تفسیر سوره اعراف – جلسه سی و چهارم – 1403/04/04

تفسیر سوره اعراف – جلسه سی و چهارم – 1403/04/04

برای شنیدن فایل صوتی جلسه سی و چهارم تفسیر سوره اعراف مربوط به آیه 10 این سوره وارد لینک زیر شوید:

↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓

لینک جلسه سی و چهارم تفسیر سوره اعراف

(ممکن است برای ورود به این لینک قدری منتظر بمانید. سعی کنید فیلتر شکن خود را خاموش کنید)

متن پیاده شدۀ این جلسه

نکات درس تفسیر در تاریخ 04/04/1403(نوشته شده توسط یکی از شاگردان استاد عابدینی)

تفسیر آیه 10 سوره اعراف

وَ لَقَدْ مَكَّنّٰاكُمْ فِي الْأَرْضِ وَ جَعَلْنٰا لَكُمْ فِيهٰا مَعٰايِشَ قَلِيلاً مٰا تَشْكُرُونَ  ﴿الأعراف‏، 10﴾

و شما را در زمین جای دادیم، و در آن برای شما وسایل و ابزارزندگی قرار دادیم، ولی بسیار اندک و کم، سپاس می‌گزارید.

نکته 1: اگر آیات قبلی پیرامون انذار بود آیه 10 پیرامون شکرگذاری است و می‌خواهد انسان را به شکر سوق دهد. به همین دلیل نعمت‌هایی که به انسان داده است را برمی‌شمارد.

نکته 2: در آیه 10 چندین نعمت خوابیده است: خلقت انسان، خلقت زمین، وجود امکانات فراوان در زمین، وجود ابزار در انسان که بتواند از تمامی امور بهره ببرد چه آن ابزار داخل ذات انسان باشد و چه خارج از ذات انسان. ابزارهای خارج از ذات می‌تواند آسمان و هوا و دریا و … باشد و حتی می‌تواند انسان‌های دیگر باشد چرا که انسان‌ها نیروهایی برای یکدیگر هستند و از هم استفاده می‌کنند. حتی آن ابزار می‌تواند ابزار معنوی باشد.

نکته 3: یکی از ابزاری که در دنیا خلق شده و باید از آن استفاده کرد عقل دیگران است. ما معمولا از دیگران توقع ثمرات مادی داریم ولی دقت نمی‌کنیم که دیگری می‌تواند عقلی داشته باشد که خیلی مورد استفاده است مثل یوسف که تا وقتی در بین درباریان بود قدرش را ندانستند و از عقل او استفاده نکردند. حتی عواطف و احساسات نیز ابزاری برای استفاده هستند مثل کسی که دوست دارد شادی بیافریند.

در همین‌جا به این نکته اشاره کنم که غربی‌ها افراد را استعدادیابی می‌کنند و این خیلی مهم است که کار یک شخص طبق استعداد و علاقه‌اش باشد. حتی خود نیازها و تقاضاهایی که انسان‌ها از یکدیگر دارند جزو امکانات است و موجب رشد انسان می‌شود. به هر حال معمولا امکانات را همین زمین و آسمان و هوا و دریا معرفی می‌کنند ولی باید به امکاناتی که مغفول مانده است نیز توجه داشت از جمله همین مواردی که گفته شد. و اما یکی دیگر از امکانات اینترنت است که کار را برای ما بسیار راحت کرده است. برخی از این امکاناتی که ما داریم به خاطر بلند پروازی‌هایی است که انسان دارد و خود این بلندپروازی یکی از مصادیق مَكَّنّٰاكُمْ است. در واقع افکار بلند می‌تواند مصداق دیگری از مَكَّنّٰاكُمْ باشد. پس تعبیر مَكَّنّٰاكُمْ منحصر در امور مادیِ خارج ذات انسان نیست.

متأسفانه در کشور ما چون فکر بلند نیست کار گروهی به راحتی انجام نمی‌شود و بیشتر کار تک نفری انجام می‌گیرد. افراد نمی‌فهند که همۀ عقل به یک نفر داده نشده است بلکه باید عقول را کنار هم گذاشت. پس کسی که با دیگران مشورت نمی‌کند و خود را عقل کل می‌داند عملا امکاناتی مثل عقول انسانی که خدا برای ما قرار داده است را نادیده گرفته است. حتی برخی، عقول دیگر را نه تنها امکانات نمی‌دانند بلکه ضد امکانات می‌دانند.

متأسفانه در کشور ما از همان مهدکودک بجای اینکه به بچه‌ها همکاری و مشورت یاد دهند بیشتر برنده شدن از یکدیگر و به تنهایی اول شدن را یاد می‌دهند.

باید همفکری را به مردم یاد داد. چه اشکالی دارد که وقتی یک نفر رئیس جمهور شد بقیه که نشده‌اند نیز به او همفکری دهند و همه با هم متحد باشند؟

نکته 4: تعبیر وَ جَعَلْنٰا لَكُمْ فِيهٰا مَعٰايِشَ مصداق کوچکی از وَ لَقَدْ مَكَّنّٰاكُمْ فِي الْأَرْضِ است. معایش یعنی ابزار زندگی که یکی از مصادیق تمکین در زمین است.

نکته 5: آیا منظور از شکر این است که بعد از لذت‌های دنیوی بگوییم «خدایا شکر» یا اینکه شکر چیز دیگری است؟

به نظر من شکر یعنی «بکار بردن امکانات خدادادی در مسیر کمال»

جالب است که وقتی ملائکه از خدا پرسیدند که چرا می‌خواهی خلیفه خلق کنی خدا در جواب آنها به آدم علم یاد داد. معلوم می‌شود که هدف از خلقت آدم گسترش علوم است. حال می‌توان گفت شکر خدا همین علم آموزی است. اینکه در آزمایشگاه و غیر آزمایشگاه برای پیش بردن علم تلاش کنیم. در آیه آخر سوره طلاق نیز هدف از خلقت علم بیان شده است. در این آیه آمده است:

اَللّٰهُ الَّذِي خَلَقَ سَبْعَ سَمٰاوٰاتٍ وَ مِنَ الْأَرْضِ مِثْلَهُنَّ يَتَنَزَّلُ الْأَمْرُ بَيْنَهُنَّ لِتَعْلَمُوا أَنَّ اللّٰهَ عَلىٰ كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ وَ أَنَّ اللّٰهَ قَدْ أَحٰاطَ بِكُلِّ شَيْءٍ عِلْماً  ﴿الطلاق‏، 12﴾

خداست که هفت آسمان و نیز مثل آنها هفت زمین را آفرید. همواره فرمان او در میان آنها نازل می‌شود تا بدانید که خدا بر هر کاری تواناست و اینکه یقیناً علم خدا به همه چیز احاطه دارد.

پس شکر را باید عملی دانست و شکر لفظی نوعی شعار است نه شکر واقعی.

نکته 6: آیه 10 با تعبیر وَ لَقَدْ شروع شد که تأکید را می‌رساند و معمولا در جایی تأکید می‌شود که منکرانی وجود دارد و اتفاقا در بحث این آیه نیز همین طور است چرا که عده‌ای می‌گویند امکانات نداریم و شرائط به آخر رسیده است و چیزی نداریم. به همین خاطر خداوند سوگند خورده است که ما ابزار و امکانات زیادی به شما داده‌ایم. بله در مواردی باید گشت و کشف کرد. حتی خداوند به کسانی که در خلقتشان نقص دارند امکانات دیگری داده است که چه بسا از انسان‌های سالم نیز بهتر باشد. پس باید امکانات روی زمین را کشف کرد. همین روزها کلیپی دیدم از شخصی که دست نداشت ولی با پاهایش خیاطی می‌کرد.

پس نباید امکانات را دست کم گرفت و گوشه‌ای بنشینیم تا مقهور حوادث شویم.

و اما برخی افراد امکانات را قبول دارند ولی غافلانه یا عامدانه می‌گویند ما با علم خودمان این امکانات را بدست آورده‌ایم همانطور که قارون می‌گفت:

قٰالَ إِنَّمٰا أُوتِيتُهُ عَلىٰ عِلْمٍ عِنْدِي ﴿القصص‏، 78﴾

گفت: جز این نیست که این [ثروت و مال انبوه] را بر پایه دانشی که نزد من است به من داده‌اند.

حال خداوند با تعبیر وَ لَقَدْ مَكَّنّٰاكُمْ فِي الْأَرْضِ تأکید می‌کند که این ما هستیم که این امکانات را به شما داده‌ایم.

نکته 7: در عبارت مَكَّنّٰاكُمْ فِي الْأَرْضِ از «فی» استفاده شده است که دلالت می‌کند خدا در ظرف زمین به انسان مکنت داده است ولی اینکه چه مکنتی داده بیان نشده و علت این عدم بیان این است که ذهن به هر چیزی فکر کند که هر چیزی ممکن است جزو امکانات باشد و در نتیجه بتوان از آن استفاده کرد حتی چیزهای توهمی چرا که از توهم نیز می‌توان استفاده برد.

دقت شود که اگر «فی» نیامده بود خود زمین مصداق مکنت بود ولی الآن که «فی» آمده همه چیز در زمین به عنوان مکنت می‌تواند به ذهن بیاید.

نکته 8: ضمیر «نا» در مَكَّنّٰاكُمْ  ممکن است برای بیان عظمت باشد تا بفهماند امکاناتی که داده شده خیلی زیاد و بزرگ است. در واقع خدای با عظمت امکاناتش نیز با عظمت است. ممکن هم هست که این ضمیر، نقش سایر علل و اسباب را مطرح می‌کند یعنی همۀ علل و اسباب جمع شده‌اند تا در خدمت شما انسان‌ها قرار گیرند تا روز به روز متکامل‌تر شوید.

در دیباچۀ گلستان سعدی آمده است:

ابر و باد و مه و خورشید و فلک در کارند      تا تو نانی به کف آری و به غفلت نخوری

همه از بهر تو سرگشته و فرمان بردار       شرط انصاف نباشد که تو فرمان نبری

نکته 9: منظور از «کُم» در عبارت مَكَّنّٰاكُمْ  همۀ انسان‌ها هستند چه مسلمان و چه غیر مسلمان. پس هر کسی که کار کند نتیجه‌اش را می‌بیند حتی اگر کافر باشد. پس کسی نگوید چون کشاورز فلان زمین کافر است گندم‌هایش سبز نمی‌شود. خداوند به همه امکانات داده است چه کافر و چه مؤمن.

0 0 رای ها
رأی دهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده تمام نظرات