سبد خرید شما خالی است.
سبد خرید شما خالی است.
معنای کوثر
احمد عابدینی
در بین ما شیعیان، سورهٔ كوثر با سورهٔ حضرت زهرا(س) مرادف است و حضرت زهرا(س) مصداق بارز و روشن «كوثر» قلمداد میشود؛لیكن با نگاهی به روایات شیعه و سنی ـ كه در این زمان با كمك رایانه به راحتی دست یافتنی است ـ معلوم میگردد كه روایات،حضرت زهرا(س) را مصداق «كوثر» معرفی نكردهاند؛بلكه مراد از «كوثر» را «نهری در بهشت» كه خداوند آن را به پیامبر اكرم(ص) در عوض فرزندش «عبدالله» داد یا «نهری در بهشت كه سفیدتر از شیر، صافتر از بلور كه در دو طرف آن قبههایی از درّ و یاقوت است» و یا «حوضی بزرگ» دانستهاند.
سئوال این است كه چگونه و چرا بدون وجود روایات،مفسران شیعه و سنی یكی از مصداقهای «كوثر» را حضرت زهرا(س) دانستهاند1 و گاهی وی را برترین و بارزترین مصداقها دانستهاند؟
آیا در تفسیر قرآن نباید قواعد و ضوابطی رعایت شود؟آن قواعد و ضوابط چیست كه توانسته بدون وجود روایت،مصداق برای این سوره مشخص كند و آن ضوابط باید آن قدر با اهمیت باشد كه حتی مفسران اهل سنّت نظیر فخر رازی كه به این گونه فضائل كمتر بها میدهند،تشخیص داده كه این احتمال را در بین پانزده احتمال پیرامون «كوثر» به عنوان قول سوم نقل كند و به عنوان تأیید بگوید:«بنابراین معنای سوره این است كه خداوند به پیامبر اكرم(ص) نسلی میدهد كه در طول زمان باقی میماند.ببین چه اندازه از اهل بیت را شهید كردند، در عین حال جهان مملوّ از آنهاست.این در حالی است كه از بنی امیه فرد قابل ذكری در دنیا باقی نماند،سپس بنگر و ببین چقدر از علمای بزرگ نظیر:باقر، صادق، كاظم، رضا و نفس زكیه2 و نظایرشان، در میان آنهاست».3
برای روشن شدن این كه مفسران راه درست را پیمودهاند و مصداق بارز «كوثر» حضرت زهرا(س) است و این تشخیص مصداق طبق قواعد دقیق صورت گرفته است،باید مروری به این سوره و ویژگیهای خاصش و نیز مروری به ویژگیهای خاص حضرت زهرا(س) داشته باشیم تا در تناظر و مقایسه مطمئن شویم كه زهرا(س) مصداق كوثر است و معنای سورهٔ كوثر كاملاً منطبق بر حضرت زهرا (س) میباشد.
«سورهٔ كوثر كوچكترین سورهٔ قرآن است كه حدوداً یك سطر از قرآن را به خود اختصاص داده و تقریباً ده كلمه دارد؛ ولی با این حال تمامی اسمها و فعلهایی كه در این سوره به كار رفته در سرتاسر قرآن منحصر به فرد است.«اعطیناك»، «الكوثر»،«فصلّ»، «لربك»، «و انحر»، «شانئك» و «الابتر» همه الفاظی هستند كه به این شكل تنها در این سوره به كار رفتهاند،خصوصاً لفظ «ربك» كه 242 بار در قرآن تكرار شده، به صورت «لربّك» تنها در همین سوره موجود است».4
2.برخی ویژگیهای منحصر به فرد حضرت زهرا(س)
او تنها فرزند رسول اللّه (ص) است كه پس از رحلت پدرش زنده بود، او تنها فرزند رسول اكرم (ص) است كه موجب بقای نسل آن حضرت شد و فرزندان او به ذرّیهٔ رسول اللّه (ص) یا اولاد رسول اللّه (ص) ملقب شدند.در حالی كه فرزندان هیچ كس دیگر چنین لقبی ندارند و این لقب آن چنان مهم بود كه خلیفهٔ عباسی هارون را آشفته ساخت و حضرت كاظم(ع) را احضار نمود و شدیداً به او اعتراض كرد كه چرا شما خود را «ذرّیه رسول اكرم (ص)» میدانید و یا مردم شما را ذرّیهٔ رسول خدا میدانند و شما آنان را منع نمیكنید؟حضرت كاظم (ع) پس از چند مرتبه تقاضای انصراف از پاسخ به این سؤال و سرانجام پس از امان خواهی با توجه به آیه 84 و 85 سورهٔ انعام كه حضرت عیسی (ع) را «ذرّیهٔ» «ابراهیم(ع)» میداند با این كه «عیسی» پدر نداشت و تنها از ناحیهٔ مادر به انبیای پیشین متصل بود،او را مجاب ساخت كه میتوان از راه مادر به پیامبران منسوب گشت و لایق نام «ذرّیه» شد.5
ناگفته روشن است كه امتناع حضرت از پاسخ گویی و سپس امان خواهی وی،نشان میدهد كه این مسأله برای خلیفه عباسی بسیار حساس بود و میخواست به هر دلیل كه شده،ذریّه پیامبر بودن امام كاظم(ع) را نفی كند و حضرت نیز میداند كه وقتی خلیفه، جواب دندان شكن بشنود بر میآشوبد و تصمیمهای خشم گینانهای میگیرد و به همین جهت چند مرتبه تقاضا میكند كه از یافتن پاسخ این سؤال در گذرد و بالاخره تقاضای امان نامه میكند و آن گاه جواب میگوید:
علاوه بر این كه ذرّیهٔ پیامبر اكرم(ص) تنها به سبب حضرت زهرا (س) به وجود آمدند و باقی ماندند، این ذرّیه بسیار فراوان و در تمامی بلاد اسلامی منتشر شدند به گونهای كه هیچ شهر و روستایی از ذرّیهٔ حضرت رسول (ص) خالی نماند.
3.بررسی معنایی سورهٔ كوثر
حال پس از ویژگی ظاهری الفاظ سورهٔ كوثر و ویژگی ظاهر و بارز حضرت زهرا(س) به سراغ معانی آیات سورهٔ كوثر میرویم.«انّا اعطیناك الكوثر» ما به تو «كوثر» بخشیدهایم.«كوثر» از مادهٔ كثرت و به معنای زیادی است و در روایات نیز به خیر كثیر معنی شده است.این خیر كثیر میتواند مصداقهای فراوان داشته باشد كه در این مورد فخررازی پانزده قول ذكر كردهاست:1.نهری در بهشت 2.حوض كوثر 3. فرزندان پیامبر اكرم(ص) 4. علمای امت اسلام 5. نبوت 6. قرآن 7. اسلام 8. كثرت پیروان 9. فضائل فراوان حضرت رسول (ص) 10. بلند آوازگی آن حضرت 11. علم 12.خلق نیكوی پیامبر(ص) 13. مقام محمود كه همان شفاعت است 14. مراد از كوثر همین سوره است 15.تمامی نعمت الهی .6
همه یا اكثر این امور «خیر كثیر» است و سزاوار نام «كوثر» نیز میباشد؛ لیكن با تناسب ابتدا و انتهای سوره و شأن نزول آن،مسلّماً یكی از این معانی دارای تناسب بیشتری خواهد بود.
شأن نزول سوره سخن عاص بن وائل است كه پس از وفات دومین پسر حضرت رسول (ص) كه طاهر نام داشت،لقب پدر ابتر را به پیامبر اكرم (ص) داد.7زیرا عرب به كسی كه پسر ندارد تا مددكار او باشد و پس از مرگش، راه وی را ادامه دهد «ابتر-دم بریده یا منقطع النسل» میگوید.
اكنون كه پیامبر اكرم (ص) ناراحتی از دست رفتن فرزند را دارد، دشمن نیز لقب مقطوع النسل بر او نهاده و پسر نداشتن را بهانهٔ تحقیر او قرار داده است، حكمت اقتضا میكند كه «كوثر» معنای مقابل «ابتر» باشد تا پاسخ مناسبی به عاص بن وائل و امثال او باشد.بنابراین بیشترین تناسب «كوثر» با حضرت زهرا(س) است كه به وجود آورندهٔ نسل پیامبر اكرم(ص) است اگر چه كثرت پیروان، مقام شفاعت، نهر در بهشت و… نیز بیتناسب نیست و همه جنبهٔ تسلّی برای پیامبر اكرم(ص) دارد؛لیكن كثرت ذرّیه از طریق حضرت زهرا(س) علاوه بر دلداری به حضرت، جواب مناسبی به عاص بن وائل نیز هست.
سؤال:آن زمان كه عاص بن وائل آن لقب زشت را به پیامبر اكرم(ص) داد،حضرت در مكه بود و در نتیجه حضرت زهرا(س) كودك بوده و هنوز شوهر نداشته و ذرّیهای از نسل زهرا(س) برای حضرت ایجاد نشده بود،در حالی كه سورهٔ كوثر به لفظ «اعطیناك»= به تو عطا كردیم» را به صورت ماضی به كار برده است،بنابراین نمیتواند مراد از كوثر «زهرا(س)» باشد.
جواب:در آخر همین سوره آمده است كه «انّ شانئك هو الابتر؛بیگمان، تنها دشمن تو، دم بریده و بیفرزند است؛لیكن در تاریخ جزو مسلّمات است كه در زمان ملقب ساختن پیامبر اكرم (ص) به «ابتر»،عاص بن وائل دارای فرزندان متعددی بوده است و با این حال قرآن او را «ابتر» میداند و با ضمیر«هو» بر «ابتر» بودن وی تأكید میكند و این نشان از یك پیشگویی دارد كه در آینده نسل عاص منقطع میشود،پس «اعطیناك» نیز پیش گویی آن است كه در آینده،نسل رسول اكرم (ص) گسترش مییابد و این حادثه آن چنان مسلّم است كه به جای «سنعطیك» (به زودی به تو میدهیم)، میتوان از ماضی؛ یعنی «اعطیناك» استفاده كرد و به جای این كه بگوید «دشمنت به زودی مقطوع النسل میشود، گفت: كه تنها دشمن تو مقطوع النسل میباشد».
بنابراین، مكی بودن سوره و كودك بودن حضرت زهرا،ضربهای به مصداق اصلی «كوثر» نمیزند؛بلكه خداوند آیندهٔ محقق الوقوع را به صورت ماضی بیان كرده است و چون پیامبر اكرم(ص) به وعدههای خداوند یقین دارد. تسلی خاطر یافته و ناراحتی مرگ فرزندش طاهر و زخم زبان دشمن را هیچ انگاشته،علاوه بر آن موظف شده كه به شكرانهٔ آن نماز بخواند و قربانی كند.(فصلّ لربّك وانحر)
پیامبر اكرم(ص) از خبر غیبی خداوند مطمئن است كه نسلش زیاد میشود؛ لیكن دیگران با گذشت زمان دیدند كه چگونه با آن همه كشتار و آزار و اذیّت به فرزندان زهرا(س) نسل او باقی ماند و همچنان رو به افزایش است.
برای اطمینان از این خبر غیبی و اطمینان از انحصاری بودن مصداق كوثر، در كثرت فرزندان زهرا(س) جالب است كه بدانیم عبدالمطلب دو پسر داشت و همه دارای زن و فرزند، ابوطالب عموی پیامبر(ص) فرزندانی داشت و بالطبع فرزندان او طالب، عقیل و حضرت علی (ع) فرزندانی داشتند كه تنها فرزندان حضرت علی(ع) از غیر حضرت زهرا(س) بیست و سه نفر بود كه با فرزندان حضرت زهرا(س) بیست و هفت نفر میشوند.8
بیشترین كشتارها در خانواده زهرا(س) واقع شده، در كربلا امام حسین(ع) و فرزندان او و فرزندان امام مجتبی(ع) را از دم تیغ گذراندند، در فخ، فرزندان زهرا(س) را از دم تیغ گذراندند، اكثر كشته شدگان به دست بنی عباس از فرزندان زهرا بودند.از عبدالله محض9 گرفته و برادرانش و پسرانش، همچنین زید بن علی بن الحسین و یاورانش و همراهانش.
ساداتی كه نسلشان به زهرا(س) میرسد، نسبت به ساداتی كه نسلشان به حضرت علی (ع) از غیر زهرا(س) میرسد به مراتب بیشتر است تا چه رسد به فرزندان عباس یا فرزندان عقیل یا دیگران.
این است كه امروز به راحتی میتوان گفت:همان گونه كه سورهٔ كوثر یك سطر است؛ لیكن معجزه میباشد و نمیتوان نظیر آن را آورد و خود قرآن با آوای بلند اعلام كرده:«و ان كنتم فی ریب ممّا نزّلنا علی عبدنا فاتوا بسورة من مثله؛10اگر از آنچه بر بندهمان فرستادهایم دچار تردیدید؛پس سورهای همانند آن را بیاورید»(سورهٔ بقره،آیهٔ23). این كلام اطلاق دارد و شامل كوچكترین سورهها كه سورهٔ كوثر است نیز میشود؛لیكن دشمنان اسلام با تمامی پیشرفتها، هیاهوها و جنجالها نتوانستهاند به این مبارزه طلبی قرآن پاسخ دهند.
حال اگر كوثر را به معنای نسل رسول اكرم(ص) بگیریم،معجزهای محسوس و ملموس برای همهٔ جهانیان ظاهر میشود كه با این همه سختگیری و مبارزه با سادات بنی الزهرا در طول تاریخ باز آنان بیشترین نسل و تعداد را به خود اختصاص دادهاند.
آن گاه میتوان بیان كرد كه گذشت زمان، تغییر و تحولات جهان و… مصادیق روشن و خوبی برای آیات قرآن ظاهر میسازد، و چون معنی به خودی خود ظاهر میشود نیازی به بیان حدیث نیست.زیرا، حدیث معمولاً جایی را بیان میكند كه افراد توان دسترسی به آن را نداشته باشند و چون كثرت نسل رسول خدا (ص) در همان زمان ائمه اطهار(ع) نیز بارز و غیر قابل انكار بود، نیازی به بیان این مصداق، از سوی ائمه اطهار(ع) احساس نمیشد.بنابراین،نبود روایت ضربهای به مصداق آیه نمیزند.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1.برای نمونه ر.ك تفسیر فخر رازی، مجمع البیان، نمونه، ذیل سوره.
2.مراد محمد فرزند عبدالله بن حسن و نبیرهٔ امام مجتبی است كه چون از نظر سیرت و صورت و كمالات به پیامبر اكرم(ص) شبیه بود مردم مهدی بودن او را نپذیرفتند و بالأخره به دست منصور دوانیقی كشته شد.
3.تفسیر الكبیر16/125، ذیل آیه. همچنین ر.ك:تفسیر نمونه 27/376.
4.برگرفته از كتاب ژرفایی قرآن و شیوههای برداشت از آن به قلم نویسنده، ص 193 و 194.
5.بحارالانوار، ج 48، ص 122.
6.تفسیر الكبیر، 16/125 تا 129.
7.ر.ك:مجمع البیان ذیل سوره، همچنین ر.ك: سایر تفاسیر شیعه و سنی.
8.الارشاد، 1/354.
9.پدر عبدالله ، حسن پسر امام مجتبی بود و مادرش فاطمه صغری دختر امام حسین (ع) بود و چون در نسب این طفل غیر علوی و غیر فاطمی دخالت نداشت او را عبدالله محض مینامیدند یعنی خالص علوی و فاطمی است او فرزندی داشت به نام محمّد بسیار خوش سیرت و خوش صورت و دارای كمالات، كه در حق او گمان بردند كه مهدی امت است و سادات حسنی و برخی سادات حسینی و از بنی عباس حتی ابوالعباس و منصور به عنوان مهدی با او بیعت كردند و قیام عظیمی علیه بنی امیه به راه انداختند ولی پس از پیروزی نسبی فوراً بنی عباس بر كرسی خلافت تكیه زدند و تمامی همرزمان دیروز خود را یا كشتند و یا در سیاه چالهای زندان نگه داشتند تا خودشان از گرسنگی، تشنگی و شكنجه جان دادند و برخی از آنان میگفتند كه حكومت بنی عباس از بنی امیه با علویین بدتر و خشنتر عمل كرد.و ظلم بنی امیه از عدل بنی عباس بهتر است.ر.ك: مقاتل الطالبین، نوشته ابوالفرج اصفهانی.