مذمت بهتان

مذمت بهتان

مذمت عقلی، عرفی و شرعی بهتان
به نام خداوند آن مهرگستر مهربان
شام بیست و دوم شهریور ۱۴۰۲ و سالگرد شب رحلت پیامبر صلی الله علیه و آله جلسه هفتگی سوره حجرات برپا شد و استاد عابدینی با تسلیت رحلت پیامبر اکرم (ص) به این نکته پرداخت که از برخی سخنرانی‌ها معلوم می‌شود که امروزه از اخلاق دینی که پیامبر صلی الله علیه و آله آورده است، چیزی باقی نمانده است بلکه از اخلاق انسانی هم چیزی باقی نمانده است.
استاد عابدینی به آیه ۱۲ سوره ممتحنه و تفسیرهای شیعه و سنی در ذیل آن آیه استناد کرد که پیامبر صلی الله علیه و آله پس از فتح مکه زنان مسلمان را جمع کرد تا از آنان بیعت بگیرد هند دختر عتبه زن ابوسفیان که در جنگ احد خواست جگر حمزه را بخورد و به هند جگر خوار معروف شد، به طور ناشناس در بین زنان نشست و با هر سخن پیامبر صلی الله علیه و آله به هر بندی از بیعت‌نامه چیزی می‌گفت تا جلسه را به هم بریزد ولی پیامبر صلی الله علیه و آله از کنار حرف او می‌گذشت و بند دیگری از بیعت نامه را قرائت می‌کرد تا به این بند رسید که زنان مسلمان بیعت کنند که تهمت نزنند و هند گفت والله بهتان قبیح است و تو ما را جز به رشد و مکارم اخلاق امر نمی‌کنی.( مجمع البیان جلد ۹ صفحه ۲۷۶)
اما امروزه فردی عمامه به سر می‌گوید می‌توان به مخالف ولی فقیه بهتان زد. یعنی این عمامه به سر عقل خود را به کار نمی‌برد و بر فطرت خود خروارها خاک تعصب و جاهلیت ریخته است که بهتان را زشت نمی‌بیند. تعصب او از تعصب هند جگرخوار بیشتر است.
باز استاد عابدینی با توجه دادن به آیات سوره نور و قصه‌ای که طبق نظر مشهور مفسران برای «عایشه» و طبق نظر غیر مشهور برای «ماریه» اتفاق افتاد و آیات قرآن به شدت تهمت زنندگان را توبیخ کرد و از جمله در آیه ۱۶ سوره نور فرمود: چرا وقتی که آن [تهمت] را شنیدید نگفتید ما حق نداریم به این [تهمت] زبان بگشاییم. [خدایا] تو منزهی این بهتانی است بزرگ. و با عبارت « این بهتان بزرگ است»، همه را به وجدان خودشان ارجاع داد. یعنی هر وجدانی و هر عقلی و هر فطرتی می‌فهمد که بهتان بد است و نباید خود را به آن آلوده کرد و لو اینکه نشانه‌ها و گمانه‌هایی برای راستی آنچه می‌گویند باشد. از آنچه بیان شد روشن شد که پلیدی و زشتی بهتان نزد تمام عاقلان عالَم ثابت است حال چگونه یک عمامه به سر به طور رسمی آن را جایز و بلکه راجح می‌داند، چیزی است که هر انسانی را متحیر می‌کند.
استاد عابدینی در ادامه گفتند همۀ این کج‌رویها برگشتش به یک حدیث است و آن حدیث یقیناً جعلی است و کسی از مخالفان شیعه آن را ساخته و در کتاب کافی کلینی جلد ۲ صفحه ۳۷۵ حدیث ۴ قرار داده است.
استاد عابدینی در ادامه چند شاهد بر جعلی بودن آن حدیث آورد یکی اینکه با سایر احادیث آن باب که ۱۶ حدیث دارد سازگار نیست زیرا احادیث باب همگی در این راستا است که با اهل گناه نشست و برخاست نکنید.
دوم با عنوان باب هم سازگار نیست زیرا عنوان باب «مجالسة اهل المعاصی یا همنشینی با گناهکاران» است در حالی که موضوع این حدیث فحش دادن به بدعتگذاران و تهمت زدن به آنان است.
سوم با قرآن هم سازگار نیست زیرا قرآن در آیه ۱۰۸ سوره انعام از فحش دادن به بت و بت پرست که بدترین گناه‌ها را دارد نهی می‌کند و بنابراین به طریق اولی دیگرانی که گناه کمتری دارند نمی‌توانند مورد فحش واقع شوند. همچنین قرآن در موارد فراوان از جمله آیه ۱۲ سوره ممتحنه و آیات ۱۱ تا ۲۶ سوره نور بهتان و افترا را به شدت نفی می‌کند.
چهارم با اخلاقی که دین برای آن آمده است نیز سازگاری ندارد؛ زیرا آیات اخلاقی و روایات اخلاقی خارج از حد شمارش است. دین آنچنان از تهمت منزجر می‌باشد که در آیه ۴ سوره نور کسی را که به دیگری نسبت زنا بدهد و چهار شاهد بر وقوع آن عمل نداشته باشد فاسق شمرده و جاری ساختن حد قذف را بر او خواستار شده است.
پنجم با عقل که معیار قبول دین حق از دین باطل است نیز سازگاری ندارد.
ششم با احادیث دیگر کتاب کافی نیز سازگاری ندارد مثلاً در کافی جلد ۲ صفحه ۳۵۹ باب دیگری وجود دارد به نام باب فحش و و روایت سوم آن این است که به مردم فحش ندهید.
هفتم این حدیث در هیچ کتابی از شیعه و سنی قبل از کلینی یافت نمی‌شود. یعنی حدیث «باهتوهم» که حدیث چهارم باب مجالست اهل المعاصی است. تنها در کافی کلینی که متوفای ۳۲۹ است از پیامبر صلی الله علیه که متوفای ۱۱ هجری است نقل شده و بیش از سه قرن میان این دو وفات یا این دو نفر فاصله است و اگر این حدیث از پیامبر صادر شده بود باید در کتابهای متعددی وجود داشت، دز حالی که در هیچ کتاب دیگری نیامده است و همین نشان می‌دهد که یکی از دشمنان شیعه بعد از نوشته شدن کافی آن را جعل کرده‌ و در کافی نوشته است.

نتیجه‌اش این می‌شود که هرچه شیعه درباره بدی مشرکان و کفار مکه یا بدی خلفای بنی امیه یا بدی خلفای بنی عباس بگویند از حجیت می‌افتد؛ زیرا در همه آنها احتمال بهتان زدن شیعه به آنان وجود دارد.
لازم است که علمای شیعه درباره این حدیث موضع‌گیری کنند و این لکه ننگ را از دامن شیعه بزدایند و از این نترسند که آقایان خمینی و خویی نیز طبق این حدیث فتوا داده‌اند؛ زیرا انسان جایزالخطاست و خطای این دو بزرگوار در این مسئله روشن است. بله هر فردی گاهی احساسی می‌شود و تهمتی می‌زند یا جواز تهمت را تجویز می‌کند و برای توجیه کار خود به این حدیث تمسک می‌کند، ولی اگر دقت کنند که تهمت نابود کننده دین است حتماً از آن دست برمی‌دارند خصوصاً اگر برایشان روشن شود که این حدیث جعلی است.
و در پایان ایشان ابراز امیدواری کرد که دیگر کسی چنین امور ضد عقلی ضد دین و ضد اخلاقی را به دین نچسباند.

آدرس تلگرام (صفحۀ عمومی) : @ostadahmadabedini
تلگرام (صفحۀ قرآنی) : @bazandishi_tafsir
تلگرام (صفحۀ پرسش و پاسخ) : @porseshha_va_pasokhha
تلگرام(بازاندیشی در فقه):
@fegheostadahmadabedini
اینستاگرام : @ostad_ahmad_abediniمذ

برچسب ها


0 0 رای ها
رأی دهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده تمام نظرات
چون بازاندیشی روشی دائمی است سزاوار است نوشته ها و سخنرانی های این سایت نظر قطعی و نهایی قلمداد نشود.