سبد خرید شما خالی است.
سبد خرید شما خالی است.
نکات درس تفسیر در تاریخ 22/9/1400
استاد عابدینی – تفسیر آیات 54 و 55 سوره انعام
بیان نکات ظریفی از آیه 54 سوره انعام
وَ إِذٰا جٰاءَكَ اَلَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِآيٰاتِنٰا فَقُلْ سَلاٰمٌ عَلَيْكُمْ كَتَبَ رَبُّكُمْ عَلىٰ نَفْسِهِ اَلرَّحْمَةَ أَنَّهُ مَنْ عَمِلَ مِنْكُمْ سُوءاً بِجَهٰالَةٍ ثُمَّ تٰابَ مِنْ بَعْدِهِ وَ أَصْلَحَ فَأَنَّهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ ﴿الأنعام، 54﴾
و هرگاه کسانی که به آیات ما ایمان میآورند به نزد تو آیند، بگو: سلام بر شما، پروردگارتان رحمت را بر خود مقرّر کرده كه هر کس از شما به نادانی کار زشتی مرتکب شد، سپس بعد از آن توبه کرد و [مفاسد خود را] اصلاح نمود [مشمول آمرزش و رحمت خدا شود]؛ زیرا او بسیار آمرزنده و مهربان است.
نکته 1: خلاصهای از جلسۀ گذشته:
در جلسه گذشته انتقاداتی را به نکات مطرح شده توسط آیت الله جوادی آملی مطرح کردیم و برخی فکر کردند با این حرفها ما برزخ را انکار کردهایم. بحث ما این بود که این آیه دلالتی که آیت الله جوادی گفتهاند را ندارد و الا بحث عالم برزخ در جای خود صحیح است. من میخواستم بگویم این آیه را نمیتوان گسترش داد. بله کسانی که در طول تاریخ مثل خباب و سلمان رفتار کنند آیه شامل آنها میشود ولی اینکه بخواهیم چیزهای دیگری را از آن برداشت کنیم به نظر ما صحیح نیست.
و اما زنده بودن پیامبر(ص) و ائمه پس از مرگ به معنای حیات معنوی است به این معنا که بعد از رحلت نيز متکامل میشوند. پیامبر(ص) در دنیا با شب زندهداری و قرآن خواندن متکامل میشده است و این مطلب از آیات ابتدایی سوره مزمل و آیه 79 سوره اسراء بدست میآید. همچنین طبق آیه 56 سوره احزاب از طریق صلوات خدا و ملائکه نیز متکامل میگردد. حال، این تکامل محدود به زمان حیات نیست و پس از رحلت نیز ادامه پیدا میکند و شاخصه اصلي اَحیاء بودن پیامبر(ص) و ائمه در برزخ همین است.
و اما اینکه آنها پس از رحلت، از امور دنیایی خبر دارند یا نه گفتیم پیامبر(ص) بر اعمال خوب ابرار مشرف میشود و این موجب خوشحالی ایشان و عامل میشود ولی کارهای بد به پیامبر(ص) عرضه نمی شود چرا که اولا خدا ستار العیوب است و ثانیا عرضه شدن اعمال بد موجب ناراحتی پیامبر(ص) میشود. علاوه بر این، دلیل قرآنی نیز بر این مطلب موجود نیست.
پس خوبیهای نيكان ممکن است بر پیامبر(ص) عرضه شود ولی برای عرضه شدن کارهای بد دلیلی وجود ندارد و روایات عرضۀ اعمال، یا اشاره به کارهای خوب دارد یا اگر ندارد طبق مجموع ادله، باید بر کارهای خوب حمل شود.
نکته 2: در اینکه ضمیر در تعبیر مِنْ بَعْدِهِ به چه چیزی برمیگردد بین مفسرین اختلاف است. برخی گفتهاند به عمل بد رجوع میکند. البته اگر به عمل بد بخورد معلوم است که توبه بعد از عمل بد است و چنین مطلبی گفتن نداشت. برخی گفتهاند ضمیر به جهالت میخورد ولی این نیز مشخص است.
باید دید این تعبیر برای چه آمده است؟
به نظر ميرسد اگر این ضمیر به «ایمان» که از «يؤمنون» در ابتدای آیه بدست میآید برگردد معنای جالبی از آن بدست میآید و در این صورت، آیه اشاره به توبۀ بعد از ایمان دارد و آیه جوابی به اشکال ثروتمندان میشود. ثروتمندان به پیامبر(ص) اشکال میکردند که این کسانی که دور تو را گرفتهاند قبلا جزو اراذل بودهاند. حال آیه به آنها جواب میدهد که این افراد بعد از ایمان، توبه کردهاند.
ممکن هم هست این تعبیر اشاره دارد که برگشتن به سر خط لازم نیست بر خلاف دنیا که اگر کسی عمری را بجای علم سراغ اعتیاد رفت اگر بخواهد برگردد باید از اول شروع کند ولی خدایی که بر خودش رحمت را نوشته از مهربانیاش کاری کرده که برگشتن به سر خط لازم نباشد بلکه همینکه گنهکار دست از گذشته بردارد و قصد جبران داشته باشد کافی است.
نکته 3: به این سوال باید جواب داد که مراد از اصلاح پس از توبه که در آیه اشاره شده است چیست؟ اگر کسی توبه کرد ولی نتوانست اصلاح کند آیا جهنمی است؟
به نظر میرسد اصلاح به معنای این است که خودش از درون صالح شود. بله اگر شرائط جبران را دارد اصلاح برای او به این معنا است که باید ضررهایی که زده است را جبران کند و تكاليفي را كه انجام نداده انجام دهد، ولی اگر کسی توانایی جبران ندارد همین که از درون اصلاح شود کافی است.
نکته 4: تعبیر مَنْ عَمِلَ …. در آیه 54 نکتۀ ظریفی دارد. دقت کنید که جملات شرطیه تفاوتهایی با هم دارند مثلا در فارسی جملۀ (اگر آمدی) با جملۀ (اگر بیایی) تفاوت دارد. در جملۀ (اگر آمدی) احتمال آمدن زیاد است ولی در جملۀ (اگر بیایی) احتمال آمدن و نيامدن متساوي است. در عربی نیز تفاوتهایی بین جملات شرطیه وجود دارد. مثلا اگر گفته شود (ان تضرب اضرب) اطمینانی به زدن نیست ولی در (ان ضربت ضربت) احتمال زدن زیاد است.
حال اگر بجای (اِن) کلمات شرط آمد مثل (مَن) در آیۀ محل بحث که میگوید مَنْ عَمِلَ مِنْكُمْ سُوءاً بِجَهٰالَةٍ دلالت دارد که کار سوء حتما انجام گرفته است. پس بین مَنْ عَمِلَ با مَن یَعمَل فرق هست. در مَن یَعمَل یک قانون بیان شده است ولی انجامش معلوم نیست ولی در مَنْ عَمِلَ این نکته رسانده میشود که حتما عدهای این مطلبِ بیان شده در آیه را عمل کردهاند.
وَ كَذٰلِكَ نُفَصِّلُ اَلْآيٰاتِ وَ لِتَسْتَبِينَ سَبِيلُ اَلْمُجْرِمِينَ ﴿الأنعام، 55﴾
و این گونه آیات را بیان میکنیم تا [حق روشن شود و] راه و رسم گناهکاران آشکار گردد.
نکته 5: تعبیر كَذٰلِكَ در آیه 55 طبیعتا به آیات قبلی برمیگردد. یعنی این چنین که در آیات قبلی مشاهده کردید آیات تفصیل داده شد و همگی شاهد بودیم که در آیات قبلی صفات مختلفی برای انسانهای صالح بیان شد از جمله ترس از قیامت، خواندن خدا در صبح و شام، ایمان آوردن به آیات الهی.
نکته 6: (واو) در تعبیر وَ لِتَسْتَبِينَ سَبِيلُ اَلْمُجْرِمِينَ دلالت دارد که این جمله بر یک جملۀ حذف شده معطوف است. آن جملۀ حذف شده ممکن است لیظهر الحقیقة باشد. البته علتی برای گفته نشدن این جمله وجود دارد که باید راجع به علت آن فکر کرد. اتفاقا شبیه این بیان در همین سوره انعام وجود دارد از جمله در آیه 75 آمده است:
وَ كَذٰلِكَ نُرِي إِبْرٰاهِيمَ مَلَكُوتَ اَلسَّمٰاوٰاتِ وَ اَلْأَرْضِ وَ لِيَكُونَ مِنَ اَلْمُوقِنِينَ ﴿الأنعام، 75﴾
و این گونه فرمانروایی و مالکیّت و ربوبیّت خود را بر آسمان ها و زمین به ابراهیم نشان میدهیم تا [چنين و چنان شود] و از یقین کنندگان شود.
در این آیه نیز با آمدن (واو) این نکته رسانده شده است که علتهایی در اینجا محذوف است.
ان شاء الله در جلسۀ آیات بیشتر راجع به آیه 55 توضیح خواهیم داد.