تفسیر آیات 84 و 85 سوره انعام در تاریخ 10 اردیبهشت 1401

تفسیر آیات 84 و 85 سوره انعام در تاریخ 10 اردیبهشت 1401

فایل صوتی درس: کلیک

نکات درس تفسیر در تاریخ 10/2/1401

تفسیر آیات 84 و 85 سوره انعام

شبهاتي در باره گفتن «ابن رسول الله» به ائمه اطهار عليهم السلام با توجه به آيات پنجم و چهلم سوره احزاب و پاسخ به آن شبهات با توضيح همان آيات و نيز استفاده از «حلائل أبنائكم» در آيه 23 سوره نساء و فتواي مسلّم بين شيعه و اهل سنت.

وَ وَهَبْنٰا لَهُ إِسْحٰاقَ وَ يَعْقُوبَ كُلاًّ هَدَيْنٰا وَ نُوحاً هَدَيْنٰا مِنْ قَبْلُ وَ مِنْ ذُرِّيَّتِهِ دٰاوُدَ وَ سُلَيْمٰانَ وَ أَيُّوبَ وَ يُوسُفَ وَ مُوسىٰ وَ هٰارُونَ وَ كَذٰلِكَ نَجْزِي الْمُحْسِنِينَ  ﴿الأنعام‏، 84﴾

و به او اسحاق و یعقوب را بخشیدیم، هر یک را هدایت کردیم، و نوح را پیش از این هدایت كردیم، و از فرزندان او داود و سلیمان و ایوب و یوسف و موسی و هارون را [هدایت کردیم]. و این گونه نیکوکاران را پاداش می‌دهیم.

وَ زَكَرِيّٰا وَ يَحْيىٰ وَ عِيسىٰ وَ إِلْيٰاسَ كُلٌّ مِنَ الصّٰالِحِينَ  ﴿الأنعام‏، 85﴾

و زکریا و یحیی و عیسی و الیاس را که همه از شایستگان بودند،

نکته 1: در این آیات حضرت عیسی ذریۀ ابراهیم دانسته شده است و از همین‌جا گفتیم که می‌توان ائمه اطهار را ذریۀ پیامبر(ص) دانست و به آنها «یابن رسول الله» گفت. زيرا حضرت عیسی طبق این آیات از طریق مادر به ابراهیم منتسب شده است. پس اشکالی ندارد که فرزندان از طریق مادر به کسی منتسب شوند.

حال یکی از دوستان در این زمینه اشکالی مطرح کرده بود که لازم است در اینجا جواب داده شود. اشکال این است که ائمۀ اطهار، ذریۀ رسول الله(ص) هستند ولی گفتن «ابن» به آنها صحیح نیست. به خصوص اینکه در آن زمان فرزندان تنها از طریق پدر منتسب می‌شدند. آیاتی از قرآن نیز دلالت بر همین مطلب دارد از جمله این دو آیه از سوره احزاب که می‌فرماید:

اُدْعُوهُمْ لِآبٰائِهِمْ هُوَ أَقْسَطُ عِنْدَ اللّٰهِ  ﴿الأحزاب‏، 5﴾

پسر خواندگانتان را به نام پدرانشان بخوانید که این نزد خدا عادلانه تر است.

بر طبق این آیه فرزند بايد با نام پدر خوانده ‌شود. همچنين آيه:

مٰا كٰانَ مُحَمَّدٌ أَبٰا أَحَدٍ مِنْ رِجٰالِكُمْ وَ لٰكِنْ رَسُولَ اللّٰهِ وَ خٰاتَمَ النَّبِيِّينَ وَ كٰانَ اللّٰهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيماً  ﴿الأحزاب‏، 40﴾

با صراحت گفته: «محمّد، پدر هیچ یک از مردان شما نیست، ولی فرستاده خدا و خاتم پیامبران است؛ و خدا به هر چیزی داناست.»

بر طبق این آیه نمی‌توان کسی را فرزند پیامبر(ص) دانست چرا که آیه می‌گوید پیامبر(ص) پدر هیچ مردی نیست.

در جواب باید توجه شود که در تعبیر اُدْعُوهُمْ لِآبٰائِهِمْ بحث در مورد فرزندخوانده است و ضمیر «هم» به فرزندخوانده در آيۀ قبلي می‌خورد و ارتباطی به نوه ندارد که آیا می‌توان نوه را فرزند دانست یا نه؟

و اما در مورد آیۀ 40 سوره احزاب باید توجه شود که این آیه دنبالۀ آیات قبلی است كه در مورد فرزندخواندگی زید براي پیامبر(ص) است. پس آيه اطلاق ندارد و نمی‌خواهد انتساب ائمه اطهار به پیامبر(ص) را نفی کند؛ بلکه می‌خواهد انتساب زید به پیامبر(ص) را رد کند تا جواز ازدواج پیامبر(ص) با زینب را ثابت کند.

اتفاقا در تفاسیر شیعه و سنی نیز روایاتی از پیامبر(ص) آورده‌اند که ایشان حسنین علیهما السلام را ابناي خود معرفی کرده‌اند.

و اما برخی دیگر آیه 40 سوره احزاب را این‌گونه معنا کرده‌اند که مراد از رجال، مردان بالغ بوده است. يعني محمد پدر هيچ‌يك از مردان بالغ شما نيست.  این نظر به عنوان «قیل» در تفسیر مجمع البیان آمده است.

 در تفسیر التحریر و التنویر که نويسنده‌اش سني است و روشش اين است كه از ائمه اطهار کمتر سخن می‌گوید در مورد آیه 40 سوره احزاب چنین آمده است که این آیه می‌خواهد زید را خارج کند نه فرزندان صلبی را و آنچه که در این آیه نفی شده است فرزندخواندگي است و ارتباطی با اینکه پیامبر(ص) جد حسنین است ندارد و بحث آیه اصلا در این زمینه نیست و به ذهن هیچ‌کس نمی‌رسد که این آیه آمده باشد تا بگوید حسنین فرزندان رسول الله نیستند. (التحریر و التنویر، ج21،ص271)

در واقع این آیه پاسخی به منافقان است که می‌خواستند پیامبر(ص) زینب را طلاق دهد تا آنها با او ازدواج کنند.

در مجموع این دو آیه نمي‌خواهد «ابن» بودن حسنین نسبت به رسول الله(ص) را رد يا اثبات کند بلکه بحث آیات تنها مربوط به فرزندخواندگی و پدرخواندگی است.

حال اینکه ابن بودن حسنین نسبت به رسول الله(ص) چگونه ثابت می‌شود باید ادلۀ دیگری آورد از جمله اینکه همسران يا دختران حسنین بر پیامبر(ص) حرام هستند و از همین‌جا معلوم می‌شود که آنها فرزندان صلبی پیامبر(ص) می‌باشند. در حدیثی نیز چنین استدلالی آمده است:

﴿عن أبي الجارود عن أبي جعفر علیهما السلام قال : قال لي أبوجعفر : يا أبا الجارود ما يقولون في الحسن والحسين علیهما السلام؟ قلت : ينكرون علينا أنهما ابنا رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم قال : فبأي شئ احتججتم عليهم؟ قلت : بقول الله عزوجل في عيسى بن مريم «ومن ذريته داود وسليمان ـ إلى قوله ـ وكذلك نجزي المحسنين » وجعل عيسى من ذرية إبراهيم ، قال : فأي شئ قالوا لكم؟ قلت : قالوا : قد يكون ولد الابنة من الولد ولا يكون من الصلب قال : فبأي شئ احتججتم عليهم؟ قال : قلت : احتججنا عليهم بقول الله تعالى « قل تعالوا ندع أبناءنا وأبناءكم ونساءنا ونساءكم» الاية قال : فأي شئ قالوا لكم؟ قلت : قالوا : قد يكون في كلام العرب ابني رجل واحد فيقول أبناءنا وإنما هما ابن واحد قال : فقال أبوجعفر علیهما السلام : والله يا أبا الجارود لاعطينكها من كتاب الله تسمي لصلب رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم لايردها إلا كافر قال : قلت : جعلت فداك وأين؟ قال : حيث قال الله « حرمت عليكم امهاتكم وبناتكم ـ إلى أن ينتهى إلى قوله ـ وحلائل أبنائكم الذين من أصلابكم » فسلهم يا أبا الجارود هل حل لرسول الله صلی الله علیه و آله و سلم نكاح حليلتهما ، فإن قالوا : نعم فكذبوا والله وفجروا وإن قالوا : لا ، فهما والله ابناه لصلبه وما حرمتا عليه إلا للصلب﴾ «بحارالانوار، علامه مجلسی، ج43، ص233، حدیث 9، ط دارالإحیاء التراث.»

ترجمه: ابو جارود مى گويد: امام باقر (ع) فرمود: اى اباجارود اينها دربارۀ حسن و حسين (ع) به شما چه مى گويند؟ گفتم: به ما مى گويند: حسن و حسين (ع) فرزندان پيامبر (ص) نيستند. امام فرمود: شما چگونه براى آنان دليل مى آوريد؟ گفتم: ما با آيۀ “و من ذريته داود و سليمان” استدلال مى كنيم. امام فرمود: آنان در جواب شما چه مى گويند؟ گفتم: آنان مى گويند: پسرِ دختر، فرزند ناميده مى شود ولى اين فرزند صلبى نيست. امام فرمود: شما به آنان چه مى گوييد؟ گفتم: ما آيۀ “ندع ابنائنا و ابنائكم” را براى آنان مى خوانيم كه پيامبر (ص) به حسن و حسين، پسر اطلاق كرده است. امام فرمود: آنان چه مى گويند؟ گفتم: آنان مى گويند: در زبان عربى و در ميان مردم عرب، به پسران ديگران، «پسرم» اطلاق مى كنند. (پسر، پسر تو است ولى شخص ديگرى به پسر تو مى‏گويد: «پسرم فلان چيز را بياور») امام فرمود: اى ابا جارود از كتاب خدا برايت آيه اى مى گويم. كه جز كافر آن را رد نمي‌كند. گفتم : جانم فدايت كجاست؟ گفت:  خداوند مى گويد: “حرّمت عليكم امهاتكم و بناتكم” تا برسي به آن زني كه براي پسران صلبي حلال است. آنگاه تو از آنان بپرس آيا پيامبر مى تواند همسران حسن و حسين (ع) را پس از آنان بگيرد؟ اگر گفتند: مى تواند، دروغ مى گويند و اگر بگويند نمى تواند، در اين صورت ثابت مى شود كه حسن و حسين (ع) فرزندان صلبى پيامبر (ص) هستند.

پس اینکه شیعه می‌گوید حسنین ابناء رسول الله(ص) هستند درست است و خدشه‌ای به آن وارد نیست و این افتخاری برای ما شیعیان است که امامان ما ابناء رسول الله(ص) هستند و البته باید اهل عمل به دستورات آنها باشیم تا این افتخار برای ما فایده‌ای داشته باشد.

پس اینکه شیعه می‌گوید حسنین ابناء رسول الله(ص) هستند درست است و خدشه‌ای به آن وارد نیست و این افتخاری برای ما شیعیان است که امامان ما ابناء رسول الله(ص) هستند و البته باید اهل عمل به دستورات آنها باشیم تا این افتخار برای ما فایده‌ای داشته باشد.

0 0 رای ها
رأی دهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده تمام نظرات
چون بازاندیشی روشی دائمی است سزاوار است نوشته ها و سخنرانی های این سایت نظر قطعی و نهایی قلمداد نشود.