)

متن پیاده شدۀ این جلسه

شرح خطبه قاصعه- جلسه ششم

 اسْتَفْحَلَ سُلْطانُهُ عَلَيْكُمْ،

ترجمه: «سلطه اش بر شما قدرت گرفت،»

فحل به حیوان نر گفته می‌شود و به طور کنایه به علماي بزرگ كه مشكلات علمي را حل مي‌كنند و انسان‌های بزرگ كه مشكلات جامعه را حل مي‌كنند نیز فحل گفته شده است. حال در اینجا اسْتَفْحَلَ یا به این معناست که سلطۀ او بر شما چیره شد یا به این معناست که شما مفعول او واقع شدید. هر چه که باشد به این معناست که شما زیر دست شیطان واقع شدید.

وَ دَلَفَ بِجُنُودِهِ نَحْوَكُمْ

ترجمه: «و لشکرش را به جانب شما نزدیک کرد،»

به خاطر ضعف ما لشگر شیطان تا جایی که می‌توانست به ما نزدیک شد.

فَاَقْحَمُوكُمْ وَلَجاتِ الذُّلِّ،

ترجمه: «سپاه او شما را به گرداب‌هاي خواری‌ انداختند،»

اقحام به معنای فرو کردن است و ولج به معنای گرداب است. پس لشگر شیطان، بشر را در گرداب ذلت فرو برده است.

وَ اَحَلُّوكُمْ وَرَطاتِ الْقَتْلِ

ترجمه: «و در ورطه کشتار درآوردند»

یعنی شیطان قصد کشتن شما را دارد. پس شیطان هم ما را به ذلت می‌اندازد و هم قصد کشتن ما را دارد.

وَ اَوْطَاُوكُمْ اِثْخانَ الْجِراحَةِ،

ترجمه: «و شما را با زخم‌هاي‌ کاری لگدمال كرده است.»

تصور کنید شخصی در جبهه زخم‌های زیادی برداشته است و زمین‌گیر شده است و در همین حال کسی او را لگدمال کند. این عبارت همین را می‌گوید یعنی در حالی که شیطان زخم‌هایی به شما زده و شما را زمین‌گیر کرده در آن حال شما را لگدمال نیز کرده است.

البته دقت کنید که قدرت شیطان زیاد نیست و اختیارات ما نیز کم نیست. شیطان تنها برای ما دنیا را زینت داده است ولی این خود ما هستیم که از روی ناآگاهی به او سواری داده‌ایم. بزرگ‌ترین بلایی که ما از آن رنج می‌بریم جهل است که به معنای کم‌عقلی است. حال وقتی عقل خود را رشد ندادیم شیطان از طریق قوايي مثل شهوت و غضب و عاطفه ما را فریب می‌دهد. بنابراین وقتی این قوا از تحت کنترل عقل خارج شد بیچاره می‌شویم.

از حضرت علی(ع) در حکمت 211 نهج البلاغه نقل شده است که فرموده‌اند:

كَمْ مِنْ عَقْلٍ أَسِيرٍ تَحْتَ [عِنْدَ] هَوَى أَمِيرٍ،

ترجمه: «و چه بسا عقل كه اسير فرمانروايىِ هوس است»

آیت الله جوادی آملی این جمله را این‌گونه توضیح می‌داد که وقتی در جنگ گروهی بر گروه دیگر پیروز شود از گروه شکست‌خورده اسیر می‌گیرد و اسیر باید به حرف گروه پیروز گوش دهد. حال وقتی هوای نفس پیروز شد عقل را اسیر خود می‌کند و وقتی عقل، اسیر هوای نفس شد باید گوش به حرف هوای نفس دهد. پس بسیاری از ما با وجود اینکه عقل داریم ولی عقلمان تحت اسارت هوای نفس است و به همین خاطر بیشتر برای بدی نقشه می‌کشیم. باید کاری کرد که قوای ما تحت نظارت عقل باشد. با این صحبت‌ها متوجه شدیم که نه شیطان قوی است و نه ما ضعیفیم. پس علت پیروی ما از شیطان جهل است.

بد نیست یک مثال سیاسی هم بزنم: کشور مالزی اوضاع خوبی نداشت ولی انسان عاقلی دو سال قبل از انقلاب ما آمد و این کشور را پیشرفت داد تا جایی که امروز دانشجویان ما آرزو دارند در آنجا درس بخوانند. ولی از آن طرف کشور ما که همه چیز داشت به خاطر بی‌عقلی‌های صورت گرفته با مشکلات زیادی رو به رو شد.

متأسفانه در هر موردی اگر چند گزینه بوده بدترین را انتخاب کرده‌ایم و این نتیجۀ بی‌عقلی است.

حال در برخورد با ابلیس نیز همین‌گونه عمل کرده‌ایم و به او امتیاز داده و او را سوار گردنمان کرده‌ایم و هر چه گفت عمل کردیم و این موجب شده که او نسبت به ما حار شود.

طَعْناً فى عُيُونِكُمْ،

ترجمه: «با فرو بردن نیزه [گناه] در چشمتان،»

این عبارت نوعی تشبیه است و می‌خواهد بگوید دشمنی شیطان با شما خیلی زیاد است تا جایی که نیزۀ خود را در چشمان شما فرو برده است.

وَ حَزّاً فى حُلُوقِكُمْ

ترجمه: «و بریدن گلویتان [با کارد معصیت]»

شیطان حلق ما را جویده است، تا جایی که می‌خواهد ما را خفه کند. این نهایت دشمنی ابلیس با ما را می‌رساند.

وَ دَقّاً لِمَناخِرِكُمْ،

ترجمه: «و کوبیدن بینی شما [با اندیشه‌های‌ باطل]،»

این جمله نهایت ذلت ما در برابر شیطان را می‌رساند به گونه‌ای که بینی ما را به خاک مالیده است.

وَ قَصْداً لِمَقاتِلِكُمْ،

ترجمه: «و فرود آوردن ضربه بر اعضای‌ کشندۀ شما»

بر طبق این جمله، شیطان به خصوص بر جاهاي حساس ما ضربه می‌زند تا کشته شویم. پس او به شکستن اعضاء ما اکتفا نمی‌کند بلکه مناطق حساس را هدف می‌گیرد تا کشته شویم.

وَ سَوْقاً بِخَزائِمِ الْقَهْرِ اِلَى النّارِ الْمُعَدَّةِ لَكُمْ.

ترجمه: «و کشاندنتان با مهار قهر و غلبه به سوی‌ آتشی‌ که از پیش برای‌ شما مهیا شده»

حضرت در این جملات انواع و اقسام تشبیهات را آورده تا ما به دشمنی شیطان پی ببریم.

دقت شود شتر یا اسب را وقتی گردنشان را افسار کنیم گاهي زور می‌آورند و فرار می‌کنند. به همین خاطر بینی آنها را سوراخ کرده و حلقه‌ای از آن عبور می‌دهند تا شتر و اسب امکان فرار نداشته باشند چون در این صورت وقتی بخواهند فرار کنند آن حلقه به بینی آنها فشار آورده و برایشان درد آور می‌شود و در نتیجه دیگر فرار نمی‌کنند.

حال حضرت در این عبارت همین تشبیه را برای ما و ابلیس بکار برده و می‌گوید شیطان در بینی شما حلقه‌ای فرو کرده و از این طریق شما را می‌کِشد و در نتیجه امکان فرار برای شما وجود ندارد.

بد نیست در همین جا به این آیه از سوره روم اشاره کنم که می‌فرماید:

ثُمَّ كٰانَ عٰاقِبَةَ الَّذِينَ أَسٰاؤُا السُّواىٰ أَنْ كَذَّبُوا بِآيٰاتِ اللّٰهِ وَ كٰانُوا بِهٰا يَسْتَهْزِؤُنَ  ﴿الروم‏، 10﴾

آن گاه بدترین سرانجام، سرانجام کسانی بود که مرتکب زشتی شدند به سبب اینکه آیات خدا را تکذیب کردند و همواره آنها را به مسخره می‌گرفتند.

پس مواظب باشیم به دنبال شیطان نرویم و الا کارمان به تمسخر آیات خدا منجر مي‌شود، مثل خود شیطان که از یک گناه شروع کرد و عاقبتش به گمراه کردن انسان رسید.

تصمیم بگیریم دنبال شیطان نرویم از جمله اينكه دروغ‌گویی را کنار بگذاریم. ما فکر می‌کنیم با دروغ گفتن کارمان بهتر پیش می‌رود در حالی که چنین نیست و در نهایت مفتضح می‌شویم. مثالش دولت‌هایی است که با وعده‌های دروغ سر کار آمدند ولی نهایت کارشان آن شد که می‌دانیم.

کار دیگری که ما باید برای مقابله با شیطان انجام دهیم این است که جهل را از خود دور کنیم و برای این کار باید مباحث عقلی را مطالعه کنیم. پیشنهاد من این است که یک دور شرح نهج البلاغه آیت الله منتظری را مطالعه کنید. دقت کنید که برای چاپ این دوره از شرح ایشان زحمات زیادی کشیده شده و الآن همه چیز آماده است تا شما مطالعه کنید. پس برنامه‌ریزی کنید و تک نفری یا گروهی این کتاب را مطالعه کنید و اگر قسمتی را متوجه نشدید از اهل علم سؤال کنید. عاشق حضرت علی(ع) بودن تنها به ادعا نیست بلکه باید پیرو ايشان باشیم و پیروی به این است که سخنان ایشان را بفهمیم. ما اگر عاشق آیت الله منتظری هستیم باید بدانیم که خود ایشان عاشق علم بود.

خاطره: یادم هست در ایام تابستان که ایشان در حصر بود ذهن من مشغول بود که ما شب‌ها برای خنک شدن به پارک و تفریح می‌رویم. ایشان در این گرما در خانه چکار می‌کند؟ همین حرف را به پسر ایشان گفتم و قرار شد روزی از پشت آیفن با آیت الله صحبت کنم. ایشان به من گفت من اینجا در حال درس خواندن هستم. تو هم برو و درست را بخوان.

پس ببینید که خود ایشان مُمَحَّض در درس و مطالعه بود ولی متأسفانه ما به کارهای دیگر مشغول شده‌ایم و البته مشغولمان کرده‌اند. بجای اینکه مردم را به علم تشویق کنند آنها را به پياده‌روي از این طرف به آن طرف می‌کشانند. یادم هست وقتی می‌خواستند عده‌ای را به دیدار امام خمینی ببرند آیت الله ایزدی با این کار مخالفت می‌کرد و می‌گفت این کار چه فایده‌ای دارد. پس باید سعی کنیم بیشتر برای علم سرمایه‌گذاری کنیم.

به هر حال طبق تعبیر مورد بحث حواسمان باشد به سوی آتش نرویم. در دین سه چیز بسیار مهم است: جان و مال و آبرو. مواظب باشیم در این سه مورد به کسی ستم نکنیم که آتش جهنم در انتظار ما خواهد بود.

فَاَصْبَحَ اَعْظَمَ فى دينِكُمْ جَرْحاً، وَ اَوْرى فى دُنْياكُمْ قَدْحاً، مِنَ الَّذينَ اَصْبَحْتُمْ لَهُمْ مُناصِبينَ، وَ عَلَيْهِمْ مُتاَلِّبينَ.

ترجمه: «شیطان در زخم زدن به دینتان قوی‌‌تر، و برای‌ فساد در دنیایتان آتش افروزتر است از کسانی‌ که آشکارا با آنان دشمنی‌ می‌ورزید، و برای‌ جنگ با آنها جمع می‌ شوید.»

ابلیس بیشتر از هر کس دیگری به دین ما زخم می‌زند و حتی دنیای ما را به آتش می‌کشد. پس ابلیس، هم دین را از بین می‌برد و هم دنیا را. طبق این جملات ابلیس بیشتر از هر دشمنی، با ما دشمنی می‌کند.

در کوفه گروه‌های مختلفی با یکدیگر درگیر بودند. حال حضرت علی(ع) با این جملات می‌خواهد این دعواها را خاموش کند و به همین خاطر می‌گوید دشمن بزرگ‌تر و اصلی شما شیطان است و کسانی که شما با آنها در دنیا دشمنی دارید نسبت به ابلیس چیزی نیستند.

امروزه به ما گفته شده است که آمریکا و اسرائیل و …. شیطان اکبر هستند ولی نباید فراموش کرد که بزرگ‌ترین دشمن ما، هوای نفس ماست. نباید دشمن اصلی را فراموش کرد. پیروی از هوای نفس بدتر از دشمنان خارجی است. دشمنان خارجی بالاخره با گفتگو و امتياز آرام می‌شوند ولی دشمنی در درون ماست که جهان را آتش می‌زند و با هيچ چيز رام نمي‌شود.

 فَاجْعَلُوا عَلَيْهِ حَـدَّكُـمْ ، وَ لَـهُ جِـدَّكُـمْ .

ترجمه: «پس آنچه خشم و نیرو دارید بر دفع او به کار گیرید، و از کوشش همه جانبه دریغ نورزید.»

حدّ به معنای شمشیر و تیزی است و این عبارت می‌گوید تیزی شمشیر و زبان و نیروی خود را برای مقابله با ابلیس قرار دهید.

پس دشمن‌شناسی بسیار مهم است. مگر نگفته‌اند جهاد اکبر، جهاد با نفس است؟ در این جهاد باید محکم باشیم. اگر در دنیا دو گروه با هم می‌جنگند به این خاطر است که یکی یا هر دوی آنها تابع هوای نفس هستند و اگر ابتدا با هوای نفس می‌جنگیدند جنگی در خارج رخ نمی‌داد.

در این زمینه می‌توان مثالی زد:

پیامبر(ص) سعی می‌کرد به گونه‌ای با دشمن برخورد کند که آنها از جنگ دست بکشند. در جنگ بدر که مسلمانان هفتاد اسیر گرفتند پیامبر(ص) همۀ آنها را آزاد کرد. این در حالی است که در جزیرة العرب اسیران جنگی، یا کشته می‌شدند یا به عنوان برده فروخته می‌شدند. پس پیامبر(ص) با پیروزی بر هوای نفس سعی می‌کرد در دنیا صلح ایجاد کند.

اگر بین فلسطینیان و اسرائیلی‌ها همین‌گونه عمل می‌شد جنگ بین این دو گروه تمام مي‌شد، ولی مشکل اینجاست که هر گروهی به دنبال نابودی گروه دیگر است و به همین خاطر دهه‌هاست مشکل اسرائیل و فلسطین حل نشده است. این جنگ‌ها امکانات را از بین می‌برد و مشکل را نیز حل نمی‌کند. با پیروزی بر هوای نفس است که می‌توان جنگ‌های دنیا را خاتمه داد.

فَلَعَمْرُ الله لَقَدْ فَخَرَ عَلى اَصْلِكُمْ،

ترجمه: «به بقای‌ حق قسم که او نسبت به ریشه وجود شما فخر و ناز کرد،»

دقت کنید که قسم خوردن مکروه است و اینکه حضرت در اینجا قسم خورده معلوم است که مسألۀ مهمی در میان است. پس این جملات بسیار مهم است.

و اما مراد از این جمله این است که ابلیس بر پدر ما که از خاک بود فخر فروشی کرد و گفت من از آتشم و او از خاک است.

وَ وَقَعَ فى حَسَبِكُمْ، وَ دَفَعَ فى نَسَبِكُمْ

ترجمه: «و از حسب شما عیبجویی‌ نمود، و نَسَب شما را پست شمرد،»

حَسَب به معنای چیزهایی است که انسان از خودش دارد در مقابل نَسَب که به معنای چیزهایی است که انسان از خانواده‌اش دارد.

پس ابلیس، هم نسبت به حسب ما و هم نسبت به نسب ما دشمنی کرده است. در واقع او هم بر خود ما سوار شده و قصد انحراف ما را دارد و هم نسبت به نَسَب ما تکبر کرد و گفت که از خاک هستید و من بهتر از شما هستم.

وَ اَجْلَبَ بِخَيْلِهِ عَلَيْكُمْ، وَ قَصَدَ بِرَجِلِهِ سَبيلَكُمْ،

ترجمه: «و با لشگر سواره اش به جانب شما تاخت، و با ارتش پیاده اش راه را بر شما بست»

این جملات همگی تشبیه است و می‌خواهد بگوید ابلیس لشگر خود را به سوی ما فرا خوانده است. پس ابلیس با ما جنگ دارد و لشگرش را آماده کرده است.

يَقْتَنِصُونَكُمْ بِكُلِّ مَكان،

ترجمه: «در هر مکانی‌ به شما تير می‌‌اندازند،»

ریشۀ «قنص» به معنای تک تیراندازی است و «قناص» به معنای تک تیرانداز است. حال در این جمله می‌گوید ابلیس مثل یک تک تیرانداز نشانه‌گیری می‌کند و به شما تیر می‌اندازد.

وَ يَضْرِبُونَ مِنْكُمْ كُلَّ بَنان،

ترجمه: «و از دستتان هر سر انگشتي را قطع می‌کنند،»

بنان به معنای سر انگشت است و انسان معمولا با سر انگشتانش کار می‌کند و در نتیجه طبق این تعبیر شیطان خوب می‌داند که باید کجا را هدف بگیرد تا از کار بیفتیم.

لاتَمْتَنِعُونَ بِحيلَة، وَ لاتَدْفَعُونَ بِعَزيمَة. فى حَوْمَةِ ذُلٍّ، وَ حَلْقَةِ ضيق، وَ عَرْصَةِ مَوْت، وَ جَوْلَةِ بَلاء.

ترجمه: «[با هیچ نقشه‌ای]‌ نمی‌توانید از خواستۀ آنان امتناع ورزید، و با هیچ تصمیمی‌ آنان را دفع نمي‌توانيد، در گرداب‌ خواری‌، و حلقـه ای‌ تنـگ، و عرصـه گـاه مـرگ، و جـولانـگاه بلاسـت.»

همۀ این جملات می‌خواهد خطر لشگر شیطان را با عبارات مختلف به ما نشان دهد.

0 0 رای ها
رأی دهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
قدیمی ترین
تازه‌ترین بیشترین واکنش نشان داده شده(آرا)
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده تمام نظرات