پلي به ملكوت

پلي به ملكوت

پلي به ملكوت

نصايحي چند در مورد قرآن و اعمال:

ابتدا بايد بدانيد كه خداوند متعال كار هيچ كسي را بدون مزد و پاداش باقي نمي گذارد.

حال سعي كنيد كارهايي كه انجام مي دهيد براي خداوند باشد همان اخلاص در عمل. و اما قرآن خواندن ، عمل گروه خاصی نباشد و سعي شود كه همه قرآن بخوانند و به ديگران قرآن را آموزش دهند.

بعضي اوقات مزدهاي خداوند خاص است . از مزدهايي است كه ” لا يَخْطُرُ علي قلب البشر ” گاهي اجر و پاداشها از آن نمونه هايي است كه ما هر چه فكرش را بكنيم به ادراك بخشي از آن هم نمي رسيم ، مثلاً گاهي توفيق ديدن ملكوت آسمان و زمين كه كاري بس سخت و دشوار است را دريافت مي كند.

ما انسان ها چهره مادي اشياء را مي بينيم . مثلاً وارد مسجد كه مي شويم فرش ، موكت ، منبر ، لامپ و… را مي بينيم و درك مي كنيم . اما ما نمي دانيم كه اين مسجد بر اساس اخلاص ساخته شده است يا نه؟ ما اين مطلب را درك نمي كنيم با آن نگاه مادي و ظاهري وقتي انسان ها را نگاه مي كنيم در ظاهر افراد نظر مي افكنيم و مي گوئيم چه انسان خوبي اما نمي دانيم در باطن او چه مي گذرد بعدها معلوم مي شود كه او انسان خطاكاري بوده است و يا اين كه يك انساني را مي بينيم كه ظاهري نامناسب و آشفته دارد به نظر ما انساني خطا كار است و جهنمي ، اما از نظر الهي يكي از بندگان صالح و شايسه او مي باشد . پس ما بنده شناس نيستيم خداوند متعال بنده شناس واقعي و حقيقي است.

اما يك گروه از انسانها هستند كه خداوند به آن ها عنايت كرده است ، آنها ملكوت آسمان و زمين را درك مي كنند به هر چه نظر بيفكنند واقعيت و باطن او را درك مي كنند و مي بينند. يكي از آن افراد حضرت ابراهيم خليل عليه السلام است  كه خداوند مي فرمايد : ﴿ و كَذلكَ نُرِي ابراهيم مَلَكوتَ السَمواتِ و الأَرض ﴾ [1]

ترجمه : و بدين گونه ملكوت آسمان ها و زمين را به ابراهيم مي نمايانديم تا [ حقايقي را دريابد و ] از اهل يقين شود.

حال چه چيزي باعث شد كه خداوند تبارك وتعالي اين چنين مزدي به ايشان عنايت نمايد؟

در يك آيه قبل از اين آيه توضيح داده است. توجه فرمائيد:

﴿ و إذ قالَ ابراهيمُ لِأبيهِ آزرَ أتَتّخِذُ أصْناماً آلِهَةً  إنّي أراكَ و قومَكَ في ضَلالٍ مُبين﴾ [2]

ترجمه :  و [ ياد كن ]  وقتي را كه ابراهيم به پدرش آزر گفت : آيا بتها يي را معبود خود مي گيري؟ همانا من تو و قومت را در گمراهي آشكاري مي بينم .

اين مطلب را مي دانيم كه به چند نفر در كلام عرب پدر گفته مي شد ؛ پدري كه انسان از آن متولد شده است ، شخصي كه انسان را بزرگ كرده است و حق پدري به گردن انسان دارد و كسي كه به انسان همسر داده است . ( 3 )[3]

حال آزر عموي حضرت ابراهيم ( عليه السلام )  است و او را بزرگ كرده و حق پدري به گردن او دارد لذا به او پدر گفته است . از سوي ديگر آشكار است كه هر كس با عقائد پدرش مخالفت كند و به او بگويد تو گمراه هستي سرپرست و پدر او چه مي كند ؟ مسلّماً او را از خانه خود اخراج مي كند به او اهميّت نمي دهد ، حتّي احتمال كتك زدن نيز مي رود.

حضرت ابراهيم ( عليه السلام ) براي رضاي حضرت حقّ جلّ جلاله اين عمل را انجام داد . جلوي عقائد باطل پدر خود ايستادگي نمود و خداوند مزد عمل او را اين چنين مقدّر نمود . و پاداشي با او داد كه به هيچ كس نداده است.

سؤال : آيا اين داستان هاي قرآني فايده اي براي ما دارد؟

جواب : براي ما درس عبرت است . همچنين به ما مي فهماند كه مي توانيم به اين مقامات برسيم ولي نياز به زحمت و كار و تلاش فراوان دارد. چراكه گفته اند:

                  نا برده رنج گنج ميسر نمي شود                       مزد آن گرفت جان برادر كه كار كرد

و در ادامه آيه اي كه پاداش حضرت را بيان فرموده است مي فرمايد :

﴿ و لِيَكونَ منَ الموُقِنين ﴾

تا از اهل يقين شود .

احاديثي در مورد يقين وارد شده است . در حديثي آمده است كه كمترين چيزي كه بين مردم موجود است يقين              مي باشد.

يقين را بسيار كم به مردم داده اند ولي در مورد حضرت ابراهيم عليه السلام مي فرمايد كه : ملكوت آسمان ها و زمين را به او داديم كه اهل يقين شود . اين است پاداش عمل آن حضرت.

پس اگر انسان ها عملي را براي رضاي حضرت حقّ جلّ جلاله انجام دهند خداوند هم مزدآنها را مي دهد ، در هيچ زماني خداوند زير منّت انسان ها قرار نگرفته است. معمولاً انسان ها هم به خود اين اجازه را نمي دهند كه زير منّت همديگر باقي باشند چه رسد به خداوند منّان كه مالك آسمان ها و زمين است.

در بعضي از امور، مزدهاي خداوند دائمي است و در بعضي از مواقع مزدهاي خداوند عنايت ديدن ملكوت آسمان ها و زمين است كه مرحله بسيار والايي است.

إن شاءالله خداوند به همه اين مقام ها را عنايت فرمايد.

والسلام عليكم و رحمه الله و بركاته

بيانات استاد گرامي حاج آقاي عابديني

تنظيم : حسين كرمي

[1] – سورة ابراهيم آية 75

[2] – سورة ابراهيم آية 74

[3] – آبائُكَ ثلاثة : أبٌ وَلّدَكَ ، أبٌ زَوّجَكَ ، أبٌ عَلّمَكَ .

0 0 رای ها
رأی دهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده تمام نظرات
چون بازاندیشی روشی دائمی است سزاوار است نوشته ها و سخنرانی های این سایت نظر قطعی و نهایی قلمداد نشود.