حضرت زهرا(س) و تفسیر قرآن

حضرت زهرا(س) و تفسیر قرآن

به نام خداوند مهربان

( قسمت سوم و مهم ترين قسمت تفسير قرآن از سوي حضرت زهرا (س)

در قسمت‌هاي قبل گفته شد كه حضرت زهرا (س)آيات ارث را تفسير كرد و معلوم ساخت كه اين آيات عام است و تخصيص نخورده و شامل همه مي‌شود و هيچ فردي استثنا نشده است، سرسلسله‌ي همه‌ي انسان‌ها انبياء هستند كه اين آيات شامل آنها هم مي‌شود و فرزندانشان از آنها ارث مي‌برند.

اين اولين مورد جمع بين يك آيه با آيات ديگر است و آن حضرت از عموم و اطلاق آيات استفاده كرد و معلوم كرد كه اگر روايتي با عموم آيات متعدد تنافي داشت كنار گذاشته مي شود.

اما نكته‌ي مهم كار ايشان بيان حكمت احكام است. ايشان در 10% از خطبه، يعني 12سطر، 17 حكم را بيان كرده است و ايشان اولين مفسر فيش بردار قرآن است.

البته در نهج البلاغه حكمت بعضي از احكام بيان شده است، اما حضرت علي (ع) در دوران حكومت خود اين كار را انجام داده است، اما حضرت زهرا (س) 25 سال قبل از حضرت علي (ع) اين كار را انجام داده است.

در اين قسمت از بحث بعضي از اين آيات را كه در باره اش مطاللعاتي دارم بيان مي‌كنم.

  • حكمت قصاص:

« و القصاصَ حِقْناً للدِّماء» خدا قصاص راقرار داد تا خون مردم حفظ شود. آيات 178و 179/ بقره در باره‌ي قصاص آمده است و نقطة ثقل آن (و لكم في القصاص حيات يا اولي الألباب )است . در قصاص براي شما زندگي است اي خردمندان. علما در باره‌ي آن بحث كرده‌اندكه چگونه قصاص يا همان كشتن قاتل موجب زندگي است؟ گروهي توضيح مي‌دهند كه وقتي كسي عمداً كسي را بكشد اگر كشته ‌شود ديگران چشمشان به خط حساب مي‌افتد  و ديگر كسي عمداً ديگري را نمي كشد پس قصاص براي جامعه حيات است. »

ولي بنده در تحقيقات خودم به نتيجه‌ي ديگري رسيدم و آن اين است كه خود حكم قصاص باعث حيات است، چون وقتي اين حكم اعلام شود ديگر كسي دنبال كشتن ديگري نمي‌رود و در نتيجه اولين قاتل هم به وجود نمي‌آيد و اصلا قصاص به وجود نمي‌آيد.

حضرت زهرا (س) قصاص را بسيار زيبا بيان كرده است كه هم شامل نظر بنده مي‌شود و هم شامل نظر ديگران ،كه قصاص براي حفظ خون‌هاست و از قرآن برداشت كرده است كه به خاطر حكم قصاص، اصلاً قاتل عمدي بوجود نمي آيد پس خون همه حفظ مي شود.  هم خون قاتل حفظ مي‌شود و هم خون مقتول.

پس آن حضرت فهم خود را، كه فهم صحيح و زيبايي هم هست از اين آيه آورده است. و نكته‌ي جالب‌تر اين است كه علما در ذيل همين آيه حكايت كرده‌اند كه كوچكترين و زيباترين عبارت كه هم مفهوم قصاص را برساند و هم اميد بدهد، همين عبارت آيه است « في القصاص حياه ». البته اديبان عرب زبان سعي كرده‌اند جمله‌ زيباي ديگري بسازند كه همين مضمون را برساند. يكي از بهترين آنها اين جمله است « القتلُ اَنفي للقتل » يعني كشتن بيشتر كشتن را نفي مي كند.

وقتي اين جمله را با فرمايش حضرت زهرا (س) مقايسه مي‌كنيم، در مي‌يابيم كه جمله‌ي آن حضرت بعد از قرآن زيباترين جمله‌هاست. « القصاصَ حِقْناً لِلدِّماء» و بعد از آن نوبت به جمله‌ي اديبان مي‌رسد.

خطبه‌ي حضرت زهرا (س) آنقدر زيباست كه كسي نمي‌تواند ادعا كند كه اين سخن از فرد غيرمعصومي صادر شده است. بهترين كلام اديببان عرب  اين ايرادها را دارد:

اولاً كلمه‌ي « القتل» دو بار تكرار شده است.

ثانياً معلوم نيست منظور از قتل  چه نوع قتلي است. قصاص است يا كشتار مردم.

ثالثاً عبارت حضرت زهرا (س) نشان مي دهد كه اين حكم از سوي ديگري(خدا) قرار داده شده است.

اما در كلام آن حضرت اولاً منظور، قصاص است و در ثاني معلوم ساخته كه آن را از قرآن فهميده و هم سخن زيبايي گفته است و فلسفه‌ي حكم را هم بيان كرده است.

اين نكته را به ياد داشته باشيم كه حضرت (القصاصَ) فرمود نه (القصاصُ) تا معلوم سازد كه ديگري (خدا) اين حكم را قرار داده است.

  • « الزكوه تزكيه للنفس و نِماءً للرزق»

زكات را خداوند قرار داده است تا نفس انسان را تزكيه كند  تا از بخل و نظاير آن به در آيد. وقتي انسان مالش را بدهد، دست دهنده پيدا مي‌كند و از طرف ديگر رزق رشد پيدا مي‌كند و زياد مي‌شود.

اين جمله‌ي آن حضرت به چند صورت قابل توجيه است:

اولاً چيزي را كه به فقير مي‌دهيم مثل گندمي است كه كاشته مي‌شود، زياد مي‌شود.

ثانياً اگر زكات ندهيم فقير آرام و ساكت نمي‌نشيند تا مرگش فرا برسد بلكه دست به دزدي و امثال آن مي‌زند و وقتي اين كارها زياد شد، قاضي بايد باشد و حكم صادر كند و نيروي انتظامي هم بايد باشد تا امنيت را برقرار كند و همه‌ي اين كارها هزينه مي‌خواهد و اين هزينه از مردم گرفته مي‌شود. پس اگر زكات داده شود دزدي و امثال آن از بين مي‌رود و نياز به چيزهاي ديگر هم نيست پس هزينه‌ها كمتر شده و مردم خسارت كمتري مي‌بينند.

همين مطلب در سوره‌ي توبه/103 بيان شده است، « خُذ من اموالهم صدقه تُطَهِرُهُ و تُزَكيهم بها» يعني از اموال مردم صدقه‌اي بگير( صدقه يعني زكات واجب) كه آنها را پاك كني و آنها را تزكيه نمايي و رشد دهي. و اين رشد نمو ممكن است مالي باشد يا روحي و در اينجا مراد مالي است، زيرا معنوي را با عبارت (تزكيهم) بيان كرد.

ببينيد چه زيبا از عبارت قرآن برداشت كرده و بيان كرده است ( و الزكاة تزكيه اانفس و نماء في الرزق)

3- « و الصبرَ معونه علي استيجاب الاجر» خدا صبر را قرار داده است براي كمك بر اعطاي اجر.  يعني خدايا اگر من صبر كردم صبر من به نفع خودم است ولي چون فرمان تو را برده ام و تو نيز قول داده اي كه اجر و پاداش بزرگي به صابران بدهي پس از صبر من زمينه اش فراهم شده است آنگاه تو پاداش وعده داده شده را مي دهي. اين همان تفسير آيه‌ي 10/ زمر مي‌باشد. « انما يُوفي الصابرون اجرهم بغير حساب » اين است و جز اين نيست كه خداوند اجر صابران را بدون حساب مي‌دهد.

 يعني ما نمي‌دانيم چقدر اجر دارد. به قول فقيه عاليقدر مرحوم آيت الله العظمي منتظري، خداوند در اينجا چك سفيد داده است، يعني اين كه خودتان اجرش را مشخص كنيد،هر چه مشخص كنيد خدا بيش از آن مي دهد. و به قول ايشان خدا به هيچ كس چك سفيد نداده جز همين مورد.

حضرت زهرا (س) هم در اين مورد اجر را بيان نكرده است كه چقدر است فقط در مورد صبر مشخص كرده كه معونه بر استيجاب اجر است. پس مشخص است كه آن حضرت بر قرآن مسلط است و آن را مي‌فهمد و با يك عبارت ساده قرآن را تفسير مي‌كند.

در زمان ايراد اين خطبه حضرت زهرا (س) شناخته شده نبود، در اين زمان هم آن گونه كه شايسته است شناخته شده نيست، بلكه افراد چگونه از دنيا رفتنش را بيان مي كنند نه چگونه زيستنش را، افراد كمك بف فقيران را بيان مي كنند نه روحيه و علمش را . پس بياييم روي خطبه‌ي ايشان بيشتر دقت كنيم و ببينيم از نظر تفسير قرآني چگونه است، تا بيشتر با اخلاق و روحيات و علم و تقوايش آشنا شويم.

چگونه زيستن به عهده خود انسان است و بايد چگونه زيستن بزرگان براي ما الگو باشد ولي چگونه مردن گاهي به دست دشمن است كه اصل كشتن و  نيز بد كشتن خباثت او را ميرساند كه براي ما درس چنداني ندارد.

در قسمت اول خطبه كه حضرت زهرا (س) در مورد خدا و رسول توضيح داده است واقعا غوغا كرده است و طوري خداوند را شناسانده است كه شايد هنوز بزرگترين فلاسفه نتوانسته‌ باشند اين كار را انجام دهند. پس ايشان خداشناسيش از همه بالاتر است و مي‌داند خدا را چگونه معرفي كند و همچنين پيامبر را چگونه معرفي كند.

پس بياييم آن حضرت را از راه خطبه‌هايش بشناسيم و در خطبه‌اش هم فقط به فدك توجه نكنيم، بلكه تفسيرهاي قرآن ايشان بسيار زيباتر است و هر كدام از اينها چند بحث دارد ولي من نديده ام كه هيچ كدام از مفسرين در ذيل  آياتي كه ذكر شد تفسيرهاي اين آيات را از اين خطبه استفاده كرده باشند.

البته به دليل ضيق وقت  و كمي اطلاعات اين جانب از ارائه‌ي بقيه تفاسير آيات در خطبه  فعلاً معذورم.

0 0 رای ها
رأی دهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده تمام نظرات