شرح دعای ابوحمزه – جلسه هفتاد و دوم

شرح دعای ابوحمزه – جلسه هفتاد و دوم

برای شنیدن فایل صوتی جلسه هفتاد و دوم شرح دعای ابوحمزه وارد لینک زیر شوید:

↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓

لینک این جلسه

(ممکن است به خاطر ضعیف بودن اینترنت برای ورود به این لینک قدری منتظر بمانید. سعی کنید فیلترشکن خود را خاموش کنید)

متن پیاده شدۀ این جلسه

جلسه هفتاد و دوم شرح دعای ابوحمزه

جملاتی که در جلسۀ گذشته خواندیم خیلی جالب بود. اینکه انسان به حالتی برسد که با خدا یک و دو کند حالت خاصی است. البته گاهی اوقات به صورت بی‌ادبی و طلبکارانه است مثل اینکه وقتی مشکلی پیدا می‌کنیم به خدا می‌گوییم دیواری کوتاه‌تر از ما پیدا نکردی ولی جملات دعای ابوحمزه با حالت احترام و نوعی معاشقه و در اوج عرفان است.

به هر حال این جملات مربوط به حالت معاشقه است و اگرچه ما در این مرحله نیستیم ولی از خواندن آن لذت می‌بریم.

اللّٰهُمَّ إِنِّى أَسْأَلُكَ أَنْ تَمْلَأَ قَلْبِى حُبّاً لَكَ، وَخَشْيَةً مِنْكَ، وَتَصْدِيقاً بِكِتابِكَ، وَإِيماناً بِكَ، وَفَرَقاً مِنْكَ، وَشَوْقاً إِلَيْكَ،

ترجمه: «خدایا؛ از تو درخواست می‌کنم که دلم را از محبت و ترست و باور به کتابت و ایمان به وجودت و هراس از حضرتت و اشتیاق به ذاتت پر کنی،»

در این جملات چند چیز از خدا می‌خواهیم: یکی اینکه قلب ما از حبّ او پر باشد که طبیعتا وقتی چنین شد جا برای حبّ چیز دیگر مثل حبّ مال و زن و فرزند نمی‌ماند. البته اولیای الهی مال و زن و فرزند را دوست دارند ولی حبشان در راه خدا است و مثلا اگر بچه می‌خواهند آن را برای راه خدا می‌خواهند و به همین خاطر اگر بچه، گناه و اشتباهی کرد به او تذکر می‌دهند بر خلاف ما که اشتباهات فرزندانمان را نادیده می‌گیریم. به هر حال اگر کسی قلبش پر از حبّ خدا بود اگر بندگان خدا را دوست دارد به خاطر خدا دوست دارد.

و اما چیز دیگری که در این دعا از خدا می‌خواهیم ترس از خداست که با عبارت خشیت بیان شده است. دقت کنید که گاهی اوقات ترس به خاطر ضعف ماست مثل اینکه وقتی گرگی می‌بینیم می‌ترسیم. به این نوع ترس، خوف می‌گویند. ولی گاهی اوقات ترس به خاطر عظمت طرف مقابل ماست که می‌ترسیم رعایت ادب را نکرده باشیم مثل اینکه در مقابل یک فرد بزرگ نگرانیم که حرکتی نکنیم که مناسب شأن او نباشد. به این نوع ترس خشیت گفته می‌شود و در اینجا از خشیت نسبت به پروردگار صحبت شده است.

و اما مورد بعدی در این دعا تصدیق کتاب خداست که باید همۀ آن را تصدیق کنیم. دقت کنید که برخی از مطالب قرآن آنقدر والاست که ممکن است نفهمیم و برای ما شک ایجاد شود ولی در این دعا از خدا می‌خواهیم که همۀ کتاب را تصدیق کنیم.

چیز دیگری که در این فراز دعا از خدا می‌خواهیم ایمان به خداست. البته کسی که این دعا را می‌خواند ایمان به خدا دارد ولی در اینجا دعا می‌کند که قلبم از ایمان پر شود. پس ممکن است ایمان ما که با آن برخی از فرائض دینی را انجام می‌دهیم ایمان کاملی نباشد و به همین خاطر از خدا ایمان کامل می‌خواهیم ایمانی که ما را نصف شب از خواب برای عبادت بیدار کند، ایمانی که ما را به مرحلۀ ایثار برساند تا مثل ائمه بتوانیم اموالمان را با دیگران تقسیم کنیم، ایمانی که حاضر شویم دشمنان خودمان را ببخشیم.

يَا ذَا الْجَلالِ وَالْإِكْرامِ حَبِّبْ إِلَىَّ لِقاءَكَ، وَأَحْبِبْ لِقائِى،

ترجمه: «ای دارای بزرگی و رأفت و محبت، لقائت را محبوب من کن و تو نیز لقاء مرا محبوب خود ساز»

در ملاقات خدا یک طرفش ما هستیم و یک طرفش خداست. البته خدا جسم ندارد و در مکان خاصی قرار ندارد بلکه همه‌جا با ما هست و قوام و حرکت ما به وجود خداست. پس خدا همیشه و در هر جایی با ما هست.

با این حرف باید بررسی شود که مراد از ملاقات خدا در این دعا چیست؟

شاید بتوان گفت مراد از ملاقات در اینجا ملاقات لطف و رحمت خدا باشد به این معنا که اگر چه خدا همیشه با ما هست ولی چه بسا نسبت به ما لطف و محبت نداشته باشد و ما از خدا می‌خواهیم لطف و محبت خود را شامل حال ما بکن. گاهی اوقات که همۀ اسباب دنیوی از کار می‌افتد محبت خدا را احساس می‌کنیم و مثلا اتفاقی می‌افتد که ما دست رحمت الهی را در حوادث می‌بینیم. این می‌شود همان ملاقات خدا ولی باید از خدا بخواهیم که پیوسته ملاقات او را داشته باشیم یعنی پیوسته مورد لطف و رحمت الهی قرار بگیریم نه فقط در حوادث. پس در این دعا از خدا می‌خواهیم در طول زندگی حالاتی را برای ما به وجود آور که مورد عنایات خاص تو قرار بگیریم.

0 0 رای ها
رأی دهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
قدیمی ترین
تازه‌ترین بیشترین واکنش نشان داده شده(آرا)
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده تمام نظرات