تحلیل زیارت عاشورا

تحلیل زیارت عاشورا

برای شنیدن فایل صوتی این سخنرانی وارد لینک زیر شوید:

↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓

لینک این سخنرانی

(ممکن است برای باز شدن این لینک قدری منتظر بمانید. سعی کنید فیلتر شکن خود را خاموش کنید)

متن پیاده شدۀ این سخنرانی

متن سخنرانی احمد عابدینی با موضوع (تحلیل زیارت عاشورا)

در این جلسه قصد دارم در مورد زیارت عاشورا صحبت کنم. از شما می‌خواهم مطالب را خوب گوش دهید و حتی ضبط کنید که در صورت نقل، جملات من را کم و زیاد نکنید.

یکی از علمای اصفهان نقل می‌کرد که در جایی منبر می‌رفتم و کسی را دیدم که خیلی تیز به حرف‌های من گوش می‌داد. شب آخر از او پرسیدم بحث‌ها چطور بود؟ او گفت تو می‌خواستی بگویی خدا نیست ولی با جملاتی می‌گفتی که نخواهی آن را علنی بگویی.

حالا من که می‌خواهم راجع به زیارت‌نامه عاشورا صحبت کنم دقیق گوش دهید که فکر نکنید می‌خواهم بگویم زیارت عاشورا نخوانید.

یادم هست یک سال در شب تولد حضرت حجت بن الحسن (عجل الله تعالی فرجه) در مسجد گفتم که یکی از اعمال فردا زیارت امام حسین(ع) است. صبح که به مسجد آمدم دیدم مردم در حال خواندن زیارت عاشورا هستند. به آنها گفتم امروز موقع خواندن زیارت عاشورا نیست. شخصی گفت تو دیشب به ما گفتی زیارت امام حسین(ع) را بخوانید. من به او گفتم آنچه وارد شده زیارت امام حسین(ع) است که غیر از زیارت عاشورا است. دقت کنید که ده‌ها زیارت امام حسین(ع) وجود دارد مثل زیارت امام حسین(ع) در روز اربعین، زیارت امام حسین(ع) در روز عید فطر، زیارت امام حسین(ع) در روز عید قربان، زیارت امام حسین(ع) در نیمه شعبان. حتی زیارات مطلقۀ امام حسین(ع) نیز هست که هر روز می‌توان خواند.

من می‌گویم زیارت مخصوص باید در روز خودش خوانده شود و زیارت عاشورا مخصوص روز عاشورا است. پس هر روز امام حسین(ع) به وسیلۀ زیارات مطلقه زیارت شود. و اما زیارات مخصوص باید در همان روز خاص خوانده شود به خصوص اینکه کلماتی در  زیارت عاشورا هست که مخصوص آن روز است مثلا در زیارت عاشورا آمده است:

اللهم ان هذا یوم تبرکت به بنو امیه یعنی این روز روزی است که بنی امیه به یکدیگر تبریک می‌گفتند.

اگر این جمله در روز نیمه شعبان خوانده شود اصلا معنا ندارد چون نیمه شعبان عید ماست نه بنی امیه.

همچنین اگر این جمله در روز عید غدیر خوانده شود اصلا درست نیست بلکه در روز عید غدیر باید زیارت مخصوص امام حسین(ع) در روز عید غدیر را خواند.

پس زیاراتی که مربوط به زمان یا مکان مخصوص است باید مخصوص همان روز یا همان مکان باشد. مثلا زیارتی هست مربوط به بالای سر امام است، پس معنا ندارد جای دیگری خوانده شود.

و اما شخصی از من پرسید آیا زیارت عاشورا حدیث قدسی است؟

جواب این است که حدیث قدسی حرف‌های خداست که در قرآن نیامده است مثل این جمله:

مَن طَلَبَنی وَجَدَنی، و مَن وَجَدنی عَرَفَنی، و مَن عَرَفَنی احَبّنی و مَن احَبّنی عَشَقَنی‌، و مَن عَشَقَنی‌ عَشَقْتُهُ، و مَن عَشَقْتُهُ قَتَلْتُهُ، و من قَتَلْتُهُ فَعَلَی دِیتُهُ، و مَن علی دیتُه فانا دِیتُه

ترجمه:  آن‌کس که مرا طلب کند، مرا می‌یابد و آن‌کس که مرا یافت، مرا می‌شناسد و آن‌کس که مرا شناخت، مرا دوست می‌دارد و آن‌کس که مرا دوست داشت، به من عشق می‌ورزد و آن‌کس که به من عشق ورزید، من نیز به او عشق می‌ورزم و آن‌کس که من به او عشق ورزیدم، او را می‌کشم و آن‌کس را که من بکشم، خون‌بهای او بر من واجب است و آن‌کس که خون‌بهایش بر من واجب شد، پس خود من خون‌بهای او می‌باشم.

البته این جملات سندی ندارد ولی به عنوان حدیث قدسی شناخته می‌شود چون حرف خداست ولی زیارت عاشورا نمی‌تواند حدیث قدسی باشد چون جملاتی دارد که ممکن نیست خدا گفته باشد مثل این جمله:

«اللهم اجعل محیای محیا محمد و آل محمد»

آیا ممکن است خدا خودش چنین دعایی کرده باشد؟

و اما دقت کنید که باید بحث شود که آیا برخی جملات زیارت عاشورا با وحدت شیعه و سنی منافات دارد یا ندارد؟

به نظر می‌رسد که برخی جملاتش اشتباه معنا شده و به همین خاطر است که با وحدت ناسازگار شده است.

به این جملات دقت کنید:

اللّهُمَّ خُصَّ أَنْتَ أَوَّلَ ظالِمٍ بِاللَّعْنِ مِنِّي وَأَبْدأْ بِهِ أَوَّلاً ثُمَّ العن الثَّانِي وَالثَّالِثَ وَالرَّابِعَ ، اللّهُمَّ الْعَنْ يَزِيدَ خامِساً

مداحان، اول و دوم و سوم را به سه خلیفۀ اول می‌زنند ولی در خود زیارت تصریح نشده که اولین ظالم در زمین چه کسی بوده است؟ به نظر می‌رسد اولین ظالم قابیل بوده که برادرش را کشت. دومین ظالم کسی بود که شتر صالح را پی کرد. سومین ظالم احتمالا فرعون باشد. چهارمین ظالم نیز کشندۀ حضرت علی(ع) بوده است.

برخی این اول و دوم و سوم را اشتباه فهمیده‌اند و دعوای شیعه و سنی راه انداخته‌اند.

دقت کنید که ما به سه خلیفه اشکالهایی داریم ولی ابوبکر یا عمر هیچ وقت مثل ابن ملجم و فرعون نیستند.

بله یزید کشندۀ امام حسین(ع) بوده، بدون هیچ جرمی و فرعون کشندۀ بچه‌ها بوده، بدون هیچ جرمی و قابیل کشندۀ هابیل بوده، بدون هیچ جرمی و ابن ملجم نیز کشندۀ حضرت علی(ع) بوده بدون هیچ جرمی و همۀ اینها با هم تناسب دارند ولی اگر سه خلیفه را مصداق اول و ثانی و ثالث بدانیم این تناسب از بین خواهد رفت.

پس لعن‌های زیارت عاشورا با وحدت منافات ندارد ولی متأسفانه این لعن‌ها اشتباه معنا شده است و این موجب اختلاف شده است.

پس ما به اهل سنت می‌گوییم که به خلفای شما اشکال داریم ولی با این جملات آنها را لعن نمی‌کنیم.

و اما لعن کردن به معنای دوری از رحمت خداست. خدایی که اینقدر رحیم است عده‌ای را از رحمتش دور می‌کند و آنها کسانی هستند که کافر و ظالم یقینی باشند. اما کسی که به کفر و ظلم یقینی نرسیده است نمی‌شود لعنش کرد.

ممکن است ما به کسی اشکال داشته باشیم که مثلا فلانی حق ما را خورده است ولی باز نمی‌شود لعن کرد چون شاید پشت پرده چیزهایی است که ما خبر نداریم.

به هر حال زیارت عاشورا و لعن‌های آن منافاتی با وحدت ندارد ولی سعی کنید در روز عاشورا بخوانید.

و اما جملۀ دیگری از زیارت عاشورا که باید راجع به آن صحبت کنیم این جمله است:

اللهم العن بنی امیة قاطبة

این جمله نیز محل بحث است. آیا ما یقین داریم که همۀ بنی امیه فاسد بوده‌اند که همۀ آنها را لعن کنیم؟ آیا از نسل انسان‌های بد تا قیامت بد به دنیا می‌آید؟

قرآن می‌فرماید:

أَلاّٰ تَزِرُ وٰازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرىٰ  ﴿النجم‏، 38﴾

ترجمه: «هیچ سنگین باری بار گناه دیگری را بر نمی‌دارد»

پس اگر کسی بد بود نمی‌توان نسلش را بد دانست. حال با این صحبت‌ها آیا می‌شود گفت که خدایا تمام بنی امیة را لعنت کن؟

به نظر می‌رسد که درست نیست. بله می‌توان این‌گونه توجیه کرد:

سند زیارت به امام باقر(ع) می‌رسد که در روز عاشورا ایشان این زیارت را خوانده است. در آن زمان بنی امیة همگی کشندگان امام حسین(ع) بوده و بر کار خودشان افتخار می‌کردند ولی اگر زمان عوض شد نمی‌شود گفت همۀ آنها ملعون هستند.

دقت کنید که برخی از احادیث موسمی و موقتی هستند و باید به این دسته از احادیث دقت داشت. احتمال دارد که این جمله نیز موسمی باشد یعنی لعن بنی امیه برای زمان خودش درست است ولی برای زمان‌های بعد باید جملاتش را تغییر داد.

پس لزومی ندارد این جمله‌اش را بخوانیم بلکه بهتر است به طور کلی بگوییم که خدا اگر کسی در حق اهل بیت ظلم کرد لعنتش کن.

توجه شود این مطالبی که من گفتم از مرحوم شیخ طوسی گفتم و ایشان اول و ثانی و ثالث در زیارت عاشورا را این گونه معنا کرده است.

علاوه بر این ائمه دائما حرف از وحدت می‌زده‌اند. خود ائمه اشکالاتشان به خلفاء را بیان می‌کردند که مثلا عمر فلان کارش اشتباه بوده است. پس ائمه ترسی نداشتدند ولی در عین حال حواسشان به وحدت نیز بوده است.

بعید ندانید برخی چیزهای تفرقه افکن از زمان صفویه بیشتر باب شده است.

به هر حال خود متن زیارت عاشورا مشکلی ندارد بلکه مشکل از جایی است که تفسیرهایی از آن می‌شود که از روی علم نیست.

وقتی خود زیارت عاشورا برای اول و ثانی و ثالث مصداق مشخص نکرده است، پس چرا ما مصداق مشخص کنیم؟

خلاصۀ کلام اینکه اولا خواندن زیارت عاشورا مخصوص روز عاشورا است. ثانیا جملاتش باید درست معنا شود. ثالثا یکسری از جملاتش نیز به خاطر موسمی بودن باید عوض شود یا بالاخره به گونه‌ای معنا شود که شبهه‌ای نداشته باشد.

0 0 رای ها
رأی دهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
قدیمی ترین
تازه‌ترین بیشترین واکنش نشان داده شده(آرا)
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده تمام نظرات