تفسیر سوره اعراف – جلسه بیست و هفتم – 1403/03/23

تفسیر سوره اعراف – جلسه بیست و هفتم – 1403/03/23

برای شنیدن فایل صوتی جلسه بیست و هفتم تفسیر سوره اعراف وارد لینک زیر شوید:

↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓

لینک جلسه بیست و هفتم تفسیر سوره اعراف

متن پیاده شدۀ این جلسه

نکات درس تفسیر در تاریخ 23/03/1403(نوشته شده توسط یکی از شاگردان استاد عابدینی)

تفسیر آیه 7 سوره اعراف

فَلَنَقُصَّنَّ عَلَيْهِمْ بِعِلْمٍ وَ مٰا كُنّٰا غٰائِبِينَ  ﴿الأعراف‏، 7﴾

بی‌تردید برای آنان [در آن روز، عقاید، اعمال و اخلاقشان را] از روی دانشی [دقیق و فراگیر] بیان خواهیم کرد؛ و ما هیچ گاه از آنان غایب نبوده‌ایم.

نکته 1: آیه 6 مربوط به سؤال بود که خدا یا ملائکه سؤال می‌کنند. در اینجا ممکن است این پرسش پیش آید که مجرمان در جواب این سؤالات به دروغ متوسل می‌شوند همانطور که در دنیا نیز انواع دروغ و ظاهرسازی را در پروندۀ خود دارند.

همچنین سؤال دیگر این است که در مقابل این همه جنایت چرا تنها به سؤال لفظی اکتفا شده است؟ چرا در اینجا حرف از مجازات زده نشده است؟

درجواب این سؤالات باید گفته شود که خدا در آیه 7 می‌گوید ما همه چیز را می‌دانیم بلکه بالاتر از دانستن، تمام شئون زندگی آنها را از اول تا آخر بیان می‌کنیم.

تعبیر فَلَنَقُصَّنَّ عَلَيْهِمْ بِعِلْمٍ به این معناست که قصۀ زندگی یا تمام شئون زندگی آنها برایشان بیان خواهد شد.

پس خداوند خودش در تمام مراحل حاضر بوده است، از مرحلۀ به وجود آمدن، بزرگ شدن، جنایت کردن تا مُردنشان و خدا در تمام این مراحل شاهد اعمال و کارهای آنها بوده است.

و اما فَلَنَقُصَّنَّ عَلَيْهِمْ بِعِلْمٍ ممکن است از طریق فیلم نشان دادن باشد. ممکن است از طریق قصه گفتن باشد و یا ممکن است از طریق به وجود آوردن خود آن صحنه باشد.

این احتمال نیز هست که مراد از این جمله این باشد که ما خودمان تنظیم کرده‌ایم که هرکسی در کجا و چه زمانی چه کند.

البته کسی از این جمله جبر نفهمد بلکه منظور توحید افعالی است. به طور کلی در عالم جبر نیست چون ما علم به علم خدا نداریم.

از همین‌جا روشن می‌شود که سؤال مطرح شده در آیۀ قبل توبیخی و برای عذاب نمودن است نه استفهامی. همچنین روشن می‌شود که بیان یا تجسم سرگذشت افراد مجرم برایشان نوعی عذاب است. علاوه بر این بیان قصۀ زندگی به صورت گویش یا نمایش یا تجسم، بیان کردن قسمت‌هایی است که چه بسا برای خود افراد نیز مخفی بوده است و خدا با دنبال کردن یا بیان کردن می‌خواهد آن زوایای مخفی را برای خود فرد و برای دیگران روشن سازد.

توجه شود که گاهی اوقات جنایت‌کاران جنایت می‌کنند و برای همه کاملا روشن است که جنایت می‌کنند. بعضی اوقات تنها اطرافیان می‌فهمند که فلان کار جنایت است. گاهی اوقات اطرافیان نیز نمی‌فهمند و تنها خود فرد می‌فهمد و تاریخ نیز در آینده می‌فهمد. گاهی اوقات تاریخ هم نمی‌فهمد. حتی ممکن است نیت و اهداف افراد با تست روان‌شناسی از مجرمان روشن شود ولی ممکن است در مواردی از این طریق نیز روشن نشود. و اما گاهی خود مجرم نیز امر برایش مشتبه است و خودش هم نمی‌داند ولی خداوند تمام این مراحل را می‌داند.

حال می‌توان گفت آیه بیشتر این مراحل آخر را نظر دارد و به گونه‌ای گزارش زندگی را برایشان مشخص می‌کند که اجمال‌های زندگی‌شان برایشان روشن شود.

دقت کنید که در مواردی انسان نمی‌فهمد کارش ریاست یا آموزش است. در مواردی ممکن است کارهایی بکنیم ولی حقیقت موضوع برایمان روشن نشود. حتی در مواردی قضاوت‌هایی می‌کنیم ولی نمی‌دانیم قضاوت ما درست بوده یا نه. حتی گاهی اوقات قضاوت‌هایی در مورد افراد می‌کنیم که خود فرد هم نمی‌داند قضاوت ما نسبت به او درست بوده یا نه ولی خدا همۀ اینها را می‌داند.

بد نیست به مناسبت آیاتی از سوره فصلت را بیاوریم:

وَ يَوْمَ يُحْشَرُ أَعْدٰاءُ اللّٰهِ إِلَى النّٰارِ فَهُمْ يُوزَعُونَ  ﴿فصلت‏، 19﴾

و [یاد کن] روزی را که دشمنان خدا به سوی آتش گرد آورده می‌شوند، پس آنان را از حرکت باز می‌دارند [تا گروه‌های دیگر به آنان ملحق شوند.]

حَتّٰى إِذٰا مٰا جٰاؤُهٰا شَهِدَ عَلَيْهِمْ سَمْعُهُمْ وَ أَبْصٰارُهُمْ وَ جُلُودُهُمْ بِمٰا كٰانُوا يَعْمَلُونَ  ﴿فصلت‏، 20﴾

وقتی به آتش می‌رسند، گوش و چشم و پوستشان به اعمالی که همواره انجام می‌دادند، گواهی می‌دهند.

وَ قٰالُوا لِجُلُودِهِمْ لِمَ شَهِدْتُمْ عَلَيْنٰا قٰالُوا أَنْطَقَنَا اللّٰهُ الَّذِي أَنْطَقَ كُلَّ شَيْءٍ وَ هُوَ خَلَقَكُمْ أَوَّلَ مَرَّةٍ وَ إِلَيْهِ تُرْجَعُونَ  ﴿فصلت‏، 21﴾

و آنان به پوستشان می‌گویند: چرا بر ضد ما گواهی دادید؟ می‌گویند: همان خدایی که هر موجودی را به سخن آورد، ما را گویا ساخت، و او شما را نخستین بار آفرید و به سوی او بازگردانده می‌شوید.

وَ مٰا كُنْتُمْ تَسْتَتِرُونَ أَنْ يَشْهَدَ عَلَيْكُمْ سَمْعُكُمْ وَ لاٰ أَبْصٰارُكُمْ وَ لاٰ جُلُودُكُمْ وَ لٰكِنْ ظَنَنْتُمْ أَنَّ اللّٰهَ لاٰ يَعْلَمُ كَثِيراً مِمّٰا تَعْمَلُونَ  ﴿فصلت‏، 22﴾

و شما [هنگام ارتکاب گناه در دنیا] از اینکه مبادا گوش و چشم و پوستتان بر ضد شما گواهی دهند، پنهان نمی‌شدید، بلکه گمان کردید که خدا بسیاری از آنچه را که [در خلوت] مرتکب می‌شدید، نمی‌داند!!

در قسمت آخر خطبه 199 نهج البلاغه نیز آمده است:

إِنَّ اللَّهَ سُبْحَانَهُ وَ تَعَالَى لَا يَخْفَى عَلَيْهِ مَا الْعِبَادُ مُقْتَرِفُونَ فِي لَيْلِهِمْ وَ نَهَارِهِمْ، لَطُفَ بِهِ خُبْراً وَ أَحَاطَ بِهِ عِلْماً؛ أَعْضَاؤُكُمْ شُهُودُهُ وَ جَوَارِحُكُمْ جُنُودُهُ وَ ضَمَائِرُكُمْ عُيُونُهُ وَ خَلَوَاتُكُمْ عِيَانُه.

ترجمه: «همانا بر خداوند سبحان پنهان نيست آنچه را كه بندگان در شب و روز انجام مى‌دهند، كه دقيقا بر اعمال آنها آگاه است، و با علم خويش بر آنها احاطه دارد. اعضاء شما مردم گواه او، و اندام شما سپاهيان او، روان و جانتان جاسوسان او، و خلوت‌هاى شما بر او آشكار است.»

این روایت تفسیر تعبیر وَ مٰا كُنّٰا غٰائِبِينَ  است. پس اینکه کسی بخواهد صحنه‌سازی و دروغ‌گویی بکند باید بداند که خدا همه چیز را می‌داند.

پس اموری که برای خود شخص مشتبه یا ناشناخته و مخفی است آن هم برای خدا روشن است.

بد نیست در اینجا مثالی از خودم بزنم. برخی می‌گویند عابدینی به دنبال مرجع تقلید شدن هستم ولی خودم می‌دانم که این حرف صحیح نیست و قرائن متعددی بر این مطلب دلالت دارد از جمله اینکه مرجع تقلید سعی می‌کند سنتی باشد تا سنتی‌ها که اساس دین‌داری هستند بر علیه او صحبت نکنند ولی من در مقابل خرافات دائما موضع گرفته‌ام. همچنین مرجع تقلید خمس می‌گیرد ولی من گفته‌ام خمستان را خودتان به فقرا بدهید و تنها یک ششم آن را صرف کارهای دینی مثل تفسیر قرآن کنید. نکتۀ دیگر اینکه مرجع تقلید سعی می‌کند با اقشار مختلف ارتباط مثبت داشته باشد ولی من به همگی نقد خود را بیان کرده‌ام حتی به امثال دکتر سروش. و اما مرجع تقلید سعی می‌کند با حکومت در نیفتد ولی من بارها با حکومت در افتاده‌ام. و اما کسانی که می‌خواهند مرجع شوند در ایام خاص در بیت جلوس کرده تا مردم به دیدار آنها بیایند ولی من چنین کاری نکرده‌ام. مهم‌تر اینکه من خودم می‌دانم که به دنبال مرجعیت نیستم.

اصلا با توجه به شرائطی که هست و پیوسته انتقادها به مراجع تقلید بلند است که چرا ساکتید شاید امروزه عاقلانه نیست که کسی به دنبال مرجعیت باشد چون اگر ساکت باشند مردم ناراحت می‌شود و اگر چیزی بگوید حکومت ناراحت می‌شود.

و اما اگر من نظر فقهی می‌دهم برای دفاع از دین است تا جوانان از دین بیرون نروند و کسانی که دین‌ستیز شده‌اند با مذهبیون درگیر نشوند. پس من می‌خواهم کسی از دین بیرون نرود و اگر بیرون رفت دین‌ستیز نشود و اگر دین‌ستیز شد نخواهد دینداران را بکشد.

به هر حال تهمت‌زنندگان از درون من خبر ندارند ولی خودم از درونم خبر دارم که نمی‌خواهم مرجع شوم. بله برخی کارها هست که خودم هم دقیقا از درون خودم خبر ندارم.

مثلا در همین جلسات گذشته نظر خودم را در مورد فاء در آیه 6 بیان کردم و به گونه‌ای القاء می‌کردم که نظر من بهتر است. شاید بیان کردن مفصل این نظریه برای مطرح کردن خود باشد ولی باز معلوم نیست ولی خدا دقیقا علم دارد. خلاصه اینکه گاهی اوقات انسان از مقاصد خود بی‌خبر است ولی خدا علم دقیق دارد.

نکته 2: آیات متعددی از قرآن دلالت دارد که خدا به همه چیز داناست و رفتار انسان را به او خبر می‌دهد. بد نیست به چند آیه در این زمینه اشاره کنیم:

يُنَبَّؤُا الْإِنْسٰانُ يَوْمَئِذٍ بِمٰا قَدَّمَ وَ أَخَّرَ  ﴿القيامة، 13﴾

آن روز است که انسان را به اعمالی که از دیرباز یا پس از آن انجام داده، آگاه می‌کنند.

يَوْمَ يَبْعَثُهُمُ اللّٰهُ جَمِيعاً فَيُنَبِّئُهُمْ بِمٰا عَمِلُوا أَحْصٰاهُ اللّٰهُ وَ نَسُوهُ وَ اللّٰهُ عَلىٰ كُلِّ شَيْءٍ شَهِيدٌ  ﴿المجادلة، 6﴾

در روزی که خدا همه آنان را برمی‌انگیزد، آن گاه به اعمالی که انجام داده‌اند، آگاهشان می‌کند، اعمالی که خدا حساب همه آنها را برشمرده است در حالی که [آنان] آن را فراموش کرده‌اند، و خدا بر هر چیز گواه است.

أَ لَمْ تَرَ أَنَّ اللّٰهَ يَعْلَمُ مٰا فِي السَّمٰاوٰاتِ وَ مٰا فِي الْأَرْضِ مٰا يَكُونُ مِنْ نَجْوىٰ ثَلاٰثَةٍ إِلاّٰ هُوَ رٰابِعُهُمْ وَ لاٰ خَمْسَةٍ إِلاّٰ هُوَ سٰادِسُهُمْ وَ لاٰ أَدْنىٰ مِنْ ذٰلِكَ وَ لاٰ أَكْثَرَ إِلاّٰ هُوَ مَعَهُمْ أَيْنَ مٰا كٰانُوا ثُمَّ يُنَبِّئُهُمْ بِمٰا عَمِلُوا يَوْمَ اَلْقِيٰامَةِ إِنَّ اللّٰهَ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ  ﴿المجادلة، 7﴾

آیا ندانسته‌ای که خدا آنچه را در آسمان‌ها و آنچه را در زمین است، می‌داند؟ هیچ گفتگوی محرمانه‌ای میان سه نفر نیست مگر اینکه او چهارمی آنان است، و نه میان پنج نفر مگر اینکه او ششمی آنان است، و نه کمتر از آن و نه بیشتر مگر اینکه هر کجا باشند او با آنان است، سپس روز قیامت آنان را به اعمالی که انجام داده اند آگاه می‌کند؛ زیرا خدا به همه چیز داناست.

وَ وُضِعَ الْكِتٰابُ فَتَرَى الْمُجْرِمِينَ مُشْفِقِينَ مِمّٰا فِيهِ وَ يَقُولُونَ يٰا وَيْلَتَنٰا مٰا لِهٰذَا الْكِتٰابِ لاٰ يُغٰادِرُ صَغِيرَةً وَ لاٰ كَبِيرَةً إِلاّٰ أَحْصٰاهٰا وَ وَجَدُوا مٰا عَمِلُوا حٰاضِراً وَ لاٰ يَظْلِمُ رَبُّكَ أَحَداً  ﴿الكهف‏، 49﴾

کتاب [اعمال] هر کسی [در برابر دیدگانش] نهاده می‌شود، پس آنها را می‌بینی که از آنچه در آن است هراسان و بیمناکند و می‌گویند: ای وای بر ما، این چه کتابی است که هیچ عمل کوچک و بزرگی را فرو نگذاشته است مگر آنکه آن را به حساب آورده؟! و هر عملی را انجام داده‌اند، حاضر می‌یابند، و پروردگارت به هیچ کس ستم نخواهدکرد.

وَ مٰا تَكُونُ فِي شَأْنٍ وَ مٰا تَتْلُوا مِنْهُ مِنْ قُرْآنٍ وَ لاٰ تَعْمَلُونَ مِنْ عَمَلٍ إِلاّٰ كُنّٰا عَلَيْكُمْ شُهُوداً إِذْ تُفِيضُونَ فِيهِ وَ مٰا يَعْزُبُ عَنْ رَبِّكَ مِنْ مِثْقٰالِ ذَرَّةٍ فِي الْأَرْضِ وَ لاٰ فِي السَّمٰاءِ وَ لاٰ أَصْغَرَ مِنْ ذٰلِكَ وَ لاٰ أَكْبَرَ إِلاّٰ فِي كِتٰابٍ مُبِينٍ  ﴿يونس‏، 61﴾

[ای پیامبر!] در هیچ شغل و کاری نمی‌باشی، و هیچ بخشی از قرآن را که از سوی خداست، تلاوت نمی‌کنی، و [شما ای مردم!] هیچ کاری انجام نمی‌دهید، مگر آنکه وقتی سرگرم به آن کار هستید، گواه و شاهد شماییم. و به اندازه وزن ذره‌ای در زمین و آسمان از پروردگارت پوشیده نیست و نه کوچک‌تر از آن ذره و نه بزرگ‌تر از آن نیست، مگر آنکه در کتابی روشن ثبت است.

يَسْتَخْفُونَ مِنَ النّٰاسِ وَ لاٰ يَسْتَخْفُونَ مِنَ اللّٰهِ وَ هُوَ مَعَهُمْ إِذْ يُبَيِّتُونَ مٰا لاٰ يَرْضىٰ مِنَ الْقَوْلِ وَ كٰانَ اللّٰهُ بِمٰا يَعْمَلُونَ مُحِيطاً  ﴿النساء، 108﴾

[خیانت پیشگانْ خیانت خود را] از مردم پنهان می‌دارند، و [نمی‌توانند] از خدا پنهان نمایند، و خدا با آنان بود آن گاه که در جلسه مخفی شبانه، درباره طرح و نقشه و سخنی که خدا به آن رضایت نداشت، چاره اندیشی می‌کردند و خدا همواره به آنچه انجام می‌دهند، احاطه دارد.

دلالت این چند آیه بسیار روشن است ولی آیۀ دیگری داریم که از زاویۀ دیگری به این موضوع می‌نگرد. به این آیه از سوره فاطر دقت کنید:

إِنْ تَدْعُوهُمْ لاٰ يَسْمَعُوا دُعٰاءَكُمْ وَ لَوْ سَمِعُوا مَا اسْتَجٰابُوا لَكُمْ وَ يَوْمَ الْقِيٰامَةِ يَكْفُرُونَ بِشِرْكِكُمْ وَ لاٰ يُنَبِّئُكَ مِثْلُ خَبِيرٍ  ﴿فاطر، 14﴾

اگر آنها را بخوانید، خواندنتان را نمی‌شنوند و اگر [بر فرض محال] بشنوند، پاسختان را نمی‌دهند، و روز قیامت شرک شما را انکار می‌کنند؛ و هیچ کس مانند [خدای] آگاه تو را [از حقایق] خبردار نمی‌کند.

البته اصلا اگر این آیات نبود باز از لحاظ عقلی می‌گفتیم که خدا همه چیز را از همه کس به طور دقیق می‌داند که ان شاء الله در جلسۀ آینده در این زمینه بیشتر توضیح خواهیم داد.

0 0 رای ها
رأی دهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
قدیمی ترین
تازه‌ترین بیشترین واکنش نشان داده شده(آرا)
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده تمام نظرات