نکات درس تفسیر در تاریخ 20/7/1401
تفسیر آیه 99 سوره انعام
وَ هُوَ الَّذِي أَنْزَلَ مِنَ السَّمٰاءِ مٰاءً فَأَخْرَجْنٰا بِهِ نَبٰاتَ كُلِّ شَيْءٍ فَأَخْرَجْنٰا مِنْهُ خَضِراً نُخْرِجُ مِنْهُ حَبًّا مُتَرٰاكِباً وَ مِنَ النَّخْلِ مِنْ طَلْعِهٰا قِنْوٰانٌ دٰانِيَةٌ وَ جَنّٰاتٍ مِنْ أَعْنٰابٍ وَ الزَّيْتُونَ وَ الرُّمّٰانَ مُشْتَبِهاً وَ غَيْرَ مُتَشٰابِهٍ انْظُرُوا إِلىٰ ثَمَرِهِ إِذٰا أَثْمَرَ وَ يَنْعِهِ إِنَّ فِي ذٰلِكُمْ لَآيٰاتٍ لِقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ ﴿الأنعام، 99﴾
و اوست که از آسمان آبی فرستاد، و به وسیله آن گیاهان گوناگون را [از زمین] رویاندیم، و از آن ساقه ها و شاخه های سبز درآوردیم، و از آن دانه های متراکم را خارج می کنیم، و از شکوفه درخت خرما خوشه های سر فروهشته [به وجود میآوریم] ، و باغ هایی از انگور و زیتون و انار شبیه به هم و بی شباهت به هم [بیرون میآوریم]؛ به میوه اش چون میوه دهد و به رسیدن و کامل شدنش با تأمل بنگرید، مسلماً در این [امور] برای قومی که ایمان میآورند، نشانههایی [بر توحید، ربوبیّت و قدرت خدا] ست.
نکته 1: با توجه به اینکه در تعبیر وَ هُوَ الَّذِي أَنْزَلَ مِنَ السَّمٰاءِ مٰاءً خداوند نزول آب را به خودش نسبت داده و از اسباب و مسببات صحبتی نکرده متوجه میشویم که مراد از آب در اینجا بارانهایی که معمولا مشاهده میکنیم نیست چرا که در این بارانها اسباب و مسبباتي كه ما ميدانيم و توان ايجاد مثلش را داريم، دخیل هستند ولی در تعبیر مورد بحث مثل تعابیر آیات قبلی خداوند به خصوص نزول آب را به خودش نسبت داده است که دلالت دارد آب خاصی مدّ نظر است که ما در آن نقشي نداشتهايم و میتواند همان آبی باشد که در ابتدای خلقت بر روی کرۀ زمین باریده است و آتش روی زمین را از بین برده است.
نکته 2: اگر تعبیر فَأَخْرَجْنٰا بِهِ نَبٰاتَ كُلِّ شَيْءٍ به این صورت بود که فَأَخْرَجْنٰا بِهِ كُلِّ نَبَاتٍ از آن استفاده میشد که هر چیزی که میروید توسط خدا رویش پیدا میکند ولی تعبیر فَأَخْرَجْنٰا بِهِ نَبٰاتَ كُلِّ شَيْءٍ به این معناست که هر چیزی نباتی دارد. پس هر چیزی، رویشی داشته و آن رويش به واسطۀ آبی بود که خدا در ابتدا نازل کرد. دقت کنید که در تفسیر المیزان نبات به معنای نموّ و رشد گرفته شده است.
من فکر میکنم این آیه مربوط به تاریخ زمین است که در مرحلۀ اول با نزول آبي سرد شد و در مرحلۀ بعدی گیاهان رویش پیدا کردند.
نکته 3: تعبیر فَأَخْرَجْنٰا مِنْهُ خَضِراً نُخْرِجُ مِنْهُ حَبًّا مُتَرٰاكِباً اشاره به سبزیهای ثانویه دارد که بعد از رویش ابتدایی رشد کردند.
نکته 4: ضمیر در فَأَخْرَجْنٰا مِنْهُ را برخی به آب زدهاند. ولی بهتر این است که این ضمیر به نَبٰاتَ كُلِّ شَيْءٍ بخورد یعنی از آن رویشها، سبزیهایی خارج کردیم.
نکته 5: مُتَرٰاكِباً غیر از متراکما است. متراکم به معنای فشرده است ولی متراکب به معنای روی هم سوار شده است. مثل خوشههای انگور که روی هم سوار هستند.
نکته 6: باید دقت کرد که تعبیر وَ مِنَ النَّخْلِ آیا عطف به قبل است یا خودش جملۀ مستقلی است. ممکن است گفته شده وَ مِنَ النَّخْلِ خبر مقدم است که مبتدای مؤخرش قِنْوٰانٌ دٰانِيَةٌ است.
نکته 7: قنوان جمع «قنو» به معنای خوشه است و معمولا به خوشههای خرما گفته میشود.
نکته 8: قنوان دانیه به معنای خوشههای نزدیک است. این در حالی است که معمولا درختان نخل خوشههای دوری دارد که افراد برای چیدن آن باید از درخت بالا روند. ممکن است گفته شود نخلهایی که در ابتدا ایجاد شد دارای خوشههای نزدیک بوده است و کم کم خوشههایش در سیر تکامل دور شدند. عدهای نیز گفتهاند که در این آیه تنها به خوشههای نزدیک اشاره شده و خوشههای دور به قرینه حذف شده است مثل این كه در سوره نحل که میفرماید:
وَ جَعَلَ لَكُمْ سَرٰابِيلَ تَقِيكُمُ الْحَرَّ ﴿النحل، 81﴾
و تن پوشهایی برای شما قرار داد که شما را از گرما نگه میدارد، لباسهايي كه ما را از سرما حفظ ميكند به قرینه حذف شده است.
نکته 8: تعبیر مِنْ طَلْعِهٰا بدل اشتمال از مِنَ النَّخْلِ است و اشاره به شکوفههای خرما دارد.
نکته 9: جَنّٰاتٍ عطف بر خَضِراً است یعنی خدا علاوه بر آن سبزیها باغهایی را نیز خارج کرده است. اگر جَنّٰاتٍ با اینکه در محل نصب است تنوین کسره دارد به این خاطر است که علامت نصب در این گونه جمعها به کسره است.
نکته 10: در آیه 99 از تعبیر مُشْتَبِهاً وَ غَيْرَ مُتَشٰابِهٍ استفاده شده است در حالی که در آیه 141 همین سوره از تعبیر «متشابها و غیر متشابه» استفاده شده است. مراد از آیه 141 تشابه برگ و چوب و استحکام درخت زیتون و انار و عدم تشابه میوههای آنها است. پس اینها هم متشابه هستند از نظر درخت و هم غیر متشابه هستند از نظر ميوه. و اما در آیه مورد بحث از عبارت مشتبه استفاده شده است که به همان معنای متشابه است الا اینکه از باب قاعدۀ «زیادة المبانی تدل علی زیادة المعانی» میتوان گفت همانندي در مشتبه کمتر از همانندي در متشابه است. پس تشابهی که در آیه مورد بحث مدّ نظر است کمتر از تشابهی است که در آیه 141 مدّ نظر است و واقعا نیز همینگونه است چرا که در این آیه از سه میوه صحبت شده که طبیعتا انگور هم از نظر درخت و هم از نظر ميوه با آنها تشابه کمتری دارند.