بازبینی دیۀ اسقاط جنین
چکیده:
شاید گمان شود که اگر پدر و مادر با توافق یکدیگر جنین را سقط کنند یا به هر دلیلی بچۀ خود را بکشند تنها گناه کردهاند و باید توبه کنند و کفاره و دیه بدهکار نیستند در صورتی که این چنین نیست. زیرا جنین موجود دارای حیات است و اسقاط آن کفاره دارد و در غیر مورد خطای محض، دیه هم دارد و چون قاتل خودش از دیه ارث نمیبرد این مال به سایر ورثۀ آن جنین یا طفل اعم از برادر و خواهر یا عمو و عمه و خاله و دایی او میرسد و اگر هیچکس موجود نبود دیه به حاکم شرع میرسد.
این مسأله را صاحب جواهر در آخرین صفحات آخرین جلد جواهر مورد اشاره قرار داده است و چون تمامی مباحث آن قبلاً بحث شده همه را با اشاره گذرانده است و بنابراین سزاوار است که به همۀ مبانی و مسائل مرتبط سرک کشید و زمینه را برای تحقیق بیشتر آماده کرد.
عبارت شرایع الاسلام، ج4، ص292 این چنین است:
لو قتل الاب ولده عمدا دفعت الدیة منه الی الوارث و لا نصیب للاب و لو لم یکن له وارث فهی للإمام. و لو قتله خطأ فالدیة علی العاقلة و یرثها الوارث و فی توریث الاب هنا قولان. و لو لم یکن له وارث سوی العاقلة فإن قلنا الأب لا یرث فلا دیة له و ان قلنا یرث ففی اخذه من العاقلة تردد.
«اگر پدر فرزندش را از روی عمد کشت، دیه از این پدر به وارث بچه داده میشود و پدر از این دیه نصیبی ندارد و اگر [بچۀ کشته شده] وارث دیگری نداشت آن دیه به امام میرسد. و اگر پدر، بچه را از روی خطا کشت دیه به عهدۀ عاقله است و وارث آن را به ارث میبرد و در ارث بردن پدر در این صورت دو قول وجود دارد. و اگر وارثی غیر از عاقله نداشت پس اگر گفتیم پدر دیه را به ارث نمیبرد پس دیه برایش نیست و اگر گفتیم پدر از دیه ارث میبرد در گرفتن دیه از عاقله در این صورت شک وجود دارد.»
در این مسألۀ کوچک باید به مبانی دیه اشاره شود و چون موارد، اختلافی است نیاز است که نگارنده نظر خودش در آن مباحث را نیز بیان کند.
به نظر نگارنده دیۀ خطای محض تنها برای جبران خسارت خانواده مقتول است ولی دیۀ شبه عمد و عمد علاوه بر جبران خسارت براي مجازات جانی نیز میباشد. بنابراین اگر بچه از روی خطای محض از سوی پدر یا مادر یا هر دو سقط شد دیه ندارد و کسی به کسی چیزی بدهکار نیست. مثلا اگر بر چرخفلک نشستند و بچه از بار زن رفت دیهای کسی به کسی بدهکار نیست.
اما به نظر نگارنده اگر قتل عمد ثابت شود تفاوتی میان پدر و مادر نیست و وارث غیر قاتل میتواند تقاضای قصاص کند و میتواند دیه بگیرد و قاتل باید دیۀ قتل عمد را بپردازد.
یادآوری: در همۀ قتلهای عمدی اگر اولیای مقتول تقاضای قصاص دارند و قاتل خواستار عفو است اولیای مقتول میتوانند با او به هر مبلغی به توافق برسند چه کمتر از دیه و چه بیشتر از دیه. ولی اگر قاتل برای قصاص آماده است و اولیای مقتول خواستار دیهاند طبق نظر مشهور باید توافق قاتل هم باشد و اگر چه بر مبلغ بسیار کمی توافق شود. ولی طبق نظر نگارنده اولیای مقتول میتوانند تقاضای قصاص یا دیۀ کامل کنند و قاتل باید کاملاً تسلیم خواست اولیای مقتول باشد. البته اولیای مقتول حق گذشتن از قصاص یا دیه را دارند و در این صورت، حاکم به عنوان ولیّ جان مردم تنها قاتل را عقوبت میکند.
حال اگر قاتلها از نظر مالی ناتوان بودند و همین ناتوانی مالی موجب جنایت آنان شده بود آیا باز باید دیه بپردازند مسألهای است که نیاز به تأمل دارد به ویژه اگر شکایتی نیست و یا آگاهی نیست.
در اینجا گناه صورت گرفته است و لزوم توبه برای نجات از جهنم ضروری است. کفاره نیز تکلیف عبادی است و مشروط به قدرت است و در صورت عجز به تأخیر میافتد و در صورت عجز مطلق، ساقط میشود. اما دیه یا قصاص همچنان بحثش باز است.