طلاق زنی که در ازدواج خسارت دیده است.

طلاق زنی که در ازدواج خسارت دیده است.

پاسخ داده شد
-1
0

آقایی برای تحصیل به خارج کشور رفته ودر انجا دچار بیماری افسردگی شدید میشود بحدی که خانواده او هیچ اطلاعی از مکان او هم نداشته اند وسرانجام پس از پیداکردنش او را به کشور میاورند. و به گمان اینکه ازدواج درمان او باشد با ظاهر سازی و پنهان کردن موقت این بیماری شدید؛خانمی را به ازدواج او در می آورند. این مخفی کاری بیش از 4 ماه بطول نمی انجامد وخانم متوجه این غبن میشود اما بخاطر حفظ آبرو زندگی با این مرد را با جدا کردن مکان خود از از او و به شکل طلاق عاطفی بدون مباشرت و بدون دریافت نفقه ادامه میدهد واکنون 25 سال با سوخته شدن زندگی و جوانیش از ان وضعیت میگذرد.
سالهاست که این خانم مطالبه طلاق وجدایی از این مرد را دارد. با توجه به اینکه این مرد نسبت به موضوع طلاق درک وحسی ندارد و بیماریش را بهنگام ازدواج از خانم مخفی کرده اند ونیز سالهاست که هیچگونه مباشرتی هم با خانم نداشته وهیچ نفقه ای هم پرداخت نکرده بلکه بخاطر بیماری اش اصولا بی تفاوت است وقطعا در صورت احضار به دادگاه هم مراجعه نمیکند و سخن وکیل را هم نخواهد پذیرفت تکلیف خانم برای جدا شدن چیست؟ آیا با حضور عدلین و شهود از فامیل و اینکه هیچ مطالبه ای برای دریافت مهریه ندارد می‌تواند با جاری شدن صیغه طلاق از این مرد جدا شود؟

  • شما باید برای ارسال دیدگاه شوید
پاسخ عالی
0
0

هر خانمی که از مهریۀ خود می‌گذرد و تقاضاي طلاق مي‌كند شوهرش بايد او را طلاق دهد و طلاقش خلعي است و اگر طلاق نداد دادگاه باید او را طلاق دهد. پس مطلقه شدن این زن از نظر شرعي مشکلی ندارد و اگر قانون‌های ما خلاف این است بايد اصلاح شود. اولين طلاق خلعي كه در اسلام جاري شد مربو ط به جميله دختر عبد الله بن ابی است که همسر ثابت بن قيس بود و زن ازشوهر خوشش نمي‌آمد و شوهر او را دوست داشت. زن نزد رسول الله آمدو گفت نه من و نه ثابت. سر من و سر او را چيزي جمع نمي‌كند….. ثابت گفت باغي كه مهريۀ او كردم پس دهد. جميله گفت آن باغ را و بيشتر از آن را پس مي‌دهم و پيامبر(ص) گفت : نه زيادتر لازم نيست و پيامبر به ثابت گفت: باغت را بگير و آزادش كن.( كنز العرفان ص 596 ). او زن مردی شده بود که خوش قیافه نبود و به همین خاطر به رسول الله(ص) گفت من و ثابت بن قیس نمی‌توانیم زوج هم باشیم.
حال در سوال مطرح شده وقتی زن از جوانی و بکارتش گذشته است و الآن طلاق می‌خواهد و مرد طلاق نمی‌دهد قاضی و مجتهد می‌تواند او را طلاق دهد.
و اما بحث حق و حقوق این زن نیز مطرح است و آن کسانی که در این وسط تدلیس کرده‌اند متکفل تمامی خسارات هستند و به این زن بدهکارند.
و اما متأسفانه چون قوانین در کشور ما مردانه است به گونه‌ای عمل می‌شود که به نفع مرد است و به نظر من اشکال دارد.

  • شما باید برای ارسال دیدگاه شوید
نمایش 1 نتیجه
پاسخ شما

لطفا جهت ثبت نام ابتدا یا ثبت نام کنید.

چون بازاندیشی روشی دائمی است سزاوار است نوشته ها و سخنرانی های این سایت نظر قطعی و نهایی قلمداد نشود.