هیچ محصولی در سبد خرید نیست.
هیچ محصولی در سبد خرید نیست.
فایل صوتی درس: کلیک کنید
متن درس:
نکات درس تفسیر در تاریخ 4/11/1400
تفسیر آیات 59 تا 61 سوره انعام
علم خدا به تمامي جزئيات و كليات و قدرت او بر خواباندن و بيدار كردن و ميراندن و مبعوث كردن و نيز قدرت او بر حفظ افراد در زمان زندگي و ميراندن پس از پايان يافتن عمر.
وَ عِنْدَهُ مَفٰاتِحُ اَلْغَيْبِ لاٰ يَعْلَمُهٰا إِلاّٰ هُوَ وَ يَعْلَمُ مٰا فِي اَلْبَرِّ وَ اَلْبَحْرِ وَ مٰا تَسْقُطُ مِنْ وَرَقَةٍ إِلاّٰ يَعْلَمُهٰا وَ لاٰ حَبَّةٍ فِي ظُلُمٰاتِ اَلْأَرْضِ وَ لاٰ رَطْبٍ وَ لاٰ يٰابِسٍ إِلاّٰ فِي كِتٰابٍ مُبِينٍ ﴿الأنعام، 59﴾
و کلیدهای غیب فقط نزد اوست، و جز او [كسي] آنها را نمیداند. و آنچه را در خشکی و دریاست، ميداند، و هیچ برگی نمیافتد مگر اينکه آن را میداند، و هیچ دانه ای در تاریکی های زمین، و هیچ تر و خشکی نیست مگر اينکه در کتابی روشن [ثبت] است.
وَ هُوَ اَلَّذِي يَتَوَفّٰاكُمْ بِاللَّيْلِ وَ يَعْلَمُ مٰا جَرَحْتُمْ بِالنَّهٰارِ ثُمَّ يَبْعَثُكُمْ فِيهِ لِيُقْضىٰ أَجَلٌ مُسَمًّى ثُمَّ إِلَيْهِ مَرْجِعُكُمْ ثُمَّ يُنَبِّئُكُمْ بِمٰا كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ ﴿الأنعام، 60﴾
او کسی است که شبانگاهان [روح] شما را [به وقت خواب] میگیرد، و آنچه را در روز [از نیکی و بدی] به دست آوردهايد میداند؛ سپس شما را در آن [از خواب] بر میانگیزد تا اجل مُعّین سر آید؛ آن گاه بازگشت شما به سوی اوست؛ سپس شما را به آنچه همواره انجام میدادید آگاه میکند.
وَ هُوَ اَلْقٰاهِرُ فَوْقَ عِبٰادِهِ وَ يُرْسِلُ عَلَيْكُمْ حَفَظَةً حَتّٰى إِذٰا جٰاءَ أَحَدَكُمُ اَلْمَوْتُ تَوَفَّتْهُ رُسُلُنٰا وَ هُمْ لاٰ يُفَرِّطُونَ ﴿الأنعام، 61﴾
و اوست که بر بندگانش چیره و غالب است، و همواره نگهبانانی [از فرشتگان] برای [حفاظتِ] شما [از حوادث و بلاها] میفرستد تا هنگامی که یکی از شما را مرگ در رسد [در این وقت] فرستادگان ما جانش را میگیرند؛ و آنان [در مأموریت خود] کوتاهی نمیکنند.
نکته 1: قبل از شروع بحث شایسته است با توجه به مطالبی که در جلسات قبلی بیان شد قدری در مورد هدف فعل خدا توضیح دهم. باید دقت داشت که نباید برای افعال خدا هدفی معرفی کرد که نفعش به خود خدا برگردد. اینکه بگوییم خدا فلان کار را میکند تا به فلان هدف برسد این سوال را ایجاد میکند که آیا خدا احتیاجی دارد که به دنبال فلان هدف است؟ چگونه ممکن است خدا هدفي داشته باشد كه به خودش برگردد؟
هدف الهی باید نفعش به مخلوق برگردد نه به خدا. در واقع قرار است به موجودات نفع برساند نه اینکه خودش نیز نفعی ببرد.
پس از تعبیر وَ مٰا خَلَقْتُ اَلْجِنَّ وَ اَلْإِنْسَ إِلاّٰ لِيَعْبُدُونِ ﴿الذاريات، 56﴾ نباید تصور شود که خدا به عبادات ما نياز دارد به همین خاطر در برخی احادیث تعبیر لِيَعْبُدُونِ به معنای «لیعرفون» گرفته شده است. تازه همین «لیعرفون» نیز به این معنا نیست که خدا دوست دارد شناخته شود تا مثلا از معروفیت لذت ببرد بلکه شناخت خدا هدفی برای مخلوق است یعنی قرار است انسان برای رسیدن به كمال، خدا را بشناسد.
خلاصه اینکه میخواهم بگویم نفع افعال خدا باید به مخلوق برگردد نه به خود خدا.
اتفاقا تعبیر لاٰ يُسْئَلُ عَمّٰا يَفْعَلُ وَ هُمْ يُسْئَلُونَ ﴿الأنبياء، 23﴾ نیز به این معناست که خدا هدفی برای خودش ندارد که بخواهد به آن سو برود.
نکته 2: آیات 59 تا 61 سوره انعام را میتوان مستقل از آیات قبل دید و ممکن است در ارتباط با آن آیات معنا شود. اگر مستقل ديده شود در مجموع این سه آیه خداشناسی را به ما یاد میدهد و قدرت و عظمت الهی را به نمایش میگذارد.
نکته 3: آیه 59 مربوط به علم مطلق و نامحدود خداست. خدا به تمامي جزئيات و تمامي كليات علم دارد و ما از کیفیت علم خدا شايد بي اطلاع باشیم ولی میدانیم که او به همه چیز علم دارد.
نکته 4: ممکن است عدهای با شنیدن عبارت وَ عِنْدَهُ مَفٰاتِحُ اَلْغَيْبِ تمسخر کنند و بگویند مگر غیب کلید دارد؟ مگر غیب سالن و انبار است که کلید داشته باشد؟
جواب این است که زبان قرآن زبان مجاز و تشبیه است و مراد از این تعبیر این است که خدا راز و رمز تمامی امور غیب را میداند.
اتفاقا در مورد قارون نیز در آیه 76 سوره قصص آمده است که گنجهای قارون آنقدر زیاد بود که حمل کلیدهای آن، گروه نیرومندی را خسته میکرد.
آنجا نیز منظور این است که او خیلی مال داشته و با زبان کنایه سخن گفته شده است. قرآن مطالبش را به زبان ریاضی نگفته که تنها عدۀ خاصی بفهمند بلکه عبارات را به گونهای آورده که همه بفهمند.
متأسفانه عدهای بجای اینکه علم خدا را مورد توجه قرار دهند مسخره میکنند. واقعا آیات قرآن برای عدهای عامل هدایت و برای عدهای عامل ضلالت است.
نکته 5: آیه 59 اشاره به علم خدا و آیه 60 اشاره به قدرت خدا دارد. پس مجموع این دو آیه ما را با علم و قدرت بیانتهای خدا آشنا میکند.
نکته 6: تعبیر يَتَوَفّٰاكُمْ از ریشۀ (وفی) میآید که به معنای «دریافت کردن کامل» است. طبق این تعبیر خداوند در خواب حقیقت انسان را به طور کامل تحویل میگیرد. تصور عامیانه ما از این مطلب این است که روح به آسمان میرود و دوباره در صبح به بدن برمیگردد ولی نمیدانیم این تصور صحیح است یا نه؟
حقیقت خواب و مرگ دقیقا روشن نیست.
نکته 7: تعبیر وَ يَعْلَمُ مٰا جَرَحْتُمْ بِالنَّهٰارِ در آیه 61 یک جملۀ معترضه است و در وسط بحث قدرت الهی اشارۀ کوتاهی به علم الهی دارد كه توضيحش خواهد آمد.
نکته 8: آیه 60 سیر انسان را تا قیامت بیان کرده است. ما خواب خود و مرگ افراد زیادی را دیدهایم ولی مرحلۀ سوم یعنی مبعوث شدن در قیامت را ندیدهایم. حال خدایی که خواب و مرگ را گفته مرحلۀ سوم را نیز وعده داده و با توجه به آنچه ديدهايم و علومي كه داريم به آنها نيز ایمان ميآوريم.
نکته 9: مراد از قاهر بودن خدا در آیه 61 تسلط خدا بر بندگان است.
نکته 10: مراد از حفظة در آیه 61 را معمولا حافظان اعمال معنا کردهاند یعنی کسانی که اعمال ما را ثبت و ضبط میکنند. ممکن هم هست مراد از حفظة نگهبانانی باشند که ما را از خطرات حفظ میکنند. بسیار مشاهده کردهایم که بچهها از خطرات بزرگ محفوظ ماندهاند. ما اسم این را شانس میگذاریم ولی طبق آيه قرآن در واقع این نگهبانان الهی هستند که ما و بچهها را از خطرات نگه میدارند.
پس اینکه ما که موجودات ضعیفی هستیم از حوادث خطرناک جان سالم بدر میبریم کار خداست نه شانس.
نکته 11: اگر جهان و هستی را اینگونه که آیات مورد بحث بیان کردهاند نگاه کردیم هیچگاه نباید ناامید شد. با وجود حوادث تلخ و گرانی و …. این آیه یاد میدهد که ما نگهبان داریم.
البته این حرف به این معنا نیست که وظیفۀ خود را انجام ندهیم ولی این را میفهمیم که خیلی چیزها اصلا در توان علم و قدرت ما نیست.
پس کسانی که به جای حفظه شانس را مطرح میکنند در اشتباهند و از آن طرف آنها که میگویند حفظه داریم و دیگر وظیفهای براي حفظ خود نداریم آنها نیز در اشتباهند. ما در عین توجه به وظیفۀ خود باید حفظه را نیز باور داشته باشیم.
پس آیه 61 هم قهاریت خدا را میرساند و هم به ما امید میدهد و هم ما را متوجه تکلیف و وظیفه میکند و هم به ما میفهماند که نیروهایی در عالم هست که ما اصلا از آنها خبر نداریم.
نکته 12: تعبیر تَوَفَّتْهُ رُسُلُنٰا دلالت دارد که بعد از مرگ نابودی نیست بلکه عدهای ما را تحویل میگیرند و این تحویل گرفتن مربوط به جسم و روح است.
وقتی ما مشاهده می کنیم یک کامپیوتر که ساخت دست بشر است چقدر دقیق است باید درک کنیم که کارهای خدا دقیقتر است. اگر ما به خاک تبدیل شدیم و زیر و رو شدیم بالاخره باقی هستیم همانطور که وقتی در یک کامپیوتر فایلی چند بار حذف شد باز امکان بازگشت وجود دارد.
پس علوم روز عاملی شده است تا بتوانیم آیات و وعدههای الهی را بهتر درک کنیم.