ایکنا – قرآن و متون دینی چه تعریفی از کرامت انسان ارائه میدهند؟ کرامت انسان چیست و چه مواردی را شامل میشود؟
همین که خداوند برای انسانها دین فرستاده تا آنها را هدایت کند، برای این است که به انسان کرامت داده و اینکه زمین و آسمان و همه نعمتها و امکانات را در اختیار انسان قرار داده است و به او عقل داده تا بر زمین و زمان و همه چیز مسلط شود، از کرامتهایی محسوب میشود که خدا به انسان داده است.
به نظر میرسد خداوند یک کرامت عام به انسان داده، یعنی اینکه همه را هدایت کرده، کرامت عام است. از طرف دیگر، یک کرامت خاص قرار داده برای کسانی که کرامت عام را قبول کردهاند، یعنی آن کس که هدایت میشود، خداوند هدایت دیگری برایش قرار میدهد. آن که علم میآموزد، مرحله دوم علم را پیش پایش میگذارد. آن که تقوا پیشه میکند، مرحله دیگری از تقوا را برایش قرار میدهد و همینطور این کرامتها ادامه پیدا میکند و قطع نمیشود. بنابراین برای همه انسانها کرامت عام قرار داده است و هر کس این کرامت را قبول کرد و قدم پیش گذاشت، کرامت خاص شامل حالش میشود و استمرار پیدا میکند.
ایکنا – میتوان گفت کرامت عام ذاتی انسان است و هر انسانی به صرف انسان بودن، از این کرامت برخوردار است، ولی کرامت خاص امری اکتسابی بوده و شامل هر کسی نمیشود. درست است؟
خداوند کرامت عام را برای همه قرار داده است و از کرامت خاص، گروهی خاص بهرهمند میشوند، اینکه ذاتی باشد و به گروهی نداده باشد، چنین چیزی نیست و به هر کس همه چیز را داده است. این خود انسانها هستند که خودشان را کنار میکشند.
ایکنا – آیا کرامت عام میتواند تحت شرایطی از انسان سلب شود؟
خود فرد میتواند خودش را از کرامت محروم کند، نه اینکه خدا او را محروم کند. همه کارهایی که خدا انجام میدهد، برای کرامت است، یعنی خود فرد ممکن است رو برگرداند و کرامت را دریافت نکند. خدا کسی را گمراه نمیکند، ولی کسانی ممکن است خود راه هدایت را بر خودشان ببندند، بنابراین خدا همه را کریم داشته، ولی برخی افراد خودشان را خوار و ذلیل میکنند و از حیوان پستتر میشوند.
ایکنا – چگونه میتوان از کرامت خاص برخوردار شد؟
اولین آیاتی که بر پیامبر اکرم(ص) نازل شد، آیات سوره علق بود که میگوید: بخوان و پروردگار تو گرامیترین است و به واسطه قلم، علم یاد داده است. بنابراین، علمآموزی، ترویج و تشویق علم، عالم شدن و عمل کردن به علم، کرامت است. سجده ملائکه بر آدم نیز برای این بود که آدم عالم شد، وَ عَلَّمَ آدَمَ الاسماءَ کُلَّها، خدا اسماء را به انسان یاد داد، آدم یاد گرفت، ملائکه یاد نگرفتند، پس بنا شد بر آدم سجده کنند. بنابراین علم یکی از راههایی است که انسان به کرامت میرسد.
یکی دیگر از راههایی که انسان را به کرامت میرساند، اطاعت از خداست، مثلا در آیات ۲۶ و ۲۷ سوره انبیاء راجع به فرشتگان میفرماید: بَل عِباد مُکرَمون لا یَسبِقونَه بِالقَول وَ هُم بِاَمرِهِ یَعمَلون، یا در جای دیگر، عِبادُ اللهِ المُخلَصین را مکرم میداند و صفات آنها را در آیات ۴۰ تا ۴۲ سوره صافات ذکر میکند. آیه ۱۳ سوره حجرات نیز میفرماید: اِنَّ اَکرَمَکُم عِندَاللهِ اَتقیکُم، هر کس باتقواتر باشد، گرامیتر است. همینطور میتوان به صفات مصلّین در آیات ۲۲ تا ۳۵ سوره معارج اشاره کرد، یعنی کسانی که نماز برپا میدارند، در اموالشان حقّی معلوم برای کمک به سائل است، دائم به یاد خدا هستند و …، مکرم محسوب میشوند. در واقع کرامت خاص، اکتسابی است و خود افراد باید برای دستیابی به این مقام تلاش کنند.
ایکنا – معنای رایج در جامعه از کرامت، این است که شخصیت انسان مورد توهین و تحقیر قرار نگیرد. آیا این معنا جزئی از دیدگاه قرآن راجع به کرامت محسوب میشود یا اینکه با این دیدگاه متفاوت است؟
دیدگاه قرآن این معنا را نیز دربرمیگیرد و حتی بالاتر از آن است. شخصیت انسان نباید مورد توهین واقع شود، به همین منظور خداوند برایش پیامبران و کتاب هدایت فرستاده است تا گمراه نشود، به راه انحراف نرود و شخصیتاش مورد اهانت قرار نگیرد. بنابراین خداوند انسان را گرامی داشته و نه تنها یک کتاب، بلکه کتابهای گوناگون و نه تنها یک پیامبر، بلکه پیامبران متعدد فرستاده، عقل به او عطا کرده و هر وقت که حتی گنهکار به درگاه خداوند برگردد، توبهاش را میپذیرد، نمیخواهد بندهاش در عذاب باشد تا خوار شود، بلکه پیوسته خواهان کرامت هر انسانی است و هر چقدر هم کسی بد باشد، خدا خوار شدنش را نمیخواهد و همیشه توبه او را قبول کرده و به سوی خود دعوت میکند.
همین بشری که دم از کرامت انسان میزند، اگر کسی کار بدی انجام داد، مجازاتش میکند و اگر آن شخص کار بد خود را جبران نکند، بخشیده نمیشود، ولی خداوند حتی اگر بندگانش بدی کنند و در آخرین لحظه عمر پشیمان شوند، توبه آنها را قبول میکند، با اینکه بندگان دیگر نمیتوانند اشتباهات خود را جبران کنند. بنابراین خداوند انسان را بسیار گرامی داشته و اصلا نمیخواهد کوچکترین توهینی به وی شود. معتقدم تمام قرآن برای کرامت انسان است، حتی آیاتی که به جهنم و عذاب تهدید میکند، میخواهد بندگان خدا خوب زندگی کنند تا به جهنم نروند، مثل پدر و مادری که فرزند خود را برای درس خواندن تهدید میکنند تا آیندهاش تباه نشود و این تهدید کردن در راستای گرامی داشتن انسان است.
ایکنا – با توجه به دیدگاه قرآن در خصوص کرامت انسان، آیا همین دیدگاه برای امروز ما کفایت میکند و میتواند پاسخگوی اقتضائات روز باشد، یا اینکه ما نیاز داریم به منابع دیگر نظیر اسناد حقوق بشری نیز مراجعه کنیم؟
من زمانی در دانشگاه، حقوق بشر تدریس میکردم و میتوانم بگویم آنچه حقوق بشر میگوید، کمتر از آن چیزی است که اسلام میگوید. اسلام بشر را به جایگاه بسیار بالاتری برده، ولی دیدگاه فقها اعم از شیعه و سنی، جایگاه انسان را پایین آورده است. آنچه در اسناد حقوق بشری آمده، کف حقوق انسان است، ولی اسلام انسان را بسیار بالاتر برده، اما فقیه بحث مسلمان و کافر را پیش میکشد و میگوید کافر را باید توهین و تحقیر کرد و غیر مسلمان را کافر میداند. این فقیه است که در فقه، میان مرد و زن تفاوت میگذارد، آن وقت زن به موجودی اسیر در دست مرد تبدیل میشود، همه کارهایش باید با اجازه مرد باشد و جنس درجه دوم محسوب میشود، آن وقت اسناد حقوق بشر میگوید زن و مرد مساویاند. حقوق بشر کف حقوق انسان را رعایت کرده، ولی اسلام برای انسان حقوق بیشتری قائل است، اما دیدگاهش بد فهمیده شده و این بسیار تاسفآور است.
ایکنا – در واقع برداشتهای فقهی در این زمینه دچار نقص است.
بله همینطور است. فکر میکنم تمام فقه ما دچار حکومت بنیامیه و بنیعباس شده است. آنها به زور مطالب دیگری را به جای سخنان پیامبر(ص) قرار دادند و این سخنان را تحریف معنوی کردند. فقها نیز سکوت کردند و این سکوت به خیال خودشان اجماع شده است و اصلا آیات و روایات را اشتباه میفهمند و نتیجه آن این است که زن جنس درجه دوم شده و بردگی و بردهداری جایز میشود و همه اینها برداشتهای نادرست از سخنان پیامبر(ص) محسوب میشود و اصلا بعضی از احادیث جعلی است و ما را به گونهای گرفتار کردهاند که امروز فکر میکنیم حقوق بشر بهتر از اسلام است، در حالی که آنچه در اسلام وجود دارد، به مراتب بسیار بالاتر است. زمانی که بحث سند ۲۰۳۰ مطرح شد، اعلام کردم که اسلام بیش از اینها را برای انسان قرار داده است و هر کس مایل به بحث و مناظره باشد، میتوانم نمونههایش را نشان دهم تا مشخص شود که در اسلام چقدر حقوق بالاتری وجود دارد و ما فکر میکنیم آنچه بشر گفته، به ضرر اسلام و مسلمانان است و آن را نفی میکنیم، در حالی که اینطور نیست و قضیه کاملا برعکس است.