شرح دعای ابوحمزه – جلسه هفتادم

شرح دعای ابوحمزه – جلسه هفتادم

برای شنیدن فایل صوتی جلسه هفتادم شرح دعای ابوحمزه وارد لینک زیر شوید:

↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓

لینک این جلسه

(ممکن است به خاطر ضعیف بودن اینترنت برای ورود به این لینک قدری منتظر بمانید. سعی کنید فیلترشکن خود را خاموش کنید)

متن پیاده شدۀ این جلسه

جلسه هفتادم شرح دعای ابوحمزه

وَاجْعَلْ مَنْ أَرادَنِى بِسُوءٍ مِنْ جَمِيعِ خَلْقِكَ تَحْتَ قَدَمَىَّ،

ترجمه: «و هرکه از میان مخلوقاتت نسبت به من قصد بدی کرده، زیر گامم قرار ده»

مراد از این جمله این است که کار افراد شرور نسبت به من به جایی نرسد و نتوانند به من ضربه بزنند.

وَاكْفِنِى شَرَّ الشَّيْطانِ، وَشَرَّ السُّلْطانِ، وَسَيِّئاتِ عَمَلِی

ترجمه: «و مرا از گزند شیطان و گزند پادشاه و بدی‌های کردارم بازدار»

قبلا توضیح دادم که این جملات نوعی شعار است و در نتیجه نباید تنها به لفظ اکتفا شود. کسی که می‌خواهد از شرّ شیطان نجات پیدا کند نباید از دستورات شیطان تبعیت کند. گفتن «اعوذ بالله من الشیطان الرجیم» لفظ است و عملش به این است که واقعا دروغ نگوییم و بد اخلاقی و ظلم نکنیم. پس اگر به حرف‌های خدا گوش دادیم از شرّ شیطان حفظ می‌شویم.

خداوند در آیات مختلف قرآن به ما گفته است که چگونه از شرّ شیطان محفوظ بمانید و این ما هستیم که باید گوش دهیم و عمل کنیم.

و اما مراد از سلطان در اینجا سلطان ظالم است و الا سلطان عادل شرّ ندارد. البته معمولا سلطان با ظلم همراه است چون زور که آمد زور گفتن هم به دنبال آن می‌آید.

و اما برای اینکه از شرّ سلطان در امان بمانیم باید تا جایی که می‌شود از سلطان دوری کنیم مثل اینکه می‌گویند در بیابان نخواب تا خواب آشفته نبینی. بله نزدیکی به سلطان فوایدی دارد ولی از آن طرف می‌تواند موجب ایجاد شروری نیز برای انسان شود.

در اینجا حرف‌های دیگری نیز می‌تواند زد ولی به همین اندازه اکتفا می‌کنم تا پا روی خورده شیشه‌ها نگذارم.

و اما مراد از تعبیر «وَ سَيِّئاتِ عَمَلِی» می‌تواند خود کارهای بد یا شرّ کارهای بد باشد که از خدا می‌خواهیم از اینها نیز در امان باشیم.

وقتی کار بدی کنیم در عالم می‌ماند و شرّ آن به ما خواهد رسید و در اینجا از خدا می‌خواهیم اثر آن کار بد به ما نرسد.

وَطَهِّرْنِى مِنَ الذُّنُوبِ كُلِّها، وَأَجِرْنِى مِنَ النَّارِ بِعَفْوِكَ

ترجمه: «و از همه گناهان پاکم کن و به گذشتت از آتش امانم ده»

پاک شدن از گناهان به توبه کردن است. پس اگر می‌خواهیم از گناهان پاک شویم باید توبه کنیم. توبه نیز به معنای بازگشت است که انسان، گذشتۀ خود را جبران کند. جبران کردن نیز متفاوت است به این صورت که گاهی باید جبران خسارت کرد و گاهی اوقات باید از گناه دست برداشت.

و اما جملۀ وَأَجِرْنِى مِنَ النَّارِ به معنای این است که خدایا من را از آتش نگه دار تا از سوزش آتش در امان باشم.

 وَأَدْخِلْنِى الْجَنَّةَ بِرَحْمَتِكَ، وَ زَوِّجْنِى مِنَ الْحُورِ الْعِينِ بِفَضْلِكَ

ترجمه: «و به رحمتت به بهشت واردم کن و به احسانت از حورالعین به همسری‌ام درآور»

برخی فکر می‌کنند حور العین تنها مؤنث است و به همین خاطر اشکال می‌کنند که چرا در بهشت به خانم‌ها بی‌توجهی شده است؟ این در حالی است که حور العین ممکن است مذکر هم باشد و اصلا شاید در بهشت مذکر و مؤنث معنا نداشته باشد. باید توجه داشت که بهشت دارای لذت‌هایی بالاتر از لذت‌های کودکانۀ دنیاست و در نتیجه چه بسا مراد از درخواست ازدواج با حور العین، این باشد که کاری کن تا در بهشت با حور العین که عالمان و عارفان هستند نشست و برخواست داشته و همنشین آنها باشم. پس بهشت شهوت‌کده نیست. نباید بهشت را تنها به لذت‌های مادی توصیف کرد.

جالب است که در جملات اخیر برای هر درخواستی قیدی آمده است مثلا برای امان از آتش قید «بِعَفْوِكَ» و برای داخل شدن در بهشت قید «بِرَحْمَتِكَ» و برای ازدواج با حور العین قید «بِفَضْلِكَ» آمده است.

وَأَلْحِقْنِى بِأَوْلِيائِكَ الصَّالِحِينَ مُحَمَّدٍ وَآلِهِ الْأَبْرارِ الطَّيِّبِينَ الطَّاهِرِينَ الْأَخْيارِ، صَلَواتُكَ عَلَيْهِمْ وَعَلَىٰ أَجْسادِهِمْ وَأَرْواحِهِمْ وَرَحْمَةُ اللّٰهِ وَبَرَكاتُهُ؛

ترجمه: «و مرا به دوستان شایسته‌ات محمّد و خاندانش آن خوبان و نیکان پاکیزه و پاک ملحق کن، درود بر آنان و بر بدن‌ها و جان‌هایشان و رحمت خدا و برکاتش بر ایشان؛»

در این جملات برای محمد و آل محمد صفت ابرار آمده است و اتفاقا در سوره انسان نیز همین صفت آمده و گفته شده شأن نزول آن آیات نیز خاندان اهل بیت هستند.

و اما طیب بودن اهل بهشت به این معناست که آنها دلپذیر هستند و انسان با همنشین شدن با آنها لذت می‌برد. برخی جوانان امروزی می‌گویند ما نمی‌خواهیم به بهشت برویم چون در آنجا پیامبران و اهل بیت هستند و ما باید در مقابل آنها چهار زانو بنشینیم و تکان نخوریم.

این حرف اشتباه است. همنشینی با اهل بهشت لذت بخش است و فکر نکنیم پیامبران و اهل بیت اصلا اهل لذت بردن و بازی کردن نیستند.

0 0 رای ها
رأی دهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
قدیمی ترین
تازه‌ترین بیشترین واکنش نشان داده شده(آرا)
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده تمام نظرات