سبد خرید شما خالی است.
سبد خرید شما خالی است.
برای شنیدن فایل صوتی جلسه بیست و ششم تفسیر سوره اعراف مربوط به آیات 6 و 7 این سوره وارد لینک زیر شوید:
↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓
لینک جلسه بیست و ششم تفسیر سوره اعراف
متن پیاده شدۀ این جلسه
نکات درس تفسیر در تاریخ 22/03/1403(نوشته شده توسط یکی از شاگردان استاد عابدینی)
تفسیر آیات 6 و 7 سوره اعراف
فَلَنَسْئَلَنَّ الَّذِينَ أُرْسِلَ إِلَيْهِمْ وَ لَنَسْئَلَنَّ الْمُرْسَلِينَ ﴿الأعراف، 6﴾
[روز قیامت] از کسانی که پیامبران به سویشان فرستاده شده ، و از شخص پیامبران به طور یقین پرسش خواهیم کرد.
فَلَنَقُصَّنَّ عَلَيْهِمْ بِعِلْمٍ وَ مٰا كُنّٰا غٰائِبِينَ ﴿الأعراف، 7﴾
بیتردید برای آنان [در آن روز، عقاید، اعمال و اخلاقشان را] از روی دانشی [دقیق و فراگیر] بیان خواهیم کرد؛ و ما هیچ گاه از آنان غایب نبودهایم.
نکته 1: در انتهای جلسۀ گذشته در مورد این صحبت کردیم که بین آیه 6 سوره اعراف با آیات دیگر قرآن که از عدم سؤال در روز قیامت سخن گفته تعارضی وجود ندارد. به طور کلی در مورد آیاتی از قرآن که ظاهرش با یکدیگر تناقض دارند عدهای بحث نسخ را پیش کشیدهاند و میگویند یکی دیگری را نسخ کرده است مثلا در مورد سورۀ مائده میگویند این سوره ناسخ غیر مسنوخ است. و اما مستشرقین که بحث نسخ را نمیپذیرند میگویند آیات قرآن با یکدیگر در تناقض است و مثالهایی از این تناقضات از جمله همین مورد بحث را میآورند.
در جلسۀ گذشته صحبت کردیم که در صورتی میتوان دو جمله را متناقض دانست که آنها در 8 مورد وحدت داشته باشند و در اینجا چنین وحدتی بین آیات نیست و در نتیجه تناقضی وجود ندارد.
در منطق خواندهایم که:
در تناقض هشت وحدت شرط دان / وحدت موضوع و محمول و مكان. وحدت شرط و اضافه، جزء و كل / قوه و فعل است، در آخر زمان.
اگر دو جمله در تمام این هشت مورد وحدت داشت و باز متناقض بود میتوان حرف از تناقض زد ولی اگر در یک مورد وحدت وجود نداشت نمیتوان دو جمله را متناقض دانست.
به طور کلی در بحث آیات قرآن که برخی میگویند متناقض است دقت نمیکنند که هیچیک در تمام 8 مورد وحدت ندارند مثلا در بسیاری از آیات قرآن متعلق ذکر نشده و اگر در متعلق دقت کنیم متوجه میشویم که متعلقات با یکدیگر فرق دارند و در نتیجه تناقضی نیست.
حتی ممکن است کلمهای چندین معنا یا چندین مصداق داشته باشد و در بحث تناقضات قرآنی باید به این نکته نیز توجه داشت. ممکن است یک جمله به برخی مصادیق و جملۀ دیگر به برخی دیگر از مصادیق اشاره داشته باشد و در نتیجه تناقضی در کار نباشد.
با مطالب ذکر شده باید متوجه شده باشیم که وقتی سؤالی در مورد تناقض در قرآن میپرسند زود فکر نکنیم درست است بلکه باید خوب در مورد آیات بررسی صورت گیرد.
نکته 2: در جلسۀ گذشته 5 راه حل برای رفع تناقض آیه 6 با آیات دیگر قرآن بیان کردیم. حال در اینجا راههای دیگر را نیز بیان میکنیم از جمله اینکه ممکن است پرسشکنندگان متفاوت باشند مثلا فرشتگان سؤال بپرسند ولی بهشتیان نپرسند یا مخلوقها بپرسند ولی خدا نپرسد. باز ممکن است موضوع سؤالها متفاوت باشد مثلا در مورد عقائد پرسیده نشود ولی در مورد اعمال پرسیده شود یا بر عکس.
بنابراین ادعای تناقض میان آیات چیزی نیست که به راحتی بتوان به آن زبان باز کرد و قبول کرد.
تازه یادمان نرود که گاهی اوقات سؤال کردن از روی ترحم و شفقت و لطف است مثل اینکه خدا از پیامبرش از روی شفقت سؤال کرده است که:
عَفَا اللّٰهُ عَنْكَ لِمَ أَذِنْتَ لَهُمْ حَتّٰى يَتَبَيَّنَ لَكَ الَّذِينَ صَدَقُوا وَ تَعْلَمَ الْكٰاذِبِينَ ﴿التوبة، 43﴾
خدا تو را مورد بخشش و لطف قرار دهد، چرا پیش از آنکه [راستگویی] راستگویان بر تو روشن شود، و دروغگویان را بشناسی [از روی مهر و محبتی که به ایشان داری] به آنان اجازه [ترک جنگ] دادی؟
یا در سورۀ تحریم آمده است:
يٰا أَيُّهَا النَّبِيُّ لِمَ تُحَرِّمُ مٰا أَحَلَّ اللّٰهُ لَكَ تَبْتَغِي مَرْضٰاتَ أَزْوٰاجِكَ وَ اللّٰهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ ﴿التحريم، 1﴾
ای پیامبر! چرا آنچه را که خدا بر تو حلال کرده برای به دست آوردن خشنودی همسرانت بر خود حرام میکنی؟ و خدا بسیار آمرزنده و مهربان است.
این سؤالات توبیخی و استفهامی نیست بلکه از روی شفقت است که چرا اینقدر کوتاه میآیی؟
پس به راحتی نمیتوان آیات قرآن را با یکدیگر متناقض دانست.
نکته 3: در تعبیر فَلَنَسْئَلَنَّ الَّذِينَ أُرْسِلَ إِلَيْهِمْ گفته نشده که چه چیزی فرستاده شد. ممکن است گفته شود آن چیزی که ارسال شده رسول الهی است. این احتمال نیز هست که مراد کتاب باشد که البته اگر کتاب منظور باشد در دل آن رسول نیز هست.
و اما اگر مراد کتاب باشد علاوه بر اینکه از مردم سؤال میشود از خود پیامبران نیز در مورد کتاب سؤال میشود که آیا خودت به کتاب عمل کردی یا نه؟
پس در این زمینه پیامبران نیز همانند مردم هستند همانطور که گفته شده همۀ مردم در مقابل قانون متساوی هستند.
به عبارت دیگر رسولان و مردم در برابر تکالیف الهی که کتاب بر آنها دلالت دارد متساوی هستند و پیامبران نیز همانند مردم مورد بازخواست واقع میشوند. تازه بر پیامبران الهی تکالیف بیشتری نسبت به مردم واجب است.
پس دستور اِتَّبِعُوا مٰا أُنْزِلَ إِلَيْكُمْ مِنْ رَبِّكُمْ وَ لاٰ تَتَّبِعُوا مِنْ دُونِهِ أَوْلِيٰاءَ در آیه سوم همین سورۀ اعراف نیز شامل پیامبران میگردد.
البته قبلا گفتیم که مراد از مٰا أُنْزِلَ إِلَيْكُمْ قرآن و سنت و عقل است و با وجوب پیروی از راهآورد وحی تداخل موضوع و محمول یا تداخل حکم و متعلق نمیشود چون پیامبر آب را از سرچشمه میگیرد و ما با واسطه ولی به هر حال هر دو باید تبعیت کنیم.
نکته 4: علت بیان آیه 7 میتواند این باشد که وقتی از بدکاران سؤال میشود ممکن است آنها دروغ بگویند و به همین خاطر در این آیه بیان شده است که خدا اعمال بدکاران را با علم کامل خود بیان میکند.