سبد خرید شما خالی است.
سبد خرید شما خالی است.
برای شنیدن فایل صوتی جلسه سی و سوم شرح دعای ابوحمزه وارد لینک زیر شوید:
↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓
(ممکن است برای ورود به این لینک قدری منتظر بمانید. سعی کنید فیلترشکن خود را خاموش کنید)
متن پیاده شدۀ این جلسه
جلسه سی و سوم شرح دعای ابوحمزه
اللّٰهُمَّ اغْفِرْ لِى وَ لِوالِدَىَّ وَارْحَمْهُما كَما رَبَّيانِى صَغِيراً، اجْزِهِما بِالْإِحْسانِ إِحْساناً وَبِالسَّيِّئاتِ غُفْراناً؛
ترجمه: «خدایا، من و پدر و مادرم را بیامرز و به هر دوی آنها رحم کن، چنانکه مرا به گاه کودکی پروردند، احسان هردو را به احسان و بدیهایشان را به آمرزش پاداش ده؛»
دقت کنید که «والد» با «اب» متفاوت است. «اب» معنای عامی دارد و هم به پدر واقعی میگویند و هم به معلم و عمو و پدر خانم. «امّ» نیز نسبت به «والدة» معنای عامتری دارد.
از همینجا این نکته قابل ذکر است که اگر در قرآن آمده است که پدر ابراهیم مشرک بوده است برای پدر از عنوان «اب» استفاده کرده و با توجه به اینکه نباید برای مشرکان استغفار کرد و ابراهیم در انتهای عمرش برای پدرش استغفار کرده است میفهمیم که مراد از «اب» در آنجا پدر واقعی ابراهیم نیست.
حال دعای ذکر شده در عبارت دعای ابوحمزه مخصوص پدر و مادر نَسَبی است که از او متولد شدهایم و جالب است که در اینجا بحث دعا برای پدر و مادر بعد از بحث خدا و حق پیامبر(ص) و ائمه و قبل از دعا برای مؤمنین و مؤمنات آمده است که این مطلب ترتیب زیبایی را میرساند.
اتفاقا در آیات قرآن بحث پدر و مادر دقیقا در کنار بحث خدا آمده است. در سوره لقمان آمده است:
وَ إِذْ قٰالَ لُقْمٰانُ لابْنِهِ وَ هُوَ يَعِظُهُ يٰا بُنَيَّ لاٰ تُشْرِكْ بِاللّٰهِ إِنَّ الشِّرْكَ لَظُلْمٌ عَظِيمٌ ﴿لقمان، 13﴾
و [یاد کن] هنگامی که لقمان به پسرش در حالی که او را موعظه میکرد، گفت: پسرکم! به خدا شرک نورز، بیتردید شرک ستمی بزرگ است.
وَ وَصَّيْنَا الْإِنْسٰانَ بِوٰالِدَيْهِ حَمَلَتْهُ أُمُّهُ وَهْناً عَلىٰ وَهْنٍ وَ فِصٰالُهُ فِي عٰامَيْنِ أَنِ اُشْكُرْ لِي وَ لِوٰالِدَيْكَ إِلَيَّ الْمَصِيرُ ﴿لقمان، 14﴾
و انسان را درباره پدر و مادرش سفارش کردیم، مادرش به او حامله شد [در حالی که] سستی به روی سستی [به او دست میداد] و باز گرفتنش [از شیر] در دو سال است [و سفارش کردیم] که برای من و پدر و مادرت سپاس گزاری کن؛ بازگشت [همه] فقط به سوی من است.
وَ إِنْ جٰاهَدٰاكَ عَلىٰ أَنْ تُشْرِكَ بِي مٰا لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ فَلاٰ تُطِعْهُمٰا وَ صٰاحِبْهُمٰا فِي الدُّنْيٰا مَعْرُوفاً وَ اتَّبِعْ سَبِيلَ مَنْ أَنٰابَ إِلَيَّ ثُمَّ إِلَيَّ مَرْجِعُكُمْ فَأُنَبِّئُكُمْ بِمٰا كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ ﴿لقمان، 15﴾
و اگر آن دو نفر تلاش کنند تا بر پایه جهالت و نادانی [و بدون معرفت و دانش که روشنگر حقایق است] چیزی را شریک من قرار دهی، از آنان اطاعت مکن؛ ولی در دنیا با آن دو نفر به شیوهای پسندیده معاشرت کن و راه کسی را پیروی کن که [با توبه و ایمان و اخلاص] به من بازگشته است؛ سپس بازگشت شما فقط به سوی من است، پس شما را از آنچه انجام میدادید، آگاه میکنم.
تعبیر أَنِ اُشْكُرْ لِي وَ لِوٰالِدَيْكَ در آیه 14 خیلی جالب است که خدا، خود را دقیقا کنار پدر و مادر قرار داده است.
و اما طبق آیه 15 حتی اگر پدر و مادر مشرک باشند و بخواهند فرزند خود را مشرک کنند باز وظیفۀ فرزند است که با آنها به صورت شایسته رفتار کند.
بله برخی افراد از پدرانشان و مادرانشان گله دارند که مثلا چرا آنها عدالت را بین فرزندان رعایت نکردهاند ولی باید توجه داشته باشند که پدر و مادر دشمن فرزندانشان نیستند و اگر تفاوتی هست چه بسا طبق شرائط باشد. این معنا ندارد که ما به خاطر مال دنیا با پدر و مادرمان رفتار بدی داشته باشیم. پس فرزندان باید مواظب باشند حرفی که اهانت به پدر و مادر باشد نزنند.
و اما مشکل دیگری که وجود دارد دعوای بین عروس و خارسو است و جوان باید مدیریت کند که هم زن را راضی نگه دارد و هم مادر را و باید به گونهای رفتار کند که به هیچیک بیاحترامی صورت نگیرد. متأسفانه در این موارد برخی افراد ممکن است نتوانند مدیریت کنند و به مادرشان بی احترامی کنند یا همسر خود را اذیت کنند.
دقت کنید که هم پدر و مادر و هم همسر واجب النفقة هستند. البته نفقۀ همسر واجب است و اگر انجام ندادیم گنهکاریم و تازه زن حق مطالبه دارد و میتواند در دادگاه شکایت کند بر خلاف پدر و مادر که اگر نفقۀ آنها را ندادیم گنهکاریم ولی آنها حق مطالبه ندارند. از اینجا میفهمیم که حق همسر اهمیت بیشتری دارد ولی به هر حال کسی مدیر است که بتواند بین همسر و مادرش مدیریت کند تا هر دو را راضی نگه دارد.