هیچ محصولی در سبد خرید نیست.
هیچ محصولی در سبد خرید نیست.
شما با تفسیری از آیات قرآن برخی مشکلات را حل کردهاید. ولی اشکال این است که شما اگر قرآن هم نبود همین راه حل را میدادید. اگر قرآن نبود حتی شما با ذهن خلاقتان راههای بهتری ارائه میدادید ولی اینکه دائما میخواهید متن 1400 سال پیش را تفسیر کنید درست نیست. شما مشکلات جامعه را رصد میکنید و میگویید راه عقلی این است. بعد به قرآن رجوع میکنید و همین راه عقلی را به قرآن میچسبانید نه اینکه محمد بن عبد الله چنین چیزی گفته باشد و الا همان 1400 سال پیش حرف شما را از قرآن زده بودند. حال آیا واقعا این قرآن است که ما را راهنمایی میکند یا اینکه ما خودمان میخواهیم از دل قرآن به زور تفسیری بیرون بیاوریم که مطابق روز باشد؟
برخی به من میگویند تو قرآن را تفسیر به رأی میکنی در حالی که این گونه نیست. تفسیر به رأی آن است که برای تفسير كننده نفعی داشته باشد در حالی که نظرات بنده نفع شخصی برایم ندارد. علاوه بر این بنده ادله را دیدهام و نظر دادهام و بعد معلوم شده که مشکلی را حل کرده است. و اما چه ابتدا، راه حل مشکل را پیدا کنیم و بعد سراغ قرآن برویم یا بر عکس فرقی ندارد. مهم این است که راه حل مشکل واقعا از قرآن بدست آید. پس من دنبال دلیل هستم و دنبال راه کارهای عقلایی نیز هستم و وقتی احتمالی از آیهای بدست آید آن را اخذ میکنم و این روش را از ائمه یاد گرفتهام چرا که آنها نیز احتمالاتی را مطرح میکردند که معمولا کسی به آن توجه نداشته است.
لطفا جهت ثبت نام ابتدا وارد شوید یا ثبت نام کنید.