سبد خرید شما خالی است.
سبد خرید شما خالی است.
برای شنیدن فایل صوتی جلسه بیست و پنجم شرح دعای ابوحمزه وارد لینک زیر شوید:
↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓
(ممکن است برای ورود به این لینک قدری منتظر بمانید. سعی کنید فیلترشکن خود را خاموش کنید)
متن پیاده شدۀ این جلسه
جلسه بیست و پنجم شرح دعای ابوحمزه
در جلسات گذشته در مورد انقطاع به سوی خدا صحبت کردیم. در این زمینه فهم ما اندک است. مرحوم آیت الله خمینی این جمله از مناجات شعبانیه را زیاد میخواهد که:
إِلٰهِى هَبْ لى كَمالَ الانْقِطاعِ إِلَيْكَ یعنی خدایا نهایت انقطاع به خودت را نصیب من بکن.
حال این حرف به چه معناست؟ میتوان گفت که جملات بعدی این دعا تفسیر آن است. به این جملات توجه کنید:
إِلٰهِى هَبْ لى كَمالَ الانْقِطاعِ إِلَيْكَ، وَأَنِرْ أَبْصارَ قُلُوبِنا بِضِياءِ نَظَرِها إِلَيْكَ، حَتَّىٰ تَخْرِقَ أَبْصارُ الْقُلُوبِ حُجُبَ النُّورِ فَتَصِلَ إِلىٰ مَعْدِنِ الْعَظَمَةِ، وَتَصِيرَ أَرْواحُنا مُعَلَّقَةً بِعِزِّ قُدْسِكَ.
ترجمه: ای معبودم کمال جدایی از مخلوقات را، برای رسیدن کامل به خودت به من ارزانی کن و دیدگان دلهایمان را به پرتو نگاه بهسوی خویش روشن کن تا دیدگان دل، پردههای نور را دریده و به سرچشمه عظمت دست یابد و جانهایمان آویخته به شکوه قدست گردد.
معمولا ما از حجاب ظلمانی صحبت میکنیم ولی در اینجا از حجابهای نورانی صحبت شده است مثل اینکه جبرئیل واسطه است و ما میخواهیم از نور جبرئیل و میکائیل هم رد شویم و به ذات خدا برسیم که درک این مطلب برای امثال ما ممکن نیست.
ما هنوز در اجراء عدالت ماندهایم و حتی ساعات کاری در اداره را به درستی انجام نمیدهیم. بسیاری هستند که وقتی وارد اداره میشوند به کارهای شخصی خود مشغول شده و کارهایی که باید انجام دهند را انجام نمیدهند. گفته شده که ساعت کار مفید در کشور ما نیم ساعت است چرا که کارکنان، بیشتر به کارهای شخصی خود میپردازند. همچنین بسیاری از افراد هستند که اگرچه مجانی کارهایی میکنند ولی از آن طرف از رانت استفاده میکنند و از این طریق مزایایی برای خود میگیرند که بسیار بیشتر از دست مزد کاری است که به صورت مجانی دریافت میکردند. حال با این وصف که ما عدالت را هم نمیتوانیم پیاده کنیم چگونه میخواهیم به مقامات بالاتر مثل احسان برسیم.
ما اگر احسان هم بکنیم برای این است که اسم ما را بالای فلان ساختمانی که ساختهایم بنویسند ولی باید از این بگذریم. اصلا باید از اینکه مردم بفهمند چه کار خوبی انجام میدهیم بگذریم تا کم کم به معنویتی برسیم تا نور دل پیدا کنیم. نور دل که قوی شد پردههای جهل میشکافد و بالاتر این است که پردههای علم و حتی پردههای نور را بشکافد که این را دیگر نمیفهمیم چیست.
پس این دعاها جملاتی دارد که ما نمیفهمیم. ما باید در همین باشیم که مال حرام وارد امولمان نشود و سعی کنیم حلال و حرام را رعایت کنیم و الا بالاتر از این در حدّ ما نیست. به قول شاعر:
هفت شهر عشق را عطار گشت ما هنوز اندر خم یک کوچهایم
وَأَىُّ جَهْلٍ يَا رَبِّ لَايَسَعُهُ جُودُكَ؟
ترجمه: «پروردگارا، کدام جهلی است که جود تو گنجایش آن را نداشته باشد»
یعنی هر جهالت و ناآگاهی از بندگانت سر بزند تو میتوانی آن را بپوشانی و با جود و کرمت آن را مخفی کنی. گاهی اوقات جهالتهایی از برخی افراد سر میزند که انسان دوست دارد چیزی به آنها بگوید ولی خدا آنقدر جود دارد که هرگونه جهالتی را میپوشاند.
أَوْ أَىُّ زَمانٍ أَطْوَلُ مِنْ أَناتِكَ؟
ترجمه: «و کدام زمان، طولانیتر از مهلت دادن توست»
خداوند تا جایی که بشود به بندگان گنهکارش زمان میدهد. دقت کنید که مثلا پدر به بچه میگوید حالا که 3 بار به حرف من گوش ندادی دیگر باید از خانه بیرون روی. اما خداوند مهلت دادنش حدّ و مرزی ندارد و تا زندهایم به ما مهلت میدهد. بله وقتی مردیم دیگر مهلت تمام میشود. البته این مهلت دادن دلیل بر گناه کردن نیست بلکه مهربانی خدا به بنده را میرساند.
وَمَا قَدْرُ أَعْمالِنا فِى جَنْبِ نِعَمِكَ ؟
ترجمه: «در کنار نعمتهایت ارزش اعمال ما چیست؟»
واقعا ما هرچقدر اعمال صالح داشته باشیم در قبال نعمتهای خدا هیچ است. بنابراین اصلا نباید بر خدا منت بگذاریم که فلان اعمال را انجام دادهایم. به عنوان مثال چشمهای ما چقدر ارزش دارد؟ آیا حاضریم 24 ساعت چشم خود را بفروشیم؟ آیا حاضریم عقل خود را بفروشیم؟
شما ببینید اگر یک ساعت آلزایمر بگیریم حتی راه خانۀ خود را گم میکنیم. پس اصلا نمیتوان ارزش نعمتهای خدا را تصور کرد.
وَكَيْفَ نَسْتَكْثِرُ أَعْمالاً نُقابِلُ بِها كَرَمَكَ ؟
ترجمه: «چگونه اعمال خود را بسیار انگاریم تا با آنها با کرمت برابری کنیم»
اگر اعمال ما را در یک کفۀ ترازو بگذارند و در کفۀ دیگر کرم خدا قرار گیرد اصلا این دو قابل مقایسه نیستند. اعمال ما محدود و کرم خدا نامحدود است و محدود با نامحدود قابل سنجش نیست.
بَلْ كَيْفَ يَضِيقُ عَلَى الْمُذْنِبِينَ مَا وَسِعَهُمْ مِنْ رَحْمَتِكَ؟
ترجمه: «بلکه چگونه بر گنهکاران تنگ شود آنچه از رحمتت شاملشان شده؟»
وقتی رحمت خدا وسیع است چگونه ممکن است که بر گنهکاران تنگ گرفته شود. پس باید بگوییم خدایا ما در طول عمرمان از روی نفهمی کارهای بدی کردهایم و کارهای خوبی نکردهایم. حال رحمت واسعۀ تو آنقدر زیاد است که لازم نیست بر ما تنگ بگیری. پس ما با این همه اشتباه باز از تو رحمت واسعه میخواهیم.