لزوم توجه به مباحث توحيدي

لزوم توجه به مباحث توحيدي

بسم‌الله الرحمن الرحیم
سه‌شنبه ۳۰ خرداد ۱۴۰۲ .اول ذی الحجه ۱۴۴۴
لزوم مؤكّد مباحث توحيدي و لزوم مبارزۀ فرهنگي با خرافات و قبرپرستي و رزرو قبر.
امروز اول ذی الحجه ۱۴۴۴ هست، بنده در سال ۱۴۳۳ به مناسبت عيد عرفه و عيد قربان اطلاعیه‌ای دادم و امروز نيز در كانال تلگرامي بازانديشي ديني احمد عابديني باز نشرش دادم. آن روز گفتم ای کاش دهۀ اول ذی الحجه دهۀ خداشناسی اعلام می‌شد، چون در تقويم کشور ما برای هر چیزی روز يا دهه يا هفته وجود دارد مگر براي خدا؛ و متأسفانه افراد راجع به خدا، شناختی ندارند غیر از همان شناخت‌ های منفی که اگر دروغ گفتید خدا سنگتان می‌کند و…. كه همه دروغ و مخالف رحمت خداست. و بالأخره خدا را آنطور که باید نمی‌شناسیم.
براي این دهه ذکرهایی كه در كتابهاي دعا هست همه توحیدیست. روز عرفه حاجی ها همه بايد در عرفات باشند. بیابانی که نه بقعه‌اي دارد و نه ساختمانی. تا حاجيان از هر دل‌مشغولي و شائبه‌اي به دور باشند و فقط معرفت پيدا كنند و خدا را بشناسند بعد از آن سيل‌آسا از عرفات به مشعر می‌روند که آنجا نيز بیابان محض است و حتي چادر يا درختي كه در عرفات بود در مشعر نيست تا آنچه را كه در عرفات شناختند، در درون هضم كنند و به مشاعر خود برسانند و بعد ماندن سه روز در منا را خدا واجب كرد تا حاجیان آنجا باشند و شبهاتي كه در بارۀ خدا وجود دارد، مطرح شود و حاجيان پاسخش را ياد بگيرند و با كوله‌باري از خداشناسي به شهر و ديار خود بروند. چندین آیه راجع به منا هست مثل آيۀ 203 سورۀ بقره و ۲۸ سوره حج«وَاذْكُرُوا اللَّهَ فِي أَيَّامٍ مَعْلُومَاتٍ» و واجب هست که حاجی در منا بماند. ولي متأسفانه امور به صورت صوري در آمده است و روحانی کاروان می‌گوید قصد بیتوته کنید. در حالي كه هدف نشست علمی برای شناخت‌ خداست نه اینکه در چادر بمانیم و از گرما رنج ببریم، هدف هایی که خدا داشته اصلا فراموش شده است.
آن روز که آن اطلاعیه را دادم قصدم این بود که خدا هم در عرض مسائل دیگر به او اعتنا شود ولی با گذشت زمان بنظر رسید هر چیز دیگر کنار خدا قرار بدهیم کم‌کم آن چیز اصل مي‌شود و بالا می‌رود و ياد خدا فراموش مي‌شود. و نشست علمي ياد خدا پایین و فرع و فراموش مي‌شود. اصلا خاصیت توحید و شرک این است که وقتی به شرک بها داده شد حس‌گرايي غلبه مي‌كند و خدا کنار می‌رود. در روایات هست که اگر عملی را برای خدا و غیر خدا انجام دادید خدا می‌فرماید: من خوب شریکی هستم همۀ عمل برای آن طرف باشد.
در عمل هم واقعا وقتی اسم غیر خدا بیاید، اسم و ياد حقيقي خدا کنار می‌رود و به ذهن می‌آید حتي اگرچه آن چيز مثل سالروز ولادت و وفات امام معصوم باشد. اصلا تمامي امور به ظاهر شرعي مثل سالروزشهادت امامان و سالگرد ولادت آنان و سالگرد ازدواج ائمه و سالگرد هجرت و سالگرد جنگ و صلح‌هاي پيامبر(ص) و ساير مناسبت‌‌ها که امروزه در تقویم شيعه فراوان دیده می‌شود و تقريبا براي هر روز آن یک یا چند مناسبت وجود دارد، به ذهن می‌آید همۀ اين‌ها جلوی توحید را بگيرد. جایی خواندم که دور کعبه ۳۶۰ بت گذاشته بودند تا هر روز مردم مشغول به یک بت باشند و هیچ وقت به فکر خدا نباشند و ما هم متأسفانه عملا همينطور شده‌ايم که هیچ وقت به فکر خدا نیفتیم. بنده نمی‌خواهم بگویم این مناسبت ها شرک يا حرام است، بلکه می‌خواهم بگویم آیا این چیزها زمان پیامبر(ص) بوده است يا خير؟ پیامبر(ص) بعضی از افراد را خیلی دوست داشت مثل حضرت ابوطالب علیه‌السلام یا حضرت خدیجه علیهاالسلام که هر دو در مكه رحلت کردند، آیا پیامبر(ص) در دورۀ ده سالۀ مدينه، سالگرد برای آن‌ها می‌گرفت، اگر سالگرد مي‌گرفت اسناد آن آورده شود، اگر مراسم گرفته بود که باید هر سال حداقل چند جمله از پیامبر(ص) در وصف آنان نقل شده باشد.
در سال دوم هجرت رقيه، دختر پیامبر که زن عثمان بود از دنیا رفت، آیا پیامبر(ص) سالهاي بعدش هر سال برای دختر جوان ناكامش مراسم می‌گرفت؟!
مقبره و گنبد و بارگاه ساختن بر آنان چطور؟ آيا شنيده‌ايد كه آن زمان مردم براي پدر و مادر پیامبر یا جد او، حضرت عبدالمطلب مثلا اتاقك يا گنبدی بسازند؟ آيا پيامبر(ص) مردم را بالای قبر جد خود جمع کرد و براي ساخت گنبد بر آن و رواق در اطراف آن ستاد تشكيل داد؟
شاید می‌دانست که گنبدسازي يا تعيین روز خاص به عنوان ولادت يا رحلت، باعث مشغول شدن اذهان می‌شود و نتیجه آن این می‌شود که خدا از اذهان بیرون رود.
بعد از پیامبر(ص) حضرت علی علیه‌السلام همسر جوان خود، حضرت زهرا(س) را در همان سال اول از دست داد، چرا سالهاي بعد مراسمی برای پيامبر(ص) يا حضرت زهرا سلام الله علیها گرفته نشد؟ یا امام حسن و امام حسین علیهماالسلام که چهل و پنجاه سال پس از جد و مادرشان زنده بودند مراسمي براي آن دو نگرفتند؟ و چرا سر قبر آنان از آنان چيزي نخواستند يا از خدا به حق آنان چيزي نخواستند؟

بله، جهالتهاي زمان ما و گسترش خرافه و بدعت در زمان ما به حدّي است كه از آخوندي می‌پرسند که وقتی به زيارت امام رضا می‌رویم از خدا بخواهیم به حق آن امام يا خودمان به امام بگوييم برايمان از خدا بخواهد و آن آخوند می‌گوید: از خود امام بخواهید، يا از عالم مرده‌اي مثل طبرسي بخواهيد كه او از امام رضا بخواهد تا او از خدا بخواهد! جل الخالق!
به اين آخوند كه ظاهرا با معاني قرآن سر و كار ندارد و گرنه اين حرفهاي بي‌پايه را نمي‌زد، می‌گویم: آيا در قرآن انبيا و پيروانشان از نبيّ يا وليِّ از دنيا رفته‌اي چیزی خواستند یا تنها از خدا خواستند؟ شما حتي یک مورد پیدا کنید که در قرآن فردي از پيامبرِ از دنيا رفته‌اي چيزي خواسته باشد يا يك مورد پيدا كنيد كه در قرآن كسي گفته‌ باشد: خدايا بحق فلان پيامبر حاجت مرا بده؛ مثلا حضرت یعقوب كه ده‌ها سال در غم فرزند گم‌شدۀ خود مي‌سوخت يك مورد پيدا كنيد كه گفته باشد خدايا به حق جدم ابراهیم، يوسف مرا به من برسان. یا يك مورد بيابيد كه حضرت موسی که در بیابان گرسنه و سرگردان بود بگوید: رب به حق آدم یا به حق ابراهیم؛ يا يك مورد بيابيد كه او از انبياي از دنيا رفته بخواهد كه غذايش دهند يا به راه مَدْيَن راهنماييش كنند يا شر فرعون را از سرش كم كنند يا…؟،
خلاصه اينكه امروزه به دست برخي از معممين بي‌سواد امور غير حق گسترش مي‌يابد. ان شاء الله اين صحبت اثر داشته باشد و از دوستان مي‌خواهم كه اين مطلب و ساير مطالب تفسيري و ديني بنده را در گروههاي مختلف نشر دهيد تا در حد توان در گسترش علم و جلوگيري از گسترش خرافه و بدعت مؤثر باشيم و اگر کسی سؤالی داشت و نتوانستيد جواب دهيد از خود بنده بپرسيد.
نکته بعدی؛ متأسفانه ما خیلی قبر پرست و مرده پرست شده‌ایم و این باعث سوء استفاده فراوانی شده است، این روزها مطالبی پخش می‌شود که مثلا در فلان شهر فلان امامزاده را می‌خواهند وسعت دهند و فردي اعتراض می‌کند که همین الان هم در ایام شلوغيِ جمعیت، اين مكان از جمعيت پر نمی‌شود، و پاسخ مي‌شنود که می‌خواهیم زمینه سازی کنیم برای ظهور امام زمان (عج)؛ مي‌گويم: امام زمان به سیره جدّ خود رسول الله (ص) عمل می‌کند و رسول الله هیچ قبری نساخت و هيچ اطراف قبري را آباد نكرد. تازه احادیث زیادی داریم که پیامبر دستور به صاف كردن قبور می‌داد. بنده نمي‌گويم افراطيون و مغرضان و جاهلان نسبت به بناهاي موجود متعرض شوند؛ خير، سخن بنده اين است كه از الان به بعد دیگر از فكر مقبره سازي در داخل و خارج كشور بيرون رويم. امام خمینی امام مستضعفین بود، براي بعد از رحلتش، قبرش به کاخ نیاز ندارد و مردم زندگی ساده او را دیدند که پيروش شدند و اين كاخ سازي به عنوان مرقد، مستضعفان او را از دلها دور مي‌كند. امروزه جوانان از این صحن وسرا تعجب می‌کنند و اعتراض می‌کنند. آنان هم اعتراض نكنند خودمان عقل داريم و مي‌فهميم در حالي كه خيلي از مناطق كشور مدرسه ندارند يا براي مدرسه امكانات ندارند تجهيز رؤيايي مكاني كه سالي چند روز برنامه دارد عاقلانه نيست.
البته مردم هم جاهل هستند که دوست دارند قبر مردۀ آنان کنار فلان امام يا امامزاده باشد و براي به دست آوردن چنين جاي دفني میلیاردی پول مي‌دهند يا در زمان حياتشان در امام‌زاده قبر می‌خرند، اگر بنا است کسی كه کنار قبر امام يا پيامبري دفن مي‌شود بهشتی شود که خلفاي مدفون کنار قبر پیامبر(ص) یا هارون الرشید كه کنار قبر امام رضا عليه السلام دفن است، بايد بهشتي باشند در حالي كه اگر با دفن شدن در مكان خاصي فردِ مجرم، بهشتي شود با عدل خدا سازگار نيست و خدا از جنايت ستمگران غافل نیست.
آن چه به درد من و شما می‌خورد عمل ماست«وَلِكُلٍّ دَرَجَاتٌ مِمَّا عَمِلُوا وَمَا رَبُّكَ بِغَافِلٍ عَمَّا يَعْمَلُونَ» عمل خودت مهم است نه اینکه قبرت کجا باشد این جهالتی است که ما داریم و دنبال آباد کردن قبرستان ها هستیم و ديگران هم از اين جهالت ما كمال استفاده را مي‌برند.
وقتی سیستان و بلوچستان فقیر است معنا ندارد پول را جای دیگر خرج کنیم، ضریح نقره يا طلا به امام ارزش نمی‌دهد، ارزش امام به علم و تقوا و معنویت اوست. خيلي بد است كه براي آن چه كه در دین نبوده و نفعي ندارد، پول خرج کنیم و براي علم كه اولین کلمۀ نازل شده بر پیامبر است پول خرج نكنيم. و اینطور شده که عده‌ای بخاطر نداشتن پول نتوانند فرزندان خود را به مدرسه بفرستند. پس هم مسئولان و هم مردم و هم ما روحانیت در این مسائل مقصر هستیم.
خلاصه دین روز عرفه و سه روز بعد از آن را براي رفتن اردويي به آن اماكن برای شناخت و ياد خدا و تثبيت آن گذاشته است و در سوره بقره و در سوره حج هم بر آن اصرار ورزيده است که باید توجه کنیم و به یاد خدا باشیم.

شايعه پراكنان و دروغگويان و خرافه‌گستران دروغ نگويند و مطالب را عوضي مطرح نكنند، عابديني نگفته است و نمي‌گويدکه به ياد حضرت علي (ع) نباشيد يا نهج‌البلاغه خوانده نشود یا روایات ائمه را نخوانیم بلکه پیوسته نهج‌البلاغه و روایات و تاریخ ائمه و صحیفه سجاده خوانده شود در طول سال؛ نه اینکه فقط در روز شهادت یا ولادت ائمه. امامان چراغ هدايتند و مطالب آنان روشني‌بخش؛ ولي سالروز ولادت و شهادت گرفتن، چيزي است كه در زمان پيامبر و امامان نبوده و امروزه وسيله‌اي است در دست مداحان و روضه‌خوانهاي بي سواد براي بدعت و گسترش خرافات. و بايد اين راه انحرافي كه در دين پايه و اساسي ندارد، بي‌پايه بودنش روشن شود.
باز دقت شود كه با انتقاد از گرفتن سالگردها نمي‌خواهم بگويم دعا نخوانيد، خير؛ دعا بخوانيد ولي دقيقاً توجه كنيد كه دعاهايي ما که در كتابهاي دعا آمده است، بيشترش با «اللهم انی أسألك؛ خدايا من از تو مي‌خواهم» بصورت مفرد است يعني دعاها معمولا فردي است و سزاوار است كه فردي خوانده شود و دعا خواننده به صورت فردي با خداي خود راز و نياز كند يا ثواب ببرد.
بله اگر كسي سواد خواندن دعا را ندارد يا فهم معناي دعا برايش سخت است، اشكالي ندارد كه در جمعي شرکت کند كه ديگري بلند بخواند يا برايش معنا كند، نه اينكه بلند خواندن دعا و ايجاد سر وصدا مستحب باشد.
سؤال؛ آیا توسل با حرف های شما منافات دارد؟
جواب؛ خير. جزوه مفصلی در مورد آداب دعا قبلا نوشته و منتشر كرده‌ام و یکی از بزرگان نقد کردند و جواب آن را هم نوشته‌ام كه در سايت ahmadabedini.ir قابل دسترسي است.
توسل یعنی وسیله قرار دادن، مثلا من سردم هست براي گرم شدن به بخاری يا آفتاب متوسل مي‌شوم. بعبارت دیگر « اللهم اني أتوسل» شعار توسل است نه خود توسل، توسل یعنی به آنان واقعا متوسل شوم و از آنان علم يا اخلاق فرا بگيرم و ببينم آنان چگونه عمل كردند من هم مثل آنان عمل كنم. خلق و خوی آن‌ها قرآنی بود، ما به آنان متوسل مي‌شويم تا ياد بگيريم چگونه خلق و خويمان قرآني شود.
در آنجا نوشته‌ام كه نظام درخواست با نظام اعطا فرق می‌کند، نظام درخواست یعنی درخواست كردن، فقط باید از خدا باشد اما خدا که می‌خواهد بدهد یعنی نظام اعطاء، خود خدا صلاح می‌داند که از چه راهي مرا به خواسته‌ام برساند. از راه حضرت موسی یا حضرت عیسی یا پیامبر و اهل بیت. مثال هم زدم كه وقتی تقاضاي برق داريد به اداره برق تلفن مي‌زنيد، حالا اداره برق که می‌خواهد اعطا کند از کدام ترانس و سیم بدهد دست خود اوست، اینجا هم می‌گویم: ربنا آتنا، بعد چشمم به نهج‌البلاغه می‌خورد یا حدیثی را گوش می‌دهم که همان عطای خدا به من است. حب الائمه وسیله است، پس از هر کدامشان حدیث صحيحي به من رسید گوش می‌دهم.
سؤال؛ وقتی خدا را عبادت می‌کنیم تصوری از خدا در ذهن ما می‌آید آیا شرک است؟
جواب؛ بله شرک است هرچه كه تصور شد مخلوق ذهن است در حالي كه من و ذهنم مخلوق خداست. و نباید اصلا خدا را در درون ذهنمان تصور کنیم. در حد صفات سلبيه می‌دانیم که او جسم ندارد و مکان ندارد و… اما اینکه چه دارد علم نا محدود، قدرت نامحدود و… و اين امور نا محدود براي ما كه محدود هستيم قابل تصور نيست. ما محدود هستیم.
سؤال؛ گفته شده كه عاشوراي سال 61چهارشنبه بوده و شهادت امام حسین علیه السلام در آن واقع شده است و اسراء پس از ورود به مدينه چهارشنبه‌ها را عزا مي‌گرفتند؛ هفته گردِ امام حسين نه سالگرد. این چطور می‌شود؟
جواب؛ امام حسین علیه‌السلام استثنا هست و امام حسین یعنی مبارزه با ظلم. و او مظلوم به تمام معنا بود و عزاي او يعني مبارزۀ با ظلم. راجع به دیگر ائمه هم گفتم كه بنده با به یاد آنان بودن مشكلي ندارم بلكه ترغيب هم مي‌كنم؛ فقط در مورد تعيین روز معین گفتم که ائمۀ اطهار دنبال این کارها نبودند. برماست كه بر روي هر چیزی که ما را از توحید منحرف می‌کند يا احتمال مي‌دهيم كه منحرف كند، علامت سؤال بگذاریم تا حقيقت روشن شود؛ نه اينكه توجيهات عرفي كنيم؛ زيرا شرك خودش آن زمان عرفي بود و دين به مقابلۀ با آن برخاست.

برچسب ها


0 0 رای ها
رأی دهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده تمام نظرات
چون بازاندیشی روشی دائمی است سزاوار است نوشته ها و سخنرانی های این سایت نظر قطعی و نهایی قلمداد نشود.