هیچ محصولی در سبد خرید نیست.
هیچ محصولی در سبد خرید نیست.
بحثی مختصر پیرامون هلال ماه
از برخی احادیث برمیآید که اگر در جایی از کره زمین ماه دیده شد، برای همه اول ماه است و این موضوع فقط منحصر به ماه رمضان نیست بلکه شامل تمام ماه ها میشود و نظر بنده هم همین است و دو روز عید نداریم و اگر مثلا در عراق يا در اروپا ماه دیده شد در اینجا هم برای ما عید است.
1- بعضی معتقدند که هر موقع ماه متولد شد فردای آن روز عید است.
منظور از تولد ماه چیست؟
در حوالي غروب اول ماه، ماه و خورشید و نقطهاي از زمين كه ما در آن مستقريم در یک خط مستقيم هستند و چون نور خورشيد زياد است ما نميتوانيم ماه را ببينيم، ولی کمکم ماه یک مقدار عقب میافتد، در شب اول وقتی خورشید غروب میکند، یک ربع تا 20 دقیقه بعد از غروب خورشید میتوان ماه را دید و این هنگامي است كه ماه حدود 24 ساعت قبل متولد شده باشد، در شب بعد یک ساعت و مقداری بعد از غروب خورشید دیده میشود و در شب بعد دو ساعت و مقداری بعد از غروب خورشید دیده میشود و به همین صورت ادامه پیدا میکند تا شب پانزدهم که وقتی خورشید غروب کرد، ماه تازه از طرف مشرق طلوع میکند و به صورت كامل است همینطور ادامه پیدا میکند تا از خورشید عقب میافتد به طوری که روزها ماه دیده میشود تا زمانی که مقابل خورشید قرار میگیرد تا دوباره از خورشید عقب بیفتد که آن موقع تولد ماه است و فردای آن اول ماه است، خواه ماه دیده شود و خواه دیده نشود و مهم تولد ماه است.
این یک نظریه علمی است که دانشمندان مشخص میکنند چه زمانی ماه متولد شده است.
اما از روایات برمیآید که دیدن ماه موضوعیت دارد، یعنی وسیلهای است برای رسیدن به واقعیت. به طور مثال گفته میشود برای اثبات زنای یک فرد باید 4 نفر شهادت دهند که شهادت این 4 نفر موضوعیت دارد. اما بعضی اوقات طریقیت دارد، مثلا گفته شده اگر به کسی پولی را قرض دادید شاهد بگیرید، اما این شاهد گرفتن موضوعیت ندارد بلکه میتوان به جای آن چک گرفت یا از طریق دیگری آن را ثابت کرد که آن را طریقیت میگویند.
پس کسانی که فردای تولد ماه را اول ماه میدانند، دیدن ماه برایشان طریقیت دارد و مثلا از 3 ماه قبل هم میتوانند روز عید را مشخص کنند. اما علماء این موضوع را قبول ندارند. شاید علتش این باشد که:
1- از مردم خواسته شده است که سالی یک بار هم که شده به آسمان نگاه کنند.
2- یا این که دین نخواسته است که خود را اسیر دانشمندان کند و همه امور خود را عرفی دانسته است، مثل اوقات نمازها يا تشخيص آب كُر، كه عرف بايد تعيين كند يا تشخيص دهد و حتي در مورد اطلاق مسافر ميگويد، كسي كه سفيدي روز را راه رفته باشد و اصلا در زمان پيامبر كيلومتر نبوده است.
3- دين وابسته به علم شده در حالي كه دين به چيزي وابسته نيست.
4- در صدر اسلام كه اين علوم جديده نبوده است، عدهاي دير ماه رمضان را شروع كردهاند، پس عيد فطر و شب قدرشان را خراب كردهاند.
نظر دوم: تولد موضوعیت ندارد بلکه ماه باید دیده و رویت شود و هر وقت هلال ماه دیده شود اول ماه است. (صم للرویه و افطر للرویه ) در روایت آمده است که با دیدن ماه روزه بگیر یعنی اول ماه، و با دیدن ماه هم افطار کن یعنی آخر ماه.
البته بین این گروه هم اختلاف است، عدهای میگویند باید ماه با چشم دیده شود آن هم چشم معمولی نه چشم مسلح و عدهای دیگر نظرشان این است که ملاک دیدن است چه چشم معمولی باشد و چه چشم مسلح و با تلکسوپ. باز عدهای دیگر میگویند،هرکسی باید در محل زندگی خود ماه را ببیند و مثلا کسی که در عراق ماه را دید، برای ایرانیان حجت نیست و آنها باید ماه را در محل زندگی خودشان ببینند. اما عدهای دیگر ملاک را در دیدن میدانند، خواه در کشور خود باشد یا در کشوری دیگر.
نظر بنده این است که ملاک رؤیت ماه است، خواه خودمان ببینیم یا دیگری و هر كجا که ماه دیده شد، همان ملاک است و باید در اول ماه رمضان با آن روزه گرفت و اول ماه شوال با آن افطار کرد؛ زيرا عید شده است، البته به شرط این که عده زیادی ماه را دیده باشند. در چندين روایت آمده: ” اذا رآه واحد رآه الف؛ وقتي يك نفر ببيند هزار نفر ميبينند.” به نظر من منظور روایت این است که ماه باید به صورتی باشد که همه بتوانند آن را ببینند، اما محل دیدن را مشخص نکرده است،پس اگر به طور مثال ماه در اصفهان دیده شد مسلما در کرمانشاه هم دیده میشود، چون کرمانشاه در غرب است و در غرب خورشید دیرتر غروب میکند پس از زمان طلوع ماه بیشتر گذشته است و هلال ماه بزرگتر شده است.
اما عدهای از علما که نظرشان این بود که هر کسی باید در محل سکونت خود ماه را ببیند ملاکشان این است که همانگونه که هر کسی برای نماز خواندن به افق شهر خود توجه دارد، برای دیدن ماه هم باید هر کس در محل سکونت خود آن را ببیند و همانگونه که افق برای قبله نماز مختلف است، برای روزه هم مختلف است.
جوابی که به این گروه باید داد این است که:
1- نماز خواندن و روزه گرفتن وابسته به روز و خورشید است و روزه گرفتن هم همنطور، اما آیا چه زمانی ماه رمضان است؟ مربوط به هلال ماه است و هلال ربطی به افق ندارد و مربوط به تولد ماه است.
اگر حدود20 ساعت يا بيشتر از تولد ماه گذشته باشد، ماه دیده میشود
2- از طرف دیگر در قرآن آمده است”یسئلونک عن الاهله…” یعنی ای پیامبر از تو در باره هلال سئوال میکنند این هلالها چیست؟ و چطور اینگونه میشود؟ گفته شد جواب بده این هلالها تقویم مردم است. پس اگر چیزی تقویم مردم باشد و از طرف دیگر ما اعتقاد داشته باشیم که دین اسلام جهانی است، پس نمیشود در تقویم اختلاف باشد. مثلا ممکن است کسی چیزی را بخرد و با فروشنده قرار بگذارد که پول آن را آخر ماه بپردازد، اگر آخر ماه اختلافی باشد همه چیز به هم میریزد.
3- یا در قرآن آمده است، ” لیلة القدر” که “لیله” دلالت بر یک شب دارد که از غرب تا شرق ادامه دارد، پس اگر قرار باشد ایران برای خودش یک شب قدر داشته باشد و عراق هم یک شب قدر، با کلمه “لیله”در این آیه منافات دارد، پس باید یک شب باشد
4- در دعای عید فطر میخوانیم” اللهم اسئلک فی هذا الیوم الذی جعلته للمسلمین عیدا” منظور از «یوم» چه روزی است؟ آیا میشود یوم ما با یوم بقیه فرق داشته باشه؟ پس به نظر میرسد که ما اگر به رؤیت اعتقاد داشتیم نباید آن را منطقهای کنیم و اگر ماه در گوشهای دیده شد و خبر به دیگران رسید، کسانی هم که ندیدهاند، از کسانی که دیدهاند پیروی کنند.
طرح یک سئوال:
از بنده سوال شده است تو که مبنایت رؤیت ماه با چشم غیرمسلح در هر نقطهای از جهان است، پس چرا وقتی که عید اعلام میشود تو برای نماز عید نمیآیی و هرساله نماز عید ما را خراب میکنی؟
در جواب باید گفت که در ایران با تلسکوپ ماه رؤیت میشود و ملاک من رؤیت با چشم است، به گونهاي كه ديدن همگاني شود. بله اگر در ایران ماه با تلسکوپ دیده شود در کشورهای دیگر مثل عراق، ترکیه و یا کشورهای اروپایی با چشم چند ساعت بعد دیده می شود، اما مشکل من این است که رادیو و تلویزیون خبر نمیدهد که در فلان کشور ماه با چشم دیده شده است و فقط به اعلام عید در کشورهای مختلف بسنده میکند، با این که همه از اختلاف مبناهای علما در مورد اعلام عید اطلاع دارند و بعید است که مسئولین رادیو و تلویزیون از این اختلاف مبانی اطلاعی نداشته باشند، چون الآن 40 سال از عمر جمهوری اسلامی میگذرد و بعید است کسی از این اختلاف مبانی در اعلام شب اول ماه اطلاعی نداشته باشد.
به طور مثال بنده در سال ۱۳۶۲ در مجله فقه شماره ۳۵ مقالهای راجع به ” رؤیت ماه از نگاهی دیگر ” نوشتهام و نظر خود را در این زمینه بیان کردهام. مرحوم آیت الله خویی هم همین نظر را دارد و ایشان در کل دنیا شاگردان و مقلدانی دارد و کسانی هستند که نظر ایشان را قبول دارند، پس رادیو و تلویزیون باید نظر ایشان و همچنین نظرات علمای دیگر را بیان کند، تا همه نظر مرجع خود را بدانند و مثلاً اعلام کند که در فلان کشور ماه با چشم غیرمسلح دیده شده است ولی متاسفانه فقط نظر يك فرد گفته میشود و احتمالا یا نظرات دیگران را نمیدانند، که بعید است و یا اینکه کسانی هستند که نمیخواهند نظرات دیگران گفته شود.
پس برای من و امثال من که مبنایمان رؤیت همگاني با چشم است، چون دسترسی به افراد خارج از کشور نداریم تشخیص عید مشکل است، حتی ممکن است چند ساعت از روز بگذرد تا برایمان عید ثابت شود مثلا امسال ساعت ۳ بعد از ظهر عید برای من ثابت شد، آن هم با استفاده از نظرات علمایی که با من هم مبنا بودند.
پس مشکل ما جهالت صدا و سیما در مورد نظرات مختلف علما است، و یا غرض ورزی مسئولین آن که میخواهند مردم را با دین بد کنند. بعضی اوقات چیزهای غیرضروری چندین مرتبه در رادیو و تلویزیون مطرح میشود، که فایده زیادی برای مردم ندارد، اما گاهی اوقات از بیان کردن مطالب مفید و ضروری خودداری میکنند.
من که تاکنون از دولت و یا رادیو و تلویزیون چیزی نخواستهام، ولی الآن از آنها درخواست دارم که دولت افرادی را در خارج کشور مأمور کند تا ماه را با چشم معمولی ببینند و آن را گزارش دهند تا مشکل افرادی مثل بنده رفع شود و یا اینکه صدا و سیما نظرات همه علما را در مورد هلال ماه بیان کند و اعلام کند آیا از دید آنان فردا عید است یا خیر؟