برای شنیدن فایل صوتی جلسه چهارم شرح دعای ابوحمزه ثمالی بر روی لینک زیر کلیک کنید:

جلسه چهارم شرح دعای ابوحمزه

متن پیاده شده جلسه چهارم شرح دعای ابوحمزه

جلسه چهارم شرح دعای ابوحمزه

مِنْ أَيْنَ لِىَ الْخَيْرُ يَا رَبِّ وَلَا يُوجَدُ إِلّا مِنْ عِنْدِكَ

ترجمه: «پروردگارا از کجا برایم خیری هست، درحالی‌که جز نزد تو یافت نمی‌شود»

از این عبارت بدست می‌آید که خوبی‌ها از طرف خدا به ما می‌رسد. دقت کنید که گفته شده زرتشتیان قائل بودند دو خدا در عالم وجود دارد. یکی یزدان که خدای خوبی‌هاست و یکی اهریمن که خدای بدی‌هاست. حال آیا این عبارت که می‌گوید خیرها از جانب توست به همین عقیده اشاره دارد که دو خدا وجود دارد؟

در جواب باید گفته شود که خیر، این طور نیست. طبق معارف دین اسلام در دنیا هر آنچه هست خوب است و در جهان، بد مطلق وجود ندارد و اگر چیز بد وجود دارد نسبت به دیگری است مثلا اگر گوسفند را می‌کشیم و می‌خوریم برای گوسفند بد است و الا برای انسان خوب است. مثال دیگر گرگ است که برای انسان بد است ولی برای خودش خوب است. اتفاقا گرگ نیز بنی‌آدم را بد می‌داند. پس در نظام کل همه چیز نیاز است. هم به انسان نیاز است و هم به گرگ. پس فکر نکنیم که خلقت گرگ نیاز نبوده است یا اینکه شیطان آن را خلق کرده است. اتفاقا خلقت گرگ خوبی‌هایی نیز دارد. بله در مواجهه با ما بد است ولی خودش در طبیعت منفعتی دارد. اصلا اگر در طبیعت هریک از حیوانات حذف شوند مشکلی پیش می‌آید و به همین خاطر عده‌ای در جهان با عنوان محافظان محیط زیست ایجاد شده‌اند تا کمک کنند محیط زیست از بین نرود.

پس هرچه وجود دارد خوب است و همۀ این خوبی‌ها از ناحیۀ خداست و این همان معنای عبارت مورد بحث است. بنابراین از عبارت دعا می‌فهمیم که همۀ وجودها از طرف خداست و همۀ آنها خیر و خوب است.

پس سعی کنیم با مواجهۀ با موجودات به این صورت فکر کنیم که همگی باید باشند چون همه خوب هستند. برخی فکر می‌کنند فقط خودشان باید باشند. حتی مثلا در بین انسان‌ها کسانی هستند که از اقوام دیگر خوششان نمی‌آید. این تفکر، اشتباه است. حتی نسبت به حیوانات نیز نباید چنین ذهنیتی داشته باشیم چه برسد به انسان‌ها.

شاعر می‌گوید:

جهان چون چشم و خط و خال و ابروست      که هر چیزش به جای خویش نیکوست

(شیخ محمود شبستری – گلشن راز)

دقت کنید در یک ماشین همه چیز لازم است: تایر، موتور، برف پاک کن، باتری و ….

در جهان نیز همه چیز لازم است. هم انسان و هم گرگ و هم گُل و هم کود و ….

جهان برای اینکه بچرخد باید همۀ این گونه‌ها وجود داشته باشد.

وَمِنْ أَيْنَ لِىَ النَّجاةُ وَلا تُسْتَطاعُ إِلّا بِكَ

ترجمه: «و از کجا برایم نجاتی است، درحالی‌که جز به تو فراهم نمی‌گردد»

در دنیا انواع راه‌ها هست که باید بدانیم کدام راه‌ها ما را به مقصد می‌رساند. جهان مثل یک کویری است که باید راه را در آن پیدا کرد تا به نقطۀ امن رسید.

آیا راهی که ما در طول زندگی طی می‌کنیم درست است یا نه؟ ما انسان‌ها وسط دنیایی هستیم که از قبل و بعد، چندان خبر نداریم و حتی در زمان خودمان نیز خبر زیادی نداریم. پس این خداست که باید راه را به ما نشان دهد. ما از دینی که پیامبر(ص) برای ما آورده راه را یاد می‌گیریم. البته خود ایشان نیز مستقلا راه بلد نیست بلکه خدا راه را به ایشان نشان داده است.

پس راه سعادت آن است که خدا به پیامبر(ص) یاد داد و ایشان به ما.

اینکه روزانه به خدا می‌گوییم ما را به راه راست هدایت کن پس معلوم است کس دیگری نمی‌تواند ما را هدایت کند.

البته مواظب باشیم افرادی با عنوان خدا ما را فریب ندهند که بگویند ما دیشب خواب دیدیم که خدا مسیر را به ما نشان داد. دقت شود که پیامبران معجزه داشتند و ما به خاطر معجزه آنها را پذیرفته‌ایم.