هیچ محصولی در سبد خرید نیست.
هیچ محصولی در سبد خرید نیست.
برای شنیدن فایل صوتی جلسه سی و پنجم تفسیر سوره اعراف مربوط به آیات 10 و 11 این سوره وارد لینک زیر شوید:
↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓
لینک جلسه سی و پنجم تفسیر سوره اعراف
متن پیاده شدۀ این جلسه
نکات درس تفسیر در تاریخ 06/04/1403(نوشته شده توسط یکی از شاگردان استاد عابدینی)
تفسیر آیات 10 و 11 سوره اعراف
وَ لَقَدْ مَكَّنّٰاكُمْ فِي الْأَرْضِ وَ جَعَلْنٰا لَكُمْ فِيهٰا مَعٰايِشَ قَلِيلاً مٰا تَشْكُرُونَ ﴿الأعراف، 10﴾
و شما را در زمین جای دادیم، و در آن برای شما وسایل و ابزارزندگی قرار دادیم، ولی بسیار اندک و کم، سپاس میگزارید.
وَ لَقَدْ خَلَقْنٰاكُمْ ثُمَّ صَوَّرْنٰاكُمْ ثُمَّ قُلْنٰا لِلْمَلاٰئِكَةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا إِلاّٰ إِبْلِيسَ لَمْ يَكُنْ مِنَ السّٰاجِدِينَ ﴿الأعراف، 11﴾
و شما را آفریدیم، سپس شما را صورتگری کردیم، آن گاه به فرشتگان گفتیم: بر آدم سجده کنید؛ بی درنگ همه سجده کردند، جز ابلیس که از سجده کنندگان نبود.
نکته 1: توضیح دادیم که متعلق در مَكَّنّٰاكُمْ محذوف است تا ذهن انسان به هر طرفی برود. پس هر چیزی میتواند جزو مکنتها باشد حتی فهم دیگران عاملی برای پیشرفت ماست.
نکته 2: یکی از مصادیق مکنتها، وسائل عیشی است که خدا در زمین برای ما فراهم کرده است و عبارت وَ جَعَلْنٰا لَكُمْ فِيهٰا مَعٰايِشَ به آن اشاره دارد.
نکته 3: دین معمولا اهداف را نشانه میرود. حال در آیه 10 هدف از این همه امکانات در روی زمین شکرگذاری بیان شده است. و اما مراد از شکرگذاری تشکر لفظی نیست بلکه مراد این است که از نعمتهای خدادادی در مسیر کمال استفاده کنیم. متأسفانه اکثر افراد یک زندگی مشخصی دارند که بزرگ میشوند و ازدواج کرده و بچهدار میشوند و بعد از مدتی پیر شده و میمیرند ولی عدۀ کمی هستند که خودسازی کرده تا توانستند هم برای خودشان مفید باشند و هم برای جامعه، حال چه در امور دینی مثل پیامبر(ص) و چه در امور دنیوی مثل ادیسون.
نکته 4: عالم خلق که در تعبیر وَ لَقَدْ خَلَقْنٰاكُمْ از آن صحبت شده عالمی تدریجی است. پس کسانی که در عالم خلق به صورت عجلهای از خدا چیزی میخواهند صحیح نیست. مثلا اگر کسی از خدا بچه میخواهد باید بداند که بچهدار شدن مراحلی دارد و زمانبر است. پس کسانی که در دعاهایشان از خدا تعجیل میخواهند و «الساعة الساعة» میگویند روش صحیحی را طی نمیکنند.
و اما عالم امر مثل عالم ذهن است که امورات در یک لحظه انجام میشود مثل این آیه که میفرماید:
إِنَّمٰا أَمْرُهُ إِذٰا أَرٰادَ شَيْئاً أَنْ يَقُولَ لَهُ كُنْ فَيَكُونُ ﴿يس، 82﴾
شأن او این است که چون پدید آمدن چیزی را اراده کند، فقط به آن میگوید: باش، پس بی درنگ موجود میشود.
ما با عالم خلق سر و کار داریم که آیۀ 11 سوره اعراف در همین باره است و اتفاقا مثال خلقت انسان را زده است که تدریجی است.
نکته 5: تعبیر خَلَقْنٰاكُمْ میتواند اشاره به زمان نطفه تا به دنیا آمدن یا پس از آن باشد. ممکن هم هست اشاره به ابتدای نسل انسانی داشته باشد که تا به حال نیز ادامه دارد. تعبیر صَوَّرْنٰاكُمْ نیز میتواند اشاره به صورت دهی انسان در رحم مادر داشته باشد. همچنین میتواند اشاره به صورتهای اخلاقی داشته باشد که هرکسی چه اخلاقی دارد. همچنین ممکن است اشاره به صورت دهی زندگی داشته باشد که یکی زندگیاش مثل کودکان غزه تصویر میشود و یکی فرزند پولدارترین فرد دنیا میشود.
با توضیحاتی که دادیم متوجه شدیم خَلَقْنٰاكُمْ همان خلق تدریجی مادی و صَوَّرْنٰاكُمْ رنگ و رو دادن است.
نکته 6: از «ثُمَّ» در تعبیر وَ لَقَدْ خَلَقْنٰاكُمْ ثُمَّ صَوَّرْنٰاكُمْ استفاده میشود که بین خلق و تصویردهی زمان زیادی گذشته است. حال اینکه این زمان چیست جای بحث دارد. دقت کنید که طبق آیات قرآن انسان ابتدا خاک بوده. سپس گل شده است. سپس آنقدر مانده است که حالت لجن به خود گرفته است. بعد از آن خشک شده. سپس به حالت سفال در آمده است. پس خلقت انسان مراحل زیاد و روند بسیار طولانی را طی کرده است. خود تصویردهی نیز مراحل مختلف و طولانی داشته است تا هریک از قوههای جسمی و روحی انسان پدید آید.
نکته 7: با توجه به اینکه در ابتدای آیه 11 چند مرتبه ضمیر «کم» بکار رفته است بجای تعبیر ثُمَّ قُلْنٰا لِلْمَلاٰئِكَةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ نیز باید میگفت: ثُمَّ قُلْنٰا لِلْمَلاٰئِكَةِ اسْجُدُوا لَکُم ولی سجدۀ به آدم را مطرح کرده است.
شاید این تفاوت این نکته را داشته باشد که از بین این همه انسانی که در طول زمان آفریده شد یک دفعه تغییر ژنتیکی رخ داد و موجودی به وجود آمد که آدم شد.
پس این آیه کل مسیر عالم خلقت انسان را مجموعا میگوید که در این مجموعه یک دفعه با یک تغییر ژنتیکی آدمی که عقل زیادی دارد ایجاد شد.
نکته 8: در مورد تعبیر اسْجُدُوا لِآدَمَ آقای عبدالعلی بازرگان چنین توضیح داده است که منظور از این عبارت این است که به نیروهای عالم گفتم که با این آدم هماهنگ باشید.
به نظر من این حرف ایشان قابل تأمل است. پس این عبارت ضرورتا به معنای سجدۀ ظاهری نیست بلکه مراد این است که جهان باید تسلیم آدم باشد. بنابراین مراد از سجده، متواضع بودن است به این معنا که وقتی آدمی درست شد که عقل کاملی دارد بقیۀ نیروهای عالَم باید زیر نظر این آدم کار کنند.
پس خداوند این جهان را به تدریج آفرید و رشد داد تا اینکه در یکی از مراحل، جهشی ایجاد شد و آدمی خلق شد که بقیۀ موجوات باید با او هماهنگ باشند. وقتی معلوم شد که آدم عقل کل است همه چیز رام او شدند و تنها یک نیرو حاضر به تسلیم در برابر آدم نشد و آن ابلیس بود.
پس جهان دو قطبی شد. گروهی که میخواهند به دنبال عقل کل باشند و گروهی که نمیگذارند این چرخ بچرخد.
این بیان، تصور جدیدی از این آیات به ما میدهد که قابل تأمل است.
نکته 9: دقت کنید که وقتی تصور جدیدی از آیات بیان میشود جالب است که آیات قرآن با آن نیز سازگار است و ما معتقدان به قرآن اسم آن را معجزه میگذاریم. اینکه کلامی باشد که با تصورات مختلف سازگار باشد واقعا معجزه است. بسیاری افراد صحبتهایی کردهاند که با گذشت زمان حرفهایشان منسوخ شده است. امروزه با وجود اینکه تئوریهای جدید ارائه میشود ولی آیات قرآن منسوخ نمیشود و منافاتی با حرفهای جدید ندارد.
دقت کنید که وقتی علم پیش میرود وسائل قبلی کنار میرود مثل امروزه که دیگر نوار کاست کاربردی ندارد ولی قرآن با وجود پیشرفت علم کنار نرفته است بلکه اتفاقا با مسائل علمی سازگار است.
اینکه هر تئوری در جهان صادر میشود میبینیم قرآن الفاظی دارد که با آن تئوری در نمیافتد عظمت قرآن را میرساند.