سبد خرید شما خالی است.
سبد خرید شما خالی است.
برای شنین فایل صوتی جلسه چهل و هشتم تفسیر سوره فتح مربوط به آیه آخر این سوره وارد لینک زیر شوید:
↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓
(ممکن است به خاطر ضعیف بودن اینترنت برای ورود به این لینک قدری منتظر بمانید. سعی کنید فیلترشکن خود را خاموش کنید)
متن پیاده شدۀ این جلسه
اشداء علی الکفار بهتر است یا اشداء علی الکفر؟
در اولی شما میکشید او هم میکشد، شما دوباره میکشید آنان دوباره میکشند، این نسل تمام میشود نسل بعدی راه را ادامه میدهد تا قیامت این راه کشت و کشتار ادامه پیدا میکند.
اما اگر اشداء علی الکفر بودیم، بالاخره کار سختی است ولی کفر روزی پایان میپذیرد و همه مسلمان میشوند؛ مبارزه با کفر زودتر به نتیجه میرسد، اگرچه همیشه میگویند کار فرهنگی دیر بازده است.
ببینید مبارزۀ پیامبر(ص) با کفر ابوسفیان 20 سال طول کشید و بالاخره ابوسفیان فرو ریخت و اسلام پذیرفت؛ هند جگرخوار فرو ریخت و مسلمان شد. اما اگر پیامبر(ص) ابوسفیان را در دوران مکی ترور میکرد یا در غیر جنگ میکشت راه ابوسفیان پر ره رو میشد، اما وقتی نقطۀ ثقل مبارزه روی کفر ابوسفیان رفت و کفر را از او کَند او مسلمان شد.
بیایید و همۀ سرمایۀ خود را روی مبارزۀ با کفر بگذاریم. زمان ما مجسمۀ کفر اسرائیل است، مجسمۀ نسلکشی اسرائیل است. الآن هفتاد هشتاد سال است با اسرائیل مبارزه میشود؛ این یعنی مبارزه با کافران یعنی اشداء علی الکفار؛ او کشته ما هم کشتهایم، او تخریب کرده ما هم تخریب کردهایم ولی هنوز سر سطر اول هستیم. حال تصور کنید مثل پیامبر(ص) مبارزه را روی کفر اسرائیل ببریم، روی ظلم اسرائیل، روی نسلکشی آن.
نه اینکه بگوییم اسرائیل باید محو شود، بلکه بگوییم کفر او و ظلم او و نسلکشی او باید تمام شود، این راه بیشتر به نتیجه میرسد.
من فکر میکنم (البته این تحلیل من است) اگر مرحوم آیت الله خمینی که میگفت هر مسلمانی اگر یک سطل آب بریزد اسرائیل را آب میبرد مقصودش اتحاد مسلمانان بود نه نابودی اسرائیل یعنی اگر به او گفته میشد محو اسرائیل چند ده نسل طول میکشد و شاید اصلا اتفاق نیفتد اما محو ظلم اسرائیل، نسلکشی اسرائیل، زودتر به نتیجه میرسد و این ظلم و جور از بین میرود مسلما او دومی را برمیگزید.
پس کسی نگوید امام راه و چاه را مشخص کرده است. خیر، مسلما آیت الله خمینی راه پیامبر(ص) را که اشد علی الکفر است و کفر کشی، بر راه پیروان او که اشداء علی الکفار هستند و کارشان کافر کشی، ترجیح میدهد. بنابراین در این زمان و برای همیشه استراتژی خود را مبارزه با بدی قرار دهید نه مبارزه با بدان؛ کار خود را مبارزه با بیسوادی قرار دهید نه مبارزه با بیسوادان تا دیگر هر روز کیهان و کیهاننشینان به وزیر خارجه گیر ندهند و وزیر خارجه نیز راحت توضیح دهد که نابودی کشوری به نام اسرائیل موضوعیت ندارد، آنچه موضوعیت دارد نابودی ظلم است و آن را با رفراندم از مردم آن سرزمین میتوان مشکلش را حل کرد. باید عقل را بیشتر حاکم کرد و از قالب بیرون آمد.
این حرفها را قبلا گفتهام و باز میگویم. آیا وقتی پیامبر(ص) هند جگرخوار که جگر حمزه را طبق نقلها خورده است را بخشید خون حمزه را پیمال کرده است؟ یا همین که او را بخشید تا وجدانش بیدار شد و اسلام آورد همین انتقام خون حمزه است؟ حمزه شهید شد که اسلام بماند و ماندگاری اسلام به این بود که هند هم مسلمان شود. پس فکر نشود که همیشه موشک زدن انتقامگیری است، عفوی که وجدانی را بیدار کند انتقام سختتری است. کشتن بیخنجر، کشتن با محبت، کشتن با عفو بسیار مهمتر از کشتن با خنجر است.
در شعر (از علی آموز اخلاص عمل شیر حق را دان منزه از دغل) میرسد به آنجا که:
در شجاعت شیر ربانیستی در مروت خود که داند کیستی
ای علی که جمله عقل و دیده او شمّهای وا گو از آنچه دیدهای
تیغ حلمت جان ما را چاک کرد آب علمت خاک ما را پاک کرد
باز گو دانم که این اسرار هوست زانکه بیشمشیر کشتن کار اوست
به هر حال من معتقدم همانطور که در زمانی میگفتیم جنگ جنگ تا پیروزی بعد فهمیدیم که جنگ جنگ تا رفع فتنه در عالم. این را جایگزین آن کردیم. الآن فهمیدیم رفع فتنه در عالم از طریق گفتگو، بکار گیری عقل عُقلاء بهتر حاصل میشود و باید به دنبال همین رفت.
افراد هم سن من و بالاتر یادتان است که ارتش شاه تیر میزد و ما بجای کتک زدن آنان به آنان گل میدادیم تا وجدانها بیدار شد. (برادر ارزشی چرا برادر کشی ما به تو گل میدهیم تو به ما گلوله)
الآن در برابر ارتش اسرائیل باید همین راه پیش گرفته شود، راه سنگ زدن قبلی فلسطینیها و راه موشک زدن زمانهای بعدی شاید هر دو غلط بوده است و راه محبت بهتر است.
قرآن در سوره فصلت آیات 34 و 35 فرموده است:
وَ لاٰ تَسْتَوِي الْحَسَنَةُ وَ لاَ السَّيِّئَةُ ادْفَعْ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ فَإِذَا الَّذِي بَيْنَكَ وَ بَيْنَهُ عَدٰاوَةٌ كَأَنَّهُ وَلِيٌّ حَمِيمٌ ﴿فصلت، 34﴾
نیکی و بدی یکسان نیست. [بدی را] با بهترین شیوه دفع کن؛ [با این برخورد متین و نیک] ناگاه کسی که میان تو و او دشمنی است [چنان شود] که گویی دوستی نزدیک و صمیمی است.
وَ مٰا يُلَقّٰاهٰا إِلاَّ الَّذِينَ صَبَرُوا وَ مٰا يُلَقّٰاهٰا إِلاّٰ ذُو حَظٍّ عَظِيمٍ ﴿فصلت، 35﴾
این بهترین شیوه را جز کسانی که [در زمینه خودسازی و تزکیه] پایداری کردند، نمییابند، و جز کسانی که بهره بزرگی [از ایمان و تقوا] دارند به آن نمیرسند؛
البته این راه سخت است و ممکن است فردا کیهان و کهیان صفتان به این حرفها ایراد بگیرند و دادسرای ویژه مرا احضار کند ولی یک فردی که تحقیقاتش قرآنی است باید آنچه را که میفهمد بگوید خواه پند گرفته شود و خواه ملال، خواه تشویق کنند و یا درفش نشان دهند.