سبد خرید شما خالی است.
سبد خرید شما خالی است.
برای شنیدن فایل صوتی جلسه بیستم شرح دعای ابوحمزه وارد لینک زیر شوید:
↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓
(ممکن است برای ورود به این لینک قدری منتظر بمانید. سعی کنید فیلترشکن خود را خاموش کنید)
متن پیاده شدۀ این جلسه
جلسه بیستم شرح دعای ابوحمزه
وَيَحْمِلُنِى وَيُجَرِّئُنِى عَلَىٰ مَعْصِيَتِكَ حِلْمُكَ عَنِّى
ترجمه: «بردباریات مرا بهسوی گناه میکشد و بر نافرمانیات جرأت میدهد»
در این جمله به خدا اعلام میکنیم که خدایا تو با وجود گناهان من کاری با من نداری و به همین خاطر است که من گناه میکنم.
وَيَدْعُونِى إِلىٰ قِلَّةِ الْحَياءِ سِتْرُكَ عَلَىَّ
ترجمه: «پردهپوشیات بر من، مرا به کمحیایی میخواند»
این جملات نمیخواهد ما را تشویق به گناه کند بلکه میخواهد ما را عاشق خدا کند که وقتی عاشق خدا شدیم خلاف دستور او عمل نکنیم.
بله شیطان از همین طریق ما را فریب میدهد و به ما میگوید خدا با تو کاری ندارد، پس گناه کن. شیطان چنین القاء میکند که وقتی خدا مهربان است پس گناه کردن مشکلی ندارد.
وَيُسْرِعُنِى إِلَى التَّوَثُّبِ عَلَىٰ مَحارِمِكَ مَعْرِفَتِى بِسَعَةِ رَحْمَتِكَ وَعَظِيمِ عَفْوِكَ
ترجمه: «و شناختم از رحمت گسترده و بزرگی عفوت، به من در تاختن بر محرّماتت شتاب میدهد»
مواظب باشیم این جملات را اشتباه نفهمیم. این جملات نمیخواهد ما را به گناه تشویق کند بلکه میخواهد ما را عاشق خدا کند تا مخالف معشوق عمل نکنیم ولی شیطان همینجا وارد میشود و ما را گمراه میکند تا جملات را وارونه بفهمیم.
در داستانی نقل میکنند که پدری میخواست به فرزندش یاد دهد که شراب خوردن بد است. برای این کار سطل آب و سطل شرابی جلو خرش گذاشت و آن خر اصلا از شراب نخورد و از سطل آب نوشید. پدر میخواست از این طریق به فرزندش یاد دهد که خر هم شراب نمیخورد، پس شراب خوردن خیلی بد است. سپس از فرزندش پرسید از این صحنه چه چیزی یاد گرفتی؟ او گفت من یاد رفتم که هرکس شراب نخورد خر است.
در این مثال آن فرزند کاملا وارونه منظور پدر را فهمید.
حال شیطان نیز بر ما وارد میشود و کاری میکند که مسائل را وارونه بفهمیم. پس باید مواظب باشیم.
آیت الله ایزدی میگفت فکر نکنید برادران یوسف نمیفهمیدند که آدم کشی بد است. آنها پیغمبر زاده بودند. این شیطان بود که آنها را فریب داد و به آنها گفت اگر برادرتان را کشتید اشکالی ندارد چرا که بعدا توبه میکنید.
يَا حَلِيمُ يَا كَرِيمُ، يَا حَىُّ يَا قَيُّومُ، يَا غافِرَ الذَّنْبِ، يَا قابِلَ التَّوْبِ؛ يَا عَظِيمَ الْمَنِّ، يَا قَدِيمَ الْإِحْسانِ
ترجمه: «ای شکیبا، ای گرامی، ای زنده، ای به خود پاینده، ای آمرزنده، ای توبه پذیر؛ ای بزرگ نعمت، ای دیرینه احسان،»
معنای ظاهری این کلمات روشن است ولی معنای واقعیاش را نمیفهمیم. مثلا زنده بودن خدا به چه معناست؟ آیا مثل زنده بودن ماست؟ مشخص است که زنده بودن خدا مثل زنده بودن ما نیست چرا که خدا زندهای است که زندگی بخش است ولی ما حیاتمان را از خودمان نداریم.
و اما قیوم یعنی چیزی که خودش به چیزی تکیه ندارد و بقیۀ چیزها به او تکیه دارند.
نکتۀ دیگر اینکه طبق تعبیر غافِرَ الذَّنْبِ خدا پوشانندۀ خطاهاست یعنی هم خطاهای معنوی ما را میپوشاند و هم خرابکاریهای ما در طبیعت را میپوشاند. ما با کارهایمان طبیعت را خراب کردهایم ولی خدا تا جایی که میشده است اثرات آن را پوشانده است همانطور که در قرآن آمده است:
وَ مٰا أَصٰابَكُمْ مِنْ مُصِيبَةٍ فَبِمٰا كَسَبَتْ أَيْدِيكُمْ وَ يَعْفُوا عَنْ كَثِيرٍ ﴿الشورى، 30﴾
و هر آسیبی به شما رسد به سبب اعمالی است که مرتکب شدهاید، و از بسیاری [از همان اعمال هم] درمیگذرد.