سبد خرید شما خالی است.
سبد خرید شما خالی است.
برای شنیدن فایل صوتی جلسۀ دهم شرح دعای ابوحمزه وارد لینک زیر شوید:
↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓
لینک جلسه دهم شرح دعای ابوحمزه
(برای باز شدن این لینک ممکن است کمی منتظر بمانید. به خصوص سعی کنید فیلتر شکن خود را خاموش کنید.)
متن پیاده شدۀ این جلسه
جلسه دهم شرح دعای ابوحمزه
فَرَبِّى أَحْمَدُ شَىْءٍ عِنْدِى وَأَحَقُّ بِحَمْدِى
ترجمه: «پروردگارم ستودهترین موجود نزد من بوده و به ستایش من سزاوارتر است»
برای توضیح تعبیر فَرَبِّى أَحْمَدُ شَىْءٍ عِنْدِى ابتدا به این نکته اشاره کنم که در نماز الله اکبر زیاد میگوییم ولی جالب است که در قرآن اصلا الله اکبر نیامده است ولی الحمد لله و سبحان الله و لا اله الا الله هست.
برخی گفتهاند معنای الله اکبر این است که: خدا بزرگتر از هر چیزی است ولی در این معنا انگار که خدا با غیر خدا مقایسه شده است. به همین خاطر میگویند این جمله را اینگونه معنا کنید که: خدا بزرگتر از این است که وصف شود.
حال در اینجا نیز حمد به صورت اسم تفضیل آمده است و اگر بخواهیم مثل همان معنای اولِ الله اکبر معنا کنیم همان اشکال به این معنا نیز وارد است. پس تعبیر أَحْمَدُ شَىْءٍ عِنْدِى مثل معنای دوم الله اکبر باید معنا شود یعنی خدا ستودهتر از آن است که بخواهد ستوده شود و هرچقدر حمد و ثنای خدا را بگوییم باز کم است.
اللّٰهُمَّ إِنِّى أَجِدُ سُبُلَ الْمَطالِبِ إِلَيْكَ مُشْرَعَةً، وَ مَناهِلَ الرَّجاءِ إِلَيْكَ مُتْرَعَةً
ترجمه: «خدایا، راههای درخواست حاجتهایم را بهجانب تو باز مییابم و آبشخورهای امید را نزد تو پر میبینم»
مناهل جمع منهل به معنای مکان آب خوردن است. پس تعبیر وَ مَناهِلَ الرَّجاءِ إِلَيْكَ مُتْرَعَةً نوعی استعاره است و به این معناست که آبشخورهای امید نزد خدا پر آب است یعنی کسی که درب خانۀ خدا بیاید چیزهای زیادی بدست میآورد بر خلاف فقراء دنیا که ممکن است در بسیاری از موارد به کسانی برخورد کنند که اگر هم چیزی به آنها بدهند کم است.
وَالاسْتِعانَةَ بِفَضْلِكَ لِمَنْ أَمَّلَكَ مُباحَةً
ترجمه: «و یاری خواستن از احسانت را برای آنکه تو را آرزو کرد بیمانع میبینم»
پس کسانی که به خدا امید دارند اگر درب خانۀ خدا از او کمک بخواهند این مباح است.
دقت کنید در دنیا گاهی اوقات شاهان را آنقدر بالا میبرند که حتی کمک خواستن از آنها مباح نیست ولی درخواست از خدا برای امیدواران در هر صورتی مباح است.
یادم هست بعد از فوت آقای رفسنجانی نامهای به رهبر نوشتم و گفتم ایشان واسطهای بین اصلاح طلبان و شما بود. حال که ایشان نیست شخص دیگری را مثل آقای خاتمی واسطۀ بین خود و اصلاح طلبان قرار دهید و همچنین ایشان را به ریاست تشخیص مصلحت نظام منسوب کنید. پس از انتشار این نامه درسهای دانشگاه ما قطع شد که چرا به رهبری نامه نوشتی؟
به هر حال نباید اینگونه باشد که نتوان حتی نامهای به بزرگان نوشت.
وَأَبْوابَ الدُّعاءِ إِلَيْكَ لِلصَّارِخِينَ مَفْتُوحَةً
ترجمه: «و درهای دعا را برای فریاد کنندگان گشوده مینگرم»
صارخ به معنای فریاد زننده است مثل کسی که نصف شب از درد، داد میزند که خدایا به دادم برس. چنین کسی هم درب خانۀ خدا بر رویش باز است.
البته باید با احترام با خدا سخن گفت مثل حضرت موسی که در آن شرائط سخت تنها این چنین گفت که:
رَبِّ إِنِّي لِمٰا أَنْزَلْتَ إِلَيَّ مِنْ خَيْرٍ فَقِيرٌ ﴿القصص، 24﴾
ترجمه: «پروردگارا! به آنچه از خیر بر من نازل میکنی، نیازمندم»
یا حضرت ایوب در آن شرائط بیماری چنین دعا میکند:
وَ أَيُّوبَ إِذْ نٰادىٰ رَبَّهُ أَنِّي مَسَّنِيَ الضُّرُّ وَ أَنْتَ أَرْحَمُ الرّٰاحِمِينَ ﴿الأنبياء، 83﴾
و ایوب را [یاد کن] هنگامی که پروردگارش را ندا داد که مرا آسیب و سختی رسیده و تو مهربانترین مهربانانی.
پس روش صحیح دعا اینگونه است که با ادب باشیم ولی به هر حال کسی که داد بزند نیز درب خانۀ خدا بر رویش باز است بر خلاف شاهان که درب خانهشان بر روی با ادبان نیز بسته است چه برسد به کسانی که بخواهند با داد و فریاد سخن بگویند.
وَأَعْلَمُ أَنَّكَ لِلرَّاجِى [لِلرَّاجِينَ] بِمَوْضِعِ إِجابَةٍ وَ لِلْمَلْهُوفِينَ بِمَرْصَدِ إِغاثَةٍ
ترجمه: «و میدانم که تو برای امیدواران در جایگاه اجابتی و برای دل سوختگان در کمینگاه فریادرسی هستی»
تعبیر بِمَرْصَدِ إِغاثَةٍ یعنی خدا در کمین نشسته تا اگر کسی مشکل داشت مشکلش را حل کند مثل ماشینهای امداد که در مسابقات دوچرخهسواری در کمین هستند که اگر برای کسی مشکلی رخ داد مشکلش را حل کنند.
وَأَنَّ فِى اللَّهْفِ إِلىٰ جُودِكَ وَالرِّضَا بِقَضائِكَ عِوَضاً مِنْ مَنْعِ الْباخِلِينَ، وَمَنْدُوحَةً عَمَّا فِى أَيْدِى الْمُسْتَأْثِرِينَ
ترجمه: «و بهیقین در اشتیاق به جودت و خشنودی به قضایت جایگزینی از منع بخیلان است و راه چارهای است از آنچه در دست ثروتاندوزان است»
معمولا دیدهایم افرادی که پولدار هستند ولی به درد مردم نمیرسند هیچ نسلی از خود بجا نمیگذارند ولی از آن طرف همان فقراء نسلشان گسترش پیدا میکند.
پس این عبارت میگوید اگر عدهای بخل ورزیدند و به ما ندادند در صورتی که راضی به رضای خدا باشیم همین، عوض بزرگی است. نکره آمدن عِوَضاً نیز عظمت این عوض را میرساند که آنچه در این حالت بدست میآوریم بسیار بزرگتر از آن چیزی است که قرار بود بخیلان به ما بدهند و ندادند.
شخصی تعریف میکرد طلبه که بودم سوار یک تاکسی شدم و رانندۀ تاکسی به من زور گفت و یک سیلی به گوش من زد و گفت برو به حضرت معصومه بگو. آن طلبه هم همان لحظه به حضرت معصومه گفت. سپس در آینده اتفاقات به گونهای رقم خورد که همان راننده تاکسی به گدایی افتاد.
پس مواظب باشیم ظلم نکنیم و اگر مال داریم غرور ما را فرا نگیرد.