تفسیر سوره بقره – آیه 13

تفسیر سوره بقره – آیه 13

برای شنیدن فایل صوتی تفسیر آیه 13 سوره بقره وارد لینک زیر شوید:

↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓

لینک تفسیر آیه 13 سوره بقره

(ممکن است برای باز شدن این لینک و فایل صوتی آن قدری منتظر بمانید. به خصوص سعی کنید فیلتر شکن خود را خاموش کنید.)

متن پیاده شدۀ این جلسه

نکات درس تفسیر – آیه 13 سوره بقره(نوشته شده توسط یکی از شاگردان استاد عابدینی)

وَ إِذٰا قِيلَ لَهُمْ آمِنُوا كَمٰا آمَنَ النّٰاسُ قٰالُوا أَ نُؤْمِنُ كَمٰا آمَنَ السُّفَهٰاءُ أَلاٰ إِنَّهُمْ هُمُ السُّفَهٰاءُ وَ لٰكِنْ لاٰ يَعْلَمُونَ  ﴿البقرة، 13﴾

چون به آنان گویند: ایمان آورید چنان که دیگر مردم ایمان آوردند می‌گویند: آیا ما هم مانند سبک مغزان ایمان آوریم؟! آگاه باشید! قطعاً اینان خود سبک مغزند، ولی [از شدت کوردلی به این حقیقت] آگاه نیستند.

نکته 1: توضیح دادیم که مراد از ایمان مردم، ایمان جاهلانه نیست چرا که اسلام چنین ایمانی را نمی‌پذیرد بلکه بارها بر روی علم تأکید کرده است تا جایی که اولین کلمه‌ای که بر پیامبر(ص) نازل شده «اقرء» بوده که دستور به خواندن است. همچنین در سوره زمر آمده است:

قُلْ هَلْ يَسْتَوِي الَّذِينَ يَعْلَمُونَ وَ الَّذِينَ لاٰ يَعْلَمُونَ إِنَّمٰا يَتَذَكَّرُ أُولُوا الْأَلْبٰابِ  ﴿الزمر، 9﴾

بگو: آیا کسانی که معرفت و دانش دارند و کسانی که بی‌بهره از معرفت و دانش‌اند، یکسانند؟ فقط خردمندان متذکّر می‌شوند.

پس اسلام هیچ‌گاه به ایمان جاهلانه که تودۀ مردم دارند تشویق نمی‌کند.

با توجه به این قرائن خارجیه می‌فهمیم مراد از مردم در این آیه مردم خاصی است همانطور که کلمۀ ناس در قرآن در مواردی به انسان‌های والا گفته شده است.

یادمان نرود که این آیات در سال اول هجرت نازل شده که در مدینه یهود و منافقان و بقیۀ مسلمانان وجود داشتند. پس ناس نمی‌تواند به همۀ این گروه‌ها اشاره داشته باشد و حتما قید می‌خورد و در نتیجه شامل مهاجران وانصار می‌شود و یقینا با توجه به قرائنی که آمد شامل ضعیف الایمان‌ها و یهود و نصاری نمی‌شود.

دقت کنید مردمی که در آن زمان ایمان آوردند عبارت بودند از مهاجران و انصار و در نتیجه از منافقان خواسته شده که مثل مهاجران و انصار ایمان بیاورید.

نکته 2: در آیه 13 از سفیه صحبت شده است. سفیه در امر اقتصادی کسی است که چیز خوب را در مقابل چیز کم ارزش معامله می‌کند. حال اگر منافقان، مهاجران و انصار را سفیه قلمداد می‌کردند به این استناد بود که همۀ مال و دارایی خود را دادند و آواره شدند و چیزی به آنها داده نشد جز اینکه شرک را با اسلام عوض کرده‌اند. منافقان می‌گفتند ما آنقدر سفیه نیستیم که چنین کنیم.

نکته 3: تعبیر أَلاٰ إِنَّهُمْ هُمُ السُّفَهٰاءُ علاوه بر اینکه تعبدی است عاقلانه نیز هست. الآن که 1400 سال گذشته است ما می‌توانیم تحلیل کنیم که واقعا چه کسی در آن زمان سفیه بوده است.

بد نیست ابتدا مثالی بزنم:

وقتی مسلمانان، هوازن را فتح کردند اموال زیادی به دست آنها رسید و پیامبر(ص) خیلی از این اموال را به سران قریش بخشید. مردم مدینه تعجب کردند و گفتند فداکاری‌ها را ما کردیم و غنیمت‌ها را قریش ببرند.

وقتی پیامبر(ص) فهمید مردم مدینه چنین شبهه‌ای دارند آنها را جمع کرد و به آنها گفت من موجب اتحاد و قدرت شما شدم. می‌خواهید مردم مکه با شتر و گاو برگردند و من با شما باشم؟ و آنها گفتند بله ما راضی هستیم.

حال ممکن است کسی بگوید قبول این مطلب نیز سفاهت است چون این‌گونه، مالی به آنها نمی‌رسید ولی الآن پس از 1400 سال نگاه کنید که اگر مردم مکه شتر و گاو را انتخاب می‌کردند و پیامبر(ص) به مکه می‌رفت بیشتر به نفع مردم مدینه بود یا الآن که مردم مدینه هرچه دارند الی الابد از پیامبر(ص) دارند.

اقتصاد مدینه و اسم مدینه به اعتبار پیامبر(ص) رشد کرد. پس نباید نگرش ضعیف داشته باشیم بلکه آینده‌نگری خیلی مهم است.

حال وقتی خدا می‌گوید منافقان سفیه هستند به این خاطر است که نفع حال حاضر و مادی را در نظر می‌گیرند ولی در عوض، مهاجران و انصار الی الابد نامشان باقی است.

منافقان منافع زودگذر را در نظر می‌گرفتند ولی مهاجران و انصار اولا منافع دنیا الی الابد را در نظر گرفته و تازه دنیا در مقابل آخرت چیزی نیست و آنها منافع اخروی را بدست آوردند.

کسی که چیزی می‌کارد تا بعدا برداشت کند سفیه نیست. آیا کشاورز که چیزی می‌کارد تا در آینده برداشت کند سفیه است؟

پس مهاجران و انصار که به امید نفع اخروی دنیای خود را از دست دادند نه تنها سفیه نبودند بلکه کاملا عاقلانه رفتار کردند.

0 0 رای ها
رأی دهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
قدیمی ترین
تازه‌ترین بیشترین واکنش نشان داده شده(آرا)
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده تمام نظرات